Document Type : Research Paper
Authors
1 urmia University
2 Qeshms Payame Noor University
Abstract
The exploitation of Gracilaria macro algae for agar extraction has increased significantly in recent decades. Also in recent years seaweeds increasingly considered to search the new drugs and have been shown as a primary source of biomaterials and bioactive natural compounds. The purpose of this study is to investigate the effect 0f depth of cultivation and density of Gracilariopsis persica algae on the agar extraction, phycobiliproteins and chlorophyll a pigments and the biochemical composition of lipids fatty acids from red seaweed Gp.persics in gheshm Island concrete pond. Seedlings cultured on polyethylene threads with primary storage weight (100g and 200g density) at two depths (1m and 2m depth) ,considering three replication for each treatment during 45 days. The results of this study showed that the amount of pigments and agar increases with increasing depth and decreasing light intensity. The maximum agar yield was obtained at 2m depth and at this depth the maximum gel strength was 673 g cm-2. The amount of lipid was low it didn’t change much studied in two depth (p
Keywords
اثر عمق کشت و تراکم اولیه بر میزان رنگیزهها، محصول آگار و ترکیب اسیدهای چرب جلبک Gracilariopsis persica کشت شده در استخرهای آب شیرین کن جزیره قشم
سمیه صالحی1، لطیفه پوراکبر1* و فاطمه عیدی قلعه قاضی2
1 ایران، ارومیه، دانشگاه ارومیه، دانشکده علوم، گروه زیست شناسی
2 ایران، بندرعباس، دانشگاه پیام نور بندرعباس
تاریخ دریافت: 19/12/1397 تاریخ پذیرش: 11/2/1398
چکیده
بهرهبرداری از جلبکهای قرمز جنس Gracilariaبرای استخراج آگار بطور چشمگیری در دهههای اخیر افزایش یافته است، همچنین جلبک دریایی در سالهای اخیر بطور فزایندهای برای داروهای جدید مورد توجه قرار گرفته و به عنوان دستهای از ترکیبات فعال زیستی طبیعی و بیومتریال نشان داده شده است. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر عمق کشت و تراکم جلبک Gracilariopsis. persica کشت شده در استخر بتونی جزیره قشم بر استخراج آگار، رنگیزههای فیکوبیلیپروتئینی و کلروفیل a وترکیب بیوشیمیایی اسیدهای چرب بود. نشاءها جلبک Gp. persica روی رشته طنابهای پلیاتیلین با وزن ذخیره اولیه 100 گرم و 200 گرم بر متر در دو عمق یک متری و دو متری به مدت 45 روز قرار گرفتند که برای هر تیمار 3 تکرار در نظر گرفته شد. نتایج این مطالعه نشان داد میزان رنگیزهها و محصول آگار افزایش یافت. بیشترین میزان رنگیزه کلروفیل a (44/0 میلیگرم بر گرم وزن تر)، فیکواریترین و فیکوسیانین (به ترتیب 62/6 و 19/2 میلیگرم بر گرم وزن تر) در عمق 2 متری و تراکم 200 گرمی مشاهده شد. بیشترین میزان محصول آگار در عمق 2 متری (34/12 درصد وزن خشک) بدست آمد و در این عمق بیشترین قدرت ژل 637 گرم بر سانتیمتر مربع بود. میزان چربی بدست آمده از این گونه کم بود و در دو عمق بررسی شده مقدار آن تغییر نکرد (05/0P<). طبق نتایج حاصل عمق کشت و تراکم اثر معنیداری بر مقدار اسیدهای چرب نشان نداد. مقدار اسیدهای چرب اشباع (SFA)، اسیدهای چرب غیراشباع با یک پیوند دو گانه (MUFA) و اسیدهای چرب غیراشباع با چند پیوند دو گانه (PUFA) به ترتیب 58/38، 65/18، 29/44 درصد از کل اسیدهای چرب بدست آمد و بیشترین اسید چرب موجود در این آزمایش مربوط به یک محصول با ارزش به نام اسید آراشیدونیک (C20:4n-6) تشخیص داده شد و بعد از آن اسیدهای چرب پالمتیک (C16:0) و اسید پالمیتوئیک (C16:1) با مقادیر 40/ 25 و 22/10 درصد بود.
واژههای کلیدی: عمق، آگار، اسیدهای چرب،Gracilariopsis persica
* نویسنده مسئول، تلفن: 09144400987، پست الکترونیکی: l.pourakbar@urmia.ac.ir
مقدمه
جلبک دریایی بعنوان یک قسمت اصلی از رژیم غذایی است که از زمانهای ماقبل تاریخ در ژاپن، چین و کره استفاده میشد. اگر چه استفاده از جلبکهای دریایی در غذاهای غربی کمتر مرسوم است، علاقه مجدد در کشورهای غربی در استفاده از جلبکهای دریایی به عنوان سبزیجات دریایی وجود دارد (16). بنظر میرسد جلبکهای دریایی نقش مهمی را بعنوان غذاهای فراسودمند داشته، از اینرو آنها علاوه بر عنوان مواد مغذی مزیتهای فیزیولوژیکی مثل ضدفشار خون، پاد اکساینده یا ضدالتهاب را تامین میکنند (28، 24، 58). مواد غذایی فراسودمند را میتوان بعنوان غذای تولید کننده با یک اثر سودمند در یک یا چند کارکرد فیزیولوژیکی تعیین کرد، علاوه بر این، انواع جدیدی از محصولات بدست آمده از غذاهای فراسودمند اغلب بعنوان مواد غذایی اشاره میشود که به تازگی توسعه داده شده و بطور گسترده به بازار عرضه شده است. این محصولات معمولاً بعنوان مکملهای غذایی و بصورت قرص به بازار عرضه شده و میتواند مزایای مهم سلامت را فراهم کند (28، 44، 55).
