Document Type : Research Paper
Author
member of Academic staff (Assistant professor)/ The University of Guilan
Abstract
To evaluate the quantitative and composition status of the trees regeneration in natural forest stands of Astara region, were studied the less disturbed areas in Astara (watershed 1). After selecting the study areaو sampling was done by systematic random method. Sample plots were circle shape with area of 0.1 ha. The relevant data were analyzed in the total altitude classes. The results demonstrated that sapling density of total species and the number of tree regeneration per hectare increased with increasing of altitude from sea level. The results also showed that there are significant correlation between the number of beech, hornbeam and mean total tree regeneration with altitude from sea level. The maximum and minimum number of regeneration were observed at the classes of "tree height
Keywords
Main Subjects
تاثیر ارتفاع از سطح دریا بر فراوانی و ترکیب تجدیدحیات گونههای درختی در تودههای جنگلی طبیعی منطقه آستارا
ایرج حسنزاد ناورودی* و تورج سفرکار
ایران، صومعه سرا، دانشگاه گیلان، دانشکده منابع طبیعی، گروه جنگلداری
تاریخ دریافت: 15/5/95 تاریخ پذیرش: 3/2/96
چکیده
برای بررسی وضعیت کمی و ترکیب تجدیدحیات گونههای درختی در جنگلهای طبیعی منطقه آستارا، مناطق کمتردستخورده، واقع در حوضه یک آستارا، مورد مطالعه قرار گرفت. پس از انتخاب منطقه مورد مطالعه و تعیین محدوده آن در روی نقشه، نمونهبرداری به روش منظمتصادفی با قطعات نمونه دایرهای با مساحت یک آر انجام و دادههای مربوطه در کل طبقات ارتفاعی (500-1700 متر از سطح دریا) با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که تعداد در هکتار تجدیدحیات کل گونههای درختی با افزایش ارتفاع از سطح دریا افزایش یافت و بین تعداد در هکتار زادآوری گونههای ممرز و راش و میانگین زادآوری کل گونهها با ارتفاع از سطح دریا همبستگی معنیداری وجود دارد. بیشترین فراوانی تجدیدحیات در طبقه با ارتفاع کمتر از 30/1 متر و کمترین تعداد تجدیدحیات در طبقه قطری 5/2 – 5/7 سانتیمتر مشاهده شد. در بین گونههای مورد بررسی، در ارتفاع 600 متر از سطح دریا، بیشترین فراوانی تجدیدحیات در طبقه قطری 0- 5/2 سانتیمتر مربوط به ممرز و در طبقه با ارتفاع کمتر از 30/1 متر، متعلق به شیردار بود. در ارتفاع 1000 متر از سطح دریا، بیشترین فراوانی تجدیدحیات در طبقه با ارتفاع کمتر از 30/1 متر، متعلق به ممرز بود. در سایر موارد، گونه راش بیشترین فراوانی تجدیدحیات را داشت. بدین ترتیب بیش از 75 درصد تجدیدحیات متعلق به گونه راش و بیش از 10 درصد زادآوری مربوط به گونه ممرز بوده و در مجموع، گونههای راش، ممرز و توسکا بیش از 90 درصد ترکیب زادآوری منطقه مورد مطالعه را به خود اختصاص دادهاند.
کلمات کلیدی: آستارا، ارتفاع از سطح دریا، تجدیدحیات، گونههای درختی
* نویسنده مسئول، تلفن: 01333323023، پست الکترونیکی: ehasanzadeh@guilan.ac.ir
مقدمه
امروزه جنگلها و دیگر منابع طبیعی تجدیدشونده یکی از ارکان اصلی و غیرقابلانکار در برنامهریزیهای کلان کشورها هستند و حفاظت، احیا، توسعه و بهرهبرداری اصولی و مستمر از این منابع، مستلزم مطالعه و شناخت هرچه بیشتر آنها است. در عصر حاضر با وجود پیشرفتهای چشمگیر در علوم و فنون مختلف، هنوز ناشناختههای بسیاری در جنگل وجود دارد که برای مدیریت و استفاده بهینه از آن باید پرده از این رازها و روابط پیچیده و ظریف عناصر تشکیل دهنده آن برداشته شود.
تجدیدحیات درختان که تضمینکننده استمرار حیات و بقای جنگل است، تحت تأثیر عوامل بسیاری نظیر تعداد و وضعیت درختان مادری بذرده، شرایط اقلیمی، وضعیت توپوگرافی، درصد تاج پوشش و خصوصیات خاک (5)، ساختار روشنهها (7 و 16)، جهت دامنه و ارتفاع از سطح دریا (4، 9 و 10)، شرایط سنگ مادری از حیث نفوذپذیری و شرایط اجتماعی منطقه از نظر وجود دام (10) و دامدار ثابت و کوچ رو، دستخوش تغییر میشود. همچنین نوع خاک و عمق آن و جهت دامنه نیز در استقرار گونه موثر است (1). آگاهی از وضعیت زادآوری گونههای درختی در یک حوضه آبخیز، میتواند به اصلاح و بهبود برنامههای جنگلکاریهای احیایی و غنیسازی در طرحهای منابع طبیعی کمک شایانی بنماید. چرا که با مقایسه میزان تجدیدحیات گونههای درختی در ارتفاعات و شرایط ادافیکی مختلف، میتوان گونه مناسب را برای آن شرایط انتخاب و از دوباره کاری در کاشت و نیز صرف اعتبارات کلان برای انجام عملیات مراقبتی سنواتی در طرحهای جنگلکاری جلوگیری کرد.
امان زاده و همکاران در بررسی زادآوری طبیعی راش در حفرههای طبیعی جنگلهای اسالم، نشان دادند که بین سطح حفرهها و فراوانی زادآوری ارتباط معنیداری وجود دارد و با افزایش سطح حفرهها، از تعداد نهالهای راش و ممرز، کاسته میشود. اما همبستگی فراوانی گونه افرا با اندازه حفرهها از نظر آماری معنیدار نبود (2). مرتضیپور و همکاران رابطه بین زادآوری درخت راش با شکل زمین را مطالعه کرده و به این نتیجه رسیدند که بیشترین میزان پوشش زادآوری راش در روی یالها وجود دارد و بین درصد پوشش زادآوری راش با شکل زمین همبستگی معنیداری وجود دارد (19). نتیجه تحقیقات رضوی نشان داد که میانگین تعداد زادآوری با تغییرات ارتفاع از سطح دریا، اختلاف معنیداری داشته است. تجدیدحیات با نوع گونه در شرایط متفاوت نیز تغییر میکند (12). نتایج یک تحقیق نشان داد که مقدار و تراکم زادآوری در تودههای طبیعی با تودههای بهرهبرداری شده در سطح احتمال 01/0 اختلاف معنیداری دارند و بیشترین تراکم نهالها در تودههای بهرهبرداری شده، مشاهده شده است (3). البته بهرهبرداری به تجدیدحیات استقراریافته، آسیب میرساند. توانکار و همکاران نشان دادند که در نتیجه بهرهبرداری، 14% از زادآوری منطقه، تحت تاثیر صدمات مکانیکی ناشی از عملیات بهرهبرداری قرار گرفته است (6). مطالعه دیگری نیز نشان داد که در عملیات قطع و تبدیل درختان به 3/3 درصد زادآوری و پس از عملیات وینچینگ و خروج چوبآلات به 8/4 درصد تجدیدحیات استقراریافته، آسیب وارد شده است که بیشترین آن مربوط به گروه سنی خال بود (17). مطالعات انجام شده، همچنین نشان داده است که عواملی مانند چرای دام، آتشسوزی، جمعآوری بذر درختان برای تعلیف دام، خشکی تابستان و وجود آفات و امراض بذرها و نهالها در زادآوری بلوط زاگرس موثر بوده است (14).
زادآوری طبیعی از مهمترین عوامل موثر بر بقا و پایداری جنگلهای طبیعی تلقی میشود. امیری و همکاران نشان دادند که با افزایش ارتفاع از سطح دریا، فراوانی نهالها و نونهالها بطور منظم، تغییر نمیکند. در ارتفاعات پایین (کمتر از600 متر)، فراوانی تجدیدحیات افزایش و سپس در ارتفاع 1100 متری کاهش و دوباره افزایش مییابد. براساس این تحقیقات، بیشترین تعداد نهال در جهتهای جنوب غربی و شمال شرقی و شیبهای کمتر از 10% مستقر شده است و تاج پوشش مناسب برای استقرار زادآوری بلوط، 75-90 درصد بدست آمده است (4).
پژوهش حاضر با هدف پیدا کردن شناخت نسبی از وضعیت زادآوری گونههای درختی در جنگلهای طبیعی کوهستانی منطقه آستارا و تغییرات کمی آن با افزایش ارتفاع از سطح دریا انجام گرفته است. نتیجه حاصله میتواند در برنامهریزیهای مدیریتی و اجرایی مورد توجه قرار گیرد. انتظار میرود با آگاهی از ارتباط بین این ویژگیها با تغییرات کمی تجدیدحیات، نتیجه مطلوبتری از سیاستها و تصمیمات متخذه، حاصل شده و نتایج سوء و خسارات ناشی از اعمال برنامههای مرتبط، به حداقل ممکن کاهش یابد.
مواد و روشها
منطقه مورد مطالعه: منطقه مورد مطالعه در حوضه یک آستارا در محدوده ارتفاعی 500 الی 1700 متر از سطح دریا واقع است. حوضه یک، جزو تقسیمبندی حوضههای آبخیز 29گانه جنگلهای استان گیلان است که از شمال به مرز جمهوری آذربایجان، از شرق به محدوده روستاهای حاشیه جنگل، از جنوب به مرز حوضه دو آستارا و از غرب به استان اردبیل و محدوده منابع طبیعی این استان محدود میشود (شکل 1). مساحت این حوضه بر اساس نقشه سبز سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در حدود 24000 هکتار است. حداقل ارتفاع جنگلهای این حوضه تقریباً هم سطح دریای خزر و حداکثر آن 1800 متر از سطح دریای خزر است (13).
شکل1- موقعیت حوضه یک آستارا در روی نقشه
قسمت اعظم حوضه مورد مطالعه دارای اقلیم دریایی (بحری) است. گرمترین ماههای سال، تیر و مرداد با درجه حرارت متوسط 1/30 درجه سانتیگراد و سردترین ماههای سال، دی و بهمن با درجه حرارت متوسط 5/2 درجه سانتیگراد است. متوسط میزان بارندگی سالیانه آستارا 1200 میلیمتر است که عمدتاً بصورت باران و کمی هم بصورت برف است. این منطقه از نظر اقلیمی و بر اساس طبقهبندی کوپن، جزء اقالیم مرطوب و در کلیموگرام باران و حرارت آمبرژه جزء اقالیم خیلی مرطوب با زمستان خنک است (13).
گونههای درختی این ناحیه شامل: راش، بلندمازو، ممرز، توسکای ییلاقی، توسکای قشلاقی، انجیلی، لرگ، خرمندی، داغداغان، ملج، نمدار، اوجا، گیلاس وحشی، پلت، گردوی جنگلی، اوری، شیردار، ون، شمشاد، شب خسب، لیلکی، بارانک، سرخدار و برخی گونههای دