نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
نایسین یک آنتیباکتریال طبیعی است که به عنوان نگهدارنده در مواد غذایی و داروها استفاده میشود. تولید گیاهچهی تراریخته هویج حاوی پروتئین نوترکیب نایسین به واسطهی اگروباکتریوم، سویهی LBA4404 و پلاسمید pBI121 بررسی شد. پلاسمید pBI121 حاوی ژنهای گزارشگر NPTIIبه ترتیب با پیشبرهایCaMV35S میباشد. به منظور تهیهی پلاسمید نوترکیب، ابتدا ژن نایسین از باکتری لاکتوکوکوس لاکتیس شناسایی شد. پس از بهینهسازی کدونی، بین دوسایت برشی BamHI و SacI در وکتورpBI121 کلون سازی شد. ریزنمونههای ریشه، برگ، ساقه و گره-ی هویج با سوسپانسیون اگروباکتریوم حاوی پلاسمید نوترکیب با غلظتهای مختلف مایه تلقیحآلوده شدند و در زمانهای مختلف همکشتی قرار داده شدند و بعد از سه روز در محیط کشت کالوسزایی حاوی کانامایسین و سفاتاکسیم کشت شدند. کالوسهایی که قادر به رشد روی محیط گزینش بودند، انتخاب و به محیط باززایی منتقل شدند. کالوسزایی در 40 درصد ریزنمونهها مشاهده شد. 55 درصد کالوسهای مقاوم، جنینزا شدند. جنینهای تولید شده پس از جوانه زنی به محیط باززایی منتقل شدند. بیشترین درصد گیاهان مقاوم به کانامایسین (45 درصد) مربوط به استفاده ازریزنمونه-ی ساقه و غلظت باکتری 6/0 تا 8/0 و زمانهای مختلف همکشتی 1و 2 روز و غلظت 250 میلیگرم در لیتر سفاتاکسیم بود. به منظور اطمینان از عدم آلودگی گیاهان به اگروباکتریوم و تایید صحت انتقال ژن، واکنش زنجیرهای پلیمراز با استفاده از آغازگرهای اختصاصی Vir Gene انجام و صحت انتقال ژن تایید شد. واکنش زنجیره ای پلی مراز نشان داد که 60 درصد گیاهان تراریخته فرضی، حداقل یک نسخه از ژن های nptII و نایسین را در ژنوم خود دارا هستند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Optimization of Nisin Gene Transfer by Agrobacterium in Carrot Plant
نویسندگان [English]
shahid beheshti university
چکیده [English]
Nisin is a natural antibacterial that is used as a preservative in foods and drugs. The production of transgenic carrots containing recombinant nisin protein was investigated by Agrobacterium, LBA4404 strain and pBI121 plasmid. PBI121 plasmid was contains NPTII reporter genes with promoter CaMV35S and terminator NOS, respectively. In order to prepare recombinant plasmid, nisin gene first was identified . After codon optimization, were cloned between bamHI and SacI in pBI121 vector. Root, leaf, stem and nods explants of carrot were inoculation with agrobacterium suspension containing inoculum with different concentrations and were placed for different times of co-cultivation and they were also cultured in callus induction medium containing kanamycin and cefotaxime. The calli that were able to grow on the selective medium were selected and were transferred to the regeneration medium . Callus induction was observed in 40% of the explants. The produced embryos, after germination were transferred to the regeneration medium. The highest percentage of kanamycin resistant plants (45%) were related to the use of stem explants and bacterium concentrations of 0.6 to 0.8 and different co-cultivation times of 1 and 2 days and concentration of 250 mg/L cefotaxime. In order to ensure no contamination of plants to Agrobacteria and confirm the accuracy of gene transfer, polymerase chain reaction was performed using specific primers of vir gene and the accuracy of gene transfer was confirmed. Polymerase chain reaction was showed that 60% of hypothetical transgenic plants had at least one copy of nptII and nisin genes in their genomes.
