بررسی و مقایسه جمیعت باکتری های موثر در چرخه نیتروژن در اکوسیستم های جنگلی تخریب یافته و سالم جنگلی در راشستانهای ناحیه خزری

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور

چکیده

چرخه ازت شامل تثبیت ازت، معدنی شدن ترکیبات ازته آلی، نیتریفیکاسیون و دنیتریفیکاسیون می‌باشد که میکروارگانیسم‌ها نقش مهمی در آن دارند.. در این تحقیق جوامع میکروبی موثر در چرخه ازت، پتانسیل نیتریفیکاسیون و آنزیم نیترات رودکتاز در رویشگاه‌های دست‌خورده و نخورده راش در دو استان مازندران و گیلان بررسی شد. جوامع میکروبی اکسیدکننده آمونیوم و نیتریت و denitrifier با استفاده از روش بیشترین تعداد احتمالی مطالعه شدند. پتانسیل نیتریفیکاسیون و فعالیت نیترات رودکتاز نیز با روش‌های رنگ ستجی اندازه‌گیری شد. نتایج نشان دهنده تفاوت جوامع میکروبی، پتانسیل نیتریفیکاسیون و نیز نیترات رودکتاز در بین رویشگاه‌های دست‌خورده و نخورده راش بود. بالاترین جوامع میکروبی در مرحله اپتیمال رویشگاه‌های دست‌نخورده مشاهده شد و در هر حالت بیش از رویشگاه های دست‌خورده بود که ناشی ازشرایط اکولوژیک مطلوب‌تر در نواحی دست‌نخورده باشد که شرایط را برای رشد جوامع میکروبی مناسب‌تر می‌سازد. کاهش پتانسیل نیتریفیکاسیون در رویشگاه های دست‌خورده در پاییز می‌تواند ناشی از کاهش فعالیت جوامع میکروبی بدنبال کاهش دما و ترشحات ریشه‌های گیاهی باشد. در مورد آنزیم نیترات رودکتاز در رویشگاه گیلان در هر دو فصل میزان فعالیت در رویشگاه دست‌خورده بیش از رویشگاه دست نخورده است. این امرمی‌تواند ناشی از شرایط رویشگاه و وجود سوبسترای بیشتر برای آنزیم باشد که از تخریب وارد رویشگاه شده است. اما در مازندران فعالیت نیترات رودکتاز در رویشگاه دست‌نخورده بیش از رویشگاه دست خورده است. در مجموع شاخص‌های میکروبی ابزارهای مناسبی برای تعیین شرایط خاک اکوسیستم‌ها هستند

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Investigation and comparison of bacteria involved in Nitrogen cycle in damaged and undamaged of different forest ecosystems in Caspian regions of IRAN

چکیده [English]

Nitrogen cycle includes fixation, mineralization of nitrogenous organic compounds, nitrification and denitrification that microorganisms have important role. The aim of this project was to study of microbial population involved in nitrogen cycle, nitrification potential and nitrate reductase assay in disturbed and undisturbed habitats of beech (Fagus orientalis). Microbial population of ammonium oxidizer, nitrite oxidizer and denitrifier were measured by MPN method. Nitrification potential and nitrate reductase assay was done by colorimetric methods. Results indicated difference between disturbed and undisturbed habitats in microbial population, nitrification potential and nitrate reductase activity. The highest amount of microbial population was seen in optimal stage of undisturbed habitats. The amount of microbial population was higher in undisturbed habitats than disturbed ones. This may result from better ecological situation for microbial growth in undisturbed. Nitrification potential was more in disturbed habitats in spring but less in disturbed habitats in fall due to decrease of temperature and plant exudates. Nitrate reductase activity was more in disturbed habitats in Gilan in both seasons that indicates more substrate for enzyme because of habitat disturbance. But in Mazandaran habitats nitrate reductase activity was more in undisturbed habitats. In conclusion it seems microbial parameters are good tools to determine soil condition in forest ecosystem.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Disturbed
  • Fagus orientalis
  • Microbial population
  • Undisturbed

بررسی و مقایسه جمیعت باکتری­های موثر در چرخه نیتروژن در نواحی جنگلی تخریب یافته و سالم راش در ناحیه خزری 

