Document Type : Research Paper
Authors
1 1Forestry Dept., Faculty of Natural Resources and Marine Sciences, Tarbiat Modares University, Noor, I.R. of Iran
2 Institute of Agriculture, Iranian Research Organization for Science and Technology, Tehran, I.R. of Iran
3 Agricultural and Natural Resources Research and Education Center, Sari, I.R. of Iran
Abstract
The use of wild germplasm and identification of resistant genotypes is an effective strategy to reduce the economic damage caused by the occurrence of fungal diseases in domesticated cultivars. In this study, three populations of wild apples in the west of Hyrcanian forest, Siahbil, Masal and Asalem were selected and the presence of resistance genes of two fire and powdery mildew diseases in trees were considered along an altitudinal gradients. After DNA extraction, screening for the presence of 9 resistance genes (six genes: Vf, Vr, Vr1, Vr2, Vm and Vbj and the three genes: Pl-1, Pl-w and Pl-d associated with Scab and powdery mildew diseases, respectively) was done. The results showed that all of the six genes studied in all three populations (except for the Vf gene in the Siahbil population) were present and the genes. Vr and Vf had the highest and lowest levels of presence in the studied trees, respectively. Also, for powdery mildew, Pl-d gene was observed in all three populations. Pl-w gene was present in some trees of Asalem population, while Pl-1 gene was not found in any of the trees. Our study showed the high prevalence of candidate genes for resistance to scab disease and the rare presence of candidate resistance genes to Powdery mildew in western populations of wild apple in Hyrcanian forest. This indicates a high vulnerability of the populations studied, especially populations located at lower altitudes in facing to an outbreak of powdery mildew in apple habitats.
Keywords
Main Subjects
غربالگری سیب جنگلی (Malus orientalis Uglitz.) به بیماری لکه سیاه سیب و سفیدک پودری در یک گرادیان ارتفاعی در غرب جنگل هیرکانی
نرجس امیرچخماقی1، حامد یوسفزاده2*، بتول حسینپور3، کامبیز اسپهبدی4 و مجید الداغی5
1 ایران، نور، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده منابع طبیعی، گروه جنگلشناسی و اکولوژی جنگل
2 ایران، نور، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده منابع طبیعی، گروه محیط زیست-تنوع زیستی
3 ایران، تهران، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی، پژوهشکده کشاورزی، گروه تولیدات گیاهی و کشاورزی پایدار
4 ایران، ساری، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران
5ایران، ساری، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران، بخش تحقیقات گیاهپزشکی
تاریخ دریافت: 6/8/96 تاریخ پذیرش: 15/8/97
چکیده
استفاده از ژرم پلاسم وحشی و شناسایی ژنوتیپهای مقاوم به بیماری، راهکاری کارآمد جهت کاهش خسارتهای اقتصادی ناشی از بروز بیماریهای قارچی در رقمهای زراعی است. دراین تحقیق، بهمنظور بررسی حضور ژنهای مقاومت به دو بیماری لکه سیاه سیب و سفیدک پودری در سیب جنگلی، سه جمعیت سیاه بیل، ماسال و اسالم در یک گرادیان ارتفاعی در غرب جنگل هیرکانی انتخاب شدند. پس از استخراج DNAی ژنومی، غربالگری حضور نه ژن مقاومت به این دو بیماری (شش ژن Vf، Vr، Vr1، Vr2، Vmو Vbj مربوط به بیماری لکه سیاه سیب و سه ژن Pl-1، Pl-w و Pl-d مربوط به بیماری سفیدک پودری) صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که برای بیماری لکه سیاه سیب، تمامی شش ژن مورد مطالعه در هر سه جمعیت (بجز ژن Vf در جمعیت سیاه بیل) حضور داشتند و ژنهای VrوVf به ترتیب بیشترین و کمترین میزان حضور را در درختان مورد مطالعه را داشتند. همچنین برای بیماری سفیدک پودری، تنها ژن (Pl-d) در هر سه جمعیت مشاهده شد. ژن Pl-w در برخی از درختان اسالم وجود داشت، در حالیکه ژن Pl-1 در هیچکدام از درختان (جمعیتهای مورد مطالعه) مشاهده نشد. نتایج این تحقیق حاکی از غنای بالای ژنهای کاندید مقاومت به بیماری لکه سیاه سیب و حضور اندک ژنهای کاندید مقاومت به بیماری سفیدک پودری در جمعیتهای سیب غرب هیرکانی است. این امر بیانگر آسیبپذیری بالای جمعیتهای مورد مطالعه بهویژه جمعیتهای واقع در ارتفاعات پایینتر در صورت شیوع بیماری سفیدک پودری میباشد.