کلیدواژهها [English]
بهینه کردن انتقال ژن نایسین به واسطهی اگروباکتریوم در گیاه هویج
معصومه فلاح زیارانی1، مسعود توحیدفر1 و محمد حسین میرجلیلی2
1 ایران، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده علوم و فناوری زیستی، گروه علوم و زیست فناوری گیاهی
2 ایران، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده گیاهان دارویی، گروه گیاهان دارویی
تاریخ دریافت: 06/02/1400 تاریخ پذیرش: 07/09/1400
چکیده
نایسین یک آنتیباکتریال طبیعی است که به عنوان نگهدارنده در مواد غذایی و داروها استفاده میشود. تولید گیاهچهی تراریخته هویج حاوی پروتئین نوترکیب نایسین به واسطهی اگروباکتریوم، سویهی LBA4404 و پلاسمید pBI121 بررسی شد. پلاسمید pBI121 حاوی ژنهای گزارشگر NPTIIبه ترتیب با پیشبرهایCaMV35S و ترمیناتورNOS میباشد. به منظور تهیهی پلاسمید نوترکیب، ابتدا ژن نایسین از باکتری لاکتوکوکوس لاکتیس شناسایی شد. پس از بهینهسازی کدونی، بین دوسایت برشی BamHI و SacI در وکتورpBI121 کلون سازی شد. ریزنمونههای ریشه، برگ، ساقه و گره-ی هویج با سوسپانسیون اگروباکتریوم حاوی پلاسمید نوترکیب با غلظتهای مختلف مایه تلقیح (با OD 4/0، 6/، 8/0 و 1) آلوده شدند و در زمانهای مختلف همکشتی (0، 1، 2 و 3 روز) قرار داده شدند و بعد از سه روز در محیط کشت کالوسزایی حاوی کانامایسین و سفاتاکسیم کشت شدند. کالوسهایی که قادر به رشد روی محیط گزینش بودند، انتخاب و به محیط باززایی حاوی کانامایسین و سفاتاکسیم در سه غلظت 100، 250 و 500 میلیگرم در لیتر منتقل شدند. کالوسزایی در 40 درصد ریزنمونهها مشاهده شد. 55 درصد کالوسهای مقاوم، جنینزا شدند. جنینهای تولید شده پس از جوانه زنی به محیط باززایی منتقل شدند. بیشترین درصد گیاهان مقاوم به کانامایسین (45 درصد) مربوط به استفاده ازریزنمونه-ی ساقه و غلظت باکتری 6/0 تا 8/0 و زمانهای مختلف همکشتی 1و 2 روز و غلظت 250 میلیگرم در لیتر سفاتاکسیم بود. به منظور اطمینان از عدم آلودگی گیاهان به اگروباکتریوم و تأیید صحت انتقال ژن، واکنش زنجیرهای پلیمراز با استفاده از آغازگرهای اختصاصی Vir Gene انجام و صحت انتقال ژن تأیید شد. واکنش زنجیره ای پلی مراز نشان داد که 60 درصد گیاهان تراریخته فرضی، حداقل یک نسخه از ژن های nptII و نایسین را در ژنوم خود دارا هستند.
واژههای کلیدی: نایسین، گیاه تراریخته، هویج، لاکتوکوکوس لاکتیس، nptII
* نویسنده مسئول، تلفن: 00989124627014+ ، پست الکترونیکی: m_tohidfar@sbu.ac.ir
مقدمه
رشد میکروارگانیسمها در غذا موجب واکنشهای شیمیایی و آنزیمی میشود که در نتیجهی آن تغییراتی در رنگ، طعم، بافت، غلظت، ارزش غذایی و سلامت آن ایجاد میکند. آلودگی میکروبی علت اصلی فساد مواد غذایی است. رشد میکروبی ناخواسته در غذاها به سلامت افراد و به اقتصاد ملی ضرر میزند. بنابراین، جلوگیری یا تأخیر در ایجاد تغییرات مختلف در یک محصول غذایی ضروری است. مواد نگهدارنده، موادی هستند که به منظور جلوگیری، کاهش یا محافظت رشد میکروبها و یا فساد ناشی از تغییرات شیمیایی، به مواد غذایی یا دارویی در دورهی نگهداری و در هنگام مصرف، در فرمولاسیون آن اضافه میشوند (37). انواع مختلفی از نگهدارندهها در صنایع غذایی مورد استفاده قرار میگیرند. این ترکیبات یا منشأ طبیعی دارند و یا به صورت سنتتیک (شیمیایی) تولید میشوند (27). بنزوآتها، نیتریتها، سولفیتها، سورباتها نمونههایی از نگهدارندههای شیمیایی هستند که در مواد غذایی استفاده میشوند (30). برخی از نگهدارندههای مواد غذایی مانند دی اکسید گوگرد و نیتریتها مضرر هستند. دی اکسید گوگرد باعث تحریک لوله های تنفسی و نیتریت سرطانزا است (27). نگرانیهایی در مورد اثرات مضرر افزودنیهای شیمیایی وجود دارد. از جمله مشکلات استفاده از نگهدارندههای شیمیایی آسیب به کبد به دلیل فشار وارده به کبد برای دفع این نگهدارندهها و افزایش ابتلا به سرطان میباشد (27). به منظور رفع این مشکلات، امروزه نگهدارندههای طبیعی مورد توجه زیادی قرارگرفتهاند. نگهدارندههای طبیعی، منشأ گیاهی یا جانوری دارند و یا از منابع میکروبی حاصل میشوند که این نگهدارندهها به نگهدارندههای سبز معروف هستند (8و 36). از بین نگهدارندههای طبیعی، نگهدارندههای تولید شده توسط میکروبها مورد توجه بیشتری قرارگرفتهاند. نمونهای از نگهدارندههای میکروبی شامل اسیدها، باکتریوسینها، الکل و دی استیل میباشند (5و 36).