جلبکهای دریایی یکی از غنیترین و امیدوار کنندهترین منابع اولیه ترکیبات فعال زیستی و متابولیتهای ثانویه هستند (13) و کشف آنها در سه دهه گذشته به میزان قابل توجهی گسترش یافته است (37). در جلبکها ترکیبات متنوعی مانند کاروتنوئیدها، ترپنوئیدها، گزانتوفیلها، کلروفیل، ویتامین، اسیدهای چرب اشباع و غیر اشباع، آلکالوئید، ترکیبات هالوژنه و پلیساکاریدهایی مانند آگار، کاراژنین، پروتوگلیکانها، آلژینات، لامینارین، سولفات رامنان و گالاکتوزیل گلیسرول سنتز میشود (22، 39، 9). در حال حاضر جلبکها، حدود 9 درصد از ترکیبات زیست پزشکی بدست آمده از دریا را بیان میکنند (19). ترکیبات با فعالیت ضدمیکروبی، ضدویروسی، ضدقارچی و ضدباکتری در جلبکهای سبز، قرمز و قهوهای شناسایی شده است (37).
شاخه جلبکهای قرمز بیشترین تنوع را در نواحی گرمسیری دارند. بنابراین درجه حرارت فاکتور اصلی در کنترل پراکنش و تنوع جلبکهای قرمز محسوب میگردد. برخی از جنسهای جلبکهای قرمز آگاروفیت (جلبک تولید کننده آگار) هستند که از آنها میتوان Gelidium، Gracilaria و Pterocladiella را نام برد (39). آگار بعنوان یک ماده غذایی در آسیا است که از قرنها پیش مورد استفاده قرار گرفته است. کیفیت فوقالعاده آن بعنوان غلظت، ثبات و عامل ژل، آن را به یک عنصر ضروری برای تولید محصولات غذایی فرآوری شده مهیا ساخته است. علاوه بر این، ویژگیهای اشباع و تحمل، آن را به یک عنصر فیبر آیدهآل در تهیه محصولات کم کالری مواد غذایی تبدیل کرده است (2). حدود 80 درصد از آگار در دنیا برای برنامههای غذایی مصرف میگردد، 20 درصد باقیمانده برای پلیتهای باکتریولوژیک و دیگر مصارف بیوتکنولوژی استفاده میشود. آگار بعنوان GRAS (عموماً بعنوان یک محصول ایمن به رسمیت شناخته شده) توسط ایالات متحده آمریکا از طرف معاونت غذا و دارو طبقهبندی گردیده و حداکثر میزان استفاده مربوط به برنامه خاص تعیین شده است (39). آگار در محیط کشت جامد برای باکتریها، ریز جلبکها، قارچها و کشت بافت مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین از آن برای بدست آوردن آنتیبادیهای مونوکلونال، اینترفرون، استروئیدها و آلکالوئیدها استفاده میشود (41).
جلبکهای قرمز بیشتر در محیطهای دریایی زندگی میکنند. رنگ قرمز این جلبکها به دلیل حضور دو رنگدانه فیکوبیلین به نامهای فیکواریترین و فیکوسیانین میباشد. جلبکهای قرمز از نظر نوع کلروفیل فاقد کلروفیل b بوده و دارای کلروفیل a و رنگدانههای ویژه قرمز و آبی میباشند (12).
جلبکهای دریایی خصوصیات اکوفیزیولوژریکی مختلف را در پاسخ به تغییرات عمق در طی رشد نشان میدهند (53). مطالعه در جلبک Gracilaria birdiae نشان میدهد که این جلبک محیطها با میزان نور متوسط را ترجیح میدهد با این حال تغییرات در عمق باعث کاهش رشد جلبک بدلیل کاهش میزان نور میشود (38). Yang و همکاران نیز (56) تغییرات رشد جلبک با تغییرات عمق کشت را نشان دادهاند و تاکید کردهاند که عمق محیط کشت یک فاکتور مهم در بهرهبرداری از گراسیلاریا است. از طرف دیگر نشان داده شده است که جلبک Gracilaria lemaneiformis در پاسخ به کاهش نور در اثر افزایش عمق محتوای رنگیزههای فتوسنتزی (کلروفیل a و فیکواریترین) را افزایش میدهد. این افزایش جلبک را به جذب بیشتر نور برای فتوسنتز قادر میسازد (55).
ماکروآلگها سرشار از اسیدهای چرب غیراشباع (PUFAs) که اهمیت زیادی برای متابولیسم بدن انسان دارند، می باشند. اجزای عمده آنها از فسفولیپد غشای سلولیاند (7). این اسیدها پیشساز در بیوسنتز پروستاگلاندینها، ترومباکسانها و دیگر ایکوزانوئیدها هستند که به عنوان تنظیم کننده زیستی مهم بسیاری از فرآیندهای سلولیاند (50).
گراسیلاریوپسیس از جلبکهای قرمز بوده و دارای پراکنش جهانی است (44). Grevill در سال 1830 این جنس را نامگذاری کرده است که در آن زمان تنها دارای چهار گونه بوده است از آن زمان به بعد با گزارشهای جدید از مناطق متنوع تعداد گونهها به 169 گونه رسیده است. در طی مطالعاتی که در سواحل جنوبی ایران صورت گرفته است این گونه از سواحل خلیج فارس شناسایی شده و به نام Gracilariopsis persica معرفی شده است (49).
کشت موفق جلبک در استخرها عمدتاً به غلظت مواد مغذی و انواع کشت بستگی دارد با این حال مطالعه کمی در مورد اثر تراکم و عمق کشت در توسعه و بهره برداری از ماکروآلگها در محیط وجود دارد. بنابراین در راستای بررسی این رابطه و بهینه سازی شرایط کشت هدف از این مطالعه بررسی اثر تراکم و عمق کشت جلبک Gp. persica بر میزان استخراج محصول آگار، رنگیزههای فیکوبیلیپروتئین، کلروفیل a، محتویات چربی و ترکیبات اسید چرب بود.
