بررسی عوامل اصلی توصیف کننده ساختار توده در جنگلهای بلوط زاگرس

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

عضو هیأت علمی سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی ایلام

چکیده

عوامل و متغیرهای متعدد تعیین ساختار یک توده جنگلی از نقش تأثیر یکسانی برخوردار نیستند، برخی از آنها که اثرات عمده ای دارند که بعنوان عوامل اصلی محسوب می شوند. آنچه در اینجا اهمیت دارد، تشخیص و تفکیک عوامل اصلی از دیگر عوامل است. یکی از روشهای مناسب جهت تعیین این عوامل اصلی، استفاده از روش تجزیه به مؤلفه های اصلی (PCA) است. در این تحقیق با کاربرد روش مذکور، تعداد 12 توده جنگلی بلوط وبنه با شرایط اقلیمی و توپوگرافی مختلفدر استان ایلام انتخاب و ضمن دسته بندی، عوامل اصلی توصیف کننده ساختار آنها، با بکارگیری تعداد 31 متغیر محیطی و ساختاری، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که تغییرات بین مناطق به لحاظ متغیرهای مورد بررسی نسبتاً زیاد است، بااین وجود حدود 2/66 درصد از کل تغییرات در سه محور اول قابل توصیف است. مناطق چشمه دولت، دالاب پائین و نخجیربالا از کمترین تغییرپذیری و مناطق مله گون، میمه، نخجیرپائین و تجریان از بیشترین تغییرات برخوردارند. محور اول مربوط به مقایسه مناطق را می توان محور قطر یا سن و محور دوم را تا حدودی می توان محور تنوع گونه نام گذاشت. تغییرات بین متغیرها هم نسبتاً زیاد است و حدود 3/61 درصد از کل تغییرات بین آنها در سه محور اول قابل توصیف می باشد. از بین متغیرهای ساختاری جنگل، در صد تنه های سالم، تنوع گونه ای، تراکم درختان، تعداد شاخه های خشک، متوسط قطربرابر سینه و تاج پوشش کل به ترتیب از تغییرات بیشتری نسبت به سایر متغیرها برخوردارند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Investigation on principal factors determining stand structure in Oak forests of Zagross

نویسندگان [English]

  • Jaafar Hosseinzadeh
  • Ali Najafi far
  • Manoochehr Tahmasbi

چکیده [English]

The effects of several factors and variables which determine forest stand structure, aren’t equal. Some of these factors, which have large effects, named as principal factors or principal components. Diagnosis and separating of this principal factors from others are very important. One of the suitable methods for determining of principal factors, is Principal Component Analysis (PCA).
In this research by PCA method, 12 forest stands of Oak (Quercus persica) and Pistachio (Pistasia atlantica), with different climatic and topographic conditions, selected and classified then by using of 31 environmental variables and structural characters, those principal factors were analysed. Results showed that variations between regions is relatively high, where 66.2 percent of total variations display in the first three axis. Regions of Cheshmehdaulat, Dalabpain and Nakhjirbala have minimum variability and regions of Melagavan, Meimeh, Nakhjirpain and Tajarian have maximum variability. In comparison to regions, we can named first axis as diameter or age axis and named second axis as almost species diversity. Variation between variables is too relatively high, where 61.3 percent of total variations display in the first three axis. Percent of health trunk, species diversity, tree density, number of dry branches, mean diameter at breast height and total canopy have larger variations in comparison to other variables.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Forest structure
  • Forest Stand
  • Zagross
  • Principal Component Analysis

