نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
2 گروه جنگلداری- دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
3 کارشناس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران. کرج - ایران.
چکیده
هدف از این تحقیق شناسایی، طبقهبندی و معرفی تیپهای جنگلی و کمیسازی برخی پارامترهای ساختاری جنگل، وضعیت زادآوری و سایر مولفههای آماری مربوط به این تیپها میباشد. برای انجام این مطالعه از روش نمونهبرداری تصادفی-منظم استفاده شد. پس از انجام محاسبات آماری لازم تعداد قطعات نمونه با دقت مناسب برابر هشتاد قطعهنمونه دایرهای محاسبه گردید. در این پلاتها نوع گونه و قطر برابرسینه درختان برداشت گردید. جهت کسب آگاهی از وضعیت زادآوری استقرار یافته در هر پلات تعداد پنج ریز پلات چهار متر مربعی در چهار جهت و مرکز پلات مورد اندازهگیری قرار گرفت. ارتفاع نهالهای کمتر از 30 سانتیمتر، بین 30 تا 130 سانتیمتر و بیش از 130 سانتیمتر بود با دقت دسیمتر مورد اندازهگیری قرار گرفت. همچنین، در این مطالعه تیپهای جنگلی بر پایه عوامل سیمای ظاهری، غلبه، آمیختگی (ترکیب) گونههای درختی، تنوع گونههای درختی، شرایط فیزیوگرافی رویشگاه (ارتفاع از سطح دریا، جهت و شیب) و مساحت گسترش تیپ مورد بررسی و طبقهبندی قرار گرفته است. گونههای لیلکی، انجیلی، شمشاد، راش، افرا، توسکا، خرمندی، گردو، ون، ازگیل، لرگ، آلوچه و نمدار بیشترین گونههای آن را تشکیل میدهند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Some structural features of forest types in Hyrcanian forest (A case study: Palang-Darreh forest, Savadkoh)
نویسندگان [English]
1 University of Tehran.
2 forestry and forest economic dept. unversity of Tehran.
3 Expert, Faculty of Natural Resources, University of Tehran. Karaj-Iran.
چکیده [English]
It is very important in forest planning to recognize forest types and their classification in similar or different groups, their distribution pattern, mixture, frequency, dominance and abundance at the various area. Therefore, the purpose of current research is to identify, classify and introduce forest types, also determine some structural parameters and, other statistical components on these types. For this study, randomized-systematic sampling was used. After the statistical calculations, eighty sample plots were deployed. To understand the natural regeneration condition, five sub-plots were measured in each plot in four directions and the center of the plot. The seedlings height includes <30, 30-130 and, >130 cm was measured with decimeter precision. In this study, forest types have been classified based on factors such as physiognomy, dominance, species composition, physiographic conditions, and forest type extension. The results showed that 17 tree species belonging to 17 genera and 13 plant families were identified. The mean volume per hectare was equal to 317 silv, which beech, maple and hornbeam species have the highest proportion. The volume per hectare of beech stands includes 440.8 silv. Totally, the number of trees per hectare comprises 485 trees. More than 52% of the total regeneration belongs >130 cm height, 17.62% belongs 30-130 cm height and 30% belongs <30 cm height. Among the species, Diospyros lotus, Box-plants, Ironwood, maple, and beech constitute the majority of regeneration, respectively.
کلیدواژهها [English]
بررسی برخی ویژگیهای ساختاری جنگلهای کرانرودی در جنگلهای هیرکانی
(مطالعه موردی جنگل پلنگدره شهرستان سوادکوه)
محسن جوانمیریپور1، وحید اعتماد2* ، حمید صوفی مریو2
1 ایران، کرمانشاه، سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری
2 ایران، کرج، دانشگاه تهران، دانشکده منابع طبیعی، گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل.
تاریخ دریافت: 06/04/1400 تاریخ پذیرش: 24/08/1400
چکیده
شناخت تیپهای جنگلی و طبقهبندی آنها در گروهها و دستههای مشابه و یا متفاوت، چگونگی پراکنش این تیپها، آمیختگی، فراوانی، غلبه و حضور آنها در سطوح مختلف در برنامهریزی جنگل از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین هدف از این تحقیق شناسایی، طبقهبندی و معرفی تیپهای جنگلی و کمیسازی برخی پارامترهای ساختاری جنگل، وضعیت زادآوری و سایر مولفههای آماری مربوط به این تیپها در جنگلهای حاشیه رودخانه میباشد. برای انجام این مطالعه با استفاده از روش نمونهبرداری تصادفی-منظم، پس از انجام محاسبات آماری لازم تعداد قطعات نمونه با دقت مناسب برابر هشتاد قطعهنمونه دایرهای محاسبه گردید. در این پلاتها نوع گونه و قطر برابر سینه درختان برداشت گردید. جهت کسب آگاهی از وضعیت زادآوری استقرار یافته در هر پلات تعداد پنج ریز پلات چهار متر مربعی در چهار جهت و مرکز پلات مورد اندازهگیری قرار گرفت. همچنین، در این مطالعه تیپهای جنگلی بر پایه عوامل سیمای ظاهری، غلبه، آمیختگی (ترکیب) گونههای درختی، تنوع گونههای درختی، شرایط فیزیوگرافی رویشگاه (ارتفاع از سطح دریا، جهت و شیب) و مساحت گسترش تیپ مورد بررسی و طبقهبندی قرار گرفته است. نتایج نشان داد تعداد 17 گونه درختی متعلق به 17 جنس و 13 خانواده گیاهی در منطقه وجود دارد. تعداد 25 تیپ اصلی و تعداد 45 تیپ فرعی جنگلی از یکدیگر تفکیک شد. گونههای لیلکی، انجیلی، شمشاد، راش، افرا، توسکا، خرمندی، گردو، ون، ازگیل، لرگ، آلوچه و نمدار بیشترین گونههای آن را تشکیل میدهند. میانگین حجم در هکتار برابر با 3/285 مترمربع محاسبه گردید که سه گونه راش، ممرز و افرا بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. همچنین، میزان حجم در هکتار تودههای راش برابر با 397 مترمربع میباشد. در مجموع، تعداد در هکتار درختان این جنگل بالغ بر 485 اصله میباشد. بیش از 52% کل زادآوری موجود متعلق به نهالهای بیشتر از 30/1 متری و 62/17% متعلق به نهالهای بین 130-30 سانتیمتری و 30% به نهالهای کمتر از 30 سانتیمتری تعلق دارد. در بین گونهها به ترتیب خرمندی، شمشاد، انجیلی، افرا و راش اکثریت زادآوری را تشکیل میدهند.
واژههای کلیدی: تیپهای جنگلی، پوشش گیاهی، ساختار، حجم در هکتار، زادآوری، پلنگ دره.
* نویسنده مسئول، تلفن: 09183348828 ، پست الکترونیکی: mm.javanmeri@gmail.com
مقدمه
گرد آمدن درختان، درختچهها و سایر گیاهان و به تبع آنها جانوران ریز و درشتی که در جنگلها زندگی میکنند و هر کدام زیستگاههای خاصی را طلب میکنند به هیچ وجه تصادفی نیست (2؛ 18). درختان، درختچهها با سایر گیاهان در ارتفاعات مختلف از سطح دریا در جبههها و شیبهای مختلف با فرمهای آمیخته و خالص، واحدهای مشخصی به نام جامعه جنگلی (Forest association) یا اجتماع جنگلی (Forest Community) را پدید میآورند (3؛ 17؛ 23؛ 50؛ 51). این واحدها از گرد هم آمدن یک یا چند درخت مشخص و در شرایط محیطی ویژه تشکیل شده که دارای تعادل پایدار اکولوژیکی است (15). این تعادل در نتیجه عوامل مختلف و کنشها و واکنشهای آنها طی قرنها و هزاران سال حاصل شده است (16). شناخت تیپهای جنگلی و طبقهبندی آنها در گروهها و دستههای مشابه و یا متفاوت، چگونگی انتشار و پراکنش این تیپها، نحوه آمیختگی، فراوانی، غلبه و حضور آنها در سطوح مختلف و ارتباط هر تیپ با شرایط فیزیوگرافیک شامل ارتفاع از سطح دریا، جهت جغرافیایی و شیب زمین در برنامهریزی جنگل از اهمیت زیادی برخوردار است (17).
