نوع مقاله : مقاله کوتاه
نویسندگان
1 عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور
2 مدرس گروه کشاورزی دانشگاه پیام نور
3 گروه زیست شناسی دانشگاه پیام نور
چکیده
تنوع ژنتیکی 13 ژنوتیپ مختلف اسپرس زراعی (Onbrychis sativa) با استفاده از خصوصیات سیتوژنتیکی و مورفولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفت. در بررسی سیتوژنتیکی، با توجه به جدول تجزیه واریانس اختلاف معنیداری بین ژنوتیپها بر اساس صفات کاریوتیپی مشاهده گردید. به منظور تعیین میزان تقارن کاریوتیپی ژنوتیپها، آمارههای ضریب تغییرات (CV) و درصد کل فرم (T.F%) محاسبه شدند. نتایج نشان داد که ژنوتیپ البرز-18 دارای متقارنترین کاریوتیپ و ژنوتیپ بناب-20247 دارای نامتقارنترین کاریوتیپ می باشد. با استفاده از اطلاعات کاریوتیپی تجزیه کلاستر انجام شد که در نتیجه ژنوتیپها در سه گروه قرار گرفتند. در بررسی مزرعهای، صفات مورفولوژیکی مانند ارتفاع، تعداد ساقه اصلی، تعداد ساقه فرعی، وزن تر و خشک، زمان گلدهی اندازهگیری شد. آزمایش بصورت اسپلیت پلات در زمان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه چین و دو تکرار انجام شد. نتایج جدول تجزیه واریانس نشان داد اختلاف معنیداری برای اثرات متقابل چین و ژنوتیپ تنها در صفت تعداد ساقه فرعی وجود دارد. تجزیه کلاستر برای صفات زراعی نشان داد که ژنوتیپها در سه گروه قرار گرفتند. نتایج نشان داد ژنوتیپ بیجار-624 بر اساس صفات مورفولوژیکی خصوصا عملکرد و پارامترهای سیتوژنتیکی با سایر ژنوتیپها بیشترین فاصله ژنتیکی را داشت، که میتوان از این ژنوتیپ در آزمایشات تلاقی پروژههای اصلاحی برای انتقال صفات مؤثر استفاده کرد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Cytogenetic and morphological study in sainfoin genotypes (Onbrychis sativa)
نویسندگان [English]
2 Department of Agriculture, Payame Noor University, Iran
3 department of biology payam nor
چکیده [English]
Genetic diversity of 13 different genotypes of sainfoin (Onbrychis sativa) was evaluated using cytogenetic and morphological characteristics. In the cytogenetic study, according to the analysis of variance table, there was a significant difference between genotypes based on karyotypic traits. In order to determine the karyotypic symmetry of the genotypes, the statistics of the coefficient of change (CV) and the percentage of the total form (T.F%) were calculated. The results showed that Alborz-18 genotype has the most symmetrical karyotype and Bonab-20247 genotype has the most asymmetric karyotype. Using karyotypic data, cluster analysis was performed, which resulted in the genotypes being divided into three groups.In the field study, morphological traits such as height, number of main stems, number of sub-stems, wet and dry weight, flowering time were measured. The test was performed as a split plot over time in the form of a randomized complete block design with three folds and two replications. The results of the analysis of variance table showed that there was a significant difference between the interaction of china and genotype only in the number of sub-stems. Analysis of clusters for agricultural traits showed that genotypes were divided into three groups. The results showed that the Bijar-6424 genotype had the highest genetic distance based on morphological traits, especially yield and cytogenetic parameters, compared to other genotypes, which can be used in experimental cross-correction experiments to transfer effective traits.