بررسی عوامل اصلی توصیف کننده ساختار توده در جنگل­های بلوط زاگرس

جعفر حسین زاده*، علی نجفی فر و منوچهر طهماسبی

ایلام، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی ایلام

تاریخ دریافت: 12/8/93                تاریخ پذیرش: 12/3/94

چکیده

عوامل و متغیرهای متعدد تعیین ساختار یک توده جنگلی از تأثیر یکسانی برخوردار نیستند، برخی از آنها که اثرات عمده­ای دارند، بعنوان عوامل اصلی محسوب می­شوند. آنچه در اینجا اهمیت دارد، تشخیص و تفکیک عوامل اصلی از دیگر عوامل است. یکی از روش­های مناسب به­منظور تعیین این عوامل اصلی، استفاده از روش تجزیه به مؤلفه­های اصلی (PCA) است. در این تحقیق با کاربرد روش مذکور، تعداد 12 توده جنگلی بلوط و بنه با شرایط اقلیمی و توپوگرافی مختلف در استان ایلام انتخاب و ضمن دسته بندی، عوامل اصلی توصیف کننده ساختار آنها، با بکارگیری تعداد 31 متغیر محیطی و ساختاری، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که تغییرات بین مناطق به لحاظ متغیرهای مورد بررسی نسبتاً زیاد است، بااین وجود حدود 2/66 درصد از کل تغییرات در سه محور اول قابل توصیف است. مناطق چشمه دولت، دالاب پائین و نخجیر بالا از کمترین تغییرپذیری و مناطق مله­گون، میمه، نخجیر پائین و تجریان از بیشترین تغییرات برخوردار بودند. محور اول مربوط به مقایسه مناطق را می­توان محور قطر یا سن و محور دوم را تا حدودی می­توان محور تنوع گونه­ای نام گذاشت. تغییرات بین متغیرها هم نسبتاً زیاد است و حدود 3/61 درصد از کل تغییرات بین آنها در سه محور اول قابل توصیف می­باشد. از بین متغیرهای ساختاری جنگل، درصد تنه­های سالم، تنوع گونه­ای، تراکم درختان، تعداد شاخه­های خشک، متوسط قطر برابرسینه و تاج پوشش کل به ترتیب از تغییرات بیشتری نسبت به سایر متغیرها برخوردار بودند.

واژه­های کلیدی: ساختار جنگل، توده جنگل، زاگرس، تجزیه به مؤلفه­های اصلی

* نویسنده مسئول، تلفن: 08413331237 ، پست الکترونیکی: J.hoseinzadeh@gmail.com   

مقدمه

 

ساختار توده بعنوان یک نیروی پیش برنده مهم برای تنوع گونه­ای در جنگل معرفی شده و روابط نزدیکی بین خصوصیات ساختاری توده­های درختی با تنوع جانوری آنها در گزارشات مختلف اشاره شده است (16). گزارشات متعددی نیز از رابطه بین تنوع پوشش گیاهی کف با ساختار توده جنگل ارائه شده است (10 و 13).Berg  و همکاران (9) جنبه­های ساختاری ویژه­ای را  از جنگل­های مسن به عنوان عناصر بحرانی برای گونه­های تحت مدیریت در کشور سوئد معرفی نموده است. بعلاوه اینکه اثر تنوع ساختاری بر تولید، پایداری، انعطاف پذیری جنگل­ها و ترسیب کربن هم گزارش شده است (12، 14، 15 و 17). بطور کلی مجموعه اطلاعات مورد نیاز مدیران جنگل که ممکن است جنبه­های مختلفی از خصوصیات جنگل را در بر داشته باشد و اهداف متفاوت یا چند منظوره­ای را دنبال نماید، عمدتاً از طریق بررسی ساختار توده قابل دستیابی است و این موضوع بویژه برای مدیریت منابع و تولیدات چندمنظوره درجنگل بسیارحائز اهمیت است (11). مطالعه ساختار جنگل­های طبیعی، مسیرهای توسعه مدیریت جنگل را برای رسیدن به یک ساختار مطلوب مشخص می­کند. سطح توده­های جنگلی بسته به نوع و شرایط جنگل متفاوت است، بطوریکه برای جنگل­های شمال کشور حداقل نیم هکتار (7) و برای جنگل­های زاگرس حدود یک تا دو هکتار (4) گزارش شده است. پورهاشمی و همکاران (2) الگوی پراکنش مکانی گونه برودار در توده­های بهره­برداری شده مریوان را کپه­ای و مناسبترین سطح قطعه نمونه برای بررسی الگوی مکانی را 75/0 هکتار اعلام کرده­اند.

