نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس
2 دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، گروه جنگلداری
3 دانشگاه آزاد اسلامی، واحد مشهد، گروه زیستشناسی
4 دانشگاه تربیت مدرس، گروه جنگلداری
چکیده
مطالعه و پژوهش تنوعزیستی در تمامی سطوح آن همواره از راهکارهای درخور توجه و مناسب، برای تعیین روند پایداری و حفظ حالت خود تنطیمی اکوسیستمها در مدیریت منابع طبیعی بوده است. هدف از این تحقیق مقایسه تنوع گونهای گلسنگهای پوستزی در دو توده انجیلی - ممرز و افرا شیردار (با ویژگیهای نسبتا یکسان فیزیوگرافی) در جنگلهای جنوب نوشهر است. برای مطالعه و بررسی آماری، 30 قطعه نمونه انتخاب، (در هر تیپ 15 قطعه نمونه) و در هر قطعه نمونه، نوع و درصد پوشش گونههای گلسنگی با استفاده از قابهای (کوادرات)60×40 سانتیمتر که در ارتفاع برابر سینه درختان واقع میشد، برداشت عناصر گلسنگی صورت گرفت. بررسی دادهها نشان دادکه 38 گونه متعلق به 14خانواده در تیپ افرا پلت و 41 گونه متعلق به 17 خانواده در انجیلی – ممرز یافت شد. همچنین مقدار میانگین تنوع شانون – وینر و N1هیل در انجیلی – ممرز به ترتیب 252/3، 472/8 ودر تیپ افرا شیردار 162/2، 073/3 بوده و میانگین غنای گونهای و یکنواختی در تیپ انجیلی- ممرز (641/21، 851/0) بیشتر از تیپ پلت (124/20 ، 261 /0) بدست آمد، که علت اصلی آن را می توان به پراکنش و حضور گونههای مختلف درختی با ویژگیهای اکولوژیک مختلف، در توده آمیخته ممرز- انجیلی نسبت داد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Comparison of Corticolous lichen biodiversity in the areas of parottia – Carpinus and Acer cappadocicum in Mashlk Noshahr
نویسندگان [English]
چکیده [English]
Biodiversity at all levels of study and research, it is always noteworthy and appropriate strategies, to determine the sustainability and maintain ecosystems in natural resource management has been the state pen. This study compared Corticolous lichen diversity in two populations predominantly parottia – Carpinus and Acer velutinum (with relatively similar physiographic features) is in the forest of South Noshahr. For statistical study, 30 selected pieces (15 pieces of each type) in each plot type and percent cover of lichen species using frames (quadrates) 60 × 40 cm at breast height of trees located was the lichens were harvested Survey data showed that 38 species belonging to 14 families and 41 species belonging to 17 families in Acer velotinum type in the parottia - Carpinus found .The mean value of Shannon - Weiner and N Hill in the parottia - Carpinus, respectively, 3.252, 8.274 and type Maple 2.162, 3.073 and the mean species richness and evenness in type Ironwood - Carpinus (21.641 , 0.851) higher than the platform type (20.124, 0.461), respectively, The main reason it can be distributed and the presence of different tree species with different ecological characteristics, the mass of interwoven hornbeam - Gospel attributed.
کلیدواژهها [English]
مقایسه تنوع زیستی گلسنگهای پوستزی در دو توده جنگلی ممرز- انجیلی و افراشیردار (مطالعه موردی؛ جنگل ماشلک نوشهر)
مجید اسحق نیموری1*، اسداله متاجی2 ، مهروحاجی منیری3 و سیدمحسن حسینی4
1 چالوس، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد چالوس، گروه جنگلداری
2 تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، گروه جنگلداری
3 مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد مشهد، گروه زیستشناسی
4 نور، دانشگاه تربیت مدرس، گروه جنگلداری
تاریخ دریافت: 16/9/92 تاریخ پذیرش: 14/8/93
چکیده
مطالعه و پژوهش تنوعزیستی در تمامی سطوح آن همواره از راهکارهای درخور توجه و مناسب، برای تعیین روند پایداری و حفظ حالت خود تنطیمی اکوسیستمها در مدیریت منابع طبیعی بوده است. هدف از این تحقیق مقایسه تنوع گونهای گلسنگهای پوستزی در دو توده انجیلی - ممرز و افرا شیردار (با ویژگیهای نسبتا یکسان فیزیوگرافی) در جنگلهای جنوب نوشهر است. برای مطالعه و بررسی آماری، 30 قطعه نمونه انتخاب، (در هر تیپ 15 قطعه نمونه) و در هر قطعه نمونه، نوع و درصد پوشش گونههای گلسنگی با استفاده از قابهای (کوادرات) 60×40 سانتیمتر که در ارتفاع برابر سینه درختان واقع میشد، برداشت عناصر گلسنگی انجام شد. در این بررسی 38 گونه گلسنگ متعلق به 14 خانواده در تیپ افراپلت و 41 گونه گلسنگ متعلق به 17 خانواده در انجیلی – ممرز یافت شد. همچنین مقدار میانگین تنوع شانون – وینر و N1هیل در انجیلی – ممرز بهترتیب 252/3، 472/8 و در تیپ افرا شیردار 162/2، 073/3 بوده و میانگین غنای گونهای و یکنواختی در تیپ انجیلی- ممرز (641/21، 851/0) بیشتر از تیپ پلت (124/20 ، 261/0) بدست آمد، که علت اصلی آن را میتوان به پراکنش و حضور گونههای مختلف درختی با ویژگیهای اکولوژیک مختلف، در توده آمیخته ممرز- انجیلی نسبت داد.