واژههای کلیدی: جنگلهای هیرکانی، سیب وحشی، لکه سیاه سیب، سفیدک پودری
* نویسنده مسئول، تلفن: 01144523101؛ پست الکترونیک: h.yousfzadeh@modares.ac.ir
مقدمه
یکی از اهداف کلیدی در مطالعات علوم زیستی پیشبینی تغییرات تنوع زیستی در پاسخ به تغییرات اقلیم جهانی است (6، 20، 21، 48 و 50)، که به کاهش آثار تخریب انسانی، کاهش آسیب به جوامع بیولوژیکی (44 و 48) و حفاظت از منابع ژنتیکی (26) منتهی میگردد. از جمله اثرات تغییرات اقلیمی میتوان به شیوع پاتوژنهای جدید و در نهایت انقراض گونهها (33) و یا تهدید پایداری اکوسیستمهای کشاورزی (4) اشاره کرد. تعیین میزان شیوع پاتوژنها و حساسیت جمعیتهای میزبان نکته کلیدی در مدیریت پایدار ژرمپلاسمهای موجود به شمار میرود.
کاربرد برنامههای اصلاحی در زمان بروز جدی تغییرات اقلیمی، که منجر به تغییرات پیچیده و عمیق در ارتباط با شیوع یا شدت بیماری قارچی میگردد، بسیار حائز اهمیت است (5، 11، 29، 34 و 57). در این برنامهها غالباً جمعیتهای شاخص ازنظر ژنتیکی برای بهبود سازگاری محلی کولتیوارها یا افزایش مقاومت آنها به عوامل بیماریزا از بین پایههای مقاوم به بیماری در جمعیتهای وحشی انتخاب شده و مورد استفاده قرار میگیرند (25).
ایران یکی از مهمترین هات اسپاتهای تنوع زیستی در منطقه خاورمیانه به شمار میرود (41). سیب وحشی قفقازی (Malus orientalis) دارای گسترش وسیعی در سرتاسر منطقه قفقاز ( شامل آذربایجان، ارمنستان، ایران و پاکستان) و عموماً در نواحی میانبند به بالا میباشد. در ایران اینگونه در جنگل هیرکانی از ارتفاعات پایینبند تا بالابند، در ارسباران و ناحیه رویشی زاگرس گسترش دارد (59).
سیب وحشی به دلیل کاربرد میوه آن بهعنوان غذای محلی، نوشیدنی و دارو از گونههای بسیار مهم جنگلی منطقه قفقاز به شمار میرود (32 و 37). ازآنجاییکه پیشبینیهای تغییرات اقلیمی جهانی بیانگر شرایط آب و هوایی غیرقابل پیشبینی به همراه سیلابها و خشکسالیهای مکرر و شدید میباشد (3)، تهدید جمعیتهای سیب وحشی دراین مناطق خطری جدی محسوب میشود. مطالعات صورت پذیرفته براساس نشانگرهای ماهوارهای بر روی چندین جمعیت سیب وحشی در قفقاز (17، 18، 55 و 56) بیانگر تنوع ژنتیکی بالای اینگونه در ارمنستان، آذربایجان، ترکیه و گرجستان بوده است که میتواند منبع مهمی برای تشکیل واحدهای حفاظتی در برنامههای مدیریتی به شمار رود (56).
