Document Type : Research Paper
Authors
Abstract
تغییرات تنوع گونه¬ای ممکن است ناشی از روابط بین گونه¬ای، عوامل محیطی و عوامل انسانی باشد. در این تحقیق نقش عوامل محیطی و عوامل انسانی (چرای دام و تغییر کاربری) بر تغییرات تنوع گونه¬ای مراتع اطراف روستای وشته در منطقه طالقان میانی بررسی شد. در این منطقه پنج تیپ گیاهی شناسایی شد که از این پنج تیپ یک تیپ گیاهی از اراضی زراعی رها¬شده و تیپ دیگر نزدیک آبشخور که چرای دام در آن شدید بود و بقیه شامل تیپ¬های با چرای متوسط، سبک و منطقه چرا¬نشده (قرق) بودند. نمونه¬برداری گیاه با استفاده از چهار ترانسکت 150 متری انجام شد و در طول هر ترانسکت 15 پلات یک مترمربعی به فاصله 10 متر از هم قرار داده شد. همچنین در ابتدا و انتهای هر ترانسکت پروفیل حفر و از عمق 30-0 سانتیمتر نمونه خاک برداشت شد. بعد از جمعآوری اطلاعات، شاخصهای تنوع گونه¬ای شانون – وینر و سیمپسون با استفاده از نرم¬افزار Ecological methodology محاسبه شد. برای تعیین مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تغییرات تنوع گونهای از تجزیه مؤلفههای اصلی استفاده شد. نتایج تجزیه مولفههای اصلی نشان داد که بافت، ماده آلی، ازت، ارتفاع، هدایت الکتریکی و اسیدیته در تغییرات تنوع گونه¬ای منطقه تاثیر دارند. علاوه بر عوامل محیطی، تأثیر عوامل انسانی نظیر چرای دام و تبدیل کاربری نیز بر تنوع گونه¬ای بررسی شد اما این عوامل در تنوع گونه¬ای منطقه تأثیرگذار شناخته نشدند. در حالی که در تیپ Poa bulbosa- Sophora alupecroides تغییر کاربری وتیپ Acantholimon erinaceum، onobrychis cornuta ،Artemisia aucheri چرای شدید دام وجود داشت.
Keywords
بررسی عوامل مؤثر بر تغییرات تنوع گونهای در مراتع طالقان میانی (مطالعة موردی: مراتع اطراف روستای وشته)
محمدعلی زارع چاهوکی*، مریم حسینی و علی طویلی
کرج، دانشگاه تهران، دانشکده منابع طبیعی، گروه احیای مناطق خشک و کوهستانی
تاریخ دریافت: 15/5/91 تاریخ پذیرش: 20/3/92
چکیده
تغییرات تنوع گونهای ممکن است ناشی از روابط بین گونهای، عوامل محیطی و عوامل انسانی باشد. در این تحقیق نقش عوامل محیطی و عوامل انسانی (چرای دام و تغییر کاربری) بر تغییرات تنوع گونهای مراتع اطراف روستای وشته در منطقة طالقان میانی بررسی شد. در این منطقه، پنج تیپ گیاهی شناسایی شد که از این بین یک تیپ گیاهی از اراضی زراعی رهاشده و تیپ دیگر نزدیک آبشخور که چرای دام در آن شدید بود و بقیه شامل تیپهای با چرای متوسط، سبک و منطقة چرانشده (قرق) بودند. نمونهبرداری گیاه با استفاده از چهار ترانسکت 150 متری انجام شد و در طول هر ترانسکت 15 پلات یک مترمربعی به فاصلة 10 متر از هم قرار داده شد. همچنین در ابتدا و انتهای هر ترانسکت پروفیل حفر و از عمق 30-0 سانتیمتر نمونه خاک برداشت شد. بعد از جمعآوری اطلاعات، شاخصهای تنوع گونهای شانون- وینر و سیمپسون با استفاده از نرمافزار Ecological methodology محاسبه شد. برای تعیین مهمترین عوامل تأثیرگذار بر تغییرات تنوع گونهای از تجزیه مؤلفههای اصلی استفاده شد. نتایج نشان داد که بافت، مادة آلی، ازت، ارتفاع، هدایت الکتریکی و اسیدیته در تغییرات تنوع گونهای منطقه بیشترین تأثیر را دارند. علاوه بر عوامل محیطی، تأثیر عوامل انسانی مانند چرای دام و تبدیل کاربری نیز بر تنوع گونهای بررسی شد، اما این عوامل در تنوع گونهای منطقه تأثیرگذار شناخته نشدند.