کلیدواژهها [English]
محسن فرشادفر1*، هومن شیروانی1 و زهرا بقایی فر2
1 ایران، تهران، دانشگاه پیام نور، گروه کشاورزی
2 ایران، تهران، دانشگاه پیام نور، گروه زیست شناسی
تاریخ دریافت: 01/11/1398 تاریخ پذیرش: 18/06/1399
چکیده
تنوع ژنتیکی 13 ژنوتیپ مختلف اسپرس زراعی (Onbrychis sativa) با استفاده از خصوصیات سیتوژنتیکی و مورفولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفت. در بررسی سیتوژنتیکی، با توجه به جدول تجزیه واریانس اختلاف معنیداری بین ژنوتیپها بر اساس صفات کاریوتیپی مشاهده گردید. به منظور تعیین میزان تقارن کاریوتیپی ژنوتیپها، آمارههای ضریب تغییرات (CV) و درصد کل فرم (T.F%) محاسبه شدند. نتایج نشان داد که ژنوتیپ البرز-18 دارای متقارنترین کاریوتیپ و ژنوتیپ بناب-20247 دارای نامتقارنترین کاریوتیپ می باشد. با استفاده از اطلاعات کاریوتیپی تجزیه کلاستر انجام شد که در نتیجه ژنوتیپها در سه گروه قرار گرفتند. در بررسی مزرعهای، صفات مورفولوژیکی مانند ارتفاع، تعداد ساقه اصلی، تعداد ساقه فرعی، وزن تر و خشک، زمان گلدهی اندازهگیری شد. آزمایش بصورت اسپلیت پلات در زمان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه چین و دو تکرار انجام شد. نتایج جدول تجزیه واریانس نشان داد اختلاف معنیداری برای اثرات متقابل چین و ژنوتیپ تنها در صفت تعداد ساقه فرعی وجود دارد. تجزیه کلاستر برای صفات زراعی نشان داد که ژنوتیپها در سه گروه قرار گرفتند. نتایج نشان داد ژنوتیپ بیجار-624 بر اساس صفات مورفولوژیکی خصوصا عملکرد و پارامترهای سیتوژنتیکی با سایر ژنوتیپها بیشترین فاصله ژنتیکی را داشت، که میتوان از این ژنوتیپ در آزمایشات تلاقی پروژههای اصلاحی برای انتقال صفات مؤثر استفاده کرد.
واژههای کلیدی: تنوع ژنتیکی، اسپرس، نشانگر، کاریوتیپ
* نویسنده مسئول، تلفن: 09183313221، پست الکترونیکی: m.farshadfar@pnu.ac.ir
مقدمه
زراعت مرتعی علاوه بر تهیه غذا برای دام، به تجدید مواد آلی خاک، جلوگیری از فرسایش خاک، اصلاح قابلیت خاک ورزی و بازگرداندن حاصلخیزی خاک، کمک میکند. ریشه گراسها، که بطور عمیق درلایههای خاک توسعه مییابند، نقش مهمی در افزایش میزان نفوذ پذیری خاک دارند. افزایش عملکرد علوفه خشک همراه با بهبود کیفیت غذایی گیاهان علوفهای، تاثیر قابل ملاحظهای در افزایش فرآوردههای دامی دارد (5). اسپرس از جمله نباتات علوفهای بومی ایران است که در شرایط متنوع آب و هوایی رویش دارد، در مراتع طبیعی به چشم میخورد و در هر منطقه از کشور، به نام و رقم معینی کشت و کار میگردد. بعلت پروتئین زیاد و خوشخوراکی، شاید از مهمترین و بهترین علوفهها باشد هدف اصلی از بهنژادی اسپرس بدست آوردن رقمی است که عملکرد علوفه سبز و علوفه خشک آن بالا و همچنین میزان زیادتری پروتئین داشته باشد (7). لذا جهت مطالعات ژنتیکی و اصلاح ارقام مناسبتر و عملکرد بالاتر و سازگارتر ابتدا باید میزان تنوع ژنتیکی بین و درون گونههای جنس اسپرس تعیین و سپس اقدام به اصلاح آن نمود (10). ذخایر توراثی هر گونه گیاهی به ویژه اکوتیپها و جمعیتهای وحشی آن گونه، اساس تنوع آن گونه به شمار میروند که میتوانند در برنامههای اصلاحی به نژاد گران مورد استفاده قرار گیرند (11). اهداف اصلی این تحقیق بررسی تنوع ژنتیکی و مقایسه ژنوتیپهای اسپرس زراعی با استفاده از صفات مورفولوژیکی و سیتوژنتیکی میباشد.
مواد و روشها
تهیه مواد گیاهی: تعداد 13 ژنوتیپ (البرز-18، گلپایگان-181، اصفهان-182، همدان-281، بیجار-624، کاشان-962، گرگان-1586، گرگان-1601، البرز-3001، سردشت-20297، شهرکرد-20291، مروتپه-20298، بناب-20247) از بانک ژن موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور تهیه گردید.
مطالعات سیتوژنتیکی: در ابتدا بذور داخل پتریدیش و روی کاغذ صافی کشت شدند. پس از 48 ساعت ریشه آنها به اندازه مناسب برای نمونهگیری رسید و در فواصل زمانی 10تا 11 صبح بیشترین تعداد سلولهای متافازی مشاهده گردید. در این زمان پیش تمار با محلول آلفا برومونفتالین 2/0 درصد (حجمی/ حجمی) بهمدت 5/1 ساعت انجام گرفت. پس از این مرحله ریشهها برای عمل تثبیت مدت 18 ساعت در محلول لویتسکی قرار گرفتند. بعد از هیدرولیز، نمونهها در محلول رنگ هماتوکسیلین بهمدت چهار ساعت قرار گرفتند. کروموزومهای سه سلول متافازی عکس برداری شده از هر ژنوتیپ در یک فایل جداگانه، مرتب گردید. با استفاده از نرم افزار MicroMeasure و از طریق مشخص کردن ابتدا و انتهای کروموزوم و محل سانترومر آنها، ویژگیهای کروموزومی نظیر طول بازوی بلند ((L)Long arm)، طول بازوی کوتاه ((S) Short arm)، طول کل کروموزوم ((CL) Total chromosome length)، نسبت بازوها ((AR)Arm ratio)، شاخص سانترومری ((CI)Centromer index) محاسبه و در محیط Excel ذخیره شدند، همچنین نوع کروموزومها (K.F) بر اساس روش Levan تعیین گردید (8).
بررسی مورفولوژیک: محل اجرای بررسیهای زراعی، مزرعه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه واقع در ایستگاه تحقیقاتی مهرگان با طول جغرافیایی´ 59, °46 و عرض جغرافیایی ´ 08, °34 ، کیلومتر 20 جاده کرمانشاه - سنندج، با خاک لوم (بافت متوسط)، ارتفاع از سطح دریا 1260 متر و میانگین بارندگی سالانه 400 میلیمتر و متوسط دما 20 درجه سانتیگراد بود. بر اساس مطالعات انجام شده کرمانشاه دارای اقلیم نیمه خشک سرد تا معتدل است. بیشترین میزان بارندگی، براساس آمار هواشناسی 20 ساله در اسفند ماه و کمترین تغییرات بارندگی در فروردین ماه بوده است. این آزمایش بصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در دو تکرار اجرا گردید. هر تکرار دارای 13 پلات آزمایشی و هر پلات شامل 18 بوته گیاه بود. طول هر پلات شش متر، فاصله خطوط از یکدیگر 75 سانتیمتر و فاصله بوته ها بر روی ردیفها از یکدیگر 30 سانتیمتر در نظر گرفته شد. همچنین بعلت برداشت سه چین در سال از طرح اسپلیت پلات در زمان بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی استفاده گردید. آبیاری نیز در هفته یک بار صورت گرفت. مبارزه با علفهای هرز بصورت مکانیکی انجام شد، یادداشت برداری بر روی شش بوته که به طور تصادفی از هر کرت انتخاب شده بود انجام گرفت و برای هر کرت ثبت گردید. صفات موفولوژیک شامل، ارتفاع بوته، زمان گلدهی، تعداد شاخه اصلی، تعداد شاخه فرعی، عملکرد وزن تر بوته و عملکرد وزن خشک بوته برای هر ژنوتیپ اندازهگیری شد. با استفاده از نرم افزارهای Minitab و MSTATC تجزیه واریانس، آزمون چند دامنهای دانکن در سطح 5% و تجزیه کلاستر انجام گردید.