مریم تیموری*، مصطفی خوشنویس، محمد متینی­زاده و احمد رحمانی

تهران، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، بخش جنگل

تاریخ دریافت: 8/3/92                  تاریخ پذیرش: 16/7/92 

چکیده

چرخه ازت شامل تثبیت ازت، معدنی شدن ترکیبات ازته آلی، نیتریفیکاسیون و دنیتریفیکاسیون می‌باشد که میکروارگانیسم‌ها نقش مهمی در آن دارند.. در این تحقیق جوامع میکروبی موثر در چرخه ازت، پتانسیل نیتریفیکاسیون و آنزیم نیترات رودکتاز در رویشگاه‌های دست‌خورده و نخورده راش در دو استان مازندران و گیلان بررسی شد. جوامع میکروبی اکسیدکننده آمونیوم و نیتریت و denitrifier با استفاده از روش بیشترین تعداد احتمالی مطالعه شدند. پتانسیل نیتریفیکاسیون و فعالیت نیترات رودکتاز نیز با روش‌های رنگ ستجی اندازه‌گیری شد. نتایج نشان دهنده تفاوت جوامع میکروبی، پتانسیل نیتریفیکاسیون و نیز نیترات رودکتاز در بین رویشگاه‌های دست‌خورده و نخورده راش بود. بالاترین جوامع میکروبی در مرحله اپتیمال رویشگاه‌های دست‌نخورده مشاهده شد و در هر حالت بیش از رویشگاه های دست‌خورده بود که ناشی ازشرایط اکولوژیک مطلوب‌تر در نواحی دست‌نخورده باشد که شرایط را برای رشد جوامع میکروبی مناسب‌تر می‌سازد. کاهش پتانسیل نیتریفیکاسیون در رویشگاه های دست‌خورده در پاییز می‌تواند ناشی از کاهش فعالیت جوامع میکروبی بدنبال کاهش دما و ترشحات ریشه‌های گیاهی باشد. در مورد آنزیم نیترات رودکتاز در رویشگاه گیلان در هر دو فصل میزان فعالیت در رویشگاه دست‌خورده بیش از رویشگاه دست نخورده است. این امرمی‌تواند ناشی از شرایط رویشگاه و وجود سوبسترای بیشتر برای آنزیم باشد که از تخریب وارد رویشگاه شده است. اما در مازندران فعالیت نیترات رودکتاز در رویشگاه دست‌نخورده بیش از رویشگاه دست خورده است. در مجموع شاخص‌های میکروبی ابزارهای مناسبی برای تعیین شرایط خاک اکوسیستم‌ها هستند

واژه های کلیدی: جوامع میکروبی، راش، دست خورده، دست نخورده

* نویسنده مسئول، تلفن: 5-44787282-021 ، پست الکترونیکی: mteimouri@rifr-ac.ir

مقدمه

 