گرچه عوامل و متغیرهای بسیار زیادی وجود دارند که هریک به نوعی در تعیین ساختار یک توده جنگلی نقش دارند، اما واضح است که نقش این عوامل و تاُثیر آنها یکسان نخواهد بود. در عمل برای ارزیابی وضعیت یک توده یا بطورکلی یک جامعه، توجه به تمامی عوامل ممکن نیست و در موارد زیادی هم به صرفه نخواهد بود. طبقه­بندی­های معمول برای تفکیک مناطق همگن در منابع طبیعی معمولاً بر مبنای یک یا تعداد معدودی از متغیرها صورت می­گیرد که معمولاً اطلاع چندانی از نقش و میزان تأثیر آنها بر وضعیت کلی این منابع در دست نیست. بکار بردن روشی که بتواند ضمن تعیین رابطه بین متغیرها و گروه­هائی از متغیرها، تغییرات بین عوامل مختلف را بررسی کرده و با لحاظ اثر مجموعه­ای از متغیرها به دسته­بندی یا طبقه­بندی آنها بپردازد از اهمیت بالائی برخوردار خواهد بود. برای تعیین عوامل اصلی روش­های مختلفی وجود دارد، یکی از این روش­ها که از توانایی بالایی در تلفیق متغیرهای مختلف برخوردار است، روش PCA یا تجزیه به مؤلفه­های اصلی (Principal Components Analysis) است. از این روش برای دو هدف استفاده می­گردد: اول کاهش یا محدود کردن تعداد متغیرهای همبسته به چند متغیر  غیر همبسته و دوم نمایش ساختار کلی روابط بین متغیرها که به عنوان متغیرهای دسته­ای یا طبقه­ای معروف هستند. این روش اولین بار توسط پیرسون در سال 1901 ارائه شده است (6). جنگلهای منطقه زاگرس بعنوان یکی از گسترده­ترین رویشگاه­های گیاهی کشور ودومین اکوسیستم مهم جنگلی ایران، هر چند که جایگاه چندانی از لحاظ تولید چوب صنعتی ندارند اما بواسطه نقش مهمی که در تنظیم آب و خاک و تعادل اکولوژیک منطقه دارد، دراین مطالعه مورد توجه وارزیابی قرار گرفته است. هدف اصلی این مطالعه، بررسی کاربرد روش تجزیه به مؤلفه­های اصلی (PCA) در ارزیابی ساختار توده­های جنگلی زاگرس و قضاوت در مورد متغیرها یا مؤلفه­های مهم تعیین کننده ساختار آنها است.

مواد و روشها

محدوده مورد بررسی در این تحقیق، جنگل­های بلوط استان ایلام واقع در جنوب غربی ایران، بعنوان بخشی از جنگل­های زاگرس مرکزی است که سطحی بالغ بر 600 هزار هکتار را دربر می­گیرد. برای پوشش جهت­ها و ارتفاعات مختلف این جنگل­ها، تعداد 12 توده از توده­های کمتر تخریب یافته جنگلی دانه­زاد و دانه و شاخه­زاد بلوط و بنه در استان ایلام در شرایط اقلیمی و توپوگرافی مختلف (بعنوان بخشی از جنگل­های زاگرس)، انتخاب و در هریک از آنها چهار قطعه نمونه یک هکتاری بطور تصادفی منظم تعیین و اطلاعات مورد نیاز از قبیل: مشخصات کلی منطقه (ارتفاع ازسطح دریا، درصد شیب، وضعیت خاک، بارندگی و دما) و همچنین خصوصیات توده جنگلی (قطر برابرسینه، ارتفاع، قطرتاج، سطح مقطع برابرسینه، حجم سرپا و ...) اندازه­گیری یا محاسبه شد. در نهایت از بین کلیه مشخصات بدست آمده از هر منطقه، تعداد 31 متغیر محیطی و ساختاری جنگل در مناطق مورد بررسی که در جدول (1) آمده است، مورد ارزیابی قرار گرفت. برای بکارگیری روش تجزیه به مولفه­های اصلی (PCA) ابتدا با توجه به ماهیت مختلف متغیرها و واحدهای مختلف اندازه­گیری، نسبت به استاندارد کردن آنها اقدام شد.

برای توصیف جایگاه و نقش هریک از مناطق و متغیرهای مورد بررسی، ضرایب همبستگی هریک از مناطق و متغیرها با همدیگر، واریانس­های استخراج شده برای 10 محور، تعداد 6 سری اول مقادیر بردارهای ویژه، و مختصات هر یک از متغیرها و مناطق مورد بررسی روی 6 محور از 10 محور مذکور محاسبه و مورد تحلیل قرار گرفت. در بخش دیگری از بررسی­های این قسمت، کل داده­های مورد بررسی به لحاظ برخی از خصوصیات مهم ساختاری طبقه­بندی شد و نقش و جایگاه متغیرهای مختلف ساختاری نسبت به این طبقه­بندی ارزیابی شد.

 

 

جدول 1- فهرست متغیرهای مورد استفاده در آنالیز PCA

ردیف

علامت متغیر

شرح متغیر

واحد

ردیف

علامت متغیر

شرح متغیر

واحد

1

SEALEV

ارتفاع از سطح دریا

متر

17

TREENU

تراکم درختان

تعداد درهکتار

2

SLOPE

شیب دامنه

%

18

COPNUM

تراکم بلوط شاخه زاد

تعداد درهکتار

3

SOILDE

عمق خاک

سانتیمتر

19

SHUNUM

تراکم درختچه ها

تعداد درهکتار

4

RAIN

میانگین بارندگی سالانه

میلیمتر

20

PISNUM

تراکم پسته وحشی

تعداد درهکتار

5

TEMP

میانگین دمای سالانه

درجه سانتیگراد

21

TOTNEC

تعداد درختان خشک

تعداد درهکتار

6

SPECNU

تعداد گونه ها

تعداد

22

DRYNUM

تعداد شاخه های خشک

تعداد درهکتار

7

TOTDBH

متوسط قطر برابرسینه کل

سانتیمتر

23

TOTREG

تعداد کل زادآوری

تعداد درهکتار

8

TRUNKL

طول تنه بدون شاخه

متر

24

QUREG

تعداد زادآوری دانه زاد

تعداد درهکتار

9

TOTHEI

متوسط ارتفاع کل درختان

متر

25

COPREG

تعداد جست بلوط

تعداد درهکتار

10

CANODI

متوسط قطرتاج کل درختان

متر

26

PISREG

تعداد زادآوری پسته وحشی

تعداد درهکتار

11

BRANHE

متوسط ارتفاع شروع انشعاب درختان

متر

27

QUAL1

نسبت تنه های درجه یک در توده

%

12

TOTCOP

تعداد پاجوش­های اطراف کنده

تعداد درهکتار

28

QUAL2

نسبت تنه های درجه دو در توده

%

13

TCANOP

تاج پوشش کل درهکتار

مترمربع

29

QUAL3

نسبت تنه های درجه سه در توده

%

14

TBASAL

سطح مقطع برابرسینه درهکتار

مترمربع

30

BRAN%

نسبت تنه های دارای انشعاب

%

15

TVOLUM

حجم سرپا درهکتار

مترمکعب

31

QL/H

نسبت طول تاج به ارتفاع درختان بلوط

 

16

TOTNUM

تراکم کل درختان ودرختچه ها

تعداد درهکتار

 

 

 

 

 


نتایج

تغییرات بین مناطق 12 گانه : با توجه به ارزش ویژه استخراج شده از مدل و آماره بروکن- استیک، تغییرات بین مناطق 12 گانه مورد بررسی به دلیل تعداد 31 متغیر محیطی و ساختاری مورد نظر درجنگل نسبتاً زیاد است، با این وجود حدود 2/66 درصد از کل تغییرات در سه محور اول توصیف شده است . به  طوری­که 5/35 درصد آن در محور اول، 7/17 درصد در محور دوم و 9/12 درصد در محور سوم منعکس شد.

نمودارهای 1 و2 نشان می­دهند که مناطق چشمه دولت، دالاب پائین، و نخجیر بالا که نزدیک به مرکز دو محور قراردارند، دارای شرایط یکسانی بوده و متغیرهای مورد بررسی در آن از کمترین تغییرپذیری برخوردار بودند. بعد از این گروه مناطق تختان، مورت وتونل کربلا با تغییرپذیری بیشتری نسبت به گروه فوق از شرایط مشابهی برخوردار بودند و گروه دوم را تشکیل دادند. بعد از این گروه منطقه دالاب بالا با تغییرپذیری مشابه گروه دوم قرار گرفت، لیکن به نظر می­رسد که شرایط نسبتاً مجزائی از آنها داشته باشد. اما مناطق مله­گون، میمه، بانکول، نخجیر پائین و تجریان که در ابعاد و جهت­های مختلفی در روی محورها بودند، از تغییرات و تفاوت­های بسیار زیادی نسبت به بقیه مناطق برخوردار هستند.