واژههای کلیدی: تنوع گونهای، تجزیه مؤلفههای اصلی، عوامل محیطی، عوامل انسانی.
* نویسنده مسئول، تلفن: 02632249313 ، پست الکترونیکی: mazare@ut.ac.ir
مقدمه
تنوع گونهای بهطور وسیع در مطالعات پوششگیاهی و ارزیابیهای زیستمحیطی بهعنوان یکی از شاخصهای مهم و سریع در تعیین وضعیت اکوسیستمها مورد استفاده قرار میگیرد. تنوع گونهای یکی از مفاهیم مهم بومشناسی است که از دو مؤلفه غنای گونهای (Species richness) (تعداد گونهها در واحد سطح) و همگنی (Evenness)(توزیع افراد گونهها) تشکیل شده است (8). عوامل بسیاری بر روی تنوع گونهای اثرگذارند، برای مثال، استفاده بیش از ظرفیت رویشگاه، تغییرات شدید تنوع گونهای را بههمراه دارد. همچنین تنوع گونهای بهوسیله عوامل بومشناختی کنترل میشود (9 و 23). ابراهیمی کبریا (1381)، تأثیر عوامل محیطی را بر تغییرات درصد پوشش گیاهی و تنوع در زیرحوضه سفیدآب هراز بررسی کرد. نتایج نشان داد که با توجه به شرایط توپوگرافی منطقه، عامل جهت شیب تأثیری روی پارامترهای پوششگیاهی ندارد. همچنین هر سه عامل شیب، تغییرات جهت و ارتفاع از شمال به جنوب و از شرق به غرب افزایش یافته و کاهش ارتفاع و افزایش شیب، افزایش تنوع را باعث شد. مدینسکی و همکاران (2010)، رابطه بین غنای گونهای و خصوصیات خاک مانند نفوذپذیری، pH، شوری و رس همراه لای را در جنوبغربی آفریقا و نامیبیا، بررسی و 5 گروه گیاهی طبقهبندی کردند که شامل Phanerophytes،Hemicryptophytes ،Chamaephytes, Therophytes و Geophytesبودند. نتایج نشان داد که تمامی خصوصیات خاک ذکر شده تأثیر مثبتی بر تنوع گونهای داشتند. زانگ (2010) در بررسی رابطه عوامل محیطی با تنوع پوشش گیاهی در فلات لسی چین جوامع گیاهی را با ترکیب، ساختار و محیط متفاوت توسط تجزیة خوشهای تعیین کردند. نتایج نشان داد ارتفاع، نوع خاک، شیب و جهت آن از عوامل مهم در احیا مناطق لسی بوده و نقش تعیینکنندهای در پراکنش پوششگیاهی داشته است. هولچک و همکاران (1989) در پژوهشهای خود نتیجه گرفتند که خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در رابطه با پوششگیاهی باعث تنوع و پراکنش جغرافیایی وسیع گیاهان میشوند. زارع چاهوکی و همکاران (1387) تغییرات تنوع گونهای مراتع پشتکوه استان یزد را در ارتباط با عوامل محیطی مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که بافت، رسوبت قابل دسترس و هدایت الکتریکی خاک بیشترین تأثیر را بر روی تنوع گونهای دارند. با توجه به اهمیت تنوع گونهای در ارزیابی تغییرات ایجاد شده در اکوسیستم و اینکه در مناطق مختلف عوامل مؤثر بر تغییرات تنوع گونهای متفاوت است، تعیین سهم عوامل مؤثر بر پراکنش گونهها و تنوع گونهای از اهمیت ویژهای برخوردار است (6). با توجه به اینکه تغییرات تنوع گونهای در هر منطقه متفاوت بوده و عوامل مؤثر بر آن نیز متغیرند، در این تحقیق تأثیر عوامل مدیریتی و محیطی بررسی شد.
مواد و روشها
منطقة مورد مطالعه شامل مراتع وشته در طالقان میانی در موقعیت جغرافیایی "02 '35 ˚48 تا "86 '40 ˚48 طول شرقی و "50 ˚40 تا "16 '3 ˚40 عرض شمالی با ارتفاع متوسط بین 1984 الی 2381 متر از سطح دریا قرار گرفته است (شکل 1). اقلیم منطقه براساس روش آمبرژه ارتفاعات سرد (نیمه مرطوب سرد و مرطوب سرد)، بر اساس روش دومارتن فراسرد ارتفاعی (مدیترانهای، نیمهمرطوب، مرطوب، خیلیمرطوب نوع الف و نوع ب) و به روش گوسن سرد تعیین شد. میانگین دمای سالانه 5/7 درجه سانتیگراد، میانگین بارندگی سالانه 529 میلیمتر و طول دورة یخبندان از 15 روز (در نقاط کمارتفاع) تا 246 روز در (ارتفاع3500 متر) متغیر است. نمونهبرداری در تیر ماه 1389 انجام شد.
شکل 1- موقعیت منطقه مورد مطالعه در حوزه آبخیز طالقان و کشور
در تحقیق حاضر برای بررسی نقش عوامل انسانی و محیطی پنج تیپ در منطقه طوری انتخاب شدند که از پنج تیپ یک تیپ در دیمزارهایرهاشده و تیپهای دیگر بترتیب از مناطق با شدت چرای زیاد، شدت چرای خیلی کم، شدت چرای متوسط و شدت چرای خوب انتخاب شدند. تیپ Poa bulbosa- Sophora alupecroides در دیمزارهای رهاشده، تیپBromus tomentellus-Thymus kotschyanus-Acantholimon erinaceum در منطقه با چرای شدید، تیپAgropyron intermedium - Dactylis glomerata در منطقه بدون چرا، تیپ Thymus kotschyanus-Artimisia aucheri- Agropyron intermedium در منطقه با شدت چرای سبک و تیپ Bromus tomentellus-Poa bulbosa-Astragalus gossypinus در منطقه با شدت چرای متوسط انتخاب شد. نمونهبرداری بهصورت سیستماتیک- تصادفی انجام شد. به این صورت که با توجه به وضعیت پوشش گیاهی منطقه در هر تیپ پوششگیاهی، 60 پلات در طول چهار ترانسکت 150 متری در طول مهمترین گرادیان محیطی مستقر شد؛ یعنی در طول هر ترانسکت 15 پلات مستقر شد. در هر پلات، فهرست گیاهان موجود، درصد تاج پوشش و تعداد گیاهان ثبت شد. همچنین در ابتدا و انتهای ترانسکتها پروفیل حفر و نمونهبرداری از خاک تا عمق ریشهدوانی گیاهان غالب انجام شد. در هر واحد نمونهبرداری، عوامل طول و عرض جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا، جهت و شیب نیز ثبت شد.
در آزمایشگاه نمونههای خاک از الک دو میلیمتری عبور داده شد. آزمایش فیزیکی تعیین ذرات نسبی خاک شامل رس، سیلت و ماسه به روش هیدرومتری بایکاس انجام شد. در بررسی تجزیه شیمیایی خاک، میزان اسیدیته خاک در گل اشباع با pH متر، درصد کربن آلی به روش والکی و بلاک، آهک به روش کلسیمتری، فسفر قابل جذب به روش اولسون، پتاسیم به روش فلمفتومتری، ازت کل با دستگاه کجدال به روش تیتراسیون و وضعیت شوری خاک، هدایتالکتریکی در عصاره گل اشباع با هدایتسنج الکتریکی تعیین شد (4).
بعد از جمعآوری اطلاعات، ابتدا تنوع گونهای تعیین شد. برای تعیین تنوع گونهای شاخصهای مختلفی ارائه شده است که از بین آنها دو شاخص سیمپسون (1949) و شانون- وینر (1949) مورد استفاده قرار گرفت، زیرا از بین شاخصهای مختلف این شاخصها توانایی بیشتری را برای تشخیص تنوع گونهای دارند (19). شاخص سیمپسون تحت تأثیر فراوانی گونههای غالب قرار میگیرد، اما شاخص شانون--وینر بیشتر تحت تأثیر غنای گونهای است. برای تجزیه و تحلیل، بعد از بررسی دادهها با توجه به هدف تحقیق بهمنظور تعیین مهمترین متغیرهای تأثیرگذار بر تغییرات تنوع گونهای از تجزیه مؤلفههای اصلی (Principal components analysis)(PCA) استفاده شد.