تخریب منابع طبیعی بویژه جنگل­ها یکی از چالش­های مهم  اقتصادی- اجتماعی بسیاری از کشور­ها ازجمله ایران است. در طی چند دهه گذشته وسعت نواحی جنگلی ایران به میزان  قابل ملاحظه­ای کاهش یافته است. تخریب جنگل­ها باعث تخریب زمین و در نتیجه تخریب خاک می­شود. تعیین کیفیت خاک می­تواند بیانگر تأثیر تخریب جنگل­ها بر اکوسیستم­های زمینی باشد. کیفیت خاک، توانایی خاک در انجام عملکرد طبیعی آن یعنی فراهم آوردن شرایط برای رشد گیاهان و جانوران، تثبیت و یا افزایش کیفیت آب و خاک و کمک به حفظ سلامتی انسان است. کیفیت خاک مستقیماً قابل اندازه ­گیری نیست، بنابراین باید از یکسری شاخص استفاده نمود. شاخص­ها در واقع خصوصیات قابل اندازه­گیری خاک یا گیاه هستند که مدارکی را دال بر چگونگی عملکرد خاک فراهم می­کنند. در تعیین کیفیت خاک از خصوصیات شیمیایی (اسیدیته، هدایت الکتریکی و عناصر قابل استخراج نیتروژن، فسفر و پتاسیم)، فیزیکی (ساختمان و عمق خاک و توانایی نگهداری آب) و زیستی (ذی­توده میکروبی، کربن و ازت، توانایی معدنی کردن ازت و تنفس خاک) آن استفاده می‌شود. به­علاوه اینکه خصوصیات مرفولوژیک و یا ظاهری گیاهان نیز به­عنوان شاخص بکار می­روند ( 12). میکروارگانیسم­ها واکنش­های بیشماری را از طریق و به­واسطه آنزیم­های درون سلولی و برون سلولی انجام می‌دهند. این واکنش­ها برای عملکرد صحیح خاک، معدنی شدن مواد آلی، چرخه عناصر غذایی، تشکیل مواد آلی، تجزیه مواد سمی و آلایند‌ه‌های خاک (مانند حشره‌کش‌ها) اهمیت حیاتی دارند (11 و8). از آنجایی که جوامع میکروبی به­شدت تحت تأثیر شرایط رویشگاه و یا زیست­گاهی هستند که در آن کلنیزه می­شوند خصوصیات میکروبیولوژیک خاک می­تواند به عنوان شاخص برای تعیین تغییرات کیفیت خاک در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بکار رود. مدارک روزافزونی دال بر استفاده از پارامترهای زیستی و میکروبیولوژیک به­عنوان شاخص­های حساس در مراحل اولیه استرس وجود دارد (6). در موارد مختلف از فعالیت آنزیم­های خاک، میزان اگزوپلی­ساکاریدها، بیومس میکروبی خاک و ترکیب میکروفلورخاک به­عنوان شاخص­های بیوشیمی و زیستی بالقوه کیفیت خاک استفاده می­شود (7). نیتروژن پس از آب دومین ماده مورد نیاز برای رشد و تولید مثل گیاهان بوده و 78%  اتمسفر را تشکیل می­دهد. نیتروژن در ساختمان کلروفیل، پروتئین­های گیاهی و جانوری و مواد ژنتیکی اعم از DNA وRNA  وجود دارد. چرخه این عنصر شامل تثبیت ازت، معدنی شدن ترکیبات ازته آلی، نیتریفیکاسیون و دنیتریفیکاسیون می­باشد که میکروارگانیسم­ها و بخصوص باکتری­ها نقش مهمی در آن دارند. تغییر پارامترهای زنده خاک به­دنبال تخریب زمین ناشی از تخریب جنگل­ها (جنگل‌زدایی) گزارش شده است. اگر جمعیت میکروبی به­خوبی عملکرد خود را انجام دهند دراین­صورت می­توانند رشد درختان و سایر گیاهان  اکوسیستم را موجب شوند (5). باکتری­های خاک به­عنوان بخشی از جمعیت میکروبی خاک در رشد گیاهان از طریق معدنی کردن مواد غذایی، تثبیت ازت و تولید هورمون­های رشد گیاهی مؤثر هستند، بنابراین وجود آنها و یا عدم وجود آنها می تواند نشان دهنده کیفیت خاک باشد. Iriberri و همکارانش (13) در سال 2006 تغییرات و گستردگی انتشار جمعیت باکتری­های هتروتروف و 3 گروه فیزیولوژیک دیگر از باکتری­ها یعنی احیاء کننده‌های نیترات، مولد آمونیاک و احیاء‌کننده‌های سولفات را در دو منطقه در اسپانیا بررسی کردند. نتایج آنان نشان داد که رابطه مستقیمی بین جمعیت باکتری‌های هتروتروف و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک وجود دارد. بررسی گروه­های مختلف فیزیولوژیک شامل نیترات­سازها، ازتوباکترها و میکروارگانیسم­های تجزیه­ کننده­ سلولز در خاک ریزوسفر که با سیستم­های مختلف کوددهی شده بود نشان داد که کمترین تعداد میکروارگانیسم­ها در ابتدای فصل رویشی و بیشترین تعداد آنها در انتهای فصل رویشی وجود دارد (9). بررسی اثرات مواد شیمیایی حشره‌کش، قارچ‌کش و نماتودکش و علف‌کش بر روی میکروارگانیسم­های خاک نشان داد که وجود هر گونه حشره‌کش باعث کاهش یا افزایش تعداد تجزیه‌کننده­های هوازی سلولز شد. از طرف دیگر با وجود اثرات محرک اولیه، تعداد ازتوباکترها، تثبیت کننده­های ازت و کلستریدیوم­ها کاهش یافت. نحوه اثر مواد فوق به ترکیب شیمیایی آنها و نیز خصوصیات فیزیولوژیک میکروارگانیسم­ها بستگی دارد. اکسیدکننده‌های آمونیوم حساسیت بیشتری نسبت به سایر گروه­های فیزیولوژیک داشتند (17). بررسی تأثیر بقایای گیاهی و مواد آلی خاک بر جمعیت میکروبی خاک نشان داد که دو عامل فوق بر تنوع عملکردی میکروارگانیسم­ها و فعالیت آنزیمی خاک ناشی از فعالیت میکروارگانیسم­ها مؤثرند(10) . بررسی اثر باران­های اسیدی بر میکروبیولوژی خاک نشان داد که تعداد باکتری­ها در 5 گروه مختلف فیزیولوژیک (تجزیه‌کننده‌های نشاسته، پکتین، پروتئین، گزیلان و سلولز) در خاک­هایی که در معرض باران­های اسیدی قرار گرفته ‌بودند در مقایسه با خاک نمونه‌های کنترل 60% کاهش داشت (15). بررسی جمعیت میکروبی در ریزوسفر توسکا نشان داد که جمعیت میکروبی در ریزوسفر توسکا بصورت فصلی تغییر می‌کند. بطوری‌که در فصل بهار و تابستان تنوع عمکردی پایین‌تر است که این تفاوت می‌تواند در ارتباط با شرایط محیطی و نیز موقعیت فیزیولوژیک درختان باشد (21). 

هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه جمعیت باکتری­های اتوتروف اکسید کننده آمونیوم، اکسید کننده نیتریت، پتانسیل نیتریفیکاسیون و فعالیت آنزیم نیترات رودکتاز در دو رویشگاه تخریب­یافته  و نسبتاً دست­نخورده راش در دو استان گیلان و مازندران بوده است.

مواد و روشها

این پژوهش در راشستان­های دست­نخورده­تر و  تخریب‌یافته دو استان گیلان و مازندران  انجام شد.