نتایج
بررسیهای سیتوژنتیکی: نتایج مطالعات سیتوژنتیکی نشان داد که تعداد کروموزومهای سوماتیک ژنوتیپهای مطالعه شده2n= 4x= 28 و 2n= 6x = 42 میباشد. ژنوتیپ گلپایگان-181 میکسوپلویید (2n= 4x= 28, 2n= 6x= 42) و بقیه ژنوتیپها تتراپلویید 2n= 4x= 28 تشخیص داده شدند (شکل1). ژنوتیپهای بیجار-624 و شهرکرد-20291 دارای کروموزومهای ماهوارهدار بودند. نتایج کاریوتیپ ژنوتیپهای مطالعه شده نشان داد که اکثر کروموزومها متاسانتریک یا ساب متاسانتریک میباشند. ضریب تغییرات در ژنوتیپ بناب-20247 از همه بیشتر (56/27=CV) و در ژنوتیپ البرز-18 از همه کمتر بود (68/19=CV). که این موضوع نشان میدهد ژنوتیپ البرز-18 از نظر طول کروموزومها نسبت به سایر ژنوتیپها یکنواختتر است. اگر به درصد فرم کل این ژنوتیپ نیز توجه کنیم، میبینیم که درصد کل فرم آن نیز بالا میباشد (1/46=%TF) که بیانگر حالت تقارن کاریوتیپی بالا برای این ژنوتیپ است. همچنین ژنوتیپ البرز-18 دارای بیشترین طول نسبی کوتاهترین کروموزوم (38/52= S%) بود که این موضوع نیز نشان دهنده تقارن بیشتر این ژنوتیپ نسبت به سایر ژنوتیپها است. با توجه به کلاس استیبنز، ژنوتیپ البرز-18 از نظر تکامل کاریوتیپی در درجه پائینتری از تکامل قرار گرفت. ژنوتیپ بناب-20247 که دارای بیشترین ضریب تغییرات بود دارای کمترین مقدار طول نسبی کوتاهترین کروموزوم (86/41= S%) میباشد که نشان دهنده تقارن کمتر این ژنوتیپ نسبت به سایر ژنوتیپها است. از لحاظ اختلاف دامنه طول نسبی کروموزومها (DRL) ژنوتیپ البرز-18 دارای کمترین مقدار میباشد که بیان کننده تقارن بیشتر کاریوتیپ این ژنوتیپ است ولی بناب-20247 دارای بیشترین مقدار اختلاف دامنه طول نسبی کروموزومها (02/6= DRL) بود. نتایج تجزیه واریانس بیانگر وجود اختلاف معنیدار در سطح یک درصد بین ژنوتیپها از لحاظ طول بازوی بلند (L)، طول بازوی کوتاه (S) و طول کل کروموزوم (CL) بود (جدول 1). با توجه به نتایج، ژنوتیپهای مورد بررسی از نظر خصوصیات کروموزومی شامل طول بازوی بلند، طول بازوی کوتاه، طول کل کروموزوم، نسبت بازوی بلند به کوتاه و نسبت بازوی کوتاه به بلند بر اساس تجزیه خوشهای در سه گروه قرار گرفتند. بر این اساس گروه اول شامل 10 ژنوتیپ (البرز-3001، سردشت-20297، البرز-18، شهرکرد-20291، گرگان-1586، گرگان-1601، همدان-281، مروتپه-20298، کاشان-962 و گلپایگان-181)، گروه دوم شامل 2 ژنوتیپ (اصفهان-182 و بناب-20247) و گروه سوم شامل 1 ژنوتیپ (بیجار-624) بود.