ایران یکی از 10 کشور اصلی تولیدکننده سیب در دنیا به شمار میرود، اما حساسیت به بیماری در بسیاری از ارقام تجاری سیب منجر به کاهش شدید تولید سیب در نواحی معتدله با فصل رشد مرطوب میگردد (46). بیماریهای لکه سیاه سیب و سفیدک پودری با عامل قارچیVenturia inaequalis (Cooke) G. Winter وPodosphaera leucotricha (Ellis and Everh.) E.S. Salmon از رایجترین بیماریهای سیب هستند. ژرمپلاسم سیبهای وحشی میتواند بهعنوان منبع جدیدی در مشارکت ژنهای مقاومت در ارقام سیب اهلی به کار گرفته شود (8و 47)، لذا غربالگری ژنهای مقاومت در ژرمپلاسمهای وحشی برای توسعه مقاومت به بیماری در برنامههای اصلاحی سیب امری ضروری است (56). در طی سالهای اخیر، چندین ژن مقاومت به بیماری لکه سیاه سیب شامل Rvi6 (vf) (54)، Rvi5 (Vm) (16)، Rvi12 (Vb) (12)، Rvi11 (Vbj) (31)، Vr (7) و Rvi10 (Va) (35) و سفیدک پودری Pl-1 از Malus robusta (39)، Pl-w از Malus zumi (53) و Pl-d از ‘White Angel’ (24) در ارقام وحشی و اهلی سیب شناسایی شده است (13و 14). بااینحال، تاکنون هیچ مطالعه متمرکزی بر روی سیب وحشی در ایران و جنگلهای هیرکانی در ارتباط با این دو بیماری انجامنشده است. غربالگری حضور یا عدم حضور ژنهای مقاومت به دو بیماری لکه سیاه سیب و سفیدک پودری باتوجه به تغییرات اقلیم جهانی ضروری است و به تعیین هدف آینده برنامههای حفاظتی و منابع ژنی مقاوم به این بیماریها در برنامههای اصلاحی سیب کمک میکند. این مطالعه باهدف بررسی حضور و عدم حضور ژنهای مقاومت به دو بیماری لکه سیاه سیب (شش ژن) و سفیدک پودری (سه ژن)، در جمعیتهای سیب در سه رویشگاه (سیاه بیل، ماسال و اسالم) در گرادیان ارتفاعی (50 تا 1800 متر ارتفاع از سطح دریا) در غرب جنگل هیرکانی با استفاده از نشانگرهای مولکولی صورت پذیرفته است.
مواد و روشها
تهیه نمونه و استخراجDNA: نمونههای برگ سیب از سه رویشگاه در گرادیان ارتفاعی در غرب هیرکانی شامل: رویشگاه سیاه بیل (50 متر ارتفاع از سطح دریا)، ماسال (900-800 متر ارتفاع از سطح دریا) و اسالم (1824 متر ارتفاع از سطح دریا) از هشت درخت در هر جمعیت با حداقل فاصله 100 متر از یکدیگر به روش مایلز و همکاران (1995) (40)، تهیه شد. سپس استخراج DNA از بافت برگ نمونهها با استفاده از روش موری و تامسون (42) انجام شد.
غربالگری حضور و عدم حضور ژنهای مقاومت به بیماری لکه سیاه سیب و سفیدک پودری: دراین مطالعه حضور و عدم حضور شش ژن اصلی کنترل مقاومت به بیماری لکه سیاه سیب در سیب شامل (Vf، Vr، Vr1، Vr2، Vmو Vbj) (10، 12، 16، 30، 45و 54) و سه ژن شناسایی شده در زمینۀ مقاومت به بیماری سفیدک پودری در سیب شامل (Pl-1، Pl-w و Pl-d) (36، 24و 39) مورد بررسی قرارگرفت. اطلاعات مربوط به ژنها، توالی آغازگر، نوع آغازگر و اندازه قطعات در جدول یک ارائه شده است. واکنش PCR در حجم نهایی 20 میکرولیتر با کیت Accu Power HotStart PCR Premix (بیونیر، کره جنوبی) انجام شد. سیکل PCR مورد استفاده در تکثیر نشانگرها براساس منابع و مطالعات ذکر شده در جدول1 صورت پذیرفت. محصول نهایی PCR توسط ژل آگارز 2 درصد و ژل پلیاکریل آمید شش درصد الکتروفورز شدند و اتیدیوم بروماید و نیترات نقره (6) به ترتیب در هرکدام برای رنگآمیزی ژلها مورد استفاده قرارگرفت (51). حضور و عدم حضور باندها در هر نمونه با کد صفر و یک ثبت شد. درصد و میانگین حضور ژنهای مقاومت به دو بیماری در جمعیتهای مورد مطالعه، بر اساس میانگین باندهای مشاهدهشده مربوط به نشانگرهای مرتبط با ژنهای مقاومت با استفاده از نرمافزار Excel 2013 محاسبه شد.
