Document Type : Research Paper
Abstract
The saffron as a well-known genus of tribe Crocoideae Burnett. belonging to large family of Iridaceae including about 100 taxa in the world. Mentioned genus comprised of 8 species belonging to 2 sections as follow Crocus and Nudiscapus in Iran. The taxonomic value of palynology is well known in Iridaceae. Because of importance of these evidence as well lack of palynological studies on saffron, a detailed study on pollen grains seems to be necessary. Samples were photographed by SEM. Besides, pollen grains are classified in medium to large categories. Moreover shed in monad. Besides including continuous spiral apertures as well non continuous apertures. Moreover pollen grains showing shallow and deep furrows. Pollen wall is classified in intectate class and showing microechinate sculpturing. Our results showing that palynological characteristics are efficient in differentiation of sections. Regardless, recent evidence (pollen characteristics) dominantly, accompanied with other characters can be useful in delimitation of taxa.
Keywords
Main Subjects
بررسی گرده شناسی جنس Crocus L.(Iridaceae) با تأکید بر تاکسونومی در ایران
ملیکا سادات طبسی و احمدرضا محرابیان*
ایران، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده علوم و فناوری های زیستی
تاریخ دریافت: 15/8/95 تاریخ پذیرش: 1/3/96
چکیده
زعفران بعنوان یک جنس شاخص از زیرخانوادهCrocoideae Burnett. و متعلق به خانوادهIridaceae دارای حدود 100 گونه در دنیا می باشد. این جنس در ایران نیز دارای 8 گونه از دو زیربخش Crocus و Nudiscapus است. بدلیل اهمیت شواهد گرده شناختی و نقش آن ها در تمایز تاکسونومیکی این جنس و نیز فقدان مطالعات جامع در این حوزه در ایران، موضوع فوق مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه های گرده ای این مطالعه با استفاده از میکروسکپ الکترونی نگاره (SEM) عکس برداری شدند. بر اساس ارزیابی های انجام شده، دانه های گرده ی این جنس در رده متوسط تا بزرگ طبقه بندی می گردند. علاوه بر این، انتشار دانه های گرده بصورت monad (منفرد) و شکل کلی آنها spheroidal (کروی) می باشد. همچنین الگوی منافذ spiraperture (شامل یک یا چند منفذ مارپیچی) از مارپیچی منفرد پیوسته تا چندین مارپیچ نامنظم و ناپیوسته متغیر و بوضعیت فرورفته و عمیق تا سطحی متنوع می باشند. دیواره ی دانه های گرده در تاکسون های مطالعه شده intectae (فاقد تکتوم) است و دارای تزئینات microechinate (ریزخاردار) می باشد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که صفات گرده شناسی در تمایز بخش ها کارآمد است و در بسیاری از موارد می توانند در جدایی گونه ها و نیز تعیین مرز بین گونه ای مؤثر باشند. با این وجود، شواهد گرده شناسی غالبا" بعنوان صفات کمکی و تأیید کننده محسوب می شوند. بنابراین بکار گیری آن ها همراه با سایر شواهد تاکسونومیکی، می تواند در تعیین محدودهی گونه ای و نیز مرز گونه ها تأثیر گذار باشد.
واژه های کلیدی: گرده شناسی، زعفران، تاکسونومی، ایران.
