بیوتکنولوژی
رضا حقی؛ آرش فاضلی؛ اسدالله احمدی خواه؛ وحید شریعتی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 12 بهمن 1398
چکیده
بعنوان یک موتانت طبیعی، برخی از ارقام برنج دارای رنگ دانه قهوهای و/یا رنگ ساقه و برگ بنفش میباشند. رنگ قهوهای برونبر به دلیل تجمع رنگیزه پروآنتوسیانیدین و رنگ بنفش ساقه و برگ بواسطهی تجمع آنتوسیانین ایجاد میشود. این رنگیزهها که متعلق به دسته فلاونوئیدها بوده از طریق مسیر فنیل پروپانوئید ساخته میشوند و ژنهای ساختاری و تنظیمی زیادی ...
بیشتر
بعنوان یک موتانت طبیعی، برخی از ارقام برنج دارای رنگ دانه قهوهای و/یا رنگ ساقه و برگ بنفش میباشند. رنگ قهوهای برونبر به دلیل تجمع رنگیزه پروآنتوسیانیدین و رنگ بنفش ساقه و برگ بواسطهی تجمع آنتوسیانین ایجاد میشود. این رنگیزهها که متعلق به دسته فلاونوئیدها بوده از طریق مسیر فنیل پروپانوئید ساخته میشوند و ژنهای ساختاری و تنظیمی زیادی در بیوسنتز آنها نقش دارند. در این پژوهش، جایگاههای کروموزومی دخیل در ایجاد رنگ قهوهای پریکارپ دانه و رنگ بنفش ساقه و برگ گیاه برنج با روش نقشهیابی ارتباطی با استفاده از 44000 نشانگر SNP در 282 رقم شناسایی شد. براساس اطلاعات پایگاه داده ژنهای آنوتیت شده برنج وهمچنین نتایج نقشهیابی ارتباطی، 30 جایگاه کروموزومی شامل ژنهای کدکنندهی آنزیمهای چالکون سنتتاز، چالکون ایزومراز، لوکوآنتوسیانیدین ردوکتاز، bHLH، MYB، WDR ، و B-box بعنوان ژنهای احتمالی دخیل در ایجاد رنگ قهوهای برونبر دانه برنج شناسایی شدند. با استفاده از همین روش، 39 جایگاه کروموزومی شامل: ژنهای کدکنندهی آنزیمهای bHLH ، MYB ، WDR، B-box، F3H، چالکون ایزومراز و گلیکوزیل ترانسفراز برای تجمع رنگیزه ارغوانی در ساقه و 23 جایگاه کروموزومی شامل: ژنهای کدکنندهی آنزیمهای bHLH، Myb، WD40، B-box و گلیکوزیل ترانسفراز برای تجمع رنگیزه ارغوانی در برگهای برنج معرفی شدند.همچنین با توجه به اینکه ژنهای ساختاری و تنظیمی بسیاری در مسیر بیوسنتز این رنگیزهها نقش دارند، به نظر میرسد که در هر کدام از ارقام موجود یک یا تعدادی از این ژنهای معرفی شده میتوانند ژن کلیدی در تجمع این رنگیزهها در آن رقم باشند.
بیوتکنولوژی
سمانه علیاری؛ بابک عبدالهی مندولکانی؛ ایرج برنوسی
دوره 33، شماره 3 ، پاییز 1399، ، صفحه 566-578
چکیده
ریحان (Ocimum basillicum L.) از مهمترین گیاهان دارویی حاوی ﺗﺮﮐﯿﺒﺎت ترپنوئیدی از جمله مونوترپن و سزکوئیترپنها میباشد. ژنهای لینالول سینتاز و ژرماکرین D سینتاز از ژنهای کلیدی دخیل در سنتز ترپنها میباشند .در مطالعه حاضر به منظور شناسایی SNPها در این دو ژن در 5 توده مختلف ریحان از نشانگرهای CAPS و توالییابی استفاده شد. قطعاتی به ...