در مدیریت سرزمین جنگلی (بهرهبرداری، جنگلشناسی، ارزیابی توان اکولوژیکی، تعیین قابلیتهای گوناگون و کاربریهای مختلف...) تعیین تیپهای جنگلی و وضعیت کمی و کیفی تودههای سرپا و پوشش گیاهی آن کاربرد زیاد و گستردهای دارند (8؛ 26). به همین دلیل تهیه نقشه تیپهای جنگلی، بررسیهای پوشش گیاهی و اطلاع از وضعیت فراوانی و موجودی سرپای جنگل یکی از نیازهای اولیه تصمیمگیری برای کاربریهای مختلف به حساب میآید (22). نقشه تیپها یا جوامع جنگلی در حقیقت زیربنای سایر عملیات و تصمیمات جنگلشناسی، جنگلکاری و جنگلداری میباشد (4، 25). این موضوع حتی در زمینههای فنی جنگلداری مثل جاده سازی نیز مورد استفاده قرار میگیرد از جمله اینکه جوامع جنگلی نادر و حساس را میتوان با شناخت و وجود نقشههای مربوط حفاظت نمود و مسیر جادهها را تغییر داد (24). با تعیین تیپ جنگلی و جامعه جنگلی مدیر جنگل قادر خواهد بود تا نسبت به بهینه نمودن کارهای اجرائی و سوق دادن جنگل به سمت آنچه را که محیط قادر به تولید آن میباشد اقدام نماید. در این مرحله است که مراحل توالی و تواتر جنگل مورد توجه مدیران جنگل واقع شده و با اشراف به مرحله پویایی و تکامل جنگل میتواند این جامعه جنگلی را به مراحل بالایی و نهایتا کلیماکس رهبری و هدایت نماید (37،44).
یکی از ویژگیهای بارز تودهها و تیپهای جنگلی ساختار آنها است (38،50، 34) که شناسایی آنها از مهمترین نیازها به منظور اهداف مدیریتی نزدیک به طبیعت است (27،35؛10) که توزیع ویژگیهای درختان از قبیل تنوع گونهای، پراکنش، تعداد در هکتار، حجم در هکتار و وضعیت زادآوری آنها را تعیین میکند (40، 36، 29).
جنگلهای کرانرودی جوامع موجودات زنده در حاشیه رودخانهها، دریاچهها و تالابها هستند که از گیاهان و درختان رطوبتپسند تشکیل شدهاند (23، 29؛ 24) که در حاشیه رودخانهها گسترش داشته و از نظر ترکیب جوامع گیاهی، خاک، پستی وبلندی و ویژگیهای هیدرولوژیکی از مناطق همجوار خود متمایز هستند ( Naiman, 1997 ،.(Coroi et al., 2004
در زمینه جنگلهای کرانرودی کشور پژوهشهای داخلی کمی انجام شده است. مریم محمودی و همکاران (1394) تودههای کرانرودی دره خان در جنوب شهرستان ارومیه را با استفاده از 50 قطعهنمونه و خطنمونههایی با فاصله 200 متر از یکدیگر بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که با افزایش فاصله از رودخانه از مقدار رطوبت خاک کاسته شده و بر فراوانی گونههای خشکیپسند افزوده میشود (30).
بصیری و همکاران (1393) ویژگیهای ساختاری و ترکیب جنگلهای رودخانهای حوزه مارون بهبهان را با استفاده از ترانسکتهای عمود بر محور اصلی رودخانه و به فواصل 100 متر بررسی کردند و نشان دادند که این جنگلها را میتوان بهعنوان تودههای ناهمسال آمیخته با ناهمگنی زیاد قلمداد کرد (6).
عادل و همکاران (1393) فلور، شکل زیستی و پراکنش جغرافیایی جنگلهای کرانرودی در حاشیۀ رودخانۀ صفارود رامسر را بررسی کردند. نتایج حاصل از مطالعات ترکیب رستنیها، وجود 260 گونه گیاهی متعلق به 226 جنس و 77 تیره را نشان میدهد. دو لپهایها با 204 گونه غنیترین گروه هستند و پس از آن تکلپهایها با 41 و نهانزادان آوندی با 13 گونه و بازدانگان با 2 گونه حضور دارند.
همچنین در نقاط مختلف جهان پژوهشهای مختلفی در این زمینه انجام شده است. Lamthai و همکاران (2017) در خصوص
ترکیب گونهای جنگلهای کرانرودی در تایلند با مستقر کردن 372 قطعهنمونه دایرهای شکل به مساحت1/0 هکتار در امتداد 372 کیلومتری رودخانه به این نتیجه رسیدند که پنج گونه Dipterocarpus alatus ، Crudia odorata ، Ficus racemosa ، chrysantha Hopea و Terminalia bellirica بهعنوان گونه غالب بر اساس رتبهبندی IVI در منطقه هستند (46).
da Silva و همکاران (2017) برای بررسی تأثیر تخریب جنگلهای کرانرودی 40 ترانسکت به صورت عمود بر رودخانه پیاده کرده و نشان دادند که برای جلوگیری از افزایش انتشار گازهای گلخانهای، جنگلهای کرانرودی نیاز به حفاظت و بازسازی دارند.Suzuki و همکاران (2002) با بررسی ساختار، ترکیب و تنوع گونهای جنگل کرانرودی و جنگلهای مجاور آن در شمال ژاپن به این نتیجه رسیدند که غنای گونهای در ساحل رودخانه بیشتر از مناطق جنگلی مجاور است.
Harper و همکاران (2001) ساختار و ترکیب جنگلهای کرانرودی مناطق بورهآل در کشور کانادا را در ترانسکتهایی به طول 200 متر و در فواصل مختلف بررسی کردند. نتایج نشان داد، تأثیر فاصله از رودخانه بر روی ترکیب گونهای بیشتر از ساختار تودههای جنگلی است (41). Keyes and Teraoka (2014) به بررسی ساختار و ترکیب جنگلهای کرانرودی پارک ملی Redwood آمریکا پرداختند. نتایج نشان داد، Sequoia sempervirens گونه غالب آشکوب بالا و Polystichum munitum گونه غالب آشکوب زیرین است و این تودهها از نظر ساختار، دانهزاد ناهمسال هستند (45).
اطلاعات ساختاری جنگلهای کرانرودی میتواند برای طراحی روشهای مدیریت و حفاظت این تودهها مفید باشد (Pabst and Spies, 1999) و شالودههایی برای پژوهشهای مدیریتی و اکولوژیکی بعدی را فراهم کند (Hedman et al., 1995). با اخذ اطلاعات اولیه در مورد ساختار و ترکیب جنگلهای کرانرودی، تحول و ارزیابی شیوههای جنگلشناسی برای یافتن اهداف حفاظت و توسعه و ارزیابی حفاظت اکوسیستمهای جنگلی مذکور امکانپذیر میشود(Pabst and Spies, 1999) .
این تحقیق با بهکار گرفتن شیوههای مختلف در تعیین و طبقهبندی تیپهای جنگلی به عنوان تیپولوژی جنگل در یک نیمرخ کامل جنگلی در حاشیه رودخانه در جنگل پلنگدره (کسیلیان) و همچنین بررسی برخی ویژگیهای ساختاری بر اساس آخرین روشهای بهینه آماری برای تعیین موجودی فراوانی و حجم درختان، بررسی وضعیت زادآوری طبیعی به اجرا در آمده است. بنابراین هدف از این تحقیق شناسایی، طبقهبندی و معرفی تیپهای جنگلی در جنگلهای حاشیه رودخانه بر اساس مشخصههای فوق و تعیین پارامترهای کمی و کیفی جنگل و وضعیت زادآوری و سایر مولفههای ساختاری مرتبط با آن میباشد.