مواد و روشها
نحوه نمونهبرداری جلبک Gp. persica : به منظور کشت و پرورش جلبک مورد آزمایش، در هنگام جزر کامل در تاریخ 25 آبان نشاهای جلبک از رویشگاه طبیعی سورو بندرعباس تهیه شد. در رویش کمربندی جلبک Gp. persica سه ترانسکت به صورت موازی با ساحل انتخاب شد. نمونهبرداری توسط پرتاب کوادرات 50×50 سانتی متری با 5 تکرار به صورت تصادفی انجام گرفت. تالهای جلبک موجود در هر کوادرات از ناحیه اتصال به بستر ماسهای با استفاده از کاردک جدا شدند. نمونهها در لابه لای الیاف کنفی مرطوب (الیاف کنفی که با آب دریا مرطوب شده بود) در چند لایه متوالی قرار داده و بوسیله یخدان یونولیتی به آزمایشگاه منتقل شد (26).
کشت در استخر بتونی کانال آب شیرینکن جزیره قشم (″E12. 45 ′16 ᵒ56 وN ″23. 12 ′56 ᵒ26( انجام شد. کانالهای بتونی به مساحت 450 متر مکعب و عمق 5/2 متر که جریان آب در ساعاتی از روز متحرک است تشکیل شده بودند. دوره کشت و پرورش به مدت 45 روز از اوایل اردیبهشت تا اواخر خرداد سال 1392 انجام گرفت.
در این کشت از روش مونولاین، با استفاده از یک سری رشته طنابهای پلیاتیلن به ضخامت 10 سانتیمتر که به عنوان بستر کشت جلبک است انجام گرفت. تالهای جلبک به طول 15 سانتی متر در دو دسته 10 گرمی و 20 گرمی در فواصل 15 سانتیمتری در 2 متر طناب کشت داده شد. دو تراکم 100 گرم و 200 گرم نشاء جلبک روی طنابها ذخیره سازی شد. طنابها به صورت افقی در دو عمق مختلف 1 متر و 2 متر ارتفاع از سطح آزاد آب به تکیهگاه سیمانی مستقر در دو طرف کانال بسته شد. برای هر یک از متغیرهای عمق و تراکم سه تکرار در نظر گرفته شد. عملیات پایش(تکان دادن موجی لاینها جهت حذف گل و لای) بصورت روزانه انجام گرفت.
اندازهگیری رنگیزههای فیکوبیلیپروتئین: برای اندازهگیری رنگیزههای فیکوبیلیپروتئینها (فیکواریترین RPE و فیکو سیانین RPC) از روش Beer and Eshel (3) استفاده شد. 1 گرم از زیتوده جلبک ساییده شده با هاون چینی در 1/0 مولار بافرفسفات (8/6pH ) حل شد و در دمای °C4 به مدت 12 ساعت نگه داشته شد. عصاره حاصل به مدت 20 دقیقه در 7000 دور در دقیقه سانتریفوژ شد، سپس جذب محلول رویی هر یک از نمونههای سانتریفوژ شده و جذب در طول موجهای 564، 592 و 445 برای اندازهگیری میزان فیکواریترین و طول موجهای 618، 645 و 592 نانومتر برای اندازهگیری میزان فیکوسیانین توسط اسپکتروفتومتر APPEL مدل PD-303UV ساخت ژاپن قرائت شد و با توجه به فرمول زیر محاسبه شد (3):
RPE= [(A564 - A592) - (A455-A592) 0.20] 0.12
RPC= [A618 - A645) - (A592-A645) 0.15] 0.15
اندازهگیری رنگیزههای کلروفیل: غلظت کلروفیل a با توجه به روش Porra و همکاران (42) برآورد شد. برای اندازهگیری کلروفیل a، 1 گرم از جلبک ساییده شده در متانول 10 میلیلیتر به مدت 12 ساعت در دمای °C4 نگه داشته شد. عصاره حاصل به مدت 5 دقیقه در 7000 دور در دقیقه سانتریفوژ شد، سپس جذب محلول رویی هر یک از نمونههای سانتریفوژ شده توسط اسپکتروفتومتر APPEL مدل PD-303UV ساخت ژاپن در طول موجهای 663 و 652 نانومتر قرائت و با توجه به فرمول زیر (3) محاسبه شد.
استخراج و محصول آگار: جلبکهای پرورش داده شده پس از پایان دوره پرورش از آب شور خارج گردید. جلبکها با آب معمولی شستشو و برای مدت 12 ساعت در آب شیرین قرار داده تا شوری خود را از دست بدهند. پس از سه مرحله شستشو، به منظور رنگ زدایی و خشک شدن در زیر آفتاب قرار داده شد. پس از خشک شدن کامل جلبکها، مقدار 100 گرم از نمونه خشک شده توزین و درون محلول (NaOH) 2 تا 6 درصد، در دمایC ˚90 به مدت 5/1 ساعت در بن ماری قرار داده شد. پس از سپری شدن زمان فوقالذکر جلبکها از سود سوزآور خارج شده با آب معمولی شستشو گردید. برای خنثی کردن سود باقیمانده در بافت جلبکها از اسید کلریدریک 1 نرمال استفاده شد. در ادامه جلبکهای مذکور را در دمای 120 درجه کلوین به مدت 20 دقیقه در اتوکلاو حرارت داده و پس از طی زمان فوق، جلبکها را فیلتر کرده و محلول ژل آگار بدست آمد. محلول ژل آگار در درون تشتک ته گود برای مدتی در دمای اتاق به حالت سکون قرار داده شد تا سرد گردد و به صورت ژل بسته در آید. پس از برش زدن ژل حاصله به منظور آبگیری، در فریزر با دمای C˚8- به مدت 24 ساعت قرار داده شد. پس از 24 ساعت، ظرف حاوی ژل از فریزر خارج و در دمای اتاق قرار گرفت تا از حالت انجماد خارج گردد. سپس نمونه حاصل توسط صافی آبکشی شده تا ژل خالص حاصل گردد. در ادامه ژل خالص را در دمای 55-60 درجه سانتی گراد در آون قرار داده، پس از خشک شدن عمل آسیاب ورقههای آگار انجام گرفته و پودر آگار بدست آمد. سپس پودر به دست آمده با ترازوی دیجیتالیAND با دقت 1/0 ساخت ژاپن توزین شد
اندازهگیری قدرت ژل آگار: برای اندازه گیری قدرت ژل از روش Villanueva و همکاران (52) استفاده شد. محلول 5/1% آگار تهیه شد و به مدت 24 ساعت در دمای اتاق قرار گرفت. سپس میزان قدرت ژل توسط دستگاه Marine Colloids Gel Testerمدل GT-1 ساخت آمریکا بر حسب گرم بر سانتیمتر مربع سنجیده شد.