* نویسنده مسؤل، تلفن: ۰۹۱۲۳۴۴۷۵۴۴ ، پست الکترونیکی: a_mehrabian@sbu.ac.ir
مقدمه
زعفران بعنوان یک جنس شاخص از زیرخانوادهCrocoideae (14) و متعلق به خانوادهIridaceae شامل حدود 100 گونه شناخته شده در دنیا می باشد (3، 37). این جنس در جنوب غرب اروپا، جنوب غرب آسیا، چین و بویژه در آسیای صغیر و بالکان انتشار یافته است (22، 23، 40). گونه های متنوع این جنس بعنوان خویشاوندان وحشی زعفران خوراکی (Crocus sativa L.) از توان ژنتیکی-اکولوژیکی بالایی جهت ارتقاء سازگاری، مقاومت در برابر تنش ها و بهبود محصولات زراعی برخوردارند. این در حالی است که ایران از بعد کشت زعفران خوراکی رتبه اول را در میان کل کشورهای دنیا دارد (19، 35). تا کنون مطالعات متعددی جهت ارزیابی صفات تاکسونومیکی با ارزش جهت تمایز تاکسون های این جنس به انجام رسیده است. Haworth (26) از صفت وجود یا عدم وجود کرک در گلوی گل در راستای طبقه بندی و تمایز این تاکسون ها استفاده کرده است. Sabine (41) نیز شواهدی مانند اسپات و پوشش بنه ای را در تمایزات و رده بندی جنس موثر می داند که توسط سایر مطالعات (27، 33) تأیید شده است. این جنس توسطMathew (32) به دو زیرجنس Crocusبا پرچم های برون گرا (فقط شامل C. banaticus) و زیرجنس Croiris با پرچم های درون گرا طبقه بندی شده است. زیرجنس اخیر خود به دو بخش شامل Crocus و Nudiscapus تفکیک گردیده است. علاوه بر این، مطالعات متعدد دیگری با رویکرد بیوسیستماتیک شامل فیلوژنی (10، 11، 18، 22، 23، 37، 46)، کاریولوژی (6، 22)، ارزیابی تنوع (4، 9، 30، 34، 36، 43) و گرده شناسی (7، 13، 17، 29) در این جنس انجام شده است.
جنس زعفران در ایران دارای 8 گونه از دو زیربخش Crocus و Nudiscapus می باشد. بواسطه اهمیت اقتصادی این جنس، فقدان مطالعات تاکسونومیکی و نیز تمرکز کاشت زعفران در ایران، ارزیابی شواهدی چون گرده شناسی پیرامون خویشاوندان وحشی این گونه حائز اهمیت است.
مواد و روشها
گونه های گیاهی مورد نظر، با جمع آوری های میدانی و نیز استفاده از نمونه های هرباریومی دانشگاه شهید بهشتی (HSBU) و هرباریوم مرکزی دانشگاه تهران (TUH) گرد آوری شده است (جدول 1). نمونه های گیاهی با استفاده از فلور ایران (1) و فلور ایرانیکا (39) مورد شناسایی قرار گرفتند. دانه های گرده نیز از بساک های بالغ جدا شده و سپس بوسیله ی چسب کربنی بر روی پایه های آلومینیومی مخصوص میکروسکپ الکترونی تثبیت شده و سپس با دستگاه Sputter Emitech EMK 550 در یک محفظه خلاء با طلا پوشش دهی شدند. سپس نمونه ها با دستگاه میکروسکپ الکترونی نگاره (SEM) مدل Cam Scan Hitachi SU3500 عکس برداری شدند (شکل 1 و 2). بعد از این مرحله صفات کمی حدود 20-30 دانه گرده از 1-3 جمعیت با استفاده از نرم افزار Image tools ver.3 ارزیابی شد. واژگان شناسی گرده بر اساس مطالعات Halbritter و همکاران (20)توصیف شده است. بعلاوه صفات کمی کدگذاری شده و با استفاده از نرم افزارPAST version 2.17 (21) تحت آنالیز خوشه بندی قرار گرفتند (شکل 3).
نتایج
نتایج این مطالعه نشان می دهد که دانه های گرده ی جنس زعفران دارای انتشار monad (دانه گرده منفرد) می باشند. شکل کلی دانه گرده نیز spheroidal (کروی) است و الگوی منافذ spiraperture (منافذ مارپیچی)، از مارپیچ منفرد پیوسته (C. biflorous) تا چندین مارپیچ نامنظم و ناپیوسته (C. cancellatus) متغیر می باشد (شکل 1و2).