تعداد زیادی از باکتریهای لاکتیک اسید و دیگر باکتری های گرم مثبت پپتیدهایی تولید میکنند که فعالیت ضد میکروبی دارند (22). این پپتیدها دارای طیف وسیعی از فعالیتها هستند. یک کلاس از این پپتیدهای ضدمیکروبی که در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده اند لانتیبیوتیکها هستند (7). برجستهترین لانتیبیوتیک که در حال حاضر استفاده میشود نایسین است که توسط چندین استرین از لاکتوکوکوس لاکتیس تولید میشود (10 ،13 ،18 ،19 و 34). نایسین به عنوان ماده ی نگهدارندهی غذایی به مدت طولانی در کشورهای مختلف به طور گسترده استفاده شده و امروزه به علت گرایش مصرفکنندگان به نگهدارندههای زیستی، مصرف این مواد در صنایع غذایی افزایش یافته است (13 و26).
تاکنون ژن ضدمیکروبی به گیاه منتقل نشده است. اما از
عصارهی گیاهان دارویی به منظور کنترل باکتریهای گرم مثبت و منفی استفاده شده است. Elisha و همکاران در سال 2017 از عصارهی برگهای 9 گیاه شاملHypericum roeperianum G.W. Schimp.exA. Rich. var. Roeperianum, (Hypericaceae, PRU 120126), Cremaspora triflora (Thonn.) K., Schum (Rubiaceae, PRU 120129), Heteromorpha arborescens (Spreng.) Chan. &Schltdl (Apiaceae, PRU 120026), Pittosporum viridiflorum Sims (Pittosporaceae, PRU 120025), Bolusanthus speciosus (H. Bolus) Harms (Fabaceae, PRU 120027), Calpurnia aurea (Aiton) Benth ssp aurea (Fabaceae, PRU 120125), Maesa lanceolata Forssk (Maesaceae PRU120125), Elaeodendron croceum (Thunb.) DC (Celastraceae, PRU 120127) و Morus mesozygia Stapf ex A.Chev (Moraceae, PRU 120128)) (21) و Mostafa و همکاران از عصارهی گیاهان Punica granatum, Syzygium aromaticum, Zingiberofficinales و Thymus vulgaris استفاده کردند (2). نتایج، اثرات بازدارندگی عصارهی این گیاهان بر روی تعدای از باکتریهای گرم منفی شامل اشرشیاکولای و گرم مثبت شامل استافیلوکوکوس اورئوس را ثابت کرد. Manandhar و همکاران از عصارهی متانولی گیاهان دارویی (Oxalis corniculata, Artemisia vulgaris, Cinnamomum tamala, and Ageratina adenophora) (33 ،38) و Atef1 و همکاران از عصاره ی برگ گیاهان داروییMoringa oleifera L. و Matricaria recutita استفاده کردند (29) و نتیجه مانند تحقیقات قبلی بود.
باوجود اهمیت نایسین، تاکنون پروتئین نایسین به گیاه منتقل نشده است (23). هدف از این تحقیق بررسی تولید پروتئین نایسین در گیاه هویج با استفاده از چهار ریزنمونۀ مختلف توسط اگروباکتریوم به روش باززایی غیرمستقیم میباشد.
مواد و روشها
دریافت توالی ژن نایسین و بهینهسازی کدونی ژن نایسین: توالی ژن نایسین از باکتری لاکتوکوکوس لاکتیس از سایت NCBI با کد MG913135.1 دریافت شد. بهینهسازی کدونی به منظور بیان این ژن در گیاه با استفاده از سایت (http://www.kazusa.or.jp/codon) انجام شد (3 و 20).
پس از بهینهسازی به منظور اطمینان یافتن از عدم تغییر فعالیت پروتئین جدید، توالی جدید در سایت NCBI به منظور یافتن توالیهای مشابه مورد جست و جو قرارگرفت. به منظور تأیید عدمتغییر فعالیت پروتئین تولیدشده پس از بهینهسازیکدونی، فعالیت پروتئین جدید بوسیلهی سایت Blocks (http://blocks.fhcrc.org) نیز بررسی شد.
طراحی سازه: سازهی طراحی شده حاوی ژن نایسین با عناصر تنظیمی مناسب جهت تولید هویج حاوی پروتئین ضدباکتری در شکل 1 آورده شده است (شکل 1).