استان گیلان: قطعه 9 رزه تالش در حد ارتفاعی حداقل 1100 و حداکثر 1550 متر از سطح دریا قرار گرفته است. این قطعه بین طول جغرافیایی 59،48،º48 تا 39،49،º48 و عرض جغرافیایی 43،27،º37 تا 29،28،º37 واقع شده است، اقلیم آن نیمه مدیترانه­ای مرطوب و بر اساس طبقه بندی آمبرژه در طبقه دشت، کوهپایه و کوهستانی قرار دارد. بافت خاک از نوع  لوم-رسی و pH آن اسیدی (5/6-5/5) است. ماه­های دی، بهمن و اسفند به­ترتیب سردترین ماه­های سال و ماه­های تیر و مرداد گرمترین ماه­های سال می­باشند (1).

- استان مازندران: راشستان انتخاب شده در قطعه شاهد سری یک طرح جنگلداری لنگا در کلاردشت در ارتفاع 1350 متری از سطح دریا و بین طول جغرافیایی ً25 َ02 ْ51  تا ً05 َ05 ْ51 شرقی و عرض ً15 َ32 ْ36 تا ً10 َ35 ْ36 شمالی قرار داشت. خاک منطقه از نوع قهوه‌ای جنگلی، با بافت لوم-رسی و pH اسیدی (5/6-5/5) است. میزان بارندگی سالیانه حدود 1300 میلی­متر و میانگین دمای سالیانه حدود 8 درجه سانتی­گراد و فاقد فصل خشک حیاتی است(1).

- نمونه‌برداری: در دو فصل بهار و پاییز، در رویشگاه­های دست­نخورده­تر 4 نمونه از خاک سطحی (عمق 20-0 سانتی‌متری) مراحل مختلف تحولی (توالی) جنگل یعنی آغازین (I) بهینه یا اپتیمم (O) و تخریب ( Dِ( تهیه (2و16) و پس از مخلوط شدن بعنوان شاخص منطقه نامگذاری شد. در رویشگاه­های دست­خورده نیز 4 نمونه خاک سطحی (عمق 20-0 سانتی­متری)  تهیه و بعنوان شاخص منطقه بررسی شد.

- شمارش باکتری­های اکسیدکننده­ آمونیوم و نیتریت: شمارش برای شمارش باکتری­های اکسیدکننده­های آمونیوم و نیتریت از نمونه های خاک رقت های متوالی تهیه و بترتیب در محیط کشت­های دارای سولفات آمونیوم و نیتریت سدیم کشت شدند. از روش بیشترین تعداد احتمالی سه تایی برای شمارش تعداد باکتری­ها  استفاده شد. لوله­ها در دمای30 -25 درجه سانتی­گراد و در تاریکی گرمخانه­گذاری شدند. گرمخانه­گذاری بمدت 8 هفته ادامه یافت. برای ارزیابی اکسیداسیون سولفات آمونیوم و نیتریت سدیم به‌ترتیب از معرف­های  Griess-Ilosvay و آزمون نقطه­ای نیترات استفاده (23) و تعداد باکتری­ها در هر گرم از نمونه خاک با استفاده از جدول MPN تعیین شد

شمارش باکتری­های نیترات­زدا با روش MPN: برای بررسی تعداد این باکتری­ها از 5 گرم محیط کشت نوترینت برات ساخت شرکت مرک (حاوی 5 گرم پپتون 3 گرم عصاره گوشت) و 15 گرم نیترات پتاسیم در 1 لیتر آب استفاده شد. لوله­ها بمدت 2 هفته در 28 درجه سانتی­گراد نگهداری و در این مدت لوله­ها از نظر تولید حباب­های گاز در لوله دورهام بررسی شدند. لوله­های حاوی گاز به­عنوان لوله­های مثبت ارزیابی می­شوند (23).

بررسی پتانسیل نیتریفیکاسیون: پتانسیل نیتریفیکاسیون در 5 گرم از خاک مرطوب و با سوبسترای سولفات آمونیوم و در 22 درجه سانتی­گراد اندازه­گیری شد. نمونه­های کنترل در دمای 20-  درجه سانتی­گراد قرار داده ­شدند. پس از گدشت 5 ساعت و اضافه­کردن معرف رنگی (حاوی سولفانیل­آمید و آلفا-نفتیل­اتیلن­دی­آمین­هیدروکلراید)، میزان جذب درnm  520 اندازه‌گیری شد (22).

بررسی فعالیت نیترات رودکتاز: فعالیت نیترات­رودوکتاز پس از قرادادن نمونه­ها بمدت 24 ساعت در دمای 25 درجه سانتی­گراد­ و با استفاده از نیترات پتاسیم mM25 به­عنوان سوبسترا اندازه­گیری شد. نیتریت آزاد شده به­وسیله کلرید پتاسیم استخراج و مقدار آن توسط اسپکتروفتومتر در طول موجnm  520 اندازه گیری شد (22)

نتایج

بررسی تعداد لوله­های مثبت بر اساس جدول استاندارد MPN نشان داد که بین رویشگاه­های دست­خورده و دست­نخورده­تر از نظر جمعیت باکتری­های مؤثر در چرخه نیتروژن تفاوت وجود دارد (جدول 1). همانطور که در جدول 1 آورده شده است  میزان باکتری­های مؤثر در چرخه ازت در رویشگاه­های دست­خورده کمتر از رویشگاه­های دست­نخورده­تر است و از طرف دیگر میزان آنها در مرحله بهینه بیشتر از دو مرحله آغازین و تخریب است.

 

 

جدول 1- جمعیت باکتری­های مؤثر در چرخه نیتروژن در رویشگاه­های دست­خورده و دست­نخورده گیلان و مازندران

منطقه

AOB

NOB

DB

گیلان- مرحله آغازین

104 ×6/3

104 ×1/6

104 ×9/3

گیلان- مرحله بهینه

105 ×3/4

106 ×2/9

105 ×7/2

گیلان- مرحله  تخریب

103 ×9/1

103 ×1/2

103 ×5/4

گیلان –تخریب یافته

104 ×7/2

104 ×3/4

106 ×4/3

مازندران- مرحله آغازین

104 ×5/1

104 ×4/2

104 ×0/2

مازندران–مرحله بهینه

107 ×8/2

106 ×3/5

105 ×3/1

مازندران  مرحله تخریب

105 ×3/7

104 ×6/2

104 ×6/1

مازندران– تخریب یافته

105 ×3/5

104 ×8/3

107 ×7/2

 

 

در شکل­های 1 و 2 پتانسیل نیتریفیکاسیون در بهار و پاییز 1389 آورده شده است. میزان پتانسیل نیتریفیکاسیون در بهار و در مرحله بهینه رویشگاه­های دست­نخورده­تر بیش از دو مرحله دیگر است اما از رویشگاه­های دست­خورده کمتر است. در پاییز 1389 در رویشگاه دست­نخورده گیلان میزان پتانسیل نیتریفیکاسیون در مرحله تخریب در مقایسه با دو مرحله دیگر و نیز رویشگاه دست­خورده ببیشتر است. در فصل پاییز در رویشگاه کلاردشت مازندران میزان پتانسیل نیتریفیکاسیون در مرحله بهینه رویشگاه­های دست­نخورده­تر بیش از دو مرحله دیگر ولی از رویشگاه­ دست­خورده کمتر است.

بررسی پتانسیل نیتریفیکاسیون در بهار و پاییز سال 1390 نشان داد، همانطور که میزان پتانسیل نیتریفیکاسیون همانند سال قبل در بهار و در مرحله بهینه رویشگاه­های دست­نخورده بیش از دو مرحله است اما کمتر از رویشگاه­های دست­خورده می‌باشد. در پاییز همان سال در رویشگاه دست­نخورده گیلان میزان پتانسیل نیتریفیکاسیون در مرحله تخریب در مقایسه با دو مرحله دیگر بیشتر ولی از رویشگاه دست­خورده کمتر است. در فصل پاییز در رویشگاه کلاردشت مازندران میزان پتانسیل نیتریفیکاسیون در مرحله بهینه رویشگاه­های دست­نخورده بیش از دو مرحله دیگر ولی از رویشگاه­های دست­خورده بیشتر است (شکل­های  3 و 4).

 

 

 

 

 

 

0

100

200

300

400

500

600

GI

GO

GD

GTI

KI

KO

KD

KT

Habitats

.

 

 

شکل 1- میزان پتانسیل نیتریفیکاسیون در رویشگاه­های گیلان و کلاردشت در بهار 1389 (=GIگیلان دست­نخورده آغازین، GO= گیلان دست‌نخورده بهینه، GD= گیلان دست­نخورده تخریب، GT= گیلان دست­خورده، KI= مازندران دست­نخورده آغازین، KO= مازندران دست­نخورده بهینه، KD= مازندران دست­نخورده تخریب، KT= مازندران دست­خورده).

 

 

شکل 2 - میزان پتانسیل نیتریفیکاسیون ( برحسب 5h/ ngN.g.dm) در رویشگاه­های گیلان و کلاردشت در پاییز 1389 (=GIگیلان دست­نخورده آغازین، GO= گیلان دست­نخورده اپتیمم،GD= گیلان دست­نخورده تخریب، GT= گیلان دست­خورده، KI= مازندران دست­نخورده آغازین، KO= مازندران دست­نخورده اپتیمم،KD= مازندران دست­نخورده تخریب، KT= مازندران دست­خورده).