بیشتر
ریحان (Ocimum basillicum L.) از مهمترین گیاهان دارویی حاوی ﺗﺮﮐﯿﺒﺎت ترپنوئیدی از جمله مونوترپن و سزکوئیترپنها میباشد. ژنهای لینالول سینتاز و ژرماکرین D سینتاز از ژنهای کلیدی دخیل در سنتز ترپنها میباشند .در مطالعه حاضر به منظور شناسایی SNPها در این دو ژن در 5 توده مختلف ریحان از نشانگرهای CAPS و توالییابی استفاده شد. قطعاتی به اندازه 600 و 583 جفت باز از نواحی کدکننده این دو ژن تکثیر و با آنزیمهای برشی Pst1 و MseI هضم شد. بعد از توالییابی و بازیابی قطعه تکثیری هر ژن، شناساییSNPها با استفاده از همردیفی توالیهای هر ژن در افراد مختلف انجام گرفت. از نه SNP شناسایی شده در ژن لینالول سینتاز، به ترتیب چهار و پنج SNP در ناحیه اینترون و اگزون مشاهده شد. از کلSNP های شناسایی شده در این ژن، 8/77 درصد آنها از نوع همجنس با فراونی 4/44 درصد A/Gو 3/33 درصد T/C و 2/22 درصد آنها از نوع ناهمجنس با فراونی یکسان ناشی از تبدیلات C/G و C/A بود. از 28 SNP شناسایی شده در ژن ژرماکرین D سینتاز، هفت SNP در ناحیه اگزون و 21SNP در ناحیه اینترون شناسایی شد که 8/67 درصد آنها از نوع همجنس با فراوانی 7/35 درصد G/A و 1/32 درصد C/T و 1/32 درصد آنها از نوع ناهمجنس با فراوانی 1/7 درصد T/A، 3/14 درصد G/C و 7/10 درصد C/A بود. نتایج همردیفی توالی ژنها بین افراد نشان داد که بیشترین جهش در ژنهای لینالول سینتاز و ژرماکرین D سینتاز از نوع تبدیل بازهای همجنس A/G و T/C میباشد.
سجاد علیپور؛ فاطمه نصیبی؛ همایون فرهمند
دوره 27، شماره 5 (ویژه نامه) ، زمستان 1393، ، صفحه 904-914
چکیده
گل مریم یکی از مهمترین گل های شاخه بریدنی در ایران و جهان است. برای بررسی تاثیر سدیم نیتروپروساید (SNP) روی پارامتر های کمی و کیفی گل مریم، پژوهشی در قالب طرح کاملاٌ تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. سدیم نیتروپروساید (SNP) در سه غلظت (0، 1 و 10 میکرومولار) استفاده شد. بالاترین عمر گلجایی در تیمار سدیم نیترو پروساید 1 میکرومولار مشاهده شد که عمر ...
بیشتر
گل مریم یکی از مهمترین گل های شاخه بریدنی در ایران و جهان است. برای بررسی تاثیر سدیم نیتروپروساید (SNP) روی پارامتر های کمی و کیفی گل مریم، پژوهشی در قالب طرح کاملاٌ تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. سدیم نیتروپروساید (SNP) در سه غلظت (0، 1 و 10 میکرومولار) استفاده شد. بالاترین عمر گلجایی در تیمار سدیم نیترو پروساید 1 میکرومولار مشاهده شد که عمر گلجایی را نسبت به تیمار شاهد 3 روز افزایش داد. بیشترین میزان درصد باز شدن گلچه ها نیز در تیمار سدیم نیتروپروساید 1 میکرومولار به دست آمد. سدیم نیتروپروساید در تمام غلظت ها درصد گلچه پژمرده، درصد ریزش گلچه و کاهش وزن شاخه گل را نسبت به شاهد کاهش داد. کمترین میزان نشت یونی نیز در تیمار سدیم نیتروپروساید 1 میکرومولار به دست آمد که 5/1 برابر نشت یونی را نسبت به شاهد کاهش داد. یافته های این پژوهش بیانگر این است در تیمار سدیم نیتروپروساید 1 و 10 میکرومولار که عمر گلجایی افزایش یافته است فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان گایاکول پراکسیداز (GPX) و آسکوربات پراکسیداز (APX) افزایش، اما فعالیت کاتالاز (CAT) فقط در تیمار سدیم نیتروپروساید 1 میکرومولار نسبت به شاهد افزایش معنی دار داشت، در حالی که فعالیت آنزیم پلی فنول اکسیداز (PPO) و فنیل آلانین آمونیالیاز (PAL) به میزان معنی داری کاهش یافت. بنابراین به نظر می رسد این ترکیب با کاهش رادیکال های آزاد اکسیژن، حفظ تمامیت غشاء، افزایش سنتز ترکیبات فنلی و کاهش فعالیت آنزیم PPO، باعث افزایش کیفیت پس از برداشت گل مریم شده است.