بررسیهای مورفولوژیکی: ژنوتیپهای مورد مطالعه از لحاظ تمام صفات فنوتیپی مطالعه شده در چین اول، صفات ارتفاع گیاه و زمان گلدهی و تعداد ساقه فرعی در چین دوم، صفات ارتفاع گیاه، تعداد ساقه اصلی، وزن تر بوته و وزن خشک بوته در چین سوم اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1 درصد نشان دادند.
جدول 1- نتایج تجزیه واریانس برای صفات کاریوتیپی در میان 13 ژنوتیپ مطالعه شده اسپرس
میانگین مربعات |
df |
S.O.V |
||
طول بازوی کوتاه (S) |
طول بازوی بلند (L) |
طول کل کروموزوم (CL) |
||
**22/7 |
**44/17 |
**882/36 |
12 |
بین ژنوتیپها |
16/1 |
33/5 |
652/12 |
26 |
خطا |
|
|
|
38 |
کل |
** معنیدار در سطح 1%
شکل 1- سلولهای متافازی ژنوتیپهای اسپرس زراعی با بزرگنمایی2775
همچنین برای بررسی اثرات متقابل چین و تیمار از طرح اسپلیت پلات در زمان در قالب طرح بلوک کامل تصادفی بر طبق جدول 2 استفاده شد که این تجزیه نشان داد که بین چینها برای تمامی صفات اندازهگیری شده اختلاف معنیدار وجود دارد اما برای ژنوتیپها اختلاف معنیداری مشاهده نگردید همچنین اختلاف معنیداری برای اثرات متقابل چین و تیمار در مورد تعداد ساقه فرعی مشاهده شد و برای سایر صفات اختلاف معنیداری مشاهده نگردید. مقایسه میانگینها توسط آزمون دانکن در سطح معنیدار %5 نشان داد که برای صفت ارتفاع بوته در چین اول و دوم بالاترین مقدار مربوط به ژنوتیپ گلپایگان-181 و در چین سوم مربوط به ژنوتیپ بناب-20247 بود. بیشترین تعداد ساقههای اصلی در چین اول و سوم برای ژنوتیپ مروتپه-20298 و بناب-20247 بود. از نظر تعداد ساقه فرعی در چین اول و دوم در ژنوتیپهای بیجار-624 و کاشان-962 بیشترین بود. از لحاظ زمان گلدهی ژنوتیپ البرز-3001 در چین اول و ژنوتیپ مروتپه-20298 در چین دوم دارای بالاترین میزان در بین ژنوتیپهای دیگر بودند. اختلاف ژنوتیپ مروتپه-20298 از لحاظ وزن تر بوته در دو چین اول و سوم در سطح احتمال 5% نسبت به دیگر ژنوتیپها معنیدار بود. از نظر وزن خشک بوته، ژنوتیپ بیجار-624 در چین اول و ژنوتیپ بیجار-624 و البرز-3001 در چین سوم نسبت به سایر ژنوتیپها برتری نشان دادند. همانگونه که در این تحقیق مشاهده میشود ژنوتیپهای بیجار-624 و البرز-3001 در چین سوم و ژنوتیپ بیجار-624 در چین اول حداکثر میزان وزن خشک را دارا میباشند. از طرفی ژنوتیپهای بیجار-624 و مروتپه-20298 در چین اول و ژنوتیپهای البرز-3001 و مروتپه-20298 در چین سوم در مقایسه با ژنوتیپهای دیگر از میانگین وزن تر بیشتری برخوردار بودند. در این مطالعه از تجزیه خوشهای برای گروهبندی ژنوتیپهای موجود استفاده گردید و از نظر کلیه صفات مورفولوژیکی مورد بحث، گروهبندی انجام شد. 13 ژنوتیپ مورد بررسی در سه گروه قرار گرفتند. گروه اول شامل ژنوتیپهای (البرز-3001، شهرکرد-20291، البرز-18، گلپایگان-181، اصفهان-182، کاشان-962، بناب-20247)، گروه دوم شامل ژنوتیپهای (همدان-281، گرگان-1601، گرگان-1586، سردشت-20297) و گروه سوم شامل دو ژنوتیپ (بیجار-624 و مروتپه-20298) بود.