استخراج چربی: برای آنالیز و استخراج چربی از نمونه جلبکهای خشک شده از هر تیمار استفاده شد. درصد چربی با استفاده از روش استاندارد A.O.A.C (1) به شماره 019/14 اندازهگیری شد. 2 گرم از نمونه جلبک خشک و پودر شده در بن ماری با محلول اسیدی شامل 5/12 میلی لیتر اسید کلریدریک غلیظ و 5/5 میلی لیتر آب مقطر حرارت داده، پس از هضم اسیدی بوسیله مخلوط دو حلال اتر اتیلیک و اتردوپترول به حجمهای مساوی سه بار استخراج گردید به طوری که ماده اولیه پس از یکنواخت شدن در مجاورت این حلال قرار گرفته و در نتیجه کلیه چربی نمونه حل شده وتوزین گردید.
آمادهسازی متیل استرهای اسید چرب: مقدار 100 میلیگرم از چربی استخراج شده را در لوله دردار با 5 میلیلیتر حلال هگزان نرمال حل نموده و سپس مقدار 2/0 میلیلیتر از سدیم متوکساید 2 مولار به لوله اضافه گردید و در آن بسته شد. محتویات لوله به شدت با مخلوط کن گردآبی به مدت 1 دقیقه مخلوط گردید، بعد از 5 دقیقه مقدار 5/0 گرم از پودر سدیم ئیدروژن به لوله اضافه و دوباره مخلوط شد. لولههای آزمایش حاوی نمونه در سانتریفوژ قرار داده و به مدت 3 دقیقه در درجه حرارت اتاق سانتریفوژ شد (18).
اندازهگیری ترکیب اسیدهای چرب با استفاده از روش کروماتوگرافی گازی: حدود 1 میکرولیتر از نمونه متیله شده را به دستگاه کروماتوگرافی گازی GC تزریق نموده و مکان هر یک از اسیدهای چرب را بر اساس زمان بازداری (RT) آنها در نمونه استاندارد شناسایی کرده و به صورت گرم در 100 گرم چربی نمونه بیان گردید. استرها به ترتیب افزایش تعداد اتمهای کربن و ترتیب افزایش تعداد پیوندهای دوگانه به ازای تعداد اتمهای کربن مشخص (n) از ستون خارج شدند. نتایج اسیدهای چرب به صورت درصد هر اسید چرب با توجه به کل اسیدهای چرب بیان گردید. در این تحقیق از دستگاه کروماتوگرافی گازی مدل واریان 3400 ساخت آمریکا با ستون 23DB موئین و ابعاد ستون با طول 60 متر و قطر خارجی و داخلی به ترتیب mm 32/0 و mm 25/0 بود استفاده شد. گاز حامل ازت، شناساگر از نوع F.I.D، درجه حرارت شناساگر 240 درجه سانتیگراد و درجه حرارت محل تزریق 220 درجه سانتیگراد بود. دمای ستون درC ˚80 به مدت 2 دقیقه نگهداری سپس با سرعت 5 درجه در دقیقه به 170 درجه سانتیگراد رسانده در آنجا نیز 2 دقیقه نگه داشته شد در نهایت با سرعت 5 درجه در دقیقه به 220 درجه سانتیگراد رسانیده و در آنجا نیز به مدت 5 دقیقه نگه داشته شد. با توجه به منحنی بدست آمده اسیدهای چرب موجود در نمونه شناسایی و تعیین مقدار گردید.
آنالیز آماری: برای تحلیل آماری از نرم افزار SPSS نسخه 19و آنالیز واریانس ANOVA دو سویه استفاده شد وبرای گروهبندی از آزمون توکی چند دامنهای در سطح احتمال آماری P<0.05 استفاده گردید. نمودارها نیز با استفاده از نرم افزار EXCEL سری 2010 رسم شدند.
نتایج
میزان فیکواریترین و فیکوسیانین: نتایج حاصل از میزان فیکواریترین و فیکوسیانین در شکل 1 نشان داده شده است. طبق نتایج حاصل میزان فیکواریترین و فیکوسیانین در جلبکهای کشت شده در عمق 2 متری نسبت به عمق 1 متری افزایش معنیدار یافت. در صورتیکه در دو تراکم 100 و 200 گرم در میزان فیکواریترین و فیکوسیانین تفاوتی مشاهده نگردید. طبق بررسی نتایج بیشترین میزان فیکواریترین و فیکوسیانین در تراکم 200 گرم در عمق 2 متری مشاهده شد. میزان فیکواریترین در دو تراکم 100 و 200 گرم در عمق 2 متری به ترتیب به میزان 46/51 و 44/68% نسبت به عمق 1 متری افزایش یافت (شکل A2). این افزایش در فیکوسیانین به ترتیب 11/111 و 46/123% بود (شکل B1).
میزان کلروفیل a : نتایج حاصل از میزان کلروفیل a در شکل A2 نشان داده شده است. طبق نتایج حاصل میزان کلروفیل a در جلبکهای کشت شده در عمق 2 متری نسبت به 1 متری افزایش معنیدار در سطح 5 درصد یافت در صورتیکه تراکم تاثیری بر میزان کلروفیل a نشان نداد. طبق بررسی نتایج بیشترین میزان کلروفیل a در تراکم 200 گرم در عمق 2 متری حاصل شد. میزان کلروفیل a در دو تراکم 100 و 200 گرم در عمق 2 متری به ترتیب به میزان 88/103 و 55/95% نسبت به عمق 1 متری افزایش یافت (شکل A2).
|
|
شکل 1- میزان فیکواریترین (A) و فیکوسیانین (B) در جلبک Gp. persica در متغیرهای مختلف عمق (1 و 2 متری) و تراکم (100 و 200 گرمی). هر ستون نماینده میانگین 3 تکرار و بارهای عمودی نشانگر انحراف معیار است. حروف متفاوت نشانه تفاوت معنیدار بین تیمارها است (05/0>P).