مواد و روشها
منطقه مورد مطالعه: محدوده مورد مطالعه عبارتست از قسمتی از زیر حوضه کسیلیان که در چارچوب مطالعات تفصیلی سازمان جنگلها و مراتع کشور واجد طرحهای تفصیلی اجرایی در قالب طرحهای جنگلداری در مقیاس 1:10000 میباشد. زیرحوضه کسیلیان به پانزده سری جنگلداری مستقل و هر سری جنگلداری به تعدادی پارسل یا قطعه به مساحت تقریبی50 تا 100 هکتار تقسیم و برای هر قطعه برنامه اجرایی ارایه گردیده است. رویشگاه مورد بررسی به مساحت حدود 200 هکتار در حد فاصل و مرز بین دو سری به نامهای سری جینکا و سری انجیلیسرا که رودخانه کسیلیان از میان آن میگذرد در فاصله هفت کیلومتری شهر شیرگاه واقع شده است. این محل با یک جاده شنریزی شده مناسب به شهر اتصال دارد. دامنه ارتفاعی منطقه حدود 85 متر میباشد که حداقل آن 295 متر و حداکثر آن 390 متر میباشد (295-390 متر).
سری انجیلی سرا به مساحت 1936 هکتار و سی و یک پارسل در سمت چپ و سری جینکاه به مساحت 1624 هکتار در سمت راست رودخانه کسیلیان مرز دو سری واقع شده است.
شکل 1- موقعیت منطقه مورد مطالعه در جنگلهای شمال ایران
روش مطالعه کمی و کیفی و زادآوری جنگل (آماربرداری): به منظور انجام یک تصمیمگیری منطقی برای نمونهبرداری، اطلاع از وضعیت ساختاری تودههای جنگلی و تهیه نقشه تیپولوژی در جنگل کرانرودی موجود در ناحیه مورد مطالعه ضروری به نظر میرسید. به همین منظور پس از تهیه نقشه مکانی از ناحیه مورد نظر بازدید زمینی به عمل آمد و کل منطقه مورد جنگل گردشی قرار گرفت. متناسب با وجود دو دامنه متضاد و روبروی هم در دو طرف رودخانه کسیلیان در جنگل پلنگ دره، شیب منطقه، تراکم درختان، تنوع گونهای تودهها و تفاوت ارتفاع از سطح دریا از رابطة کوکران مربوط به جامعة آماری محدود (رابطة 1) جهت برآورد تعداد قطعه نمونة لازم برای دستیابی به نتایجی با دقت آماری مناسب در منطقه استفاده شده است (20).
(1)
پس از انجام محاسبات آماری لازم تعداد قطعات نمونه با دقت مناسب برابر هشتاد قطعه محاسبه گردید. با توجه به تعداد پلاتهای آماری محاسبه شده، در محیطArc Gis شبکهای با مساحت 200×100 به نحوی ترسیم گردید که این تعداد نقاط بتواند در محدوده مورد مطالعه گسترده و مورد آماربرداری قرار گیرد (شکل 2). با توجه به تعداد قطعه نمونه و مساحت مورد اندازهگیری شدت آماربرداری 4 درصد و به ازای هر 5/2 هکتار یک قطعه نمونه مورد اندازهگیری قرار گرفت. قطعات نمونه دایرهای شکل و به مساحت هزار متر مربع (10 آر) مطابق اصول آماربرداری تعیین و شمارهگذاری گردید. مختصات کلیه نقاط در دستگاه GPS (مدل Garmin) ذخیره گردید و سپس به تدریج کلیه پلاتها مورد آماربرداری قرار گرفت. در هر پلات قطر برابر سینه کلیه درختان سالم و خشکهدار از قطر 5/7 سانتیمتر تا حداکثر قطری که در آن پلات موجود بود در ارتفاع 30/1 متری سطح زمین به وسیله کالیپر با دقت سانتیمتر مورد اندازهگیری قرار گرفت. جهت کسب آگاهی از وضعیت زادآوری انجام شده در جنگل در هر پلات تعداد پنج ریز پلات چهار متر مربعی در چهار گوشه و مرکز پلات مورد اندازهگیری قرار گرفت. نهالهایی که در هر پلات کمتر از 30 سانتیمتر، بین 30 تا 130 سانتیمتر و بیش از 130 سانتیمتر بود با دقت دسیمتر مورد اندازهگیری قرار گرفت (9). با توجه به نوع مطالعه و نیاز به اطلاعات دقیق از محل نسبت به جمعآوری کلیه گونههای علفی کف جنگل اقدام و پس از پرس و خشک نمودن آنها، نمونهها در هرباریوم گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران بر اساس فلورهای داخلی و خارجی معتبر مانند فلور ایران ( 28، 4؛ 25) مورد شناسایی قرار گرفتند.
شکل 2- نقشه پراکنش قطعات نمونه اندازهگیری شده در منطقه مورد مطالعه
روش مطالعه تیپهای جنگلی: در این مطالعه تیپهای جنگلی بر پایه عوامل سیمای ظاهری، غلبه، آمیختگی (درصد آمیختگی درختان در یک توده جنگلی) نوع گونههای درختی، تنوع آنها (فراوانی کلی انواع گونهها)، شرایط فیزیوگرافی رویشگاه (ارتفاع از سطح دریا، جهت و شیب) و مساحت گسترش تیپ مورد بررسی و طبقهبندی قرار گرفته است. تیپهای جنگلی بر اساس درصد آمیختگی درختان و یا فراوانی گونههای موجود نامگذاری میگردند، به این ترتیب که اگر یک گونه بیش از 90 درصد ترکیب را تشکیل داده است، آن قطعه را با نام گونه مربوطه نامگذاری و تیپ خالص آن گونه معرفی شده است. اگر درصد آمیختگی گونه غالب اول بین 90-50 درصد بوده، آن تیپ با دو گونه معرفی شده است و بین دو گونه تشکیل دهنده علامت (ـ) قید میگردد، برای مثال راش- ممرز در این حالت درصد آمیختگی درخت سوم کمتر از 10 درصد بوده که در نامگذاری تیپ موثر نبوده است.
اگر درصد آمیختگی گونه غالب اول کمتر از 50 درصد و گونه دوم کمتر از آن و گونه سوم درصد آمیختگی کمتر از 10 درصد داشته باشد، این تیپ نیز با دو گونه معرفی شده است. مثل راش، ممرز که در آن راش درخت غالب و با درصد آمیختگی کمتر از 50 درصد، ممرز با درصد کمتر و گونه سوم نیز درصد آمیختگی کمتر از 10 درصد بوده که در نامگذاری تیپ موثر نبوده و گونه اول و دوم با علامت (،) جدا شدهاند. اگر در دو حالت پیش گفته (نامگذاری با دو گونه درختی) گونه سوم بیش از 10 درصد آمیختگی را تشکیل دهد، نام تیپ با سه گونه درختی معرفی میشده، مثل راش- ممرز همراه توسکا. تیپهائی که با یک و یا دو گونه درختی معرفی میشوند به عنوان تیپهای اصلی و تیپهائی که با سه گونه معرفی شدهاند، به عنوان تیپ فرعی طبقهبندی شدهاند (جدول 1). بدیهی است در مورد تیپهای آمیخته در صورتی که درصد گونه غالب بیش از 50 درصد باشد نوع تیپ اصلی و در غیر اینصورت فرعی محسوب میشود (33؛7 ،5).