نتایج
مقادیر شاخصهای تنوع گونهای سیمپسون و شانون- وینر در تیپهای گیاهی منطقه مورد مطالعه در جدول 1 آمده است. بهمنظور تعیین تأثیرگذارترین عوامل محیطی مورد بررسی بر ایجاد تیپهای مختلف با گونههای شاخص در منطقه مورد مطالعه از روش PCA استفاده شد. جدول 2، مقادیر ویژه و درصد واریانس هر یک از مؤلفهها (محورها) آمده است. برای انتخاب مؤلفهها معمولا ارزش مقادیر ویژه را ملاک قرار میدهند، ولی روش دقیقتر آن است که مقدار ویژه با متغیر دیگری تحت عنوان (Broken-Stick EigenValue)(BSE) سنجیده شود (6). به این ترتیب مؤلفههایی انتخاب میشوند که در آنها مقادیر ویژه بیش از مقدار BSE باشد. با توجه به جدول 2، 4/73 درصد تغییرات تنوع گونهای منطقه مورد مطالعه به مؤلفههای اول و دوم مربوط است، بهطوریکه مؤلفه اول 2/42 درصد از تغییرات را در بر میگیرد، بنابراین اهمیت آن بیشتر است. همچنین مقادیر بردارهای ویژه متغیرهای خاک نسبت به محور نیز در جدول 3 نشان داده شده است. برای انتخاب متغیرها باید به قدرمطلق ضرایب توجه کرد. با توجه به این مطلب، مؤلفه اول شامل رس، سیلت، شن و ماده آلی و مؤلفه دوم که 2/31 درصد از تغییرات را در برمیگیرد شامل ازت، ارتفاع، هدایت الکتریکی و اسیدیته است. عوامل جهت، آهک، سنگریزه، پتاسیم و شیب در مؤلفه سوم قرار میگیرند که تنها 2/17 درصد تغییرات تنوع را در بر میگیرند.
جدول 1- درصد تاج پوشش گونههای گیاهی و تنوع گونهای در تیپهای گیاهی منطقة مورد مطالعه
شاخص شانون وینر |
شاخص سیمپسون |
درصد تاج پوشش |
تیپ های گیاهی |
|
|
|
|
4/092 |
0/911 |
60/50 |
Poa bulbosa- Sophora alupecroides |
3/735 |
0/866 |
64/89 |
Bromus tomentellus - Poa bulbosa-Astragalus gossypinus |
3/536 |
0/859 |
63/42 |
Bromus tometullus -Thymus kotschyanus- Acantholimon erinaceum |
3/674 |
0/875 |
04/39 |
Thymus kotschyanus - Agropyron intermedium-Artemisia aucheri
|
3/124 |
0/765 |
21/50 |
Agropyron intermedium - Dactylis glomerata |
جدول 2- مقادیر ویژه و درصد واریانس مربوط به هر یک ازمؤلفهها
مؤلفه |
مقدار ویژه |
واریانس (درصد) |
واریانس تجمعی(درصد) |
Broken-stik egigenvalue |
1 |
167/7 |
161/42 |
161/42 |
440/3 |
2 |
311/5 |
243/31 |
404/73 |
440/2 |
3 |
940/1 |
215/17 |
619/90 |
927/2 |
4 |
595/1 |
381/9 |
00/100 |
606/1 |
5 |
000/0 |
000/0 |
00/100 |
356/1 |
جدول 3- مقادیر بردار ویژه مربوط به متغیرها در هر یک از مؤلفهها در روش PCA
متغیرهای محیطی |
مؤلفه (محور) |
|||||
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
|
ارتفاع از سطح دریا |
0432/0 |
3892/0- |
0759/0 |
3219/0 |
2671/0- |
1603/0 |
جهت |
0433/0 |
3316/0- |
3611/0 |
1146/0- |
2287/0 |
0594/0- |
سنگریزه |
2893/0- |
0422/0 |
3050/0 |
2726/0- |
2012/0- |
2592/0 |
رس |
3415/0 |
1531/0 |
0941/0 |
0923/0- |
2654/0- |
0598/0 |
سیلت |
2777/0 |
2770/0- |
1162/0 |
0254/0- |
0091/0- |
2721/0- |
شن |
3581/0- |
0747/0 |
1222/0- |
0679/0 |
3013/0- |
0097/0- |
شیب |
2439/0- |
1781/0- |
3648/0- |
0990/0- |