نتایج
در این مطالعه برای نخستین بار حضور چندین ژن مقاومت به دو بیماری لکه سیاه سیب و سفیدک پودری در سه جمعیت سیب وحشی، در سه رویشگاه سیاهبیل، ماسال و اسالم، در گرادیان ارتفاعی غرب جنگل هیرکانی مورد بررسی قرارگرفته است.
جدول1- لیست ژنها و آغازگرهای مورد استفاده برای غربالگری مقاومت به بیماری لکه سیاه سیب (scab) و سفیدک پودری (powdery mildew) در Malus orientalis
منبع |
اندازه قطعه (جفت باز) |
نوع نشانگر |
توالی آغازگر |
نام نشانگر |
نام ژن |
(12) |
433 |
SCAR |
5-ACCTGCACTACAATCTTCACTAATC-3 5-GACTCGTTTCCACTGAGGATATTTG-3 |
OPL 19 |
Vr |
(10) |
950 |
SCAR |
5-GGT TCC TCT GTA AAG CTA G -3 5-GGT TCC TCT GCC CAA CAA-3 |
AD13 |
Vr1 |
(45) |
176 |
SSR |
5-CTT CAA GTT CAG CAT CAA GAC AA-3 5-TAG GGC ACA CTT GCT GGT C-3 |
Ch02c02 |
Vr2 |
(31) |
743 |
SCAR |
5-GAA CAC TGG GCA AAG GAA AC-3 5-TAA AAG CCA CGT TCT CTC GC-3 |
K08 |
Vbj |
(16) |
687 |
SCAR |
5-CCTTGACGCAGCTT-3 5-CCTTGACGCATCTACG-3 |
Vm |
Vm |
(54) |
466 |
SCAR |
5-TGGAAGAGAGATCCAGAAAGTG-3 5-CATCCCTCCACAAATGCC-3 |
VfT |
Vf |
(24) |
250 |
SCAR |
5-CTGCAGACTGTTTGTAAGT TGG-3 5-AACTCCTTGATTTCTCCTATTGTT-3 |
EM 02 |
Pl-w |
(36) |
90 |
SCAR |
5-AGGATAATAATCTATCTTGTAAAGG-3 5-CCATTCAGCCCAACGAGT-3 |
EMDM 01 |
Pl-d |
(39) |
450 |
RAPD |
5-ACA TCAGCC C-3 |
OPAT 20 |
Pl-1 |
تصاویر مربوط به الکتروفورز حاصل از تکثیر نشانگرهای مرتبط با ژنهای مقاومت با استفاده از واکنش زنجیرهای پلیمراز در شکل 1 ارائه شده است. در نتایج بدست آمده براساس نشانگرهای مولکولی مربوط به ژنهای مقاومت به بیماری لکه سیاه سیب در سه جمعیت مورد مطالعه ژن Vr و Vfبه ترتیب بیشترین و کمترین میزان حضور را در پایههای مورد مطالعه دارا بودند (شکل 2). این درحالی است که حضور تمامی شش ژن مورد مطالعه در ارتباط با این بیماری در هر سه جمعیت، بجز ژنVf در جمعیت سیاهبیل، قابلمشاهده بود (شکل 3).
شکل 1- الکتروفورز حاصل از PCR نشانگرهای مرتبط با ژنهای مورد مطالعه: شکلهای بالا مربوط به باندهای حاصل از تکثیر نشانگرهای مرتبط با ژنهایVr1 (A)،Vbj(B) وVm (C) و سه شکل پایین مربوط به باندهای حاصل از تکثیر نشانگرهای مرتبط با ژنهای Vr(D)، Vf(E) و pl-d (F) در جمعیتهای سیب وحشی مورد مطالعه میباشد.