شکل1- نقشهی فیزیکی پلازمید نوترکیب pBI121 حاوی ژن ضد باکتری نایسین. Kan R: نشانگر مقاومت به کانامایسین. KDEL: پپتید نشانه برای جمعآوری پروتئین در پلاستید. توالی Kozak: برای افزایش بیان ژن در گیاه. پروموتر CamV35s خاتمه دهندهی NOS. ژن نایسین از باکتری لاکتوکوکوس لاکتیس که به منظور بیان بیشتر در گیاه بهینهسازی شده است.
ابتدا ژن نایسین حاوی توالی کزاک و توالی نشانهی KDEL بین دو سایت برشی BbmHI و SacI در پلازمید pBI121 کلون شد. به منظور جمعآوری پروتئین نایسین در شبکه آندوپلاسمی، توالی نشانهی KDEL به انتهای ژن اضافه شد. ژن نایسین تحت پیشبر CaMV35S و ترمیناتورNOS قرارگرفت. سازهی نوترکیب، ابتدا در باکتری E.coli استرین Dh5α تراریخت شد. کلونیهای رشد کرده در محیط LB حاوی 50 میلیگرم در لیتر کانامایسین غربال شدند. در مرحلهی بعد پلازمید pBI121 نوترکیب به اگروباکتریوم سویهی LBA4404 تراریخت شد (1). به منظور غربالگری از محیط (LB) Luria-Bertani حاوی کانامایسین و ریفامپسین استفاده شد و کلونهای رشد کرده در این محیط انتخاب شدند.
ضدعفونی بذر: بذر هویج رقم Nantes از موسسهی اصلاح نهال و بذر کرج تهیه شد. به منظور ضدعفونی، بذور به مدت 1 دقیقه در اتانول 90 درصد و سپس 20 دقیقه در محلول هیپوکلریت 5 درصد قرار داده شدند. سپس با آب دو بار تقطیر شده سه تا پنج بار شست و شو داده شده و به مدت یک شب بذرهای ضدعفونی شده در آب دو بار تقطیر شده قرار داده شدند. بذرها روی محیط (Murashige and Skoog) ½MS محتوی ساکارز 3 و 8/0 درصد آگار کشت شدند.
انتقال ژن: از اگروباکتریوم سویهی LBA4404 یک کلونی درفالکون CC50 حاوی CC5 محیط LB مایع و آنتیبیوتیک (بسته به نوع سازهی مورد استفاده متفاوت است) ریفامپسین (500 میلیگرم در لیتر) و کانامایسین (50 میلیگرم در لیتر) کشت داده شد. سپس فالکون برای مدت 48 ـ24 ساعت در دمای 28 درجهی سانتیگراد بر روی شیکر با دورrpm 220 قرارگرفت. پس از 24 تا 48 ساعت، 200 میکرولیتر از باکتری رشد کرده به CC5 محیط LB مایع حاوی ریفامپسین و 50 میلیگرم در لیتر کانامایسین اضافه شده و برای حدود 7 ساعت بر روی شیکر در28 درجهی سانتیگراد قرار داده شد تا غلظت باکتری بهoptical density (OD) 4/0، 6/0، 8/0 و 1 برسد. ریزنمونههای برگ، ساقه، ریشه و گره گیاه هویج 14 روزه در محلول باکتری به مدت 5 ،10 ،15 دقیقه غوطهور شدند. پس از خشک کردن با کاغذ صافی، همکشتی نمونهها به مدت صفر، یک، دو و سه روز در محیط کشت (نمکهای MS محتوی ساکارز 3 و 8/0 درصد آگار) در تاریکی انجام شد. سپس ریزنمونهها به محیط کالوسزایی حاوی نمکهای MS، 1 میلیگرم در لیتر (NAA)Naphthaleneacetic acid و همراه با 50 میلیگرم در لیتر کانامایسین با دوره نوری 16 ساعت روشنایی و دمای 28 درجه سانتیگراد و شدت نوری 2800 لوکس انتقال داده شدند. برای حذف احتمالی آلودگی اگروباکتریوم از آنتیبیوتیک سفاتاکسیم در غلظت 100 ، 250 و 500 میلیگرم در لیتر استفاده شد. 5 تا 6 هفته، پس از انتقال ریزنمونهها به محیط کالوسزایی، کالوسهای تشکیل شده در محیط حاوی کانامایسین به منظور جنینزایی به محیط MS حاوی 1 میلیگرم در لیتر NAA، 50 میلیگرم کانامایسین و سفاتاکسیم به مدت 3 -2 هفته منتقل شدند. جنینها به منظور تولید گیاهچه به محیط مشابه محیط قبلی منتقل شدند. شرایط نوری در تمام مراحل رشد یکسان (دمای 28 درجهی سانتیگراد و 16ساعت روشنایی، 8 ساعت تاریکی بود). برای انتقال گیاهچهها به گلدان به نسبت 1:1:1 ماسه: ورمیکولیت: پیت استفاده شده و هر روز گیاهچهها با آب اسپری شدند تا ریشهی هویج تشکیل و گیاه کامل تشکیل شود. درصد کالوسزایی و جنینزایی در تمام مراحل بررسی شد.