واژههای کلیدی: افرا شیردار، تنوع زیستی، گلسنگ، ممرز- انجیلی.
* نویسنده مسئول، تلفن: 09111950671، پست الکترونیکی: m_navand@yahoo.com
مقدمه
تنوعزیستی یا گوناگونی زیست شناسی، ترکیبی از اشکال مختلف و متنوع جوامع گیاهی و جانوری در کره زمین را شامل شده و به مطالعه ساختار جمعیتی و الگوهای فراوانی و پراکنش گیاهان که مفهوم آن با آمیختگی و ترکیب گونه ها قرین است، میپردازد و به عنوان شاخصی برای مقایسه وضعیت اکولوژیک اکوسیستم جنگلی به کار گرفته میشود(8)، که هدف از آن رسیدن به کمیتی واحد برای سهولت مقایسه و ارزیابی جوامع و یا اکوسیستمها میباشد. اجتماعات گیاهی و تعامل آنها با زیست بومهایشان با گذشت زمان ایجاد تعادل و پایداری در اجزای اکوسیستم را موجب شده، و یا ممکن است با مدیریتهای انسانی به یک سیر قهقرایی بینجامد. متناسب با ایجاد تغییرات (طبیعی) بلند مدت اکولوژیک، گونههای میکرو (گلسنگها، قارچها، میکروبها و ...) نیز تحت تأثیر این شرایط واقع شده و دگرگونیهای در چگونگی حضور آنها در جوامع به وجود میآید، که این شرایط هم برای حفظ این گونهها و هم برای تکامل موفقیتآمیز آنها در آینده ضروریست. این تغییرات چه در جمعیت گونهها و چه در محیطزیست آنها میتواند باعث دگرگونی تمام اکوسیستم شود. تغییرات کوتاه مدت و سریع همانند برداشت درختان در ساختار اکوسیستم عامل مهمی در نابودی زیستگاهها و گونههاست، تغییرپذیری و دگرگونی شرایط اکولوژیکی در کوتاه مدت، منجر به نابودی تنوعزیستی میشود که در چنین حالتی اکثر گونهها و جمعیتها زمان کافی برای سازگار شدن با تغییر شرایط محیطی را نداشته و ممکن است برای همیشه از بین بروند. بنابراین برای جلوگیری از حادث شدن چنین وضعیتی و جلوگیری از کاهش تنوع، لازم است که شناختی کامل و جامع از تمامی اجزای اکوسیستمها صورت پذیرد تا با آگاهی از نیازهای اکولوژیک گونهها، مدیریتی درخور و مناسب با ظرفیتشان ارائه گردد. گلسنگها از مهمترین اجزای تشیکل دهنده تنوع زیستی در جوامع جنگلی محسوب شده (34) و بدلیل نداشتن کوتیکول در سطح تال از حساسترین گونههای زیست بوم جنگلی محسوب میشوند (32). این گونهها با تغییرات اندک در شرایط زیستی و محیطی جنگل سریعترین و بیشترین واکنشها را در طول مدت زمان، نسبت به آشفتگیهای به وجود آمده نشان خواهند داد (29)، به همین دلیل از مهمترین شاخصهای تعیین کیفیت و ارزیابی اکوسیستمهای جنگلی، در نظر گرفته شده و مورد استفاده قرار میگیرند(27). حضور این دسته از تالداران به شدت تحت تأثیر نوع مدیریت و چگونگی اجرای شیوههای جنگلشناسی، تغییرات ساختار و نوع گونههای جنگلی بوده، بطوری که تأثیر این تغییرات در گونههای حساس گلسنگی بسیار مشهودتر خواهد بود (21). بنابراین نگهداری و حفاظت از این گونه ها از اهداف مدیریت پایدار جنگل بوده، و در جنگلداری نوین از آنها به عنوان گونههای معرف برای شرایط محیطی که در آن حضور دارند، استفاده میشود (30، 27). جوامع مختلف جنگلی به دلیل دارا بودن شرایط اکولوژیک و ادافیک متفاوت با یکدیگر، و به تبع آن گونههای درختی، درختچهای و میکروارگانیسمهای گوناگون، از شرایط محیطی مختلفی برای میزبانی گلسنگها برخوردار بوده و داری تفاوت معنیداری از لحاظ تنوع و حضور گونههای گلسنگ میباشند، که در این میان نسبت آمیختگی گونهها و ویژگیهای اکولوژیک و فیزیولوژیک هر گونه درختی به عنوان میزبان، از جایگاه ویژهای در تفاوت بین تنوع گلسنگ جوامع جنگلی برخوردار است (36). در همین ارتباط pykala et al., 2006 در مطالعهای که در دو جامعه آمیختهPicea abies- Populus tremula و خالص Sorbus aucuparia انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که جامعه آمیخته بهدلیل تنوع در گونههای تشکیل دهنده، pH متفاوت پوست درختان، شدت نور نسبی وارده به جنگل و تنوع میکرو کلیما، گوناگونی بیشتری نسبت به جامعه خالص دارا میباشد. همچنین براساس مطالعات Coxson و همکاران (2007)، انتخاب میزبانهای درختی و تنوع گونهای بیشتر برای عناصر گلسنگی ارتباط معنیداری با تفاوتهای ساختاری جوامع جنگلی داشته و همچنین روشهای مدیریتی اعمال شده در افزایش و یا کاهش تنوع و پایداری گلسنگها بسیار تأثیرگذار است. بهره برداری و قطع درختان با کاهش آمیختگی و تغییرات تاج پوشش همراه بوده که این امر بر شدت نور، که مهمترین فاکتور تأثیرگذار بر رشد گلسنگها و همچنین جوامع جنگلی میباشد تأثیر میگذارد (26) و بدنبال آن ممکن است گلسنگهای حاضر از لحاظ حالت رویشی تغییر و یا با دیگر گونههای گلسنگی جابجا شوند. بطور کلی افزایش گلسنگهای بوتهای و برگی در محیط جنگل با افزایش تنوع زیستی در جوامع مختلف همراه بوده، زیرا افزایش این نوع از گونهها نشان دهنده ایجاد شرایط مساعد و متعادل اکولوژیکی در محیط جنگل است(22). مطالعات در جنگلهای Pinus sylvestris نشان میدهد که افزایش تنوع گونهای در تیپهای مختلف این جنگل با میزان افزایش گلسنگهای بوتهای به دلیل دارا بودن شرایط زیستی ویژه که این نوع از گلسنگ معرف آن است، ارتباط مستقیمی دارد. نوع بهرهبرداری و قطع درختان از مهمترین عوامل تغییر تنوع گلسنگها در اکوسیستمهای جنگلی مدیریت شده در قیاس با مناطق مدیریت نشده میباشند(25). در دنیا ، تنوع گونههای گیاهی در جوامع جنگلی به منظور حفاظت ذخایر ژنیتکی، بررسی روند توالی، شناسایی گونههای در حال تهدید و انقراض (24) و تأثیر مدیریت و شیوههای اعمال شده بر اکوسیستم و اجزای آن بطور گسترده ای مورد مطاله قرار گرفته است. در کشور ما تاکنون پژوهشی که به ارتباط بین جوامع جنگلی و گلسنگها پرداخته باشد وجود ندارد. بنابراین هدف از انجام این بررسی مقایسه تنوع گونهای دو تیپ جنگلی، شناسایی گونههای گلسنگ و چگونگی استفاده از آنها در برنامه ریزی طرحهای جنگلداری به عنوان یک داده اولیه برای فرایندهای توالی در آینده، و نیز حفاظت و حمایت از گونههای در معرض تهدید و انقراض میباشد.