شکل 2- میانگین درصد حضور ژنهای مقاومت به دو بیماری در جمعیتهای مورد مطالعه: نمودار سمت چپ بیماری لکه سیاه سیب و سمت راست بیماری سفیدک پودری
حضور ژن Vf در کمتر از 30 درصد پایههای دو جمعیت اسالم و ماسال مشاهده شد در حالیکه هیچکدام از پایههای جمعیت سیاهبیل (ارتفاع پایینبند) این ژن را به همراه نداشتند. بیشترین میزان حضور در بین ژنهای مقاومت به این بیماری مربوط به ژن Vr بود بهطوری که حضور آن در تمامی هشت پایه مورد مطالعه در هر سه جمعیت ثبت شد. بالاترین میزان حضور ژنهای Vr2 و Vm در جمعیت اسالم (بالابند)، ژن Vr1 در جمعیت ماسال (میانبند) و Vbj نیز در جمعیت سیاهبیل (پایینبند) مشاهده شد. برخلاف فراوانی بالای ژنهای مقاومت به بیماری لکه سیاه سیب، از بین ژنهای مربوط به بیماری سفیدک پودری تنها حضور ژن (Pl-d) در هر سه جمعیت مشاهده شد. این ژن در تمام پایههای مربوط به جمعیتهای سیاهبیل و ماسال و در بیش از 80 درصد پایههای جمعیت اسالم حضور داشت، در حالیکه تنها همگی پایههای مربوط به جمعیت اسالم ژن Pl-w را به همراه داشتند (شکل3). حضور ژنPl-d نیز در هیچکدام از جمعیتهای مورد مطالعه مشاهده نشد.
شکل 3- درصد حضور ژنهای مقاومت به دو بیماری در هر جمعیت به تفکیک: سه شکل بالا:بیماری لکه سیاه سیب و سه شکل پایین بیماری سفیدک پودری
بحث
دراین مطالعه برای نخستین بار حضور ژنهای مقاومت به بیماریهای لکه سیاه سیب و سفیدک پودری در جمعیتهای سیب وحشی در منطقه هیرکانی ایران مورد بررسی قرارگرفته است. مطالعات قبلی دراین زمینه تاکنون بر روی سیب اهلی (Malus domestica) (14و 19) و سایر گونههای سیب وحشی (مثل M. baccata, M. sieversii, M. prunifolia, M. robusta) (27) و بر روی
M. orientalis در ترکیه و روسیه (52 و 56) متمرکز بوده است.
براساس نتایج بهدستآمده در ارتباط با بیماری لکه سیاه سیب، اکثر پایههای مورد مطالعه چندین ژن مقاومت را بهطور همزمان دارا بودند. این سطح بالای مقاومت به بیماری لکه سیاه سیب در برخی جمعیتهای M.orientalis در حوزه دریای سیاه سابقاً گزارششده است (56). تاکنون تنها ژن مقاومت Vf در برنامههای اصلاحی مورد استفاده قرارگرفته است (38). نتایج تحقیق حاضر، سیب وحشی ناحیه هیرکانی در دامنه پراکنش خود را بهعنوان منبعی ناشناخته از ژنهای مقاومت به بیماری لکه سیاه سیب اثبات میکند. برخلاف حضور گسترده و همزمان ژنهای مقاومت به بیماری لکه سیاه سیب در جمعیتهای مورد مطالعه، پایههای اندکی در جمعیتهای تحت مطالعه، ژنهای مقاومت به بیماری سفیدک پودری را به همراه داشتند. ژن (Pl-d) در هر سه جمعیت سیاهبیل (در100 درصد پایهها)، ماسال (در100 درصد پایهها) و اسالم (در5/87 درصد پایهها) مشاهده شد در حالیکه از دو ژن دیگر تنها ژن Pl-w در جمعیت اسالم (در100 درصد پایهها) حضور داشت. نتایج بدست آمده دراین مطالعه بر نتایج تحقیقات قبلی (46)، که به تنوع گسترده حضور ژنهای مقاومت به بیماری لکه سیاه سیب و حضور ژنهای مقاومت به بیماری سفیدک پودری در تعداد محدودی از 279 کولتیوار سیب مورد مطالعه آنها اشاره دارد، منطبق است. شناخت اکولوژی و تاریخچه تکاملی پاتوژنها مستلزم مطالعات اصلاحی گستردهتر و انجام مطالعات تکمیلی با کاربرد نشانگرهای بیشتر و افزایش تعداد نمونه میباشد.