تجزیهی PCR گیاهان تراریخت احتمالی: به منظور استخراج DNA از برگ از روش تغییر یافتهیDellaporta استفاده شد (6و 9). برای غربال اولیهی گیاهان تراریخت احتمالی و تأیید اولیه حضور ژن در آنها از روش واکنش زنجیرهای پلیمراز با آغازگرهای اختصاصی ژن و همچنین آغازگرهای اختصاصی نشانگر کانامایسین استفاده شد. PCR (Polymerase chain reaction) در حجم 25 میکرولیتر (5/12 میکرولیتر از اجزای تشکیل دهنده واکنش) (Master pcr)، 1 میکرولیتر DNA ( ng/µl50-100(، 1 میکرولیتر آغازگر رو به جلو (10 پیکومول)، 1 میکرولیتر پرایمر معکوس (10 پیکومول)، 5/9 میکرولیتر آب مقطر استریل) انجام شد.
آغازگرهای استفاده شده به منظور انجام PCR برای نشانگر NPTII، ژن نایسین و ژن VirG در جدول زیر آورده شده است.
جدول 1- توالی آغازگرهای رو به جلو و معکوس نشانگر NPTII، ژن نایسین و ژن VirG
توالی آغازگر معکوس |
توالی آغازگر رو به جلو |
نام آغازگر |
5'- GAAGAACTCGTCAAGAAGGC -3' |
3'- GAACAAGATGGATTGCACGC -5' |
NPTII |
5'- AGCCTCTCTAACCATCTGTG -3' |
3'- CTGCTACTTGCCATTGCTC -5' |
NISIN |
5'- TCGTCTGGCTGACTTTCGTCATAA -3´ |
3'- ATGCCCGATCGAGCTCAAGT -5´ |
VirG |
شرایط انجام PCR برای ژن nptII به صورت زیر میباشد. مرحلهی اول شامل واسرشت سازی اولیه در دمای 94 درجه سانتیگراد به مدت 2 دقیقه، مرحلهی دوم شامل 35 چرخه و دمای 94 درجه سانتیگراد به مدت 1 دقیقه، 55 درجه سانتیگراد به مدت 1 دقیقه و 72 درجه سانتیگراد به مدت 3 دقیقه و مرحله نهایی 72 درجه سانتیگراد 5 دقیقه انجام شد. برای آغازگرهای ژن نایسین برنامهی چرخهی حرارتی شامل واسرشتسازی اولیه در دمای 94 درجه سانتیگراد به مدت 2 دقیقه، مرحلهی دوم شامل 35 چرخه و دمای 94 درجه سانتیگراد به مدت 1 دقیقه، 62 درجه سانتیگراد به مدت 1 دقیقه و 72 سانتیگراد درجه به مدت 1 دقیقه و مرحلهی نهایی 72 درجه سانتیگراد به مدت 5 دقیقه صورت گرفت. به منظور اطمینان از عدم آلودگی گیاهان تراریخت به اگروباکتریوم، DNA استخراج شده بوسیلهی آغازگرهای اختصاصی ژن vir، توسط واکنش زنجیره ای پلیمراز بررسی شدند. شرایط واکنش زنجیره ای پلیمراز برای ژن vir به صورت زیر میباشد. مرحلهی اول شامل واسرشت سازی اولیه در دمای 94 درجه سانتیگراد به مدت 5 دقیقه، مرحلهی دوم شامل 35 چرخه و دمای 94 درجه سانتیگراد به مدت 1 دقیقه، 58 درجه سانتیگراد به مدت 1 دقیقه و 72 درجه سانتیگراد به مدت 1 دقیقه و مرحله نهایی 72 درجه سانتیگراد 7 دقیقه انجام شد.
محصولات تکثیری بوسیلهی الکتروفورز روی ژل آگارز 1 درصد تفکیک شد و در دستگاه Gel Doc (Syngene) عکسبرداری و برای حضور یک نوار اختصاصی مورد بررسی قرارگرفت.
نتایج
تأیید انتقال ژن به اگروباکتریوم: به منظور تأیید انتقال ژن به اگروباکتریوم، از روش واکنش زنجیره ای پلیمراز با آغازگرهای اختصاصی ژن nptII و آغازگرهای ژن نایسین استفاده شد. با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن نایسین باند bp978 و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن nptII باند bp785 در محصول PCR آشکار شد. اما در اگروباکتریوم غیرتراریخت و کنترل منفی باندهای مورد نظر مشاهده نشدند که نشان دهنده نوترکیب باکتری است.