 

 

 
   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



با بررسی مقدار بردار ویژه هر متغیر و سهم آن در استخراج محورها نسبت به معرفی عامل تعیین کننده هر محور اقدام شد. با توجه به قرار گرفتن توده­های مسن­تر (با متوسط قطر بالاتر) در بخش مثبت محور اول و قرار گرفتن توده­های جوان­تر (با متوسط قطر پائین­تر) در بخش منفی آن، می­توان محور اول را محور قطر یا سن توده نامید. محور دوم را تا حدودی می­توان محور تنوع گونه­ای نام گذاشت زیرا توده­های با تنوع کمتر در بخش منفی و توده­های با تنوع بیشتر در بخش مثبت محور قرار دارند.

 

 

جدول 2- تغییرات (واریانس) استخراج شده بین مناطق برای 10 محور اول

آماره بروکن استیک

درصد تجمعی تغییرات

درصد تغییرات

ارزش آیگن

شماره محور

027/4

529/35

529/35

014/11

1

027/3

240/53

711/17

490/5

2

527/2

158/66

918/12

005/4

3

194/2

952/76

793/10

346/3

4

944/1

640/86

688/9

003/3

5

744/1

558/91

919/4

525/1

6

577/1

792/94

234/3

002/1

7

434/1

123/97

331/2

723/0

8

309/1

760/98

637/1

507/0

9

198/1

661/99

901/0

279/0

10

                                                                                                                                  


تغییرات بین متغیرها: تغییرات بین متغیرها در مناطق 12 گانه مورد بررسی طوری است که 3/61 درصد از کل تغییرات آنها در 3 محور اول منعکس شده است، بطوریکه 2/28 درصد در محور اول، 2/18 درصد در محور دوم و 9/14 درصد در محور سوم می­باشد. البته محورهای چهارم و پنجم نیز به ترتیب 1/13 و 1/9 درصد از تغییرات را توجیه نمودند. با بررسی مقدار بردار ویژه هر متغیر و سهم آن در استخراج محورها و مشاهده نمودارهای این قسمت روشن شد که از بین متغیرهای محیطی مورد بررسی، متوسط دمای سالانه (temp)، عمق خاک (soildep)، بارندگی (rain) و ارتفاع از سطح دریا (sealev) به ترتیب دارای تغییرات بیشتری بودند. البته همانطور که دیده می­شود، هیچکدام از متغیرهای مورد بررسی در مرکز محور قرار نگرفته است که این نشان دهنده تأثیر آنها ( هرچند که در بعضی موارد اندک است ) بر تغییر پذیری مناطق و تفاوت­های آنها با همدیگر است .

از بین متغیرهای ساختاری جنگل، با توجه به همبستگی بین متغیرهای مورد بررسی و محورهای مدل، معلوم شده است که درصد تنه­های سالم (qual1)، تنوع گونه (specnum)، تراکم درختان (treenum)، تعداد شاخه­های خشک (drynum)، متوسط قطر برابرسینه (dbh) و تاج پوشش کل (tcanop) به ترتیب نقش بیشتری نسبت به سایر متغیرها در توصیف تغییرات ساختاری جنگل داشتند. بعد از آنها متوسط طول تنه، متوسط ارتفاع و متوسط قطرتاج بصورت یک گروه مشابه در تغییر پذیری ایفای نقش نمودند.

بحث ونتیجه گیری

مطالعه ساختار جنگل­های طبیعی، مسیرهای توسعه مدیریت جنگل را برای رسیدن به یک ساختار مطلوب مشخص می­کند. با نگاهی به موقعیت مناطق 12 گانه مورد بررسی روی محورهای ارائه شده مشخص می­شود که تغییرات بین مناطق مورد بررسی به لحاظ تعداد 31 متغیر محیطی و ساختاری مورد نظر درجنگل نسبتاً زیاد است. این موضوع علی رغم ظاهر یکسان جنگل، تنوع شرایط ساختاری در جنگل­های زاگرس را نشان می دهد. احتمالا یکی از دلایل این امر به بهره برداری های صورت گرفته در این جنگل­ها مربوط باشد. جزیره­ای و ابراهیمی رستاقی (3) در این رابطه اظهار داشته­اند که برداشت بیش از توان تولید این جنگل­ها نه فقط موجب کاهش سطح آنها شده، بلکه کاهش کیفی آنها را نیز درپی داشته است (3).