جدول 1- فهرست گونه های های مورد بررسی
Species |
Locality |
Collector |
Herbarium No |
Crocus sativusL. |
Khorasan Razavi-Bardaskan |
Tabasi |
HSBU-2014603 |
Crocus almehensis Brikell & Mathew. |
Golestan-Almeh mountion |
Soofi |
HSBU-2014605 |
Crocus speciosusM. Bieb. |
Gilan-Rostam abad-Salansar |
Tabasi |
HSBU-2014613 |
Crocus michelsoniiB. Fedtsch. |
Khorasan Razavi-North of Ghuchan |
Provided from FUMH |
HSBU-2014614 |
Crocus haussknechtii Goldb. |
Markazi-Shazand |
Mehrabian |
HSBU-2014606 |
Crocus cancellatus Herb. |
Markazi-15km Arak to Shazand |
- |
TUH-28089 |
Crocus biflorus Mill. |
Urmia- Sir mountion
|
- |
TUH-13621 |
Crocus caspiusFischer & Meyer. |
Mazandaran-Sari-Jamkhaneh village |
Tabasi |
HSBU-2014610 |
شکل 1- تصاویر میکروسکپ الکترونی از شکل کلی دانه های گرده مورد بررسی: 1- C. almehensis .، 2- C. biflorus .، 3- C. cancellatus .، 4- C. haussknechtii .، 5- C. sativus.، 6- C. speciosus.، 7- C. caspius.، 8-C. michelsonii
شکل 2- تصاویر میکروسکپ الکترونی از تزئینات سطحی دانه های گرده مورد بررسی: 9- C. almehensis .، 10- C. biflorus .، 11- C. cancellatus .، 12- C. haussknechtii .، 13- C. sativus .، 14- C. speciosus.، 15- C.caspius.، 16-C. michelsonii
شکل ۳- آنالیز خوشه بندی بر اساس صفات کمی کدگذاری شده
علاوه بر این دیواره ی دانه های گرده در تاکسون های مطالعه شده intectae (فاقد تکتوم) با تزئینات microechinate (ریزخاردار) می باشد. این در حالی است که قطر دانه های گرده از 95/33 میکرومتر(C. specious) تا 76/92 میکرومتر (C. sativus) متغیر می باشد. دامنه ی قطر ریز خارهای دیواره از 31/0 میکرومتر
(C. almeheniss) تا 33/1 میکرومتر (C. cancellatus) و طول ریز خارهای دیواره از 35/0میکرومتر (C. sativus) تا 30/1 میکرومتر (C. biflorous) متنوع است. همچنین تراکم ریزخارهای دیواره از 18 (C. michelsonii) تا 50
(C. hausskenechtii) عدد در 100 میکرومترمربع متغیر می باشد. لازم بذکر است که شیارهای سطح دانه ی گرده از فرورفته و عمیق (C. specious) تا سطحی
(C. hausskenechtii, C. sativus, C. cancellatus, C. almeheniss, C. michelsonii, C. biflorous ) متنوع میباشند (جدول 2).