انتقال ژن و تجزیهی PCR گیاهان تراریخت احتمالی: بذرهای ضدعفونی شده بعد از هفت روز جوانه زدند و گیاهان 15روزه جهت تهیه ریزنمونهها استفاده شد. کارایی ضدعفونی 100 درصد بود و هیچگونه آلودگی قارچی و باکتریایی مشاهده نشد.
پس از غوطهوری ریزنمونهها در مایع تلقیح و قراردادن ریزنمونهها در محیط انتخابی ریزنمونههایی که ژن مورد نظر را دریافت نکردهاند سفید شده و از بین رفتند. ریزنمونههایی که در محیط انتخابی سالم ماندهاند به منظور کالوسزایی، جنینزایی و تولید گیاهچه در محیط مشابه محیط قبلی هر دو هفته یکبار واکشت شدند (شکل 2، A, B, C).
شکل 2- مراحل القای کالوس و باززایی هویجهای تراریخته با ورکتور pBI121 حاوی ژن نایسین. A. القای کالوس تراریختهی احتمالی در محیط انتخابی، B. جنینزایی تراریختهی احتمالی در محیط انتخابی C. باززایی هویجهای تراریخت احتمالی در محیط انتخابی D. گیاهچهی ریشهدار شده از ریزنمونهی ساقه در محیط انتخابی E. گیاه تراریخته احتمالی در گلدان در شرایط گلخانه.
دراین مراحل صفات مختلفی اندازه گیری شد به طوری که بیشترین درصد کالوسزایی (60 درصد)، جنینزایی (55 درصد) و تولید گیاهچه در محیط انتخابی از ریزنمونهی ساقه (45 درصد) به دست آمد. کمترین میزان کالوسزایی، جنینزایی و ساقهزایی (صفر درصد) از ریزنمونهی گره به دست آمد. بعد از ریزنمونهی ساقه، ریزنمونهی ریشه و سپس ریزنمونهی برگ به ترتیب بیشترین میزان کالوسزایی، جنینزایی و ساقهزایی را دارد (شکل 3).
شکل 3- درصد کالوس-زایی، جنینزایی و ساقهزایی از چهار ریزنمونهی استفاده شده (ساقه، ریشه، برگ و گره) در محیط کشت انتخابی همراه با خطای استاندارد
بهترین نتیجه از مایه تلقیح با غلظت 6/0 تا 8/0 به دست آمد. در غلظت 4/0 درصد تراریختی به شدت کاهش یافت و در غلظت 1 نیز به دلیل آلودگی ریزنمونهها درصد تراریختگی کاهش یافت (جدول 2).
جدول 2- درصد تراریختگی در غلظتهای مختلف اگروباکتریوم (OD)
درصد تراریختگی (%) |
OD |
15 |
4/0 |
60 |
6/0 تا 8/0 |
35 |
1 |
درصد تراریختگی از تعداد گیاهانی که تراریختگی در آنها ثابت شده است نسبت به کل گیاهان باززایی شده در محیط انتخابی به دست آمد. بهترین درصد تراریختگی و کنترل اگروباکتریوم از غلظت 250 میلیگرم در لیتر سفاتاکسیم به دست آمد. در غلظت 100 میلیگرم در لیتر سفاتاکسیم به دلیل آلودگی اگروباکتریوم درصد تراریختگی کاهش یافت و در غلظت 500 میلیگرم در لیتر به دلیل اثر بازدارندگی بر رشد ریزنمونهها نیز درصد تراریختی کاهش یافت (جدول 3).
جدول 3- درصد تراریختگی در استفاده از غلظتهای مختلف سفاتاکسیم
درصد تراریختگی (%) |
غلظت سفاتاکسیم (میلیگرم در لیتر) |
20 |
100 |
60 |
250 |
30 |
500 |
8درصد کالوس زایی، جنین زایی و ساقه زایی |
دراین آزمایش سه زمان تلقیح شامل 5، 10 و 15 دقیقه استفاده شد. در زمان تلقیح 15 دقیقه به دلیل آلودگی ریزنمونهها به اگروباکتریوم و از بین رفتن بافت درصد تراریختگی (30 درصد) کاهش یافت، اما در زمان تلقیح 5 و10 دقیقه درصد تراریختگی (60 درصد) بیشتر بود و هیچ گونه آلودگی اگروباکتریوم مشاهده نشد. این دو زمان تلقیح از نظر تراریختگی تفاوتی با هم نداشتند.
نتایج واکنش زنجیره-ای پلیمراز نشان داد از 5 گیاه رشد کرده در محیط انتخابی، 3 گیاه هر دو باند مورد نظر تکثیر شده به وسیلهی پرایمرهای اختصاصی ژن نایسین و پرایمرهای نشانگر کانامایسین را نشان دادند (شکل های 5 و 6).