جدول 1- نامگذاری تیپهای جنگلی بر اساس درصد آمیختگی درختان
نوع تیپ گونه درختی آمیختگی درختان گونه اول گونه دوم گونه سوم |
اصلی راش %90< - - راش- ممرز %90-%50 %50> - راش، ممرز %50> %50> - فرعی راش- ممرز همراه توسکا %90-%50 %50> %10< راش، ممرز همراه افرا %50> %50> %10< |
در مرحله بعد بر اساس آماربرداری نمونهای که در منطقه مورد مطالعه انجام شده است، نسبت به تفکیک تیپهای جنگلی بر روی نقشه 1:10000 اقدام شده و سپس نقشه تیپهای اولیه جنگل بر اساس یکنواختی شرایط رویشگاهی، پستی و بلندی، شیب، جهت دامنه و مساحت جدا شده و نقشه مقدماتی تیپولوژی در مجموع برای کل محل مورد مطالعه تهیه شد. با بازبینی و کنترل نقشههای اولیه با جنگل گردشی و تصحیح هر تیپ بر روی نقشه و محاسبه تعداد درخت در هکتار، حجم در هکتار (سیلو) و سطح مقطع برابر سینه در هکتار (متر مربع) نقشه نهائی تیپولوژی تهیه شد.
نتایج
میزان حجم در هکتار موجود برای کلیه گونهها حدود 285 سیلو است. گونههای افراپلت، ممرز و راش به ترتیب با داشتن 5/22%، 25/19% و 55/18% بیشترین میزان موجودی را دارند (شکل 3).
شکل 3- میزان حجم در هکتار انواع گونههای موجود در جنگل پلنگ دره
تعداد 17 گونه درختی متعلق به 17 جنس و 13 خانواده گیاهی در منطقه شناسایی گردید که در بین آنها انجیلی، لیلکی و شمشاد جزء گونههای اندمیک شمال ایران هستند. از مجموعه گونههای موجود در منطقه شمشاد، در خطر انقراض و ملج نیز جزء گونههای نسبتاً در خطر انقراض محسوب میشود (جدول 2).
جدول 2- گونههای موجود در آشکوب درختی جنگل پلنگ دره شهرستان سواد کوه
ردیف |
نام فارسی گونه |
نام خانواده |
نام لاتین گونه |
|
1 |
راش |
Fagaceae |
Fagus orientalis Lipsky |
|
2 |
ممرز |
Corylaceae |
Carpinus betulus L. |
|
3 |
نمدار |
Tiliaceae |
Tilia platyphyllos scop |
|
4 |
پلت |
Aceraceae |
Acer velutinum Boiss |
|
5 |
توسکای قشلاقی |
Betulaceae |
Alnus glutinosa C.A.Mey |
|
6 |
زبانگنجشگ |
Oleaceae |
Fraxinus excelsior L. |
|
7 |
گیلاس وحشی |
Rosaceae |
Cerasus avium (L.) Moench |
|
8 |
ملج |
Ulmaceae |
Ulmus glabra Hudson |
|
9 |
شیردار |
Aceraceae |
Acer cappadocicum Gled |
|
10 |
انجیلی |
Hamamelidaceae |
Parrotia persica C.A.Mey |
|
12 |
خرمندی |
Ebenaceae |
Diospyros lotus L. |
|
13 |
لرگ |
Juglandaceae |
Pterocarya Fraxinifolia (Lam.) spach |
|
14 |
شمشاد |
Buxaceae |
Buxus hyrcana Pojark |
|
15 |
گردوی جنگلی |
Juglandaceae |
Juglans regia L. |
|
16 |
توت سفید |
Moraceae |
Morus alba L. |
|
17 |
آزاد |
Ulmaceae |
Zelkova carpinifolia (Pall)Dipp |
|
تعداد 6 گونه درختچهای از 5 جنس متفاوت در منطقه وجود داشت که متعلق به دو خانواده گل سرخیان و توت میباشند (جدول 3).
جدول 3- گونههای موجود در آشکوب درختچهای جنگل پلنگ دره شهرستان سواد کوه
ردیف |
نام فارسی گونه |
نام خانواده |
نام لاتین گونه |
1 |
ولیک |
Rosaceae |
Crataegus microphylla C.Koch |
2 |
ازگیل |
Rosaceae |
Mespilus germanica L. |
3 |
آلوچه (گوجه وحشی) |
Rosaceae |
Prunus divaricata Ledeb |
4 |
انجیر |
Moraceae |
Ficus carica L. |
5 |
جل |
Rosaceae |
Laurocerasus officinalis Roem. |
6 |
گیلاس مجلسی |
Solanaceae |
Solanum pseudocapsicum L. |
بیشترین گونه علفی شناسایی شده متعلق به 29 خانواده و 45 جنس است. برخی از این گونههای علفی بطور اختصاصی با گونههای درختی خاص حضور دارند که از آن جمله میتوان به آسپرولا اشاره نمود که همراه راش تشکیل جامعه Asperulo - Fagetum را میدهد (جدول 4).
جدول 4- گیاهان موجود در آشکوب علفی (دولپهای، تکلپهای، سرخسها و خزهها) منطقه مورد مطالعه
نام لاتین گونه |
خانواده |
نام فارسی گونه |
ردیف |
Pteridium aquilinum (L.) Kuhn |
Hypolepidacea |
سرخس عقابی |
1 |
Phyllitis scolopendrium (L.) Newman |
Aspleniaceae |
زنگی دارو |
2 |
Urtica dioica L. |
Urticaceae |
گزنه |
3 |
Oxalis corniculata L. |
Oxalidaceae |
شبدر ترش |
4 |
Dryopteris filix-mas (L.) schott
|
Aspidiaceae |
سرخس نر |
5 |
Asplenium trichomanes
|
Aspleniaceae |
سپرز دارو |
6 |
Asplenium adiantum-nigrum L. |
Aspleniaceae |
پرسیاوشان |
7 |
Polystichum aculeatum (L.) Roth |
Aspidiaceae |
سرخس سپری |
8 |
Athyrium filix-femina. |
Athyriaceae |
سرخس ماده |
9 |
Blechnum spicant (L.) Roth. |
Blechnaceae |
شانه خرس |
10 |
Ophioglossum vulgatum L. |
ophioglossaceae |
مارزبان |
11 |
Polypodium vulgar L. |
Polypodiaceae |
سرخس بسفایج |
12 |
Pteris cretica L. |
Pteridaceae |
سرخس دو پایه |
13 |
Campanula odontosepala |
Pampanulaceae |
گل استکانی سایه پسند |
14 |
Sambucus ebulus L. |
Paprifoliaceae |
آقطی |
15 |
Centaurea hyrcanica Bornm. |
Compositae |
گل گندم خزری |
16 |
Lapsana communis. |
Compositae |
گل خورشیدی |
17 |
Calystegia sylvestris (Wild) Roem. |
Convolvulaceae |
پیچک جنگلی |
18 |
Cardamine bulbifera (L.) crantz. |
Pruciferae |
ترتیزک باتلاقی پیازچه دار |
19 |
Euphorbia amygdaloides L. |
Puforbiaceae |
فرفیون |
20 |
Mercurialis perennis L. |
Puphorbiacea |
شنگرفی |
21 |
Geranium platypetalum Fish C.A. Mey. |
Peraniaceae |
سوزن چوپان گل درشت |
22 |
Geranium rotundifolium L. |
Peraniaceae |
سوزن چوپان برگ دایره ای |
23 |
Calamintha officinalis Moench |
Labiatae |
نعنای زیبا |
24 |
Clinopodium umbrosum (M.B.) C. koch. |
Labiatae |
ریحانک سایهپسند |
25 |
Salvia glutinosa L. |
Labiatae |
مریم گلی |
26 |
Scutellaria tournefortii Benth. |
Labiatae |
بشقابی جنگلی |
27 |
Lamium album L. |
Labiatae |
گزنه سفید |
28 |
Lamium galeobdolon L. |
Labiatae |
گزنه سا زرد |
29 |
Stachys Sylvatica L. |
Labiatae |
سنبلهی جنگلی |
30 |
Mentha Longifolia. |
Labiatae |
پونه دمبرگدار |
31 |
Teucrium hyrcanum. |
Labiatae |
مریم نخودی جنگلی |
32 |
Lathyrus Laxiflorus (Desf.) |
Paoilionaceae |
خلر کم گل |
33 |
Vicia crocea. |
Paoilionaceae |
ماشک زعفرانی |
34 |
Circaea Lutetiana L. |
Onagraceae |
افسونگر شب |
35 |
Epimedium pinnatum. |
Podophyllaceae |
گیاه بی ثمر |
36 |
Rumex Sanguineus L. |
Polygonaceae |
ترشک جنگلی |
37 |
Cyclamen coum Miller. |
Primulaceae |
نگونسار |
38 |
Primula heterochroma stapf. |
Primulaceae |
پامچال هفت رنگ |
39 |
Fragaria vesca L. |
Rosaceae |
توت فرنگی |
40 |
Asperula odorata L. |
Rubiaceae |
زبرینه راشستانی |
41 |
Solanum kieseritzkii C.A. mey |
Solanaceae |
تاجریزی جنگلی |
42 |
Sanicula europaea L. |
Umbelliferae |
مرهمی شفابخش |
43 |
Peucadanum cervarifolium. |
Umbelliferae |
رازیانه کوهی جنگلی |
44 |
Viola sylvestris Lam. |
Violaceaee |
بنفشه جنگلی |
45 |
Arum maculatum. |
Araceae |
شیپوری |
46 |
Carex remota L. |
Cyperaceae |
جگن |
47 |
Carex sylvatica Huds. |
Cyperaceae |
جگن |
48 |
Tammus communis L. |
Dioscoraceae |
تمیس |
49 |
Brachypodium sylvaticum(Huds.) P. Beauv. |
Gramineae |
چمن جاروی جنگلی |
50 |
Oplismenus undulatifolius (Ard.) p. Beauv |
Gramineae |
علف جنگلی |
51 |
در مطالعه انجام شده تعداد 25 تیپ اصلی و تعداد 45 تیپ فرعی جنگلی از یکدیگر تفکیک شده و گونههای لیلکی، انجیلی، شمشاد، راش، افرا، توسکا، خرمندی، گردو، ون، ازگیل، لرگ، آلوچه و نمدار بیشترین گونههای خودرو آن را تشکیل میدهد. گونه افرا به صورت جنگلکاری در عرصه جنگل وجود دارد و از این نظر تشکیل تیپهای خالص و آمیخته را میدهد. در جدول (5) مشخصات کامل تیپهای اصلی و در جدول (6) مشخصات تیپهای فرعی شناسایی شده گزارش شده است.