 

 

نتایج فعالیت آنزیم نیترات­رودکتاز در بهار و پاییز سال­های 1389 و 1390 نشان می‌دهد که فعالیت آنزیم نیترات رودکتاز در فصل بهار در دو منطقه کلاردشت و گیلان از الگوی یکسانی پیروی نمی­کنند (شکل 5 و 7). در گیلان فعالیت آنزیم در مرحله آغازین بیش از دو مرحله دیگر ولی کمتر از رویشگاه دست­خورده است. اما در منطقه کلاردشت میزان فعالیت آن در مرحله بهینه بیشتر از دو مرحله دیگر و رویشگاه دست­خورده است. در پاییز هر دو منطقه الگوی یکسانی دارند و فعالیت آنزیم نیترات­رودکتاز در مرحله بهینه بیشتر از دو مرحله دیگر و نیز رویشگاه دست­ خورده است (شکل 6و 8)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


شکل3- میزان پتانسیل نیتریفیکاسیون (برحسب /5h ngN.g.dm) در رویشگاه­های گیلان و کلاردشت در بهار 1390 (=GIگیلان دست­نخورده آغازین، GO= گیلان دست­نخورده بهینه، GD= گیلان دست­نخورده تخریب، GT= گیلان دست­خورده، KI= مازندران دست­نخورده آغازین، KO= مازندران دست­نخورده بهینه، KD= مازندران دست­نخورده تخریب، KT= مازندران دست­خورده).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


شکل 4- میزان پتانسیل نیتریفیکاسیون (برحسب /5h gN.g.dm) در رویشگاه­های گیلان و کلاردشت در پاییز 1390 (=GI گیلان دست­نخورده آغازین، GO= گیلان دست­نخورده بهینه، GD= گیلان دست­نخورده تخریب، GT= گیلان دست­خورده، KI= مازندران دست­نخورده آغازین، KO= مازندران دست­نخورده بهینه، KD= مازندران دست­نخورده تخریب، KT= مازندران دست­خورده).

 

شکل 5- میزان فعالیت آنزیم نیترات رودکتاز (برحسب gN.g.dm/24hμ) در رویشگاه­های گیلان و کلاردشت در بهار سال 1389 (=GI گیلان دست‌نخورده آغازین، GO= گیلان دست­نخورده بهینه، GD= گیلان دست­نخورده تخریب، GT= گیلان دست­خورده، KI= مازندران دست­نخورده آغازین، KO= مازندران دست­نخورده بهینه، KD= مازندران دست­نخورده تخریب، KT= مازندران دست­خورده).

 

 

شکل 6- میزان فعالیت آنزیم نیترات رودکتاز (برحسب gN.g.dm/24hμ) در رویشگاه­های گیلان و کلاردشت پاییز سال 1389 (=GI گیلان دست­نخورده آغازین، GO= گیلان دست­نخورده بهینه، GD= گیلان دست­نخورده تخریب، GT= گیلان دست­خورده، KI= مازندران دست­نخورده آغازین، KO= مازندران دست­نخورده بهینه، KD= مازندران دست­نخورده تخریب، KT= مازندران دست­خورده).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل7- میزان فعالیت آنزیم نیترات رودکتاز (برحسب gN.g.dm/24hμ) در رویشگاه­های گیلان و کلاردشت بهار سال 1390 (=GI گیلان دست‌نخورده آغازین، GO= گیلان دست­نخورده بهینه، GD= گیلان دست­نخورده تخریب، GT= گیلان دست­خورده، KI= مازندران دست­نخورده آغازین، KO= مازندران دست­نخورده بهینه، KD= مازندران دست­نخورده تخریب، KT= مازندران دست­خورده)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


شکل 8- میزان فعالیت آنزیم نیترات رودکتاز (برحسب gN.g.dm/24hμ) در رویشگاه­های گیلان و کلاردشت پاییز سال 1390 (=GI گیلان دست­نخورده آغازین، GO= گیلان دست­نخورده بهینه، GD= گیلان دست­نخورده تخریب، GT= گیلان دست­خورده، KI= مازندران دست­نخورده آغازین، KO= مازندران دست­نخورده بهینه، KD= مازندران دست­نخورده تخریب، KT= مازندران دست­خورده).

 

 

بحث

جنگل­ها از مهمترین اکوسیستم­های زمینی و ذخایر تنوع زیستی بوده و حفاظت از جنگل­ها برای پایداری ارزش تولیدی، حفظ سلامت و حیات اکوسیستم­های جنگلی و حفظ نقش­های حمایتی، زیست محیطی و فرهنگی آن ضروریست (4). عوامل متعددی بر حفظ و پایداری گونه­های درختی و تنوع ریستی جنگل تأثیر می­گذارند، علاوه بر آب و عناصر غذایی، حضور میکروارگانیسم­های مفید در خاک به­عنوان یکی از عوامل مؤثر بر بقای اکوسیستم­ها و گسترش گونه­ های گیاهی مطرح است (3).