 

 

جدول 3- تغییرات (واریانس) استخراج شده بین متغیرها برای 10 محور اول

آماره بروکن استیک

درصد تجمعی تغییرات

درصد تغییرات

ارزش آیگن

شماره محور

103/3

170/28

170/28

380/3

1

103/2

383/46

213/18

186/2

2

603/1

264/61

881/14

786/1

3

270/1

358/74

094/13

571/1

4

020/1

463/83

105/9

093/1

5

820/0

351/89

888/5

707/0

6

653/0

320/93

968/3

476/0

7

510/0

979/95

659/2

319/0

8

385/0

252/98

273/2

273/0

9

274/0

349/99

097/1

132/0

10

 

 

نمودار 3- متغیرهای مورد بررسی درمحورهای اول ودوم

 

 

 

نمودار 4- متغیرهای مورد بررسی درمحورهای اول وسوم

 

 

 

بررسی نمودارهای این بخش نشان می­دهد که از بین متغیرهای محیطی مورد بررسی، متوسط دمای سالانه، عمق خاک، بارندگی و ارتفاع از سطح دریا به ترتیب دارای تغییرات بیشتری هستند و موجبات این تنوع را فراهم کرده­اند. این نتیجه با نتایج محققان دیگر از جمله Barnes  و همکاران (1998) مطابقت دارد، که در این رابطه اعلام کرده­اند گیاهان برآیندی از خصوصیات محیطـی هــرمنطقــه و آینــه تمــام نمــای خصوصــیات رویشگاهی آن منطقه محسـوب مـی­شـوند. حسینی (5) در تحقیق خود اثر جهت دامنه را بر تنوع، غنا و یکنواختی اشکوب درختی معنی­دار اعلام کرده و جهت­های جنوبی و شمالی را بالاترین تنوع، غنا و یکنواختی گزارش کرده است.

به نظر می رسد دلیل  تفاوت این مناطق به این شرح باشد که، منطقه مله گون دارای توده ای مسن و با تراکم نسبتاً ضعیف از درختان بلوط ایرانی (Quercus persica ) است که زیر اشکوب قوی و متراکمی از گونه­های دافنه (Daphne angustifolia)، سیاه­ارجن (Rhamnus catartica ) و شن (Lonicera numularifolia) سطح جنگل را پوشانیده است. درختان بلوط در این توده به نحو چشمگیری مورد تهاجم گونه نیمه انگلی موخور (Loranthus europea) هستند و شاید به همین خاطر از مرگ ومیر بالاتری هم برخوردار است. منطقه میمه دارای توده­ای مسن و با تراکم قابل توجه از درختان تنومند بلوط ایرانی و بنه (Pistacia atlantica ) است که از بالاترین سطح مقطع و حجم سرپا در هکتار برخوردار است. مناطق نخجیرپائین و تجریان که به صورت دانه وشاخه­زاد هستند، جوان­ترین و متراکم­ترین توده­ها را تشکیل داده و از درصد تنه­های سالم بالاتری نیز برخوردارند.

تغییرات بین متغیرها یا ویژگی­های ساختاری جنگل در مناطق 12 گانه مورد بررسی به گونه­ای است که 3/61 درصد از کل تغییرات آنها در 3 محور اول منعکس شده است. براساس نتایج این تحقیق، از بین متغیرهای ساختاری جنگل، درصد تنه­های سالم، تنوع گونه­ای، تراکم درختان، تعداد شاخه­های خشک، متوسط قطر برابرسینه و تاج پوشش به ترتیب از تغییرات بیشتری نسبت به سایر متغیرها برخوردار بوده­اند. بعد از آنها متوسط ارتفاع و متوسط قطرتاج بصورت یک گروه مشابه در تغییر پذیری ایفای نقش کرده­اند. همانطور که امینی (1) به ضرورت بررسی ویژگی­های متعدد برای توصیف ساختار توده در جنگل­های شمال کشور پرداخته و بر توجه به ویژگی­های هر یک از گروه­ها یا تیپ­ها به عنوان مبنای قضاوت و برنامه­ریزی جنگل تأکید کرده است، در جنگل­های زاگرس نیز توجه به ویژگی­های جزئی­تر توده­ها می­تواند در توصیف بهتر ساختار آنها کمک نماید­. در مجموع بدلیل تنوع شرایط محیطی و زیستی در این جنگل­ها، عوامل زیادی در توصیف ساختار توده ها نقش دارند و هریک از آنها بخشی از تغییرات ساختاری را دربر می­گیرد، بنابراین می توان عوامل مهم آنها را استخراج کرده و برای بحران­هایی مانند زوال یا تغییرات احتمالی مورد توجه قرار داد.