جدول 2- نتایج تجزیه واریانس مرکب برای صفات فنوتیپی
عملکرد وزن خشک |
عملکرد وزن تر |
تعداد شاخه فرعی |
تعداد شاخه اصلی |
ارتفاع بوته |
df |
S.O.V |
DW |
WW |
SS |
MS |
Hi |
||
ns 969/762 |
ns 467/36755 |
ns 267/54 |
ns 874/514 |
ns 984/21 |
1 |
تکرار |
ns 134/4392 |
ns 813/79076 |
ns 346/1827 |
ns 331/547 |
ns 149/268 |
12 |
ژنوتیپ |
395/5092 |
534/82436 |
978/1039 |
092/687 |
217/165 |
12 |
خطای a |
**572/439986 |
**560/7188719 |
**007/154359 |
**969/15072 |
**517/42845 |
2 |
چین |
ns 123/3712 |
ns 464/69843 |
**590/3441 |
ns 529/139 |
ns 522/57 |
24 |
چین × ژنوتیپ |
362/3219 |
159/61163 |
504/971 |
728/165 |
398/72 |
26 |
خطای b |
49/19 |
53/21 |
5/17 |
53/12 |
87/11 |
|
CV% |
ns غیر معنیدار، * معنیدار در سطح 5% و ** معنیدار در سطح 1%
بحث و نتیجه گیری
سیتوژنتیک: جدول تجزیه واریانس بیانگر وجود اختلاف معنیدار در سطح یک درصد بین ژنوتیپها از لحاظ صفات کروموزومی بود. نتایج بدست آمده از تحقیقات Ansariو همکاران (1) بر روی گونههای مختلف اسپرس زراعی نیز تنوع کاریوتیپی گستردهای را برای صفاتی نظیر طول کل کروموزوم، طول بازوی بلند، طول بازوی کوتاه و درصد فرم کل نشان داد. همچنین این نتایج مؤید این مطلب بود که اکثر کروموزومها متاسانتریک و تعداد کمی ساب متاسانتریک هستند. بطور کلی، ژنوتیپهای بررسی شده کاریوتیپ متقارن داشته و در کلاسهای ابتدایی جدول استبینز قرار گرفتند.Mesicek and Sojak (9) تعداد کروموزومهای چندین جنس اسپرس از جمله سیبریکا (sibirica) را مورد مطالعه قرار دادند و عدد پایه کروموزومی را X=7 گزارش نمود. همجنین Khatoon and Ali (6) با مطالعات کروموزومی گستردهای که بر روی لگومها انجام دادند به همان تعداد کروموزومهای ژنومی در لوکسی فلور (loxiflora) رسیدند. با توجه به نتایج، ژنوتیپهای مورد بررسی از نظر خصوصیات کروموزومی بر اساس تجزیه خوشهای در سه گروه قرار گرفتند. با توجه به نتایج تجزیه خوشهای میتوان اینگونه تفسیر نمود که قرار گرفتن ژنوتیپها در یک گروه میتواند نشانهای از قرابت ژنتیکی و سیتوژنتیکی ژنوتیپها با یکدیگر باشد. نتایج حاصل از بررسیهایی که توسطFayyazi (3) بر روی صفات سیتوژنتیکی 10 ژنوتیپ اسپرس زراعی صورت گرفت نیز نشان دهنده این مطلب بود که بین ژنوتیپهای داخل گونه از نظر صفات کاریوتیپی اختلاف معنیداری وجود داشت و این ژنوتیپها بر اساس این صفات به شش گروه تقسیم شدند.