آسیب به جنگل­ها به طرق مختلف ازجمله فعالیت­های انسانی، آتش­سوزی، چرای دام و غیره باعث تخریب جوامع بالای خاک و زیرخاک از طریق تغییر در خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک می­شود. جوامع میکروبی مسئول تجزیه مواد گیاهی مرده و معدنی شدن مواد آلی و تبدیل آنها به مواد قابل استفاده برای گیاهان هستند. برای تخمین این آسیب­ها از پارامترهای مختلف استفاده می­شود. این امکان وجود دارد که بتوان از انواع مختلفی از پارامترهای میکروبی ازجمله جمعیت‌های میکروبی و فعالیت آنزیم­های خاک بعنوان شاخص­های تشخیصی برای تعیین آسیب وارد شده استفاده کرد. در برخی مطالعات از اندازه و تنوع گروه­های میکروبی با عملکرد خاص مثل قارچ­های میکوریزی و باکتری­های نیترات­ساز  برای تعیین اثرات مدیریت بر پایداری خاک استفاده شده است (6 و 11). در این مطالعه جمعیت باکتری­های مؤثر در چرخه ازت، پتانسیل نیتریفیکاسیون و فعالیت آنزیم نیترات­رودکتار در رویشگاه­های تخریب شده و تخریب نشده راش در دو استان گیلان و مازندران مطالعه شد. بررسی جمعیت باکتری­ها نشان داد که میزان هر سه جمعیت میکروبی اکسید کننده آمونیوم، اکسید کننده نیتریت و denitrifier در رویشگاه دست­نخورده­تر در هر سه مرحله اولیه، بهینه و تخریب بیش از رویشگاه دست­خورده می­باشد. این امر می­تواند به دلیل شرایط اکولوژیک مناسب‌تر در نواحی دست­نخورده‌­تر باشد که شرایط را برای رشد جوامع میکروبی در مقایسه با رویشگاه­های دست­خورده مناسب­تر می­سازد. تخریب باعث کاهش سوبستراهای مورد استفاده جوامع میکروبی در نواحی تخریب­شده و در نتیجه کاهش جمعیت آنها در این نواحی می­شود (25). تفاوت در میزان جوامع میکروبی می­تواند ناشی از تغییر در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و یا کاهش رویش گیاهی در نواحی دست‌خورده در مقایسه با نواحی دست­نخورده باشد. مواد مترشحه ریشه­های گیاهی سوبستراهای لازم را برای جوامع میکروبی فراهم می­کنند (20). تأثیر گونه­های گیاهی و فراوانی آنها بر جمعیت­های میکروبی ثابت شده است (14). این امر می­تواند دلیل کاهش جمعیت میکروبی در رویشگاه­های دست­خورده گیلان و مازندران در مقایسه با رویشگاه­های دست‌نخورده باشد. یافته­های ما نشان داد که پتانسیل نیتریفیکاسیون در فصل بهار در رویشگاه­های دست­خورده بیش از رویشگاه­های دست­نخورده است، این امر با یافته­های (24) مطابقت دارد که اغلب در مناطق تخریب یافته افزایش می­یابد. میزان پتانسیل نیتریفیکاسیون با میزان سوبسترای در دسترس ( آمونیوم) کنترل می­شود که  در مناطق دست­خورده میزان آن افزایش می­یابد (19). کاهش پتانسیل نیتریفیکاسیون در رویشگاه­های دست­خورده در پاییز می­تواند ناشی از کاهش فعالیت جوامع میکروبی بدنبال کاهش دما و ترشحات ریشه­های گیاهی باشد. میزان پتانسیل نیتریفیکاسیون در رویشگاه­های دست‌نخورده در مرحله بهینه بیش از دو مرحله دیگر است که بدلیل مناسب بودن شرایط برای فعالیت­های میکروبی است. آنزیم نیترات­رودکتاز نقش مهمی در چرخه ازت دارد و در بسیاری از باکتری­ها ازجمله اشریشیا کلی، پاراکوکوس دنیتریفیکانس و سودوموناس دنیتریفیکانس یافت می­شود. فعالیت نیترات­رودکتاز در خاک ناشی از ترشح این آنزیم توسط باکتری­هاست. بررسی فعالیت این آنزیم برای تعیین میزان ازت در اتمسفر و حذف ترکیبات مضر از خاک مفید است (18). نتایج نشان دهنده عدم الگوی یکسان در فعالیت آنزیم نیترات­رودکتاز در رویشگاه­های گیلان و مازندران می­باشد. در رویشگاه گیلان در هر دو فصل فعالیت نیترات رودکتاز در رویشگاه دست­خورده بیش از رویشگاه دست­نخورده است. این امر می­تواند ناشی از شرایط رویشگاه و وجود سوبسترای بیشتر برای آنزیم باشد که در اثر تخریب وارد رویشگاه شده است. اما در مازندران فعالیت نیترات رودکتاز در رویشگاه دست­نخورده­تر بیش از رویشگاه دست­خورده است که بنظر می­رسد جوامع میکروبی آن قادرند بر تنش­های ناشی از تخریب غلبه کند.