جدول 5- مشخصات تیپ های اصلی منطقه مورد مطالعه
ردیف |
نام تیپ |
مساحت (هکتار) |
ردیف |
نام تیپ |
مساحت (هکتار) |
ردیف |
نام تیپ |
مساحت (هکتار) |
1 |
راش خالص |
85/4 |
10 |
شمشاد- انجیلی |
82/1 |
18 |
توسکا، انجیلی |
35/1 |
2 |
راش- ممرز |
52/2 |
11 |
شمشاد، انجیلی |
40/4 |
19 |
آزاد – انجیلی |
55/1 |
3 |
راش – افرا |
25/3 |
12 |
خرمندی خالص |
33/1 |
20 |
انجیلی – افرا |
27/1 |
4 |
راش- لیلکی |
46/2 |
13 |
خرمندی – افرا |
45/2 |
21 |
انجیلی – لیلکی |
45/1 |
5 |
افرا خالص |
80/6 |
14 |
خرمندی، افرا |
45/2 |
22 |
انجیلی – خرمندی |
25/2
|
6 |
شمشاد خالص |
15/4 |
15 |
خرمندی- ازگیل |
18/2 |
23 |
لیلکی - ازگیل |
41/1 |
7 |
شمشاد- ممرز |
70/3 |
16 |
خرمندی، انجیلی |
45/5 |
24 |
لرگ- شمشاد |
19/1 |
8 |
شمشاد – افرا |
10/2 |
17 |
خرمندی - آلوچه |
11/2 |
25 |
آلوچه - لیلکی |
10/2 |
9 |
شمشاد – راش |
55/1 |
|
|
|
|
|
|
جدول 6- مشخصات تیپهای فرعی منطقه مورد مطالعه
ردیف |
تیپ |
مساحت (هکتار) |
ردیف |
تیپ |
مساحت (هکتار) |
ردیف |
تیپ |
مساحت (هکتار) |
1 |
شمشاد، انجیلی با راش |
22/3 |
16 |
خرمندی – انجیلی با ممرز |
93/2 |
31 |
لرگ، انجیلی با خرمندی |
44/1 |
2 |
شمشاد، انجیلی با ممرز |
58/3 |
17 |
خرمندی، انجیلی با شمشاد و ممرز |
60/4 |
32 |
ممرز، شمشاد با لرگ و خرمندی |
26/3 |
3 |
شمشاد – خرمندی با افرا |
97/0 |
18 |
خرمندی، ازگیل با آلوچه |
25/2 |
33 |
ممرز، انجیلی با سایر گونهها |
82/1 |
4 |
شمشاد، انجیلی با لرگ |
33/2 |
19 |
توسکا- خرمندی با افرا |
65/1 |
34 |
ممرز، لرگ با خرمندی و راش |
01/3 |
5 |
شمشاد – خرمندی با توسکا |
65/3 |
20 |
توسکا، خرمندی با افرا |
10/4 |
35 |
نمدار ، انجیلی با ممرز و ازگیل |
88/1 |
6 |
شمشاد، ممرز با ازگیل |
05/3 |
21 |
توسکا، لرک با خرمندی |
60/1 |
36 |
لیلکی – ازگیل با شمشاد |
59/1 |
7 |
شمشاد- افرا با با انجیلی |
46/1 |
22 |
انجیلی، راش با ممرز |
57/1 |
37 |
ازگیل، خرمندی با لیلکی و آلوچه |
49/3 |
8 |
شمشاد، ممرز با انجیلی |
87/1 |
23 |
انجیلی – شمشاد با ممرز |
11/3 |
38 |
ازگیل، لیلکی با خرمندی و آلوچه |
05/2 |
9 |
شمشاد، ممرز با سایر گونهها |
28/2 |
24 |
انجیلی، خرمندی با ممرز |
99/1 |
39 |
ون، انجیلی با خرمندی و افرا |
83/2 |
10 |
شمشاد، خرمندی با انجیلی |
97/1 |
25 |
انجیلی، توسکا با ممرز |
40/1 |
40 |
راش آمیخته |
08/5 |
11 |
خرمندی، شمشاد با افرا |
46/2 |
26 |
انجیلی آمیخته |
89/1 |
41 |
راش، ممرز با شمشاد و افرا |
83/1 |
12 |
خرمندی ، افرا با راش و نمدار |
09/2 |
27 |
انجیلی، خرمندی با ممرز و شمشاد |
80/1 |
42 |
راش، نمدار با سایر گونه ها |
8/1 |
13 |
خرمندی، ممرز با توسکا و انجیلی |
92/1 |
28 |
انجیلی، ممرز با خرمندی و شمشاد |
58/1 |
43 |
راش – ممرز با افرا |
00/2 |
14 |
خرمندی ، شمشاد با ازگیل |
38/3 |
29 |
لرگ – خرمندی با افرا |
79/1 |
44 |
راش – ممرز با خرمندی |
60/2 |
15 |
خرمندی – آلوچه با لیلکی |
98/0 |
30 |
لرگ – خرمندی با ازگیل |
00/2 |
45 |
لیلکی، آلوچه با انجیلی و ازگیل |
88/3 |
نمودار نشان میدهد به ترتیب شمشاد (72/17% تیپ اصلی و 38/24% تیپ فرعی)، خرمندی (97/15% تیپ اصلی و 58/22% تیپ فرعی)، راش (08/13% تیپ اصلی و 31/13% تیپ فرعی) و انجیلی (97/4% تیپ اصلی و 34/13% تیپ فرعی) بیشترین مساحت جنگل را اشغال نمودهاند و بعد از آن توسکا، ممرز، لیلکی، افرا و لرگ رویشگاه جنگلی را در اشغال خود دارند (شکل 4).