میزان استخراج محصول آگار: نتایج حاصل از میزان آگار استخراج شده در شکل B2 نشان داده شده است. درصد آگار بدست آمده در این مطالعه در پایان دوره پرورش به ازاء هر 100 گرم وزن خشک جلبک Gp. persica بین 3/8 تا 34/12 درصد بود. طبق نتایج حاصل میزان آگار در جلبکهای کشت شده در عمق 2 متری نسبت به عمق 1 متری افزایش معنیدار در سطح 5 درصد یافت این در حالی است که تراکم تاثیری بر میزان آگار نشان نداد. طبق بررسی نتایج بیشترین میزان آگار در تراکم 200 گرم در عمق 2 متری حاصل شد. میزان آگار در دو تراکم 100 و 200 گرم در عمق 2 متری به ترتیب به میزان 79/22 و 34/34% نسبت به عمق 1 متری افزایش یافت (شکل B2).
|
|
شکل 2- میزان کلروفیل a (A) و آگار (B) در جلبک Gp. persica در متغیرهای مختلف عمق (1 و 2 متری) و تراکم (100 و 200 گرمی). هر ستون نماینده میانگین 3 تکرار و بارهای عمودی نشانگر انحراف معیار است. حروف متفاوت نشانه تفاوت معنیدار بین تیمارها است (05/0>P).
قدرت ژل آگار: نتایج حاصل از قدرت ژل آگار در شکل A3 نشان داده شده است. طبق نتایج حاصل میزان قدرت ژل آگار در جلبکهای کشت شده در عمق 2 متری نسبت به 1 متری افزایش و با افزایش تراکم میزان آن کاهش معنیدار در سطح 5 درصد یافت. طبق بررسی نتایج بیشترین میزان قدرت ژل آگار در تراکم 100 گرم در عمق 2 متری حاصل شد. میزان قدرت ژل آگار در دو تراکم 100 و 200 گرم در عمق 2 متری به ترتیب به میزان 39/673 و 34/601 گرم بر سانتیمتر مربع بود. میزان قدرت ژل آگار در دو تراکم 100 و 200 گرم در عمق 1 متری به ترتیب 21/623 و 56/561 گرم بر سانتیمتر مربع بود (شکل A3(.
میزان چربی: نتایج حاصل از میزان چربی در شکل B3 نشان داده شده است. محتوای چربی برای نمونه مورد مطالعه در متغیرهای مختلف عمق و تراکم کم بود. درصد لیپید بدست آمده در این مطالعه در پایان دوره پرورش به ازاء هر 100 گرم وزن خشک جلبک Gp. persica بین 73/1 تا 3/2 درصد بود. طبق نتایج حاصله بیشترین میزان چربی در تراکم 100 گرم در عمق 1 متری حاصل شد. طبق بررسی نتایج عمق و تراکم هیچکدام تاثیر معنیداری در سطح 5 درصد بر میزان چربی نداشت (شکل B3).
|
|
شکل 3- میزان قدرت ژل آگار (A) و چربی (B) در جلبک Gp. persica در متغیرهای مختلف عمق (1 و 2 متری) و تراکم (100 و 200 گرمی). هر ستون نماینده میانگین 3 تکرار و بارهای عمودی نشانگر انحراف معیار است. حروف متفاوت نشانه تفاوت معنیدار بین تیمارها است (05/0>P).
اسید چرب استخراج شده از جلبک Gp. persica : اسیدهای چرب جلبک Gp. persica مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن در جدول 1 آمده است. طبق نتایج حاصل تفاوت معنیداری در میزان اسیدهای چرب و نوع آنها بین تیمارها مشاهده نگردید. همچنین منحنی کروماتوگرام اسیدهای چرب بدست آمده از این گونه در عمق 1متری و تراکم 100 گرم در شکل 4 نشان داده شده است.
تعداد اسیدهای چرب شناسایی شده در این گونه 15 نوع بود که 6 اسید چرب متعلق به گروه SFA (اسید چرب اشباع شده)، 4 اسید چرب متعلق به گروه MUFA (اسید چرب اشباع نشده با یک بند دو گانه) و 5 اسید چرب متعلق به گروه PUFA (اسید چرب غیر اشباع با چند پیوند دوگانه) بود. در این بررسی از بین تمام اسیدهای چرب شناسایی شده، بیشترین مقدار مربوط به اسید آراشیدونیک (C20:4n-6) با مقدار 09/34 درصد بود و بعد از آن اسیدهای چرب پالمتیک (C16:0) و اسید پالمیتوئیک (C16:1) با مقادیر 90/ 25 و 22/10 درصد بود. در این مطالعه، جلبک Gp. persica را میتوان به عنوان منبع خوبی از اسیدهای چرب غیراشباع رژیم غذایی در نظر گرفت. چرا که نسبت n-6/n-3 آن 02/7 درصد بود.