جدول 2- صفات گرده شناسی ارزیابی شده
|
Pollen diameter |
michroechinate long |
michroechinate diameter |
michroechinate density |
aperture shape |
Pollen shape |
aperture situation |
||||||||
Species/ character |
Var (µm) |
SD (mm) |
M (µm) |
Var (µm) |
SD (mm) |
M (µm) |
Var (µm) |
SD (mm) |
M (µm) |
Var (number) |
SD (mm) |
M (mm) |
|||
Crocus almehensis |
51.62-60.71 |
3.30 |
55.58 |
0.46-1.31 |
0.22 |
0.83 |
0.31-1.03 |
0.16 |
0.50 |
20-44 |
12.5 |
32.25 |
limited sulcate |
spheroidal |
shallow |
Crocus haussknechtii |
41.58-65.74 |
5.28 |
51.84 |
0.49-1.03 |
0.17 |
0.72 |
0.31-0.82 |
0.13 |
0.59 |
45-50 |
2.1 |
47 |
limited sulcate |
spheroidal |
shallow |
Crocus michelsonii |
45.67-68.80 |
5.84 |
55.23 |
0.30-1.16 |
0.20 |
0.67 |
0.37-1.24 |
0.16 |
0.68 |
18-33 |
6.55 |
27 |
spiraperture |
spheroidal |
shallow |
Crocus cancellatus |
38.36-59.37 |
5.06 |
47.96 |
0.27-1.00 |
0.15 |
0.55 |
0.32-1.33 |
0.18 |
0.57 |
26-31 |
2.2 |
28.7 |
spiraperture |
spheroidal |
shallow |
Crocus sativus |
54.49-92.76 |
10.01 |
71.18 |
0.35-1.53 |
0.28 |
0.82 |
0.41-1.29 |
0.19 |
0.80 |
15-20 |
2.2 |
18 |
limited sulcate |
spheroidal |
shallow |
Crocus caspius |
61.45-99.25 |
7.56 |
72.36 |
0.30-1.14 |
0.19 |
0.77 |
0.35-0.89 |
0.13 |
0.66 |
19-30 |
4.8 |
25.7 |
limited sulcate |
spheroidal |
deep |
Cocus biflorus |
45.67-59.04 |
4.14 |
49.72 |
0.35-1.30 |
0.21 |
0.65 |
0.34-1.19 |
0.16 |
0.62 |
29-36 |
2.9 |
32.2 |
spiraperture |
spheroidal |
shallow |
بحث
نتایج این مطالعه ضمن توصیف و تحلیل صفات گرده شناسی، داده های با ارزشی را جهت تمایز تاکسونومیکی این جنس در ایران فراهم نموده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که دانه های گرده ی این جنس در ایران در رده ی متوسط (26-50 میکرومتر) تا بزرگ (51-100 میکرومتر) طبقه بندی می گردند (28). این تنوع در ابعاد دانه ی گرده توسط مطالعات قبلی نیز تأیید شده است. Chiciricco (7) معتقد است که ابعاد دانه ی گرده با ابعاد کلاله مرتبط می باشد. با این وجود، مواردی از عدم همبستگی این صفات نیز مشاهده شده است. میانگین ابعاد دانه های گرده در این مطالعه از 95/33 تا 76/92 میکرومتر متغیر می باشد. این در حالی است که ارزیابی میانگین قطر دانه ی گرده در سایر مطالعات (7، 8، 16، 31) از 13 تا 25/47 میکرومتر متغیر است، که احتمالا" از تغییر قطر دانه های گرده در اثر تیمارهای متنوع آماده سازی نمونه و نیز شرایط متنوع اکولوژیکی رویشگاه ها ناشی می گردد.
تعداد شیارهای دانه ی گرده نیز بعنوان یک صفت مهم در تاکسونومی این جنس شناخته شده است. بر این اساس می توان 2 گروه شامل شیارهای مارپیچ و شیارهای با گسترش محدودتر را در گونه های این جنس تشخیص داد. مطالعات انجام شده بوسیله ی میکروسکوپ نوری (44) و همچنین میکروسکوپ الکترونی بر روی گرده های گونه های وحشی زعفران بلغاری (42) نیز وجود این الگو در دانه های گرده جنس زعفران را تأیید می کند. این در حالی است که وجود این شیارها و نقش آن ها در تمایز گونه های جنس زعفران توسط مطالعات Işik و Oybak Donmez (29) تأیید شده است. علاوه بر آن، Blackmore و Barnes (5) در بررسی های خود، شیارهای مارپیچ را یک صفت جدیدتر نسبت به شیارهای با گسترش محدودتر معرفی می کنند. از طرفی، عمق شیارها را در تمایز و جدایی گونه ها مؤثر دانسته اند. بنابراین صفت نوع شیارها، رده بندی Mathew (32) مبنی بر جدایی
C. sativus (sect. Crocus L.) از سایر گونه های این جنس در ایران (sect. Nudiscapus) را تأیید می کند. مطالعاتی نیز جهت تعیین میزان جوانه زنی دانه های گرده در برخی از گونه های گیاهی انجام شده است (25) که بر اساس پیشنهاد Furness (12)، شیارهای سطح گرده از نقش مهمی در افزایش راندمان جوانه زنی لوله ی گرده برخوردار هستند. به علاوه Thanikaimoni (45) اعتقاد دارد که تنوع شیارهای سطح گرده در پاسخ به یک فرآیند تکوینی-ژنتیکی سازگار کننده با شرایط زیستگاه و گرده افشان ها (اکولوژیکی) عمل می کند.