مواد و روشها
منطقه مورد مطالعه: به منظور انجام این پژوهش بخشهایی از سری لاروچال طرح جنگلداری ماشلک نوشهر با دامنه ارتفاعی 200 تا 1300 که در جنگلهای جنوب نوشهر واقع شده، و شاخص مناسبی از جنگلهای تحت مدیریت میباشد، انتخاب شده است. با توجه به اطلاعات اخذ شده از ایستگاه هواشناسی نوشهر و تعیین ضریب همبستگی، محاسبه مناسبترین خط رگرسیون میزان بارندگی سالیانه 1176.3 را می توان برای سری 8 لاروچال در نظر گرفت (میزان بارندگی سالیانه نوشهر برابر 4/1322 میلیمتر می باشد). تیپهای اصلی در این سری، با گونههای انجیلی، ممرز، پلت، توسکا، راش و بلوط تشکیل شده و ساختار جنگل دانه زاد ناهمسال، با درجه کیفی متوسط تا درجه یک است. تودههای تشکیل دهنده جنگل دارای مرحله رویشی میانسال تا مسن هستند، که درحال حاضر با روش تک گزینی مدیریت میشوند. سیکلامن، انواع سرخس، گرامینه، آسپرولا، کارکس و فرفیون بیشتر گونههای علفی منطقه را شامل می شوند. از لحاظ زمین شناسی منطقه به دوران دوم دورههای ژوراسیک و کرتاسه تعلق داشته، و عمده رسوبات منطقه از دوره کرتاسه، و مربوط به دوران فوقانی کرتاسه میباشد که با رعایت نظم چینهشناسی روی ژوراسیک قرار گرفته است. منشأ تشکیل خاک در این منطقه اغلب از سنگهای مادری، آهکی و آهکی مارنی بوده که در بعضی نقاط همراه با آهک ماسهای دیده میشود. منطقه به سه تیپ خاک که شامل راندزین شسته شده، قهوهای جنگلی و قهوهای شسته شده با افق کلسیک است، تقسیم میشود
روش مطالعه: تحقیق حاضر مبتنی بر روش نمونهبرداری تصادفی- سیستماتیک بوده و مراکز قطعات نمونه در جنگل تعیین شده است. انتخاب دو تیپ که دارای فیزیوگرافی نسبتا یکسان میباشند، بر اساس مطالعات جامعه شناسی گیاهی انجام شده (9، 5) و مطالعات تیپ بندی سازمان جنگلها در سری لاروچال پس از کنترل زمینی، انجام شده است. برای مطالعه و بررسی آماری، 30 قطعه نمونه انتخاب شد (در هر جامعه 15 قطعه نمونه) و در هر قطعه نمونه درصد پوشش گونههای گلسنگی با استفاده از قابهای (کوادرات)60×40 سانتیمتر(20، 10، 3)، که در ارتفاع برابر سینه درختان در چهار جهت قرار گرفته بود، انجام گردید (شکل1). نمونههای گلسنگی پس از جمعآوری در پاکتهای ویژه حمل گلسنگ نگهداری شده تا برای انجام عملیات شناسایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. نمونههای گلسنگ توسط منابع معتبر گلسنگشناسی (38، 37، 36، 32، 28،20، 23، 19، 17، 14، 13) و همچنین با استفاده مطالعات آزمایشگاهی، کلیدهای شناسایی موجود مورد شناسایی قرار گرفتند. پس از شناسایی دقیق نمونهها، اسامی علمی جایگزین کدهای داده شده در طبیعت گردید. برای مقایسه تنوع دو توده ممرز- انجیلی و افرا شیردار از شاخصهای تنوع N1 هیل، شانون-وینر و مقدار یکنواختی نیز به کمک Jپیلو برای هریک از جوامع استفاده شد. همچنین مقدار تشابه بین دو جامعه به وسیله تشابه جاکارد بدست آمد. سپس مشخصههای آماری آنها یعنی میانگین، انحراف معیار، اشتباه معیار و حدود اعتماد درصد خطا برای هریک از جوامع بدست آمد.
