منابع طبیعی
افسانه فرهادی فر؛ قاسمعلی دیانتی تیلکی؛ یحیی کوچ
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 20 خرداد 1399
چکیده
میزان عناصر غذایی لاشبرگ و ذخیره عناصر غذایی خاک در دو نوع رویشگاه مرتعی با پوشش غالب Stachys byzantina و Rhamnus pallasii و یک رویشگاه جنگلی با گونه غالب بلوط (Quercus castaneifolia) در منطقه کجور مورد بررسی قرار گرفته شد. در قطعه نمونهها، تعداد 36 نمونه خاک از عمق 20-0 سانتیمتری و 36 نمونه لاشبرگ جمعآوری شد. نمونههای خاک و لاشبرگ در قطعه نمونهها جمعآوری ...
بیشتر
میزان عناصر غذایی لاشبرگ و ذخیره عناصر غذایی خاک در دو نوع رویشگاه مرتعی با پوشش غالب Stachys byzantina و Rhamnus pallasii و یک رویشگاه جنگلی با گونه غالب بلوط (Quercus castaneifolia) در منطقه کجور مورد بررسی قرار گرفته شد. در قطعه نمونهها، تعداد 36 نمونه خاک از عمق 20-0 سانتیمتری و 36 نمونه لاشبرگ جمعآوری شد. نمونههای خاک و لاشبرگ در قطعه نمونهها جمعآوری و مقدار عناصر C، N، Ca، Mg، K و Pدر لاشبرگ و میزان انباشتگی این عناصر در خاک اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که مقادیر کربن آلی و نیتروژن کل لاشبرگ (%52/84 و %97/2) در رویشگاه مرتعی با پوشش Rh. pallasii بیشترین مقدار بود. بیشترین میزان کلسیم و منیزیم قابل جذب (%7/0 و %4/291) در لاشبرگ رویشگاه جنگلی و بیشترین مقدار پتاسیم و فسفر قابل جذب (%36/1 و %149/0) در لاشبرگ رویشگاه مرتعی با پوشش St. byzantina بوده است. میزان انباشتگی کربن آلی، نیتروژن کل، کلسیم و منیزیم قابل جذب (به ترتیب 1042088، 3/229408، 8/188396 و 2358/7589 کیلوگرم بر هکتار) در خاک رویشگاه جنگلی نسبت به رویشگاه مرتعی بیشتر بوده است و بیشترین میزان انباشتگی فسفر و پتاسیم قابل جذب (28/18920 و 976/300 کیلوگرم بر هکتار) در خاک زیر پوشش St. byzantina بود. بهطور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که رابطه گونههای گیاهی مختلف با میزان انباشتگی عناصر خاک ثابت نبوده و تأثیر گذاری مثبت گونه بلوط بر ذخیره عناصر غذایی خاک میتواند ناشی از کمیت و کیفیت بهتر لاشبرگهای تولید شده این گونه نسبت به دیگر گونههای مورد بررسی در این تحقیق باشد.
سمانه حاجی میرزا آقایی؛ حمید جلیلوند؛ سیدمحمد حجتی؛ یحیی کوچ
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 19 آذر 1398
چکیده
با توجه به اهمیت و حساسیت عملیات جنگلکاری و در عین حال بازگردانیدن و سرعت بخشیدن به روند احیا و بازسازی مناطق مخروبه جنگلی تا رسیدن به جنگل پیشگام و هدایت جنگلکاری تا عملیات پرورشی تنککردن، تحقیق حاضر در نظر دارد تاثیر جنگلکاری با گونههای پهنبرگ بومی و سکویا با جنگل طبیعی در رویشگاه جنگلی سردآبرود واقع در استان مازندران ...
بیشتر
با توجه به اهمیت و حساسیت عملیات جنگلکاری و در عین حال بازگردانیدن و سرعت بخشیدن به روند احیا و بازسازی مناطق مخروبه جنگلی تا رسیدن به جنگل پیشگام و هدایت جنگلکاری تا عملیات پرورشی تنککردن، تحقیق حاضر در نظر دارد تاثیر جنگلکاری با گونههای پهنبرگ بومی و سکویا با جنگل طبیعی در رویشگاه جنگلی سردآبرود واقع در استان مازندران را بررسی کند. بدین منظور سطح چهار هکتار از هریک از تودههای جنگل طبیعی، سکویا، پلت، پلت-توسکا و توسکا مورد بررسی قرار گرفت. در هر یک از تودهها تعداد 16 قطعه نمونه مربعی شکل به ابعاد 20 متر ×20متر برداشت شد. برای مقایسه تنوع گونهای در هریک از مناطق مورد مطالعه، از شاخصهای تنوع گونهای، غنا و یکنواختی استفاده گردید. گونههای Carex sylvatica L. -Oplismenus undulatifolius(Ard.)P. Beauv- Pteris cretica L.- Viola alba L.- Microstegium vimenium (Trin.)- Ruscus hyrcanus Woron.- Rubus persicus Bioss. در تمامی مناطق مورد مطالعه حضور داشتند. بالاترین تنوع پوشش کف مربوط به جنگل طبیعی بوده و بیشترین مقدار شاخصهای سیمپسون (94/0) و شانونوینر (17/3)، کامارگو (49/0) و اسمیتوویلسون (24/0) در منطقه جنگل طبیعی و بیشترین مقدار شاخص مارگالف (34/7) و منهینیک (78/4) به توده جنگلکاری با سکویا اختصاص داشت. در پژوهش حاضرجنگلکاریهای تک کشتی مسبب کاهش سطح تنوع زیستی شدهاند، در حالی که جنگلکاری آمیخته به لحاظ تنوع گونهای رضایت بخش بوده است. لذا توصیه میشود، در مدیریت بومسامانههای تخریب یافته و در عین حال حفظ کمیت و پایداری بلند مدت عرصههای جنگلکاری شده، نگهداشت تودههای طبیعی در اولویت قرار گیرد.