شکل 4- محصول واکنش زنجیرهای پلیمراز با استفاده از آغازگرهای اختصاصی ژن نایسین در گیاه هویج. L. نشانگر اندازه وزن مولکولی DNA (1 Kb)، 1. گیاه غیرتراریخته (کنترل منفی)، 2، 3. گیاه تراریختهی احتمالی، 4. نمونه آب (واکنش PCR بدون DNA الگو).
وجود باند bp 978 در واکنش زنجیرهای پلیمراز با استفاده از آغازگرهای اختصاصی ژن نایسین اثبات شد. همچنین با استفاده از آغازگرهای اختصاصی nptII باندbp 785 آشکار شد. این دو باند در سه گیاه از 5 گیاه رشد کرده در محیط انتخابی حاوی کانامایسین و سفاتاکسیم آشکار شده و در گیاه شاهد هیچکدام از این دو باند ظاهر نشدند. وجود این دو باند در گیاهان تراریخته-ی احتمالی در مقایسه با گیاه شاهد نشاندهندهی وجود حداقل یک نسخه از ژن نایسین در گیاهان تراریختهی احتمالی میباشد (شکل 5 و 6).
شکل 5- محصول واکنش زنجیرهای پلیمراز با استفاده از پرایمرهای اختصاصی رو به جلو و رو به عقب ژن nptII در گیاه هویج. L. نشانگر اندازه وزن مولکولی DNA (1 Kb)، 1. گیاه غیرتراریخته (کنترل منفی)، 2. نمونه آب (واکنش PCR بدون DNA الگو)، 3 و 4. گیاه تراریختهی احتمالی.
به منظور اثبات عدم حضور آلودگی اگروباکتریوم در گیاهان تراریختهی احتمالی واکنش زنجیرهای پلیمراز با استفاده از آغازگرهای اختصاصی ژن virG انجام شد. وجود باند 850 جفت بازی در نمونهی اگروباکتریوم و عدم وجود آن در گیاهان تراریختهی احتمالی نشان دهنده عدم آلودگی به باکتری است (شکل 6).
M 1 4 3 2 6 5 7 |
1000 bp |
700 bp |
850 bp |
شکل 6- محصول واکنش زنجیرهای پلیمراز با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن vir در گیاه هویج. M. نشانگر اندازه وزن مولکولی DNA (1 Kb)، 1. اگروباکتریوم حاوی پلازمید. 2. گیاه غیرتراریخته (کنترل منفی)، 3. نمونه آب (واکنش PCR بدون DNA الگو)، 8 -4 و 4. گیاه تراریختهی احتمالی
در نهایت همانطور که در این تحقیق مشخص شد درصد تراریختگی 60 درصد به دست آمد. سپس گیاهان تراریخت سازگار شدند. درصد سازگاری گیاهان نیز 55 درصد به دست آمد.
بحث
کالوسزایی چهار ریزنمونهی مختلف (ساقه، ریشه، برگ و گره) در محیط MS حاوی 1 میلیگرم در لیتر NAA بررسی شد.pant و همکاران در سال 2007 از 2 میلیگرم بر لیتر BAP و 1 میلیگرم در لیتر NAA (31)، Hardegger و همکاران درسال 1998 از 1/0 میلیگرم در لیتر NAA (17), Rafal در سال 2008 از 5/0 میلیگرم در لیتر NAA (32), Roderick و همکاران در سال 1987 از 2 میلیگرم در لیتر 2,4-D (35) و Yoshihiko و همکاران در سال 2014 از 1 میلیگرم در لیتر 2,4-D (4 و44) به منظور باززایی استفاده کردند. به منظور بهینهسازی انتقال ژن به گیاه هویج، تعیین غلظت بهینه مایه تلقیح حاوی اگروباکتریوم و غلظت آنتیبیوتیکهای سفاتاکسیم و کانامایسین ضروری میباشد. در غلظتهای کمتر از حد بهینه ممکن است گیاهان غیرتراریخت نیز رشد کنند و در غلظتهای بیش از حد بهینهسازی ممکن است از باززایی گیاهان تراریخت جلوگیری شود. در نتیجه بهینه-سازی غلظت آنتیبیوتیکهای مورد استفاده برای افزایش کارایی انتقال ژن نیاز میباشد (24،12و 25). در تحقیق حاضر از رقت اگروباکتریوم 6/0 تا 8/0، غلظت 50 میلیگرم در لیتر کانامایسین و 250 میلیگرم در لیتر سفاتاکسیم استفاده شد. نتیجهی این تحقیق مشابه نتایج تحقیقاتYadav و همکاران در سال 2012 است (44). در حالی که Baranski و همکاران در سال 2014 از 100 میلیگرم در لیتر کانامایسین استفاده کردند. در تحقیق Pandey و همکاران در سال 2013 نیز بهترین تراکم سلولی به منظور انتقال ژن به گیاه دارویی زیره 6/0 به دست آمد (30). به نظر میرسد فعالترین مرحله رشد و تکثیر لگاریتمی سویههای اگروباکتریوم در این مقدار رقت حاصل میشود (45).