جدول 1- ترکیب اسیدهای چرب (مقدار به صورت % از کل اسید چرب) موجود در Gp. persica در متغیرهای مختلف عمق (1 و 2 متری) و تراکم (100 و 200 گرمی). (میانگین ± انحراف معیار، n=3).
|
عمق 1 متر |
عمق 2 متری |
||
اسید های چرب |
تراکم 100 گرم |
تراکم 200 گرم |
تراکم 100 گرم |
تراکم 200 گرم |
C10:0 |
01/0±69/4 |
08/0±63/4 |
05/0±73/4 |
04/0±66/4 |
C12:0 |
011/0±20/0 |
015/0±19/0 |
023/0±22/0 |
013/0±12/0 |
C14:0 |
20/0±70/2 |
16/0±73/2 |
13/0±76/2 |
15/0±69/2 |
C16:0 |
04/0±31/25 |
31/1±23/24 |
43/0±90/25 |
28/0±14/25 |
C18:0 |
09/0±45/3 |
07/0±50/3 |
05/0±58/3 |
07/0±49/3 |
C20:0 |
11/0±40/1 |
09/0±36/1 |
06/0±39/1 |
09/0±43/1 |
Total SFA |
45/9±67/37 |
50/7±64/36 |
13/8±58/38 |
75/8±53/37 |
C14:1 |
05/0±55/0 |
04/0±60/0 |
06/0±57/0 |
03/0±59/0 |
C16:1 |
07/0±18/10 |
19/0±98/9 |
17/0±22/10 |
11/0±12/10 |
C18:1 |
15/0±28/6 |
17/0±11/6 |
45/0±16/6 |
20/0±31/6 |
C18:1n-7 |
08/0±62/1 |
05/0±60/1 |
09/0±64/1 |
06/0±63/1 |
Total MUFA |
44/4±63/18 |
91/3±29/18 |
11/4±59/18 |
48/3±65/18 |
C18:3n-3 |
02/0±88/0 |
04/0±85/0 |
07/0±89/0 |
04/0±86/0 |
C18:2n-6 |
10/0±85/4 |
15/0±90/4 |
13/0±81/4 |
11/0±88/4 |
C20:4n-6 |
13/0±27/33 |
03/0±91/32 |
10/0±09/34 |
14/0±85/33 |
C20:5n-3 |
08/0±93/1 |
03/0±95/1 |
05/0±99/1 |
07/0±97/1 |
C20:3n-3 |
06/0±77/2 |
07/0±69/2 |
04/0±66/2 |
05/0±73/2 |
Total PUFA |
78/13±70/43 |
55/9±20/43 |
33/11±44/44 |
01/12±29/44 |
PUFA n-6 (%W/W) |
12/38 |
81/37 |
90/38 |
73/38 |
PUFA n-3 (%W/W) |
58/5 |
49/5 |
54/5 |
56/5 |
n-6/n-3 |
83/6 |
88/6 |
02/7 |
96/6 |
PUFA/SFA |
16/1 |
17/1 |
15/1 |
18/1 |
شکل 4- منحنی کروماتوگرام اسید چرب بدست آمده از جلبک Gp. Persica در عمق 1 متری تراکم 100 گرمی. به ترتیب از پیک سمت چپ زمان 10 دقیقه به راست. 1. C10:0، 2. C12:0 ، 4. C14:0، 5. C14:1 ، 7. C16:0، 9. C16:1، 10. C18:0، 12. C18:1، 13. C18:1n-7، 14. C20:0، 15. C18:2n-6، 16. C18:3n-3، 18. C20:3n-3، 19 C20:4n-6، 20. C20:5n-3.
بحث و نتیجهگیری
رنگیزهها: طبق نتایج این تحقیق میزان رنگیزهها در عمق 2 متری تفاوت معنیداری با عمق 1 متری نشان داد. Marinho-Soriano (30) نشان داده است که کاهش شدت نور با افزایش عمق موجب افزایش میزان رنگیزه جلبک G. bursa-pastoris میشود. رابطه معکوس بین شدت نور و محتوی فیکواریترین و کلروفیل مشاهده شده در مطالعه ذکر شده نشان میدهد که متغییر جزر یک عامل کلیدی در افزایش رنگدانه با عمق در آن جلبک است، زیرا در نور کم، مقدار بیشتری رنگدانه مورد نیاز است. افزایش در غلظت رنگیزه با عمق یک استراتژی است که توسط جلبک استفاده میشود و با گرفتن نور بیشتر برای فتوسنتز و در نتیجه برای بهینه سازی سرعت سوخت و ساز آن است، نتایج مشابهی برای G. lemaniformis (54) و برای G. chilensis (30) گزارش شده است. بنابراین شدت نور بالا باعث کم شدن محتوی رنگیزه در گیاهان است و این یکی از ویژگیهای مشترک در جلبکهای دریایی در حال رشد در مناطق جزر و مدی میباشد (46).
محصول آگار استخراج شده و قدرت ژل آگار جلبک Gp. persica: عموماً گونههای Gracilaria به علت غلظت بالای سولفات، آگار با کیفیت پایین تولید میکنند (34). همچنین میزان محصول آگار و کاهش در استحکام ژل احتمالاً با درجه حرارت بالا و زمان طولانی استخراج نیز ارتباط دارد (21). Juntain and Kunshan (20) نشان دادهاند که عملکرد آگار از جلبک G. lemaniformis با افزایش عمق افزایش یافته و بیشترین آن در عمق 5/3 متر و کمترین آن در عمق 5/0 متری مشاهده شده است که با نتایج ما همسویی نشان میدهد.
تعدادی از مطالعات نشان میدهند که تنوع در عملکرد آگار در رابطه با فصول سال میباشد و همچنین عملکرد و کیفیت آگار در فصل به شرایط زیست محیطی و چرخه زندگی وابسته است (5). احتمال داده میشود که افزایش دما و رطوبت از ذخیرهسازی جلبک بعد از کشت نیز بتواند در فرایندهای تخریب آگار دخیل باشد و آنرا سرعت بخشد (13). Martin و همکاران (32) نشان دادهاند که تغییرات فصلی بر میزان آگار جلبک G. gracilis تاثیر گذاشته و طبق مطالعه آنها میزان محصول آگار در فصل بهار و تابستان بترتیب 30% و 41% در این گونه میباشد و در فصل پاییز عملکرد آگار کاهش یافته و به19% میرسد.
امروزه از جلبک Gracilaria به عنوان ماده خام اصلی برای تهیه آگار استفاده میشود و حمایت از این صنعت اساس پرورش جلبک گراسیلاریا را تشکیل میدهد. زیرا برداشت از پتانسیل طبیعی موجود در تمام دنیا نمیتوانند تولید معقولانهای را داشته باشند. از این رو پایداری صنعت گراسیلاریا بر اساس پرورش بوده و رشد آن بستگی به انتخاب گونه بهتر و توسعه فنآوریهای پرورش جلبک، در میان دیگر فاکتورهای موجود دارد.