1- بی­نام، 1385. کتابچه طرح جنگلداری حوضه 9 شفارود، سازمان جنگل­ها و مراتع کشور، 289 ص
2- ثاقب طالبی، خ.، شوتز ژان، ف.، گرگور، ا. 1381. بررسی نقش بعضی از عوامل محیطی بر روی خصوصیات کیفی نهال­های راش. مجله منابع طبیعی ایران، 55 (4): 505-521.
3-شریفی، م. قربانلی،  م.و براتی.م. 1386. بررسی خاک و پارامترهای زیستی در ریزوسفر درختان کاج و اقاقیا در پارک­های طالقانی و چیتگر استان تهران. مجله زیست شناسی ایران، جلد 20، شماره 1، 42-49
4- صالحی شانجانی، پ. و وندرامین،ج. 1386. مطالعه تمایز ژنتیکی در بین نسل های جمعیت های راش (Fagus orientalis lipsky  ) جنگل­های خزری، مجله زیست شناسی ایران، جلد 20، شماره 1، 50-60 
 
5- Beare, M.H., Coleman, D.C.,  Crossley, D.A. Jr., Hendrix, P.F. and  Odum, E.P. 1995.  A hierarchical approach to evaluating the significance of soil biodiversity  to biogeochemical cycling. Plant and Soil 170(1): 5–22.
6- Chang, Y.J., Hussain, A.K.M.A., Stephen, J.R., Mullen, M.D., White, D.C.  and Peacock, A., 2001. Impact of herbicides on the abundance and structure of indigenous beta-subgroup ammonia oxidizer communities in soil microcosms. Environmental Toxicology and Chemistry, 20: 2462–2468.
7-Dilly, O. and  Blume, H. P. 1998. Indicators to assess sustainable land use with reference to soil microbiology. Advances in Genecology, 31: 29-39.
8-Filip, Z.K. 1998. Soil quality assessment: an ecological attempt using microbiological and biochemical procedures. Advances in Genecology, 31: 21-2
9-Govedarica M., Poljoprivredni F.,  Novi Sad .Y.,  Najdenovska. O.,  Milosevic. N and  Ilic-Popova, S. 1998. Number of physiological groups of microorganisms  in soil sown with potato and fertilized with different fertilizing systems. AGRIS Centre
10 -Gray, D., Bending, M., Turner, K. and Julie E. J.,  2002. Interaction between crop residue and soil organic matter quality and the functional diversity of soil microbial communities. Soil biology and biochemistry,45: 1073-1082.
11-Helgason, T., Daniell, T.J., Husband, R., Fitter, A.H. and Young, J.P.W., 1998. Ploughing up the wood-wide web? Nature, 394- 431.
12 -Herrick J.E., 2000.Soil quality: an indicator of sustainable land management?  Applied Soil Ecology ,15: 75-83
13-Iriberri, M., Rodriguez, T., Egea L. and  Barcina I., 2006.  Spatial and seasonal distribution of bacterial physiological groups in two  reservoirs with different trophic levels.  Acta Hydrochimica et Hydrobiologica, 16: 145 - 155 
14- Kang S., and Mills A., 2004. Soil bacterial community structure changes following disturbance of the overlaying plant community. Soil Science,169(1): 55-65
15-Kytöviita, M.M, Fritze, H. and Neuvonen, S., 1990. The effects of acidic irrigation on soil microorganisms at Kevo, Northern Finland Environmental Pollution, 66(1):21-31
16-Lua, D., Mauselb,P., Brondı´zioc,E. and Moran, E. 2003.  Classification of successional forest stages in the Brazilian Amazon basin. Forest Ecology and Management , 181: 301–312
17- Makawi, A.A., Abdel-Nasser, M,  and Abdel-Moneim, A.A., 1979. Quantitative effects of some pesticides on certain physiological groups of micro-organisms in soil. Zentralbl Bakteriol Naturwiss , 134 (3): 223-228
18-Nath, R. and  Samanta, R., 2012. Soil pH, microbial population, nitrate reductase and alkaline phosphatase activities of different environment of Dibrugarh district, Assam. Advances in Applied Science Research, 3 (3): 1772-1775
19-Robertson, G.P., 1982.  Factors regulating nitrification in primary and secondary succession.
Ecology , 63(5):1561-73.
20-Rovira,   A.D., 1965. Interaction between plant roots and soil microorganisms. Annual Review of Microbiology, 19: 241-266
21-Ruiz Palomino, M., Lucas García, J.A., Ramos, B., Gutierrez Mañero, F.J. and Probanza, A., 2005. Seasonal diversity changes in alder (Alnus glutinosa) culturable rhizobacterial communities throughout a phenological cycle. Applied Soil Ecology ,  29 (3): 215-224
22-Schinner, F., Ohlinger, R., Kandeler, E. and Margesin, R., 1996:  Methods in soil biology.  Springer-Verlage Berline Hidelberg, 418 pp
23- Schmidt, E. L. and  Besler, L.W., 1982. Methods of soil analysis, part  2. In Chemical and biological properties. Agronomy monograph no 9. (2nd edition). Segoe Rd.Madison
24-Vitousek, P.M.  and  Melillo, J.M.,1979. Nitrate losses from. ( for  disturbed forests: patterns and mechanisms): Forest Science, 25: 605-19
25-Zabinski, K. and Gannon, J. 1997. Effects of recreational impacts on soil microbial community. Environmental management, 21(2): 233-238
  • تاریخ دریافت: 08 خرداد 1392
  • تاریخ بازنگری: 10 مهر 1392
  • تاریخ پذیرش: 16 مهر 1392