شکل 4- مساحت تحت اشغال هر یک از گونهها در قالب تیپهای اصلی و فرعی
همانطوریکه ملاحظه میگردد شمشاد (89/25% تیپ اصلی و 79/26% تیپ فرعی)، راش (84/12% تیپ اصلی و 78/19% تیپ فرعی)، خرمندی (04/22% تیپ اصلی و 15/24% تیپ فرعی) و انجیلی (877/12% تیپ اصلی و 51/7 تیپ فرعی) گستردهترین دامنه انتشار را به خود اختصاص داده و بیشترین تیپ را (49 تیپ اصلی و فرعی) تشکیل داده است. پس از آن لیلکی، لرگ، توسکا و ممرز به لحاظ نیازهای اکولوژیکی کمتر با تعداد 14 تیپ اصلی و فرعی در مکان بعدی قرار میگیرد. بعد از این گونهها به ترتیب افرا با 1 تیپ ون، ازگیل و نمدار با 1 تیپ در مراحل بعدی قرار میگیرند (شکل 5).
شکل 5- درصد مساحت تیپهای اصلی و فرعی گونهها در جنگل پلنگ دره
از گونههای موجود در این جنگل که بالغ بر 17 گونه درختی میباشد تعداد 14 گونه آن تشکیل تیپ جنگلی داده است. این گونهها به صورت تیپ اصلی و فرعی و گونه همراه و یا به شکل سایر گونهها مطالعه شدهاند. سایر گونهها شامل آن دسته از درختانی میشود که درصد آمیختگی آنها به ده درصد نمیرسد. در جدول (7) نام درخت و تعداد تیپهایی که این گونه در آنها حضور دارد و درصد حضور گونه نسبت به تعداد کل تیپهای شناخته شده منظور شده است.
جدول 7- درصد حضور درختان در تیپهای جنگلی
ردیف |
گونه |
تعداد |
درصد حضور تیپ نسبت به کل تیپها (%) |
ردیف |
گونه |
تعداد |
درصد حضور تیپ نسبت به کل تیپها (%) |
1 |
خرمندی |
14 |
20 |
8 |
شمشاد |
16 |
85/22 |
2 |
راش |
9 |
85/12 |
9 |
ون |
1 |
43/1 |
3 |
ممرز |
3 |
3/4 |
10 |
انجیلی |
10 |
3/14 |
4 |
افرا |
1 |
43/1 |
11 |
ازگیل |
2 |
85/2 |
5 |
توسکا |
4 |
7/5 |
12 |
لیلکی |
3 |
28/4 |
6 |
لرگ |
4 |
7/5 |
13 |
آلوچه |
1 |
43/1 |
7 |
نمدار |
1 |
43/1 |
14 |
ازاد |
1 |
43/1 |
بیشترین مساحت تیپهای اصلی مربوط به گونههای شمشاد، خرمندی، راش و انجیلی به ترتیب با داشتن حدود 18، 16، 13 و 5 هکتار است و بیشترین مساحت تیپهای فرعی مربوط به گونههای شمشاد، خرمندی، راش و انجیلی به ترتیب با داشتن حدود 27، 23، 3/13 و 3/13 هکتار است (شکلهای 6 و 7).
از نظر فراوانی بیشترین تعداد و حجم مربوط به گونه راش (4/69%) بوده و این توده با توجه به حضور دوازده گونه دیگر از تنوع قابل توجهی برخوردار است. از تعداد 503 اصله درخت در هکتار تعداد 394 اصله آن نزدیک 70 درصد موجودی کمی را راش تشکیل داده و بعد از آن گونه ممرز (34/8%) و خرمندی (56/6%) بیشترین تعداد و حجم را به خود اختصاص دادهاند.
گونههای افرا، ممرز، راش، خرمندی، انجیلی، لرگ و نمدار به ترتیب با داشتن 93/21%، 13/19%، 12/18%، 07/9%، 94/7%، 58/6% و 72/4% سهم بالایی از حجم در هکتار را شامل میشوند. میانگین حجم در هکتار منطقه مورد مطالعه برابر با 3/285 مترمربع محاسبه گردید که به طور کلی سه گونه راش، ممرز و افرا بیشترین سهم (18/59 %) را به خود اختصاص دادهاند (شکل 7).
شکل 6- مساحت هر یک از تیپهای اصلی و فرعی در جنگل پلنگ دره
شکل7- نقشه تیپهای جنگلی منطقه مورد مطالعه پلنگ دره
حدود 10 مترمربع (47/3%) از کل حجم محاسبه شده مربوط به حجم خشکهدارهای موجود در تودههای مورد بررسی است.
بیش از %52 کل زادآوری موجود متعلق به نهالهای بیشتر از 30/1 متری و 62/17% متعلق به نهالهای بین 130-30 سانتیمتری و 30% به نهالهای کمتر از 30 سانتیمتری تعلق دارد. براساس نتایج موجود مشخص میگردد که در بین گونهها به ترتیب خرمندی، شمشاد، انجیلی، افرا و راش اکثریت زادآوری را تشکیل میدهند (جدول 8).
بحث و نتیجهگیری
مطالعات کمی انجام شده نشان میدهد که در مجموع، تعداد در هکتار درختان این جنگل با احتساب خشکهدارها بالغ بر 485 اصله و بدون احتساب خشکهدارها 389 اصله میباشد. با این حساب بطور میانگین تعداد 96 اصله خشکهدار در هکتار موجود میباشد که عمدتا به درختان شمشاد تعلق دارد.
شکل 7- درصد حجم در هکتار گونهها در تودههای مختلف جنگل پلنگ دره
جدول 8 - زادآوری توده های جنگلی(تعداد در هکتار) جنگل پلنگ دره
نام گونه |
|
|
|
ارتفاع نهال |
|
جمع |
|||
130 ≤ |
(%) |
130-30 |
(%) |
30 ≥ |
(%) |
کل (تعداد) |
(%) |
||
راش |
675 |
7/5 |
250 |
11/2 |
125 |
06/1 |
1050 |
87/8 |
|
ممرز |
131 |
1/1 |
120 |
01/1 |
150 |
3/1 |
401 |
4/3 |
|
انجیلی |
1600 |
5/13 |
62 |
52/0 |
15 |
12/0 |
1677 |
16/14 |
|
شمشاد |
1006 |
5/8 |
450 |
8/3 |
290 |
45/2 |
1746 |
74/14 |
|
خرمندی |
1056 |
9/8 |
562 |
75/4 |
259 |
2/2 |
1877 |
85/15 |
|
افرا |
106 |
9/0 |
24 |
2/0 |
1524 |
9/12 |
1654 |
14 |
|
شیردار |
6 |
1/0 |
84 |
71/0 |
120 |
1 |
210 |
8/1 |
|
نمدار |
13 |
1/0 |
29 |
24/0 |
154 |
3/1 |
196 |
7/1 |
|
آزاد |
12 |
1/0 |
26 |
22/0 |
10 |
08/0 |
48 |
4/0 |
|
لیلکی |
0 |
0 |
21 |
18/0 |
10 |
08/0 |
31 |
26/0 |
|
لرگ |
1250 |
6/10 |
220 |
86/1 |
215 |
8/1 |
1685 |
2/14 |
|
ازگیل |
0 |
0 |
53 |
45/0 |
222 |
8/1 |
275 |
3/2 |
|
آلوچه |
137 |
2/1 |
24 |
2/0 |
56 |
47/0 |
217 |
8/1 |
|
توت |
6 |
1/0 |
28 |
24/0 |
39 |
33/0 |
73 |
6/0 |
|
گردو |
12 |
1/0 |
2 |
02/0 |
10 |
08/0 |
24 |
2/0 |
|
ملج |
12 |
1/0 |
21 |
18/0 |
0 |
0 |
33 |
3/0 |
|
جل |
56 |
5/0 |
32 |
27/0 |
52 |
44/0 |
140 |
2/1 |
|
گیلاس وحشی |
12 |
1/0 |
54 |
46/0 |
286 |
4/2 |
352 |
3 |
|
زالزالک |
106 |
9/0 |
24 |
2/0 |
23 |
2/0 |
153 |
3/1 |
|
جمع |
6196 |
5/52 |
2086 |
62/17 |
3560 |
06/30 |
11842 |
100 |
|
اگر درختان زیر 5/7 سانتیمتری خشک شده شمشاد را هم به حساب بیاوریم تعداد درختان خشک شده شمشاد از این تعداد بیشتر هم میباشد. مشاهدات نشان میدهد که بیش از 50 درصد شمشادها خشک شده و کمتر از 50 درصد باقی ماندهاند. بیشترین درصد تعداد درختان زنده موجود را گونه شمشاد و بعد از آن خرمندی و انجیلی تشکیل میدهد و گونههای افرا، ممرز و راش در ردههای بعدی قرار میگیرند. بررسیهای بیشتر نشان داد که بیشترین تعداد و حجم مربوط به گونه راش بوده و این توده با توجه به حضور دوازده گونه دیگر از تنوع قابل توجهی برخوردار است. از تعداد 485 اصله درخت در هکتار تعداد 394 اصله آن نزدیک 70 درصد موجودی کمی را راش تشکیل داده و بعد از آن گونه ممرز و خرمندی بیشترین تعداد و حجم را به خود اختصاص دادهاند.