از آنجایی که یکی از پیامدهای مهم و اساسی پدیده تغییر اقلیم ظهور بیماریهای جدید بهواسطه تغییر در فاکتورهای اقلیمی نظیر رطوبت و دما و بهتبع آن تغییر در لایههای سطحی خاک و میکروارگانیسمهای آن میباشد، بررسی میزان آسیبپذیری جمعیتهای موجود برای بهبود برنامههای مدیریتی و اصلاحی امری ضروری است. میزان استرسهای زیستی و غیرزیستی وابسته به شرایط محیطی خصوصاً گرادیانهای محیطی است (1، 2و 43). گرادیان ارتفاعی بهعنوان شرایط طبیعی ایجادکننده تغییرات در فاکتورهای اقلیمی، که در نظر گرفتن آن امکان ارزیابی تغییرات زیستی را نیز فراهم میکند (58 و 60)، ابزاری مناسب برای ارزیابی پویایی تغییرات اقلیم به شمار میرود (5، 28و 49). مطالعات نشان داده در ارتفاعات بالاتر به دلیل تراکم کمتر میزبان و شرایط نامطلوب فاکتورهای اقلیمی مؤثر بر رشد جمعیتهای عوامل بیماریزا نظیر رطوبت و گرما، میزان خسارت این عوامل بر گیاه میزبان نسبت به ارتفاعات پایینتر کاهش مییابد (15و 21). البته ممکن است این موضوع در مورد گونههایی مانند سیب که رویشگاه اصلی آن در ارتفاعات بالابند است و تراکم بالای درختی آن در مناطق کوهستانی مشاهده میگردد، صادق نباشد. دراین راستا، در تحقیق حاضر با در نظر گرفتن شرایط ارتفاعی سه رویشگاه، ازنظر میانگین حضور ژنهای مقاومت به هر دو بیماری مورد مطالعه، جمعیت اسالم (ارتفاع بالابند) وضعیت بهتری را در مقایسه با دو رویشگاه دیگر دارا است. بهویژه در ارتباط با بیماری سفیدک پودری که حضور ژن مقاومت آن در جمعیتهای مورد مطالعه کمتر و بیشتر به جمعیت اسالم محدود بود. در حالیکه دو جمعیت سیاه بیل (پایینبند) و ماسال (میانبند) واقع در ارتفاعات پایینتر علیرغم دارا بودن تقریباً تمامی ژنهای مقاومت به بیماری لکه سیاه سیب فاقد دو ژن از سه ژن مربوط به بیماری سفیدک پودری بودند. این امر پتانسیل بالای رویشگاههای مرتفعتر (جمعیت اسالم) را برای در نظر گرفتن آن بهعنوان واحدهای موردنیاز برای برنامههای اصلاحی و مدیریتی بهویژه در ارتباط با بیماری سفیدک پودری در آینده آشکار میسازد که البته اثبات دقیق آن مستلزم انجام مطالعات گستردهتر با کاربرد نشانگرهای مولکولی متعدد و تعداد نمونه مورد مطالعه بیشتر میباشد.
درمجموع نتایج این تحقیق حاکی از غنای بالای ژنهای کاندید مقاومت به بیماری لکه سیاه سیب و حضور اندک ژنهای کاندید مقاومت به سفیدک پودری در جمعیتهای سیب غرب هیرکانی بود. بنابراین احتمالاً میتوان گفت که در صورت شیوع بیماری سفیدک پودری بخصوص جمعیتهای ارتفاعات پایینتر، آسیبپذیر خواهند بود. براین اساس در جمعیتهای واقع در ارتفاعات کمتر بهویژه در جمعیتهایی مانند سیاهبیل به دلیل استقرار در ارتفاع پایین (50 متر از سطح دریا) و در شرایط ویژه محیطی مانند شرایط غرقاب و رطوبت بالا و از طرف دیگر عدم حضور ژنهای مقاومت به این بیماری میزان آسیبپذیری نسبت به جمعیت اسالم (بالا بند) بیشتر خواهد بود. ازاینرو توجه ویژه به حفاظت این جمعیتها در برابر عوامل بیماریزا در صورت شیوع بیماری مذکور به دلیل حساسیت بیشتر آنها امری ضروری است.
اگرچه کاربرد نشانگرهای مولکولی در ارزیابی وجود ژنهای مقاومت نسبت به بیماری در گیاهان مختلف اطلاعات ارزشمند و مفیدی را دراین راستا در اختیار محققین قرار میدهد، اما انجام مطالعات تکمیلی و غربالگری ارقام مختلف تجاری و وحشی در جهت تأیید نتایج موجود نیز امری ضروری است. لذا انجام تستهای بیماریزایی و مطالعات گستردهتر بر روی جمعیتهای وحشی مورد مطالعه در این تحقیق و ارقام تجاری مقاوم و حساس به بیماریهای مذکور، جهت اثبات تأثیر حضور ژنهای مقاومت و دستیابی به نتایج قطعی و مستدل پیشنهاد میگردد.