شکل 1- روش نمونهبرداری گلسنگ از درختان
به منظو بررسی تفاوتهای معنیدار بودن مقادیر تنوع، یکنواختی و غنا در دو جامعه از آزمون ناپارامتری Uمن- ویتنی استفاده گردید (10، 6). همچنین از روش MRPP یا روش جایگشت چند جوابی نیز، که یک روش ناپارامتری است، برای تأیید تفاوت یا عدم تفاوت ترکیب افراد (گونهها، متغیرها) بین دو یا چند گروه، استفاده شد. تعیین مقدار pH پوست درختان پس از جمعآوری پوست درختان با استفاد از روش استانداردTAPPI T509 OM-96 اندازهگیری و انجام شد. برای این کار مقدار یک گرم از نمونه پودر پوست بر مبنای وزن خشک با استفاده از ترازوی دیجیتال مدل TE 15025 تعیین و 70 میلی لیتر آب مقطر یونیزه شده با 7 pH =به آن اضافه گردید، سپس بلافاصله pH نمونه با استفاده از یک pH متر مدل GP 353 اندازهگیری شد.
نتایج
بررسی دادهها نشان داد که 38 گونه متعلق به 14 خانواده در تیپ افرا شیردار وجود دارد. در حالی که در تیپ انجیلی – ممرز 41 گونه متعلق به 17 خانواده مشاهده شد (جدول 1). در مجموع تعداد گونه های گلسنگی(غنا) شناسایی شده، در تیپ های افرا شیردار و انجیلی – ممرز برابر43 گونه بود. گونه های Cetrelia olivetorum و Punctelia borreriفقط در توده افرا پلت وجود داشته و در توده انجیلی- ممرز یافت نشد. از طرفی دیگر گونه های Evernia prunastri ، Lepraria lobificans، Nephroma parile Usnea hirta،Lobaria pulmonaria فقط در تیپ انجیلی– ممرز مشاهده و در توده افراشیردار مشاهده نگردید. همچنین ضریب تشابه جاکارد گونه های گلسنگی در بین دو منطقه 88% به دست آمد. مقدار میانگین تنوع شانون – وینر و Nهیل در انجیلی – ممرز به ترتیب 252/3 و 472/8 است که بیشتر از تیپ افرا پلت یعنی 162/2 و 073/3 بود. چون میانگین غنای گونه ای و یکنواختی در تیپ انجیلی- ممرز (641/21، 851/0) بیشتر از تیپ پلت (124/20 ، 261/0) بدست آمد (جدولهای 3 و 4، و شکل2). بنابراین ملاحظه می شود اختلاف مقدار یکنواختی دو توده زیاد است، و هر چقدر این مقدار بیشتر باشد به میزان تنوع گیاهی نیز افزوده خواهد شد. همچنین بررسی فرم رویشی گلسنگ در دو تیپ مورد نشان داد که در هر سه حالت تفکیک شده تیپ انجیلی – ممرز دارای مقادیری بالاتری نسبت به تیپ افرا پلت بوده است (شکل 3)
نتایج حاصل از آنالیز MRPP نشان داد که بین دو توده افرا شیردار و ممرز- انجیلی به لحاظ ترکیب گونه های گلسنگی تفاوت معنیداری وجود داشته است (جدول 5).
بحث و نتیجهگیری
اکوسیستم خزری، به علت بالا بودن نزولات جوی و به تبع آن بالا بودن رطوبت، و وضعیت توپوگرافی غیر یکنواخت، غالبا نشان دهنده فلور و تنوع گونهای نسبتا خوبی برخوردار میباشد(1).
جدول 1- گونههای گلسنگی در تیپ ممرز- انجیلی و افراشیردار
خانواده |
حالت رویشی |
نام علمی |
Arthoniaceae |
Cru |
Arthoniacinnabarina(DC.)Wallr. |
Arthoniaceae |
Cru |
Arthoniaradiata (Pers.)Ach. |
Arthoniaceae |
Cru |
ArthotheliumspectabileFlot.ex A. Massal. |
Parmeliaceae |
Cru |
Cetreliaolivetorum(Nyl.)W.L.Club. &C.F.Club.(A) |
Chrysotrichaceae |
Cru |
Chrysothrixcandelaris (L.) J.R. Laundon. |
Cladoniaceae |
Fru |
CladoniaawasthianaAhi&Upreti. |
Cladoniaceae |
Fol |
Cladoniacaespiticia (Pers.) Florke. |
Collemataceae |
Fol |
Collemaflaccidum (Ach.) Ach. |
Collemataceae |
Fol |