گونههای راش، ممرز، افرا، لرگ، خرمندی، نمدار و انجیلی سهم بالایی از حجم در هکتار را بخود اختصاص دادهاند. اگر چه، گونه شمشاد از نظر فراوانی بیشترین تعداد در هکتار را داشته ولی بخاطر قطر پایین میزان حجم کمی در ترکیب حجمی تودهها را بخود اختصاص داده است. میانگین حجم در هکتار با احتساب خشکهدارها و بدون آنها به ترتیب برابر 3/285 و 4/275 سیلو محاسبه گردید. در مقایسه با سایر تودههای جنگلی هیرکانی (سفیدی و همکاران، 1391؛ بیات و همکاران ، 1392) حجم این جنگل کمتر میباشد که مهمترین دلیل آن کرانرودی بودن جنگل پلنگدره و در نتیجه تنوع و آمیختگی بسیار بالای آن میباشد. اگر صرفاً حجم گونه تجاری راش (397 مترمربع در هکتار) را مدنظر قرار دهیم مشخص خواهد شد که وجود گونههای مختلف باعث کاهش حجم و افزایش پایداری این نوع جنگلها است.
در این تحقیق 76 گونه از 67 جنس و 51 تیره شامل درخت، درختچه و گیاهان علفی شناسایی شد. وجود این گونهها گویای تنوع گونهای چشمگیر جنگل کرانرودی است. چنین تنوع گونهای بالا در یک اکوسیستم کرانرودی را میتوان ناشی از وجود آب کافی و خاک غنی دانست. حتی زمینهای به نسبت خشک حاشیه این اکوسیستمها نیز بهشدت تحت تأثیر محیط آبی داخل دره قرار میگیرد. سایر نتایج به دست آمده از سایر پژوهشگران نیز در راستای نتایج تحقیق حاضر است از جمله عادل و همکاران (2014) در مطالعه جنگلهای کرانرودی رودخانه صفارود رامسر 260 گونه از 226 جنس و 77 تیره را تشخیص دادند. همچنین محمودی و همکاران در مطالعه فلوریستیک جنگل کرانرودی خان در جنوب ارومیه تعداد 252 گونه از 169 جنس و 43 تیره را شناسایی کردند.
در نتیجه این تحقیق، تعداد 50 تیپ جنگلی اولیه (تعداد مورد مشاهده در جنگل) تشخیص داده شد و سپس بر اساس شباهتها و تفاوتهای کمی، کیفی و رویشگاهی، در 70 تیپ جنگلی نهایی (25 تیپ اصلی و 45 تیپ فرعی) طبقهبندی و معرفی شدند.
در پی این تحقیق مشخص شد که شمشاد با تشکیل 16 تیپ و 24 درصد حضور 42 هکتار از منطقه را اشغال کرده است. این چنین تنوع تیپهای جنگلی از یک گونه در یک محدوده کوچک، مطلوبیت رویشگاهی بالا را برای این گونه نشان میدهد (14). در مرتبه بعد گونه خرمندی به عنوان یک گونه پیشاهنگ با 14 تیپ، 20 درصد حضور و 38 هکتار در تودههای اطراف جاده دسترسی در رویشگاههایی حضور خود را نشان میدهد که در سالهای قبل تخریب شده و اکنون در مسیر توالی با کمک سایر گونههای پیشاهنگ مانند توسکا، افرا و همراهی ازگیل، آلوچه در احیای تودههای جنگلی تلاش خود را به نمایش میگذارد (28). گونه راش با 9 تیپ 13 درصد حضور ، 26 هکتار و انجیلی با 10 تیپ، 14 درصد حضور، 18 هکتار منطقه را اشغال کرده است. سایر گونه ها شامل افرا، توسکا، لیلکی، لرگ هر کدام کمتر از 8 هکتار منطقه را اشغال نمودهاند.
نتایج مطالعه عطایی و همکاران (1399) در بررسی برخی از صفات ساختاری تودههای جنگل کرانرودی ارس نیز نشان داد این تودهها دارای حالت ناهمسال نامنظم هستند که با نتایج تحقیق حاضر همسو است. همچنین نتایج مطالعه محمودی و همکاران نیز نشان داد شرایط موجود در حاشیه رودخانه بر تنوع گونهای بالا و فراوانی تیپها و ایجاد تودههای ناهمسال نامنظم تاثیر دارد که با نتایج تحقیق کنونی هماهنگ است.
از یافتههای دیگر این تحقیق تعداد تیپهای تشکیل شده با حضور 17 گونه مختلف است. در پی این تحقیق معلوم شده است که گونه شمشاد 16 تیپ، خرمندی 14 تیپ، راش 9 تیپ و انجیلی 10 تیپ در میان 70 تیپ موجود را به خود اختصاص دادهاند. به عبارتی 4 گونه ذکر شده بیش از 49 تیپ مختلف یعنی بیش از 70 درصد تیپها را تشکیل دادهاند. حضور قوی این درختان به صورت تیپهای جنگلی نشان دهنده قدرت رقابت زیاد در استفاده بهینه از شرایط مناسب حاشیه رودخانه و دامنه وسیع انتشار این درخت در میان سایر درختان است (21).
در میان درختان موجود گونه شیردار موقعیت جالبی را نشان میدهد به این معنی که درصد آمیختگی آن در هیچکدام از تیپها به پنج درصد هم نمیرسد و عمدتاً به صورت انفرادی یا دستهای و به عنوان یک گونه همراه در تشکیل جنگلهای آمیخته جای میگیرد (19). درختانی مانند لیلکی، توسکا، لرگ و ممرز هر کدام تقریبا با 4 تا 5 درصد حضور دارای موقعیت ویژهای در تیپها میباشند، زیرا این درختان خواه در تیپهای اصلی و خواه در تیپهای آمیخته و به عنوان درختان فرعی و پیشاهنگ نقش بسیار مهمی را در احیای نقاط باز و مخروبه جنگلی ایفاء میکنند (حبشی، 1379). سایر درختان مرغوب و نادر مثل نمدار، ملج و گیلاس وحشی نیز حضور قابل توجهی دارند که عمدتاً به صورت انفرادی یا در دستههای کوچک در عرصه تیپهای مختلف ظاهر میشوند (25).
نکتۀ مهمی که در مورد فلور جنگلهای کرانرودی وجود دارد، وجود گونه هایی است که در فواصل نزدیک به رودخانه حضور بیشتری دارند یا منحصراً در این نواحی حضور دارند. این گونه ها اغلب رطوبتپسند یا مهاجم و هرز هستند که با حضور در مناطق با شرایط اقلیمی و ویژگیهای ادافیکی منطقه سازگار شدهاند. از جملۀ این گونهها در منطقۀ مورد تحقیق میتوان به
، Acer velutinum و Alnus subcordata ،Acer cappadocicum در لایه درختی و Laurocerasus officinalis در لایه درختچه اشاره کرد که با نتایج مطالعه عادل و همکاران (1394) مطابقت دارد.