طول و قطر ریزخارهای سطح اگزین در بین گونه های مورد بررسی تمایز بارزی را نشان نمی دهد. این نتایج با یافته های Işik و Oybak Donmez (29) مطابقت دارد. در صورتی که تراکم ریزخارهای اگزین در مواردی مؤید جدایی تاکسونومیک گونه ها می باشد. بعنوان مثال گونه های C. hausskenechtiiبا بیشترین تراکم ریزخارها و
C. sativus با کمترین تراکم ریز خارها با گونه های دیگر از این بعد متمایز می باشند. برخی مطالعات، وجود اگزین خاردار را نشانگر قدرت پراکنشی بالای دانه ی گرده عنوان نموده اند (38) و از طرفی تمایز تزئینات سطح اگزین بیانگر همبستگی با نوع گرده افشان ها بویژه حشرات میباشد (15) ، بدین ترتیب که ریزخارهای سطح دانه های گرده در طی یک فرآیند هم تکاملی با کرک های سطح بدن برخی حشرات بویژه سوسک ها تطابق یافته است. بعلاوه ترکیباتی مانند pollenkitt در سطح خارجی دانه ی گرده این گروه نقش مهمی در چسبندگی دانه های گرده به یکدیگر و نیز به بدن حشرات و افزایش کارآمدی گرده افشانی دارند (7).
نتایج آنالیز خوشه ای مبتنی بر صفات ریخت شناسی، نتایج آنالیز گرده شناسی را تأیید نمی کند. در صورتی که نتایج آنالیز گرده شناسی تطابق بیشتری با نتایج آنالیز مولکولی ISSR نشان می دهد (2). علی رغم این موارد، در همه ی مطالعات انجام شده گونه یC. sativus (sect. Crocus L.) تمایز و جدایی زیادی نسبت به سایر گونه ها
(sect. Nudiscapus) نشان می دهد. بنابراین گرده شناسی در تمایز بخش ها کارآمد می باشد. همچنین صفات کمی گرده شناسی در برخی موارد در جدایی گونه ها و تعیین مرزگونه ها مؤثر هستند؛ اما غالبا" به عنوان یک صفت کمکی و تأیید کننده محسوب می شوند و بهمراه سایر شواهد تاکسونومیکی می توانند در تعیین محدوده گونه ای و تعیین مرز گونه ها تأثیر گذار باشند. بنابراین با یک رویکرد جامع و یکپارچه به تاکسونومی در جنس زعفران، صفات گرده شناسی نقش مهمی در تعیین محدوده تاکسون های این جنس دارند و همگام و همراه با سایر صفات، تحلیل قوی تری را در راستای بیوسیستماتیک و روابط خویشاوندی این جنس پدید می آورند.
سپاسگزاری
بدین وسیله از آقای جوادی، متصدی آزمایشگاه میکروسکپ الکترونی دانشگاه شهید بهشتی، جهت مساعدت های صمیمانه ی ایشان تشکر و قدردانی می گردد. همچنین از آقای محمود صوفی، جهت در اختیار قرار دادن یکی از نمونه های مورد بررسی بسیار سپاسگزاریم.