Collemafurfuraceum Du Rietz. |
Roccellaceae |
Cru |
Enterographahutchinsiae (Leight.) A. Massal.(C) |
Parmeliaceae |
Fru |
Everniaprunastri (L.) Ach. |
Parmeliaceae |
Fol |
Flavoparmeliacaperata (L.) |
Graphidaceae |
Cru |
GraphisanalogaNyl. |
Graphidaceae |
Cru |
Graphisscripta (L.) Ach. |
Physciaceae |
Fol |
Hyperphysciaadglutinata (Flörke) H. Mayrhofer&Poelt |
Lcanoraceae |
Cru |
LecanorachlaroteraNyl. |
Lcanoraceae |
Cru |
Lecanorathysanophora R. C. Harris. |
Lcanoraceae |
Cru |
Lecidellaelaeochroma (Ach.) M. Choisy |
Sterocaulaceae |
Fol |
LeprarialobificansNyl.(C) |
Collemataceae |
Fol |
Leptogiumcyanescens (Pers.) Körb. |
Collemataceae |
Fol |
Leptogiumsaturninum (Dicks.) Nyl. |
Lobariaceae |
Fol |
Lobariapulmonaria(L.) Hoffm.(C) |
Parmeliaceae |
Fol |
Myelochroaaurulenta (Tuck.) Elix& Hale |
Nephromataceae |
Fol |
Nephromaparile (Ach.) Ach.(C) |
Roccellaceae |
Cru |
OpegraphaatraPers. |
Parmeliaceae |
Fol |
Parmelinatiliacea (Hoffm.) Hale |
Parmeliaceae |
Fol |
Parmotremaperlatum (Huds.) M. Choisy |
Peltigeraceae |
Fol |
Peltigeracanina(L.) Willd. |
Peltigeraceae |
Fol |
Peltigeralepidophora(Nyl. ex Vain.) Bitter. |
Peltigeraceae |
Fol |
Peltigerapraetextata(Florke ex Sommerf.) Zopf |
Pertusariaceae |
Fol |
Pertusariamultipuncta (Turnr) Nyl. |
Graphidaceae |
Cru |
Phaeophysciaendophoenicea(Harm.) Moberg. |
Physciaceae |
Fol |
Phaeophysciaendophoenicea (Harm.) Moberg |
Physciaceae |
Fol |
Physciatenella (Scop) DC. |
Parmeliaceae |
Fol |
Puncteliaborreri (Sm.) Korg.(A) |
Parmeliaceae |
Fol |
Puncteliasubrudecta (Nyl.) Krog |
Pyrenulaceae |
Cru |
Pyrenulachlorospila (Nyl.) Arnold |
Pyrenulaceae |
Cru |
Pyrenulasubelliptica(Tuck.) R. C. Harris. |
Ramalinaceae |
Fru |
Ramalinafarinacea (L.) Ach. |
Ramalinaceae |
Fru |
RamalinasinensisJatta |
Parmeliaceae |
Fru |
Usneaarticulata (L.) Hoffm. |
Parmeliaceae |
Fru |
Usneahirta (L.) Weber ex F.H. Wigg.(C) |
Teloschistaceae |
Fol |
Xanthoriaparietina (L.) Th. Fr. |
Fol، برگی. Fru، بوتهای. Cru، پوستهای. (C)، ممرز- انجیلی: (A)، پلت
جدول 2- ویژگیهای آماری تنوع، یکنواختی و غنا در توده افرا شیردار
مشخصههایآماری شاخص تنوع |
حداقل |
حداکثر |
میانگین |
انحراف معیار |
اشتباه معیار |
حدود اعتماد |
درصد خطا |
H |
461/1 |
542/3 |
162/2 |
497/0± |
124/0± |
371/0±162/2 |
2/14 |
N1 |
031/2 |
115/12 |
073/3 |
437/2± |
726/0± |
217/1±073/3 |
7/25 |
J |
271/0 |
851/0 |
461/0 |
133/0± |
074/0± |
082/0±461/0 |
00/14 |
S |
17 |
21 |
124/20 |
378/1± |
437/0± |
732/0±124/20 |
97/2 |
جدول 3- ویژگیهای آماری تنوع، یکنواختی و غنا در توده آمیخته ممرز - انجیلی
مشخصههایآماری شاخص تنوع |
حداقل |
حداکثر |
میانگین |
انحراف معیار |
اشتباه معیار |
حدود اعتماد |
درصد خطا |
H |
741/2 |
141/4 |
252/3 |
432/0± |
129/0± |
241/0±252/3 |
4/7 |
N1 |
989/3 |
531/16 |
472/8 |
856/3± |
794/0± |
430/1±472/8 |
7/16 |
J |
671/0 |
965/0 |
851/0 |
204/0± |
031/0± |
054/0±851/0 |
1/6 |
S |
20 |
26 |