درتحقیق حاضر از اگروباکتریوم تومفاسینس سویهی LBA4404 استفاده شد و بهترین نتیجه از ریزنمونهی ساقه به دست آمد (شکل2 ،جدول 3). قبولی و همکاران (14)، Baranski (32) و Hardegger و همکاران (17) نیز از همین سویهی اگروباکتریوم در تحقیق خود استفاده کردند. اما Roderick و همکاران (35) از سویهی C58C1، Hiroo و همکاران (45) از سویهی ,EHA101 زارع و همکاران (46) و همچنین پارسا و همکاران (47) از اگروباکتریوم رایزوژنز سویهی A4 و سهرابی و همکاران (39) از سویهی MSU و 2656 برای انتقال ژن مورد نظر استفاده کردند. در بسیاری از آزمایشها سویهی LBA4404 به عنوان کارآمدترین سویه معرفی شده است (42، 43). سویههای مختلف اگروباکتریوم توانایی متفاوتی در انتقال ژن به گونههای مختلف گیاهی و ژنوتیپهای درون یک گونه دارند (15).
از دیگر عوامل مهم در موثرتر بودن انتقال ژن مدت زمان تلقیح ریزنمونهها در محلول اگروباکتریوم است و به نوع و سن ریزنمونه، گونهی گیاهی و حتی ژنوتیپ گیاهی مورد استفاده، سویهی اگروباکتریوم، نوع و غلظت ترکیبات محیط کشت، نحوهی تلقیح و دمای تلقیح بستگی دارد و باتوجه به همهی این عوامل معمولاً از دامنهای از 2 تا 60 دقیقه متغیر است (11، 28 و40).
دراین تحقیق از سه زمان 5، 10 و 15 دقیقه برای تلقیح استفاده شد. در زمان 15 دقیقه در تعدادی از ریز نمونهها آلودگی اگروباکتریوم مشاهده شد، اما در زمانهای 10 و 5 دقیقه در هیچکدام از ریزنمونهها آلودگی اگروباکتریوم ظاهر نشد. زارع و همکاران نیز از زمان 10 دقیقه تلقیح بهترین نتیجه را به دست آوردند (46). از نظر تراریختگی هیچ تفاوتی بین زمانهای تلقیح 5 و 10 دقیقه دیده نشد. نتایج این تحقیق مشابه نتایج حاجی حیدر و همکاران در سال 1394 میباشد (16). اما Tokuji و همکاران در سال 2014 به مدت دو ساعت ریزنمونه-ها را در مایه تلقیح قرار دادند (45). دراین تحقیق از 4 زمان همکشتی استفاده شد. نتایج نشان داد زمان همکشتی بالاتر از دو روز موجب بافتمردگی و در نتیجه کاهش تراریختگی میشود. ولی در زمان همکشتی 1 و 2 روز بافتمردگی دیده نشده ودر نتیجه کاهش تراریختگی مشاهده نشد. بین زمان همکشتی یک و دو روز از نظر تراریختگی تفاوتی مشاهده نشد. در زمان همکشتی صفر تقریباً درصد تراریختگی بسیار جزئی و نزدیک به صفر درصد بود، زیرا عدم همکشتی به خاطر عدم زمان کافی به منظور انتقال DNA باعث کاهش فرایند تراریختی میشود. نتایج به دست آمده از این تحقیق مشابه نتایج به دست آمده از تحقیق محجل کاظمی و همکاران در سال 1399 و Hardegger و همکاران در سال 1998میباشد (27). Tokuji و همکاران در سال 2014 از زمان 5 روز همکشتی استفاده کردند (45). همچنین زارع و همکاران بهترین نتیجه را از زمان سه روز همکشتی به دست آوردند (46). در تحقیق Baranski کارایی انتقال ژن 90 درصد نرخ تراریزش در مطالعهی قبولی و همکاران 8/3 (14)، در آزمایش Roderick و همکاران 62 درصد (35) و در تحقیق Tokuji و همکاران 10 درصد بود (41). اما در تحقیق حاضر درصد تراریختگی 60 درصد به دست آمد.
از دلایل متفاوت بودن نتایج میتوان به متفاوت بودن سویهی اگروباکتریوم مورد استفاده، نوع واریته-ی استفاده شده و استفاده از ریزنمونههای مختلف اشاره کرد (24).