طبق نتایج حاصل قدرت ژل آگار تحت تاثیر عمق و تراکم قرار داشت (شکل A5). بیشترین قدرت ژل در این مطالعه در عمق 2 متری و تراکم 100 گرم به میزان 39/673 گرم بر سانتیمتر مربع حاصل شد. قدرت ژل آگار به عنوان شاخص کیفیت آگار بوده و هر قدر کیفیت آگار بالاتر باشد میزان قدرت ژل نیز بیشتر است. قدرت ژل آگار تحت تاثیر عوامل محیطی مانند فصل کشت، موقعیت مکانی، نور، عمق رویش، مواد مغذی، گونه مورد کشت و نحوه استخراج آگار قرار میگیرد (21). تحقیقات نشان داده است که قدرت ژل در بافتهای جوان بیشتر است که علت آن میتواند بالا رفتن میزان غلظت گروههای سولفات در بافتهای پیر در جلبکهای آگاروفیت باشد. ثابت شده است که گروههای سولفات تاثیر منفی بر قدرت ژل دارد (34).
لیپید استخراج شده از جلبک Gp. persica: در مطالعه حاضر غلظت چربی برای نمونه مورد مطالعه کم بود. سهم کل چربی از این جلبک تقریباً شبیه به آنچه که در غلات (برنج و چاودار) و حبوبات (لوبیا، نخود، باقلا)، که کمتر از 2% است و میزان بالاتری نسبت به گیاهانی مانند هویج، اسفناج و گوجه فرنگی که در محدوده بین 2/0 تا 8/0 نشان داد (7).
Kumari و همکاران (22) میزان چربی برایG .debilis ، 23/0 درصد،G. dura ، 10/1 درصد و G. furgosonii، 57/0 درصد نشان دادهاند. Matteo و همکاران (33) میزان چربی برای G. gracilis در فصول مختلف سال را در محدوده بین 1/1 تا 2% گزارش کردهاند. تغییرات در محتوای چربی میتواند تحت تاثیر نوع گونه و فاکتورهای محیطی یا ترکیبی از هر دو باشد (8). Ortiz و همکاران (39) نشان دادهاند که محتوی چربی برای سه جلبک مورد مطالعه بسیار کم و در محدوده بین 7/0 تا 5/1 گرم در 100 گرم وزن خشک جلبک است.
Denis و همکاران (10) در جلبک قرمز Grateloupia turuturu جمع آوری شده از سواحل فرانسه نشان دادهاند که میزان چربی در فصول مختلف سال تغییر چندانی نکرده و در محدوده بین 1/2 تا 3/3 درصد از وزن خشک است.
لیپیدها یک گروه بزرگ از ترکیبات طبیعی شامل چربیها، واکسها، استرولها، ویتامینهای محلول در چربی (A،D ،K ، E) مونوگلیسریدها، دیگلیسریدها، فسفولیپیدها، کاروتنوئیدها و سایر هستند. آنها در بسیاری از عملکردهای بیولوژیکی از جمله ذخیره انرژی، اجزای ساختاری غشای سلول و مولکولهای سیگنالی نقش بازی میکنند (4). اگر چه انسان و سایر پستانداران از مسیرهای بیوسنتتیک مختلف برای هر دو تخریب و سنتز چربی استفاده میکنند، برخی از چربیهای ضروری را فقط از طریق رژیم غذایی میتوانند بدست آورند (4).
در این مطالعه و مطالعات دیگر مقدار چربی کم در جلبک دریایی تایید شده، بنابراین سهم آن به عنوان یک منبع انرژی مواد غذایی پایین به نظر میرسد. چربی بدست آمده در این تحقیق برای گونه Gp . persica مشابه چربی گزارش شده توسط محققان برای گونههای مختلف Gracilaria بود.
اسید چرب استخراج شده از جلبک Gp. persica: تعداد اسیدهای چرب شناسایی شده در این گونه 15 نوع بود که 6 اسید چرب متعلق به گروه SFA، 4 اسید چرب متعلق به گروه MUFA و 5 اسید چرب متعلق به گروه PUFA بود.
برای جلبکهای مختلف دریای بوهای چین مقادیر نسبی SFA بین 26 الی 71 درصد گزارش شده است (24). فراوانترین SFA در اکثر جلبکهای دریایی اسید پالمتیک و اسید مریستیک میباشد (25 و 14). در این مطالعه نیز غلظت SFA، 67/36 درصد و فراوانترین آن اسید پالمتیک بود که با نتایج حاصل از مطالعات ذکر شده همسویی نشان میدهد.
در مطالعهای مقدار MUFA برای شاخه Rhodophyta کمتر از 10 درصد از کل مشخصات FA گزارش شده است (18)، دیگر مقادیر نسبتاً بالا از MUFA در جلبکهای قرمز دیگر گزارش شده است، اگر چه این اسید چرب بطور مداوم نماینده حداقل همه FA میباشد (15 و 26). Kumari و همکاران (22) نشان دادهاند که در روشهای مختلف استخراج اسید چرب، میزان MUFA در G. corticata کمتر از SFA و PUFA میباشد. Ortiz و همکاران (38) نشان دادهاند که فراوانترین اسید چرب تک غیر اشباع برای اولئیک اسید C18:1n-9 مربوط به G. chilensis که مقدار آن 02/29% بود. در این مطالعه نیز کل محتوای MUFA برای این گونه کمتر از SFA و PUFA بود.
بالاترین غلظت PUFA در جلبک Gp. persica مربوط به اسید آراشیدونیک بود. در مطالعه دیگر مقدار PUFA (بطور عمده اسیدهای آراشیدونیک و ایکوزپنتانوئیک اسید) در Rhodophyta گزارش شده است (29).