641/21 |
235/2± |
561/0± |
310/1±641/21 |
9/4 |
جدول 4- میزان pH و نوع پوست گونههای درختی در تیپهای ممرز- انجیلی و افراشیردار
پلت |
ملچ |
خرمندی |
نمدار |
توسکا |
راش |
بلوط |
ممرز |
انجیلی |
گونه |
41/5 |
86/5 |
37/5 |
85/5 |
88/5 |
37/5 |
21/5 |
33/5 |
12/4 |
pH پوست |
صاف |
صاف تا کمی شکافدار |
شکافدار تا صاف |
شکافدار |
صاف |
صاف تا کمی شکافدار |
شکافدار |
شکافدار |
صاف |
نوع پوست
|
شکل 2- مقادیر میانگین تنوع، یکنواختی و غنا در دو توده ممرز – انجیلی و افراشیردار
شکل 3- تفکیک فرم رویشی گلسنگ در دو توده ممرز – انجیلی و افرا شیردار
جدول5- نتایج MRPP برای تعیین تفاوت ترکیب گونهها بین دو توده مورد مطالعه
توده |
آماره T |
آماره A |
P |
ممرز – انجیلی و افرا شیردار |
18.72- |
0.03 |
0.001> |
نتایج این پژوهش نشان داد که میزان مقادیر تنوع زیستی گونههای گلسنگی در توده آمیخته ممرز – انجیلی بیشتر از توده افرا شیردار میباشد (جدول 3). علت اصلی آن را می توان به پراکنش و حضور گونههای مختلف درختی با ویژگیهای اکولوژیک مختلف، در توده آمیخته ممرز- انجیلی نسبت داد. میزان pH و شکل ظاهری پوست، نقش بسیار مهمی را در بسترگزینی گونههای گلسنگ بر روی پوست درختان ایفا میکنند (33)، بنابرابن تنوع گونههای درختی با ویژگیهای فیزیولوژیک و مورفولوژیک گوناگون، بستری مناسب به جهت استقرار انواع مختلف گلسنگ با نیازهای متفاوت اکولوژیک را مهیا میسازد. حضور 9 گونه درختی با دامنه pH، 88/5-12/4 در تیپ ممرز -انجیلی در مقابل فقط دو گونه پلت و خرمندی در تیپ افرا پلت (جدول4) را میتوان یکی از دلایل اصلی تفاوت تنوع گلسنگی، در این دو تیپ جنگلی به حساب آورد. سرشت و نیازهای محیطی گونههای مختلف درختی در یک جنگل آمیخته، تأثیر مهمی را بر نحوه اشکوب بندی، چگونگی پراکنش گونهها و نهایتا ساختار جنگل خواهد داشت. بنابراین در سطح جنگل آمیخته به لحاظ ساختاری، مراحل مختلف تحولی (رسیدن به پایداری و کلیماکس) بشکل متنوعتری نسبت به توده خالص حضور داشته، و این مراحل همانند موزائیکهای گسترده شده در سطح جنگل، قابل مشاهده میباشند (16). هریک از این مراحل به دلیل تفاوت در میزان تاج پوشش، ساختمان عمودی و افقی (11)، دارای میزان رطوبت و شدت نورنسبی متفاوتی بوده، و در نتیجه شرایط مساعدی را برای حضور و استقرار گونههای مختلف گلسنگ که در دامنههای متفاوتی از شرایط محیطی زیست میکنند، در یک جنگل آمیخته فراهم میکنند. در توده ممرز – انجیلی حضور گونههایی مانند Physcia tenella، Chrysothrix candelaris، Lobaria pulmonaria که بیان کننده محیطی با نور کم (سایه) و میزان رطوبت مناسب هستند (22، 7) به همراه گونههایXanthoria parietina و Ramalina sinensis که نورپسندتر بوده و به رطوبت کمتری نیاز دارند (18)، حاکی از وجود شرایط متفاوت در ساختار این تیپ جنگلی است. بنابراین این ویژگیها بر میزان حضور، توزیع و تنوع گونههای گلسنگ اثر گذاشته و باعث افزایش یا کاهش آن خواهد شد (29، 26). در همین ارتباط میتوان به مطالعه Moninget al., (2009)، تحت عنوان تأثیرات ساختار جنگل بر تنوع زیستی گلسنگهای اپیفیت در جنگلهای معتدله اشاره کرد، در این بررسی وجود ساختارهای گوناگون در تیپهای مختلف جنگلی، سبب پیدایش و پراکنش میکروکلیماهای متفاوت در سطح جنگل شده، و این امر را دلیل اصلی در تفاوت تنوع گلسنگهای استقرار