نتایج این تحقیق نشان داد که درخت بلندمازو (بلوط) در هیچکدام از تیپهای جنگلی حضور ندارد که البته با توجه به شرایط سرد و مرطوب و کمبود نور برای حضور گونه بلوط را نباید از نظر دور نگه داشت (1) که با نتیجه بررسی عادل و همکاران (1394) همسو نیست. از مهمترین دلایل این اختلاف عدم وجود شرایط مناسب استقرار بلوط در جنگل پلنگدره و وجود شرایط مناسب برای حضور بلوط از جمله دامنۀ وسیع ارتفاعی و نیز وجود شرایط نیمهخشک یکی دیگر از دلایل آن است.
مطالعات انجام گرفته در این تحقیق نشان داد که تنوع گونههای درختی در تیپهای جنگلی کنار رودخانه بسیار متفاوت است. به طوری که تیپهای جنگلی شمشاد انجیلی، خرمندی شمشاد، راش- ممرز همراه توسکا و ممرز، راش همراه پلت با سه گونه درختی غالب و تیپهای جنگلی توسکا با یک گونه و توسکا – خرمندی با دو گونه غالب به ترتیب دارای بیشترین و کمترین تنوع گونه درختی قابل توجهی برخوردار میباشند. تیپهای اصلی با گونه غالب راش (راش خالص) نیز در مقایسه با تیپهای خالص ممرز، انجیلی، توسکا و خرمندی نیز از تنوع بیشتری برخوردارند و این نتیجه بیانگر ساختار طبیعی آمیختگی در تیپهای جنگلی خزری است (11). تنوع گونهای در تیپهای فرعی مثل ممرز- راش و ممرز، انجیلی همراه خرمندی و یا انجیلی، ممرز همراه خرمندی نسبتاً کم است که مهمترین علت کاهش تنوع در این تیپها را باید ناشی از قطع درختان و یا از بین رفتن پایههای جوان گونههای مرغوب در اثر چرای دام دانست (9).
قابل ذکر است که اقلیم خرد موجود در این ارتفاع از سطح دریا و وجود دو دامنه کاملا متضاد به واسطه وجود دره توانسته است زمینه حضور گونههای مختلف و در نتیجه گوناگونی تیپهای جنگلی را فراهم نماید. منطقه مورد مطالعه به لحاظ اینکه در میان دره واقع شده و رودخانهای از میان آن میگذرد از ارزش محیط زیستی زیادی برخوردار میباشد. از ویژگیهای خاص این منطقه وجود توده راش در ارتفاع 300 متری از سطح دریا میباشد. نتایج مطالعه بصیری و همکاران (1393) با نتایج مطالعه حاضر همسو است زیرا نتایج نشان داد منطقه مورد مطالعه از غنا و تنوع گونهای علفی و چوبی مناسبی برخوردار است. همچنین، جنگلهای رودخانهای مذکور از نظر ساختاری و ترکیبی بهعنوان تودههای ناهمسال آمیخته با ناهمگنی زیاد قلمداد میشوند (42).
براساس دادههای موجود مشخص گردید که در بین گونهها به ترتیب خرمندی، شمشاد، انجیلی، افرا، لرگ و راش بیشتر زادآوری را تشکیل میدهند. گونة انجیلی، لرگ، خرمندی و شمشاد اکثریت درصد زادآوری در کلاسهای ارتفاعی بالا و برعکس در کلاس ارتفاعی کمتر از 30 سانتیمتری اکثریت را گونة ملج، لیلکی و آزاد تشکیل میدهند. بیماری بلایت نه تنها درختان شمشاد منطقه را مورد حمله قرار داده است بلکه به نهالهای شمشاد نیز آسیب فراوانی وارد نموده است، به طوری که در هر هکتار به طور میانگین میزان 2081 اصله نهال شمشاد از بین رفته است. در مجموع محاسبات نشان میدهد که تعداد نهال صرف نظر از طبقهبندی ارتفاعی در هر متر مربع تعداد 18/1 اصله نهال موجود می باشد. آنچه از نظر زادآوری درخور توجه است نهالهای بالاتر از 3/1 متری میباشد که در تعیین آینده جنگل نقش مهمی را بر عهده دارند. از این نظر، تعداد نهال در هر متر مربع از گونههای مختلف در طبقه ارتفاعی 3/1 متری 69/0 نهال میباشد که نصف مجموع نهالهای موجود در هر هکتار میباشد. ترکیب زادآوری موجود نشان میدهد که آینده جنگل در قسمتهای تخریب شده و تحول یافته کاملاً متفاوت است. در رویشگاههای در حال تحول و یا تحول یافته بیشتر گونه راش، نمدار، ملج، گیلاسوحشی یافت میشود در حالیکه در تودههای تخریب شده با تراکمهای متفاوت گونههایی از قبیل توت، ازگیل خرمندی، آلوچه و زالزالک وجود دارد. چنین شرایطی از وضعیت زادآوری نشان میدهد که جنگل آینده در قسمتهای مخروبه خود را ترمیم خواهد نمود و رو به پایداری خواهد رفت در حالی که در جنگلهای تحول یافته در ترکیب فعلی تغییراتی حاصل خواهد نمود. ارزیابی کلی این است که با توجه به حضور بیش از حد دام در منطقه نمیتوان انتظار تعداد در هکتار مطلوبی را داشت، لذا ضرورت دارد تا نسبت به حفاظت بیشتر منطقه به منظور ایجاد فرصت برای زادآوری جنگل فراهم نمود (41).
تغییرات کمی و کیفی زادآوری ﺑﺎ ﺗﻮاﻟﻲ ﻃﺒﻴﻌﻲ، فعالیتهای ﺟﻨﮕﻞﺷﻨﺎﺳﻲ، ﺑﺮداﺷﺖ و ﺗﺨﺮﻳﺐ و ﻧﻴﺰ آﺛﺎر ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺷـﺪﻳﺪ ﻧﺎﺷـﻲ از آﺗـﺶﺳـﻮزیها و تغییرات اقلیمی کاملاً مرتبط است، بنابراین تراکم زادآوری به عنوان ابزاری مفید در ارزیابی و پایش تغییر در ساختار جنگل، اهمیت فراوان دارد. زادآوری تودههای جنگلی سیستم پشتیبان آینده جنگل محسوب شده و لذا هرگونه تغییرات مثبت و منفی در این بخش از فعالیتهای جنگل شناسی میتواند آینده جنگل را تعیین نماید. در نتیجه اجرا و مدیریت طرحهای جنگلداری تغییراتی در اجزای مختلف اکوسیستمهای جنگل از جمله فرآیند تولید بذر و زادآوری حاصل از آن اتفاق میافتد (13،32، 12). برنامهریزان و مدیران جنگل بخصوص در تهیه طرحهای تجدید نظر و تعیین کاربریهای مختلف نیاز زیادی دارند تا از وضعیت و نوسانات زادآوری تودههای جنگلی آگاهی یابند.
نکتهای که در مورد این رویشگاه بسیار حائز اهمیت است برتری جویی گونه شمشاد و حضور راش تا این ارتفاع از سطح دریا میباشد. چنین پدیدهای نشان میدهد که این رویشگاه از جمله رویشگاههای نادری است که به خاطر این دو پدیده باید منطقه قرق اعلام گردد زیرا بیش از نیمی از شمشادهایی که در این منطقه حضور داشته و نزدیک رودخانه قرار گرفتهاند با توجه به هجوم بیماری بلایت هنوز زندهاند و به عنوان یک آشیان طبیعی و گونهای که ممنوعالقطع بوده و در حال انقراض قرار گرفته باید مورد حفاظت شدید قرار گیرد و نیز حضور راش در این منطقه باید از گزند بهرهبرداری شرکت فریم خارج شده و به عنوان قطعه شاهد در طرح تجدید نظر مورد حفاظت جدی واقع گردد. چنین رویشگاهی از راش در هیچ یک از جنگلهای شمال ایران تاکنون گزارش نشده و منحصر بهفرد میباشد.