Imbs و همکاران (17) نشان دادهاند که
G. vermiculophylla و G. austramaritima میزان اسیدهای چرب غیر اشباع آن (PUFA) بالاتر از SFA و MUFA است، در این مطالعه نیز میزان PUFA بالاتر بود. اسیدهای لینولئیک و آراشیدونیک دو PUFA، n-6 و اسید لینولنیک، ایکوزپنتانوئیک اسید، ایکوزاترینوئیک اسیدهای PUFA، n-3 حاضر در Gp. persica تشخیص داده شد. همچنین مجموع PUFA، n-6 بالاتر از n-3 مطابق است با مطالعات قبلی که به عنوان کسر غالب ثبت شده است (29).
PUFA از اجزای حیاتی در تغذیه انسان و به عنوان چندین اثرات مفید برای سلامت انسان شناخته شده است. مصرف رژیم غذایی از PUFA شامل هر دو اسید چرب n-3 و n-6 به تعدیل کردن فرایندهای التهابی در عملکرد سلول شناخته شده است (21). اخیراً اهمیت نسبت n-6/n-3 در گزارشهای علمی مورد بحث قرار گرفته است. مصرف رژیم غذایی بالا از اسیدهای چرب n-6 در یک رژیم غذایی غنی از روغنهای گیاهی باعث بر هم خوردن تعادل نسبت n-6/n-3 به اسیدهای چرب n-3 میشود (47)، همچنین مصرف بالای n-6 و یک نسبت بیش از حد بالای n-6/n-3 بیماریهای پاتوژنز، التهابی، اتوایمون قلبی-عروقی و سرطان را ترویج میدهد (49). از آنجائیکه مسیر بیوسنتز اسیدهای چرب برای n-3 و n-6 از PUFA متکی بر آنزیمهای مشابه است اثرات ارتقا سلامت وابسته به نسبت n-6/n-3 از طریق رژیم غذایی بدست آمده است. بنابراین سازمان جهانی بهداشت (WHO) یک نسبت کمتر از 10 را برای n-6/n-3 توصیه کرده است (51).
Hugo و همکاران (16) نشان دادهاند که این نسبت در گونههای مختلف از جلبک قرمز در محدوده بین 29/0 و 92/1 می باشد، در مطالعه دیگر Matteo و همکاران (33) نشان دادهاند که جلبک G. gracilis در فصول مختلف سال نسبت n-6/n-3 آن در محدوده بین 95/3 و 48/20 است. در این مطالعه، جلبک Gp. persica را میتوان به عنوان منبع خوبی از اسیدهای چرب غیر اشباع رژیم غذایی در نظر گرفت. چرا که نسبت n-6/n-3 آن 83/6 درصد بود.
جلبکهای دریایی علاوه بر مشخصات تغذیه مناسب، برای اهداف دارویی نیز بهره برداری میشوند. بسیاری ازPUFA ها مولکولهای قدرتمند در برابر بیماریهای مختلف در نظر گرفته شده و در حال حاضر در برنامههای مختلف پزشکی استفاده میشود. بطور مثال، چندین گزارش نشان میدهد که اسیدهای چرب n-3، عمدتاً EPA و DHA ممکن است پتانسیل قابل توجهی در درمان بیماری های خودایمنی (اتوایمیون) و التهابی داشته باشد (46). انواع برنامههای کاربردی بالقوه برای EPA و DHA شرح داده شده که پتانسیل قابل توجهی برای اهداف دارویی مثل درمان سرطان، آسم، آرتریت روماتوئید، آنتی بیوتیک، بیماری های التهابی روده، افسردگی، آلرژی، بیماری های قلبی و عروقی دارد (6). اخیراً ثابت شده است که PUFA یک پتانسیل قوی در رهایی از مواد مخدر را داراست، PUFA همچنین بدلیل ویژگیهای چربی دوست منحصر به فرد خود قادر به نفوذ کارآمدتر مولکولهای خاص از طریق غشا سلولی از سلولهای تومور میشود (52).
با توجه به فواید غذایی و دارویی PUFA و همچنین افزایش دشواری در پیدا کردن منابع پایدار n-3، VLC PUFA (PUFA با زنجیره بسیار طولانی) که بطور سنتی از ماهی و روغن ماهی بدست میآید، کاهش ذخیره ماهی ناشی از صید بیرویه در این دهه همیشه این ضرورت را برای پیدا کردن جایگزینهای غیر سنتی برای جهان فراهم می سازد، همانطور که VLC PUFA معمولاً در گیاهان عالی زمینی وجود ندارد (35)، محصولات سنتی نیز میتواند بعنوان منابع قابل دوام از این اسیدهای چرب کنار گذاشته شود. اگر چه این کمبود را میتوان با غلبه بر مهندسی ژنتیک بکار برد. غذاهای تراریخت (ترانس ژنیک) نیز همیشه بخوبی توسط عموم مردم پذیرفته نیست، بنابراین n-3 VLC PUFA معمولاً با ارگانیسمهای دریایی در ارتباط است و جلبکها بعنوان پایهای از زنجیره تغذیههای دریایی، بعنوان یک منبع بسیار امیدوار کننده از VLC PUFA شناخته شده است و کشاورزی در مقیاس بزرگ از جلبکهای دریایی با موفقیت برای صدها سال انجام شده است (27).
نتیجه گیری
افزایش در میزان رنگیزهها در جلبک مورد مطالعه با کاهش شدت نور و افزایش عمق نشان میدهد که تغییر در غلظت رنگدانه بعنوان یک نتیجه از پارامترهای زیست محیطی است که منعکس کننده ظرفیت زیاد این گونه و سازگار شدن با شرایط محیطی میباشد. مقدار PUFA بدست آمده و نسبت n-6/n-3 از زیست توده Gracilaria میتواند یک کاندید جالب توجه به عنوان منبعی از PUFA باشد. اگرچه مقدار چربی این جلبک دریایی کم است، با این حال از کیفیت خوبی برخوردار است بدلیل سطح بالایی از اسیدهای چرب غیر اشباع در مقایسه با گیاهان خشکی که معمولاً استفاده میشود و در نهایت میتوان گفت این گونه از لحاظ اقتصادی و زیست محیطی مزیت دارد و بعنوان مواد غذایی برای مصرف انسان توصیه میشود.