0454/0 |
0613/0- |
آهک |
1463/0 |
0501/0 |
4804/0 |
3146/0 |
2935/0- |
2910/0- |
ازت |
0440/0 |
3766/0- |
1976/0- |
2725/0 |
0065/0 |
0737/0- |
ماده آلی |
3397/0 |
0386/0- |
2074/0- |
1566/0 |
0318/0 |
2455/0 |
اسیدیته |
1394/0 |
3247/0 |
2497/0 |
2725/0 |
1422/0- |
2675/0 |
هدایت الکتریکی |
1796/0 |
3368/0- |
0178/0- |
3222/0- |
0566/0- |
1599/0 |
پتاسیم |
2696/0 |
1580/0- |
2862/0- |
2587/0 |
1309/0- |
03850 |
فسفر |
2770/0- |
0081/0- |
1520/0 |
4894/0 |
5917/0 |
0022/0 |
عمق |
3322/0 |
1124/0 |
0388/0 |
2939/0- |
3502/0 |
2818/0- |
شدت جرای دام |
0439/0- |
3503/0- |
3276/0 |
1126/0- |
1203/0 |
4991/0 |
دیمزار رهاشده |
2816/0- |
2718/0- |
1055/0 |
0642/0- |
2400/0- |
4946/0- |
همچنین عوامل فسفر، عمق، دیمزار رهاشده و چرای دام تأثیری بر روی تغییرات تنوع گونهای در تیپهای مورد مطالعه نداشتند. شکل 2 نمودار رستهبندی تیپهای گیاهی را براساس مولفههای اول و دوم نشان میدهد. برای تفسیر این شکل لازم است به نکات زیر توجه شود (6). 1- لازم است به محل تیپهای گیاهی و همچنین محور اول و دوم توجه شود؛ 2- هرچه نقطة معرف تیپهای گیاهی از مبدأ محور مختصات دورتر باشد، بیشتر تحت تأثیر عوامل معرف مؤلفههای اول و دوم قرار میگیرد؛ 3- هرچه نقطة معرف تیپهای گیاهی از محور مختصات دورتر باشد و همچنین به یک مؤلفه خاص نزدیکتر باشد، بیشتر تحت تاثیر آن مؤلفه قرار میگیرد. همان طور که قبل بیان شد مؤلفة اول شامل رس،سیلت، شن و ماده آلی و مؤلفة دوم شامل ازت، ارتفاع، هدایت الکتریکی و اسیدیته است. با توجه به علامت مثبت و منفی ضرایب متغیرها در مؤلفه اول از راست به چپ مقدار رس سیلت، ماده آلی کاهش و مقدار شن افزایش مییابد و در مؤلفة دوم از پایین به بالا مقدار ازت، ارتفاع و هدایت الکتریکی کاهش یافته و مقدار اسیدیته خاک افزایش مییابد که تأثیر معنیداری روی استقرار تیپهای گیاهی خواهد داشت (شکل 2). با توجه به تغییراتی که در عوامل محیطی معرف محورهای اول و دوم اتفاق افتاد و تغییرات شاخصهای تنوع گونهای تیپهای گیاهی را میتوان در دو گروه مجزا تفکیک کرد که هر کدام ممکن است شامل یک یا چند تیپ گیاهی باشد. درگروه یک: تیپ Poa.bulbosa-Sophora.alupecroides در ربع اول و تیپ Astragalus gossypinus- Poa bulbosa- Bromus tomentellus در ربع دوم قرار دارد و با توجه به فاصله برابری که از هر دو محور اول و دوم دارند، تحت تأثیر هر دو محور قرار میگیرند. در گروه دو: تیپهای Thymus kotschyanus-Artemisia aucheri-Agropyron intermedium وAcantholimon erinaceum- Bromus tomentellus- Thymus kotschyanus در ربع سوم قرار دارند. تیپ Dactylis glomerata-Agropyron intermedium در ربع چهارم قرار دارد. در هر دو گروه تیپهای گیاهی دارای تنوع بالایی هستند، زیرا شاخص شانون-وینر بین 5/4- 0 و شاخص سیمپسون بین 1-0 است. در تمامی تیپها مقدار شاخص شانون-وینر بالاتر از 6/2 و شاخص سیمپسون به یک نزدیک است. پس میتوان نتیجه گرفت منطقة مورد مطالعه دارای تنوع بالایی است. هیچکدام از گروههای جداشده دارای تنوع متوسط و کم نیستند.
شکل 2- نمودار رستهبندی رویشگاههای مورد مطالعه با استفاده از روش تجزیه مؤلفههای اصلی
برای بررسی عوامل مؤثر بر تغییرات تنوع گونهای و پراکنش گونههای شاخص در منطقه از روش تجزیه مؤلفههای اصلی استفاده شد و تأثیر عوامل محیطی و مدیریتی (دیمزار رهاشده و چرای دام) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از بین عوامل محیطی ویژگیهایی از قبیل رس، سیلت، شن، هدایت الکتریکی، ازت، ماده آلی، ارتفاع، و اسیدیته بر تنوع گونهای منطقه تأثیرگذار شناخته شدند که از بین آنها مهمترین عوامل رس، سیلت، شن و ماده آلی معرفی بودند. همچنین عوامل مدیریتی (دیمزار رهاشده و چرای دام) بر نوع ترکیب گونهای اثر گذاشتهاند و باعث جایگزینی گونههای خوشخوراک و با ارزش با گونههای مهاجم، غیرخوشخوراک، خاردار یکساله و هرز شده موثر تشخیص داده نشدند. بررسی مقادیر شاخصهای تنوع گونهای نیز نشان میدهد که در منطقه با چرای شدید و دیمزار مقدار عددی شاخص نسبت به مرتع با چرای متوسط بالاتر است. دلیل این موضوع را میتوان این گونه بیان کرد که تغییر کاربری و شدت چرای دام باعث تغییر ترکیب گونهای شده و گونههای یکساله، مهاجم و خاردار جای گونههای خوشخوراک با ارزش علوفهای بالا را میگیرند، بنابراین حضور گونههای نامرغوب باعث افزایش تنوع گونهای در منطقه شده است.
یکی از عوامل محیطی مؤثر بر تغییرات تنوع گونهای، ارتفاع از سطح دریا بود. تأثیر عامل ارتفاع از سطح دریا بر روی تنوع گونهای، میتواند ناشی از تأثیر آن بر عوامل درجه حرارت و بارندگی باشد (5 و 7). تنوع گونهای به نسبت کمتر تیپهای Br. Tomentellus-Th. kotschyanus-Ac.erinaceum، Ag. intermedium – Da. glomerata وThymus kotschyanus-Ar. aucheri- Ag. intermedium در مقایسه با دو تیپ دیگر را میتوان ناشی از ارتفاع بالا در این تیپها دانست. گونة Acantholimon erinaceum در ارتفاعات کوهستانی در مناطق استپی و استپی سرد میروید (12). محققانی مانند فیشر (2004) به نتایجی مشابه با تحقیق حاضر رسیدند.