یافته در تودههای مورد مطالعه معرفی کرده، و تأکید میکنند که تغییرات ساختار نقش ویژهای را در تنوع گلسنگهای جنگلی ایفا میکند. اسحاقی راد و همکاران (138)، در پژوهشی که به تأثیرات شیوه تکگزینی بر تنوع زیستی گونههای چوبی پرداخته بودند، به این نتیجه رسیدند که شرایط رویشگاهی در تودههای آمیخته نسبت به توده های خالص برای ایجاد، ظهور و گسترش گونههای مختلف مهیاتر بوده و شرایط مناسبتری را فراهم میکنند. همچنین پوربابایی و همکاران (1383) نشان دادند، که تنوع زیستی گونه های گیاهی در جنگلکاری آمیخته ون- پلت بیشتر از جنگلکاری با توسکای ییلاقی است، نظر به اینکه شمشاد از نظر سرشت اکولوژیکی سای پسند است و به راحتی می تواند سایه اشکوب بالا را تحمل کند و همچنین تاج پوشش شمشاد پ پشت و متراکم است، بنابراین در زیر درختان شمشاد درصد سایه بیشتر است، که این شرایط بذری برای اکثر گونه های علفی قابل تحمل نیست. بنابراین همانطور که در جدولهای 4 و 3 نشان داده شده، در پژوهش حاضر تنوع و غنا در توده آمیخته ممرز- انجیلی نسبت به توده خالص دارای مقادیر بیشتری میباشد. Svoboda et al., (2010) چگونگی پراکنش گونههای درختی و تنوع آنها را در سطح جنگل، دلیل بر یکنواختی بیشتر گونههای گلسنگ پوستنشین عنوان کرده، و اختلاف بین میزان یکنواختی گلسنگ تودههای مختلف را در ارتباط با این مسئله بیان میکند. بر همین اساس تفاوت مقدار یکنواختی در این دو توده (851/0 برای ممرز-انجیلی و 461/0 برای توده افرا پلت) را میتوان در ارتباط با آمیختگی و پراکنش مناسبتر گونههای درختی در توده ممرز –انجلیی دانست و به عبارت دیگر در این توده پراکنش افراد در بین گونهها یکنواختتر از توده افرا پلت است. و میتوان چنین بیان کرد که هرچه تودهها دارای اختلاط گونهای کمتر باشند، یکنواختی و تنوع گونهای کمتری را نیز خواهند داشت (2). تفکیک فرم رویشی در دو منطقه نشان میدهد به لحاظ فراوانی، فرم برگی دارای بیشترین و بوتهای دارای کمترین مقدار است (شکل4)، این مطلب ارتباط زیادی با سازگاریهای فیزیولوژی، آناتومی و مورفولوژی آنها دارد. فرم رویشی بوتهای در مقایسه با فرم برگی و پوستهای، گلسنگ غالب مناطق بالابندتر، سردسیرتر و با دمای پائین میباشد (7) و با ساختار ویژه تال که دارای حفرههای زیادی است، ایجاد یک بافت شبه پارانشیم کرده و مقاومت خوبی را نسبت به این شرایط محیطی دارد. از طرفی فرم رویشی پوستهای به دلیل مورفولوژی خاص تال که از فوق اشباع شدن آن جلوگیری کرده و جلوی عامل محدود کننده فتوسنتز را میگیرد. و سازگاری با نور کم و توانایی فتوسنتز با باریکههای نور این امکان را به این فرم رویشی میدهد که در تودههای متراکم پائین بند همانند بلوط- شمشاد، ممرز- شمشاد بخوبی رشد و نمو کند، اما فرم برگی بصورت حدواسط بوده و در مناطق متعادلتر همانند ارتفاعات میانبند به شکل غالب مشاهده میشود. منطقه مورد بررسی به شکل اکوتون بین منطقه پائین بند و میانبند بوده و همانطور که مشاهده میگردد فرم رویشی برگی و پوستهای دارای فراوانی نسبتا بالایی میباشند (شکل 4 و جدول 1). مقایسه بین دو توده جنگلی به لحاظ تنوع، غنا و یکنواختی توسط U-منویتنی نشان داد که بین دو توده جنگلی از نظر تنوع (شانون-وینر وN1هیل) و یکنواختی اختلاف معنیداری وجود دارد (0001/0>P)، اما از نظر غنا (تعداد گونهها) بین آنها اختلاف معنیداری نیست (285/0P=).