1-     امینی، م.، 1380، روشهای بررسی و مقایسه ساختار در توده های جنگلی ناهمسال براساس توزیع تعداد در طبقات قطری. پژوهش و سازندگی، 14(1): 4-13
2-     پورهاشمی، م.، منصوری، ف.، پرهیزکار، پ.، پناهی، پ. و حسنی، م.، 1393، پراکنش مکانی جست گروه­های برودار در توده­های جنگلی بهره­برداری شده مریوان، مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)، 27(4): 543-534.
3-     جزیره ای، م. ح. و ابراهیمی رستاقی، م.، (1383). جنگلشناسی در زاگرس، دانشگاه تهران.
4-     حسین زاده، ج.،1381، تعیین حداقل سطح مناسب برای بررسی ساختار جنگلهای دانه زاد بلوط و بنه در زاگرس، مطالعه موردی در استان ایلام، رساله دکتری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، 158ص.
5-     حسینی، ا.، 1393، تنوع گونه­های درختی و درختچه­ای در رابطه با عوامل توپوگرافیک و ویژگی­های توده در جنگل­های بلوط ایرانی، استان ایلام (مطالعه موردی: جنگل­های میان­تنگ سیروان، مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)، 27(2): 203-194.
6-     طهماسبی، پ.، 1390، رج بندی، انتشارات دانشگاه شهرکرد،
7-     مروی مهاجر، م.، 1384، جنگل شناسی و پرورش جنگل، انتشارات دانشگاه تهران، 387ص.
 
8-       Barnes, B. V., Zak, D. R., Denton, S. R. and Spurr, S. H. (1998) Forest ecology, John Wiley and Sons, Inc., New York.
9-       Berg A., Ehnstrom B., Gustafsson L., Hallingback T., Jonsell M., Weslien J., (1994). Threatened plant, animal, and fungus species in Swedish forests: distribution and habitat associations. Conservation Biology 8 (3): 718-731.
10-   Hermy M. (1988). Correlation between forest layers in mixed deciduous forests in Flanders (Belgium). In: “Diversity and pattern in plant communities” (During HJ, Werger MJA, Willemsa HJ eds). SPB Academic Publishing, The Hague, The Netherlands, pp. 77-86.
11-   Kevin L. O’Hara, 1995, Parameters for describing stand structure.
12-   Lähde E., Laiho O., Norokorpi Y., Saksa T., (1994). Structure and yield of all-sized and even-sized conifer-dominated stands on fertile sites. Annals of Forest Science 51: 97-109.
13-   Økland T., Rydgren K., Økland RH., Storaunet KO., Rolstad J., (2003). Variation in environmental conditions, understorey species number, abundance and composition among natural and managed Picea abies forest stands. Forest Ecology and Management 177: 17-37.
14-   Pretzsch H., (2003). Diversität und Produktivität von Wäldern [Diversity and productivity of forests]. Allg Forst- u Jagdztg 174: 88-97.
15-   Pretzsch H., (2005). Stand density and growth of Norway spruce (Picea abies (L.) Karst.) and European beech (Fagus sylvatica L.): evidence from long-term experimental plots. European Journal of Forest Research 124: 193-205.
16-   Seidling W.,  Travaglini D.,  Meyer P.,  Waldner P.,  Fischer R.,  Granke O., Chirici G.,  Corona P., 2014, Dead wood and stand structure - relationships for forest plots across Europe. Journal of Biogeosciences and Forestry vol. 7: 269-281.
17-   Tilman D., (1999). The ecological consequences of changes in biodiversity: a search for general principles. Ecology 80: 455-474.
18-   Zahedi A. Gh., 1998, Relation between ground vegetation and soil characteristics in a mixed hardwood stand, Ph.D. Thesis, university of Gent, Belgium, academic press, 319pp.
دوره 29، شماره 4
اسفند 1395
صفحه 766-774
  • تاریخ دریافت: 12 آبان 1393
  • تاریخ بازنگری: 03 خرداد 1394
  • تاریخ پذیرش: 12 خرداد 1394