عامل مؤثر دیگر بر تغییرات تنوع گونهای بافت خاک است که غیرمستقیم با رطوبت و حاصلخیزی خاک مرتبط است (22). زارع چاهوکی (1387) نبیز نشان داد که بافت خاک از عوامل اصلی کنترل پراکنش پوشش گیاهی است. در این تحقیق تیپهای Br. tomentellus-Po. bulbosa-As. gossypinus وTh. kotchyanus-Ar.aucheri-Ag.intermedium تحت تأثیر افزایش شن قرار داشتند. رویشگاه گونة Astragalus gossypinus با تراکم بسیار زیاد در دامنة ارتفاعی 1500-2000 متر، در خاکهای کمعمق تا نیمهعمیق، بافت سبک تا متوسط، بدون شوری و قلیاییت، در بسیاری عرصهها بهصورت تپهماهوری و کم شیب گسترش دارد (2). رویشگاه گونة Thymus kotschyanus، با بیشترین تراکم و گسترش در ارتفاع 2000 متر و در طیف وسیعی از خاکهای کم عمق تا عمیق، عمدتا نیمه عمیق، بافت متوسط تا سنگین، بدون شوری و قلیاییت و اغلب آهکی دیده میشود (12). نتیجه تحقیق حاضر نیز این نکات را تأیید میکند. نتایج بهدست آمده در مورد گونة Astragalus gossypinus با نتایج اسدیان (1375)، مقیمی (1384)، فتاحی و همکاران (1388) که بافت خاک را در گسترش گونههای Astragalus gossypinus وThymus kotschyanus دخیل میدانند، مطابقت دارد و با نتایج مطالعات تقیپور و همکاران (1387) که معتقدند گونة Astragalus gossypinus با بافت خاک بهطور چشمگیری همبستگی منفی نشان میدهد، مطابقت ندارد.
مقدار ماده آلی بهعنوان یکی از خصوصیات شیمیایی خاک از دیگر عواملی بود که در منطقة مورد مطالعه بهعنوان یک عامل تأثیرگذار بر روی تنوع گونهای شناخته شد. مقدار ماده آلی زیاد در تیپ Po. bulbosa- So.alupecroides و ماده آلی کم در تیپ As. gossypinus- Po. bulbosa- Br. tomentellus ناشی از تراکم زیاد گونههای غالب و لاشبرگ حاصل از آن در تیپ So. alupecroides Po. bulbosa- میباشد. در رابطه با تأثیر ماده آلی بر تنوع گونهای میرداودی و زاهدیپور (1384) نیز به نتایجی مشابه با نتیجه تحقیق حاضر دست یافتند. از دیگر عوامل مؤثر بر تنوع گونهای، مقدار ازت خاک است. خاکهای رسی دارای مقدار ازتی بیشتر از خاکهای لیمونی و آنها بیشتر از خاکهای شنی است. دلیل این موضوع مربوط به قدرت نگهداری بیشتر ازت معدنی بهوسیله رسهاست (6). نتیجه این تحقیق با نتایج سالاردینی (1362) مطابقت ندارد، بهدلیل اینکه مقدار ازت در تیپ Po. bulbosa- So.alupecroides که دارای بافت رسی میباشد کمتر از مقدار ازت تیپ Ac.erinaceum-Br. tomentellus-Th. kotschyanus، است که دارای بافت شنی میباشد. این عدم مطابقت را میتوان چنین تفسیر کرد تیپ Po. bulbosa- So.alupecroides از دیمزارهای رهاشده دارای خاک دستکاری و شخمخورده در جهت شیب انتخاب شده قسمت بیشتر ازت آن در اثر آبشویی و فرسایش از دسترس خارج شده و باعث شده است این تیپ با وجود خاک رسی دارای مقدار ازت کمتری در مقایسه با سایر تیپها باشد. زارع چاهوکی و همکاران (1388) نیز به نتایجی مشابه در رابطه با تأثیر ازت بر تنوع گونهای دست یافت.
در مجموع با توجه به نتایجی که بهدست آمد میتوان گفت که عوامل محیطی بیشتر از عوامل مدیریتی در تفکیک تیپها و استقرار گونههای شاخص مؤثرند. در واقع مهمترین عوامل مؤثر در شکلگیری تیپهای مختلف عبارتند از بافت، هدایت الکتریکی، ازت، ماده آلی، اسیدیته خاک و ارتفاع از سطح دریا که باعث ایجاد تیپهای مختلف در منطقه مورد مطالعه شدهاند. جمعبندی نتایج تحقیق این است که در استقرار تیپهای مختلف گیاهی عوامل محیطی بیشترین تأثیر را دارند و عوامل مدیریتی نظیر تغییر کاربری و شدت چرای دام در استقرار گونههای غیرخوشخوراک و کم ارزش اثرگذارند. همچنین تنوع گونهای بالا دلیل بر وضعیت خوب مرتع نیست و در زمان بررسی تنوع گونهای باید به ترکیب گیاهان و گونهزایی نیز توجه کرد.