مورفولوژیک: در مطالعات مزرعهای بین ژنوتیپهای مورد مطالعه از لحاظ صفات فنوتیپی در چینها اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1 درصد وجود داشت. نتایج بدست آمده از بررسی تنوع فنوتیپی توسطFayyazi (3) بر روی 10 ژنوتیپ اسپرس زراعی، نشان دهنده این مطلب بود که بین ژنوتیپها برای صفات تاریخ گلدهی، طول شاخه اصلی و تعداد شاخه فرعی تنوع وجود داشت و نیز وزن خشک بیشترین ضریب همبستگی را با ارتفاع گیاه و تعداد شاخه اصلی داشت. با توجه به نتایج میتوان اینگونه عنوان نمود که اگر افزایش علوفه مدنظر باشد، ژنوتیپهای بیجار-624 و البرز-3001 دارای عملکرد علوفهای بیشتری هستند که در برنامههای به نژادی باید به شاخهدهی که عامل تشکیل دهنده عملکرد یا محصول علوفه است توجه خاص مبذول داشت. Hwang و همکاران (4) تعدادی از نمونههای موجود اسپرس را با توجه به صفات متعددی از جمله عملکرد علوفه خشک، مقاومت به سرما مورد مقایسه قرار داده و اختلاف معنیداری در بین نمونهها مشاهده کردند. در این مطالعه از تجزیه خوشهای برای گروهبندی ژنوتیپهای موجود استفاده گردید و از نظر کلیه صفات مورفولوژیکی مورد بحث، گروهبندی انجام شد. 13 ژنوتیپ مورد بررسی در سه گروه قرار گرفتند. در اینجا بیشترین فاصله مربوط به کلاسترهای یک و سه بود که تلاقی ژنوتیپهای موجود در این دو گروه، بعنوان والدین میتواند جهت موفقیت در برنامههای اصلاحی بکار رود.
طبق بررسیهای انجام شده، تنوع ژنتیکی خوبی بین ژنوتیپهای اسپرس مورد مطالعه وجود داشت و از آنجا که این ژنوتیپ نماینده ژنوتیپهای اسپرس موجود در بانک ژن میباشند، لذا در بین کل ژنوتیپ موجود در بانک ژن نیز تنوع قابل ملاحظهای وجود دارد. بنابراین، این مطلب را که، در اکثر مطالعات مربوط به ارزشیابی تنوع درون گونهای، تنوعی اندک بین جمعیتها یافتهاند و یا گاهی هیچگونه تنوعی وجود نداشته است، نمیتوان به عنوان یک پیش فرض برای هر گونه در نظر گرفت. از مقایسات نتایج صفات مورفولوژیکی و کاریوتیپی میتوان به این نتیجه رسید که ژنوتیپ بیجار-624 نسبت به سایر ژنوتیپها، در هر دو مورد، بیشترین فاصله ژنتیکی را داراست و این ژنوتیپ از نظر صفات مورد بحث با سایر ژنوتیپها تفاوت زیادی داشته و قرابت ژنتیکی کمتری با سایر ژنوتیپها دارد. بنابراین در آزمایشات تلاقی پروژههای اصلاحی میتوان از آن استفاده کرد. ژنوتیپهای شماره البرز-3001 و بیجار-624 بیشترین عملکرد را در چینهای مختلف به خود اختصاص دادند بنابراین جهت بهبود عملکرد و همچنین برای انتقال صفات مؤثر در افزایش عملکرد میتوان از این ژنوتیپها بعنوان والد در تلاقی استفاده کرد.
سپاسگزاری
این پژوهش با حمایت مالی دانشگاه پیام نور انجام شده است. که از این بابت از مسئولان مربوطه تشکر و قدردانی میشـود. در ضمن کلیه حقوق مادی و معنوی آن متعلق به دانشگاه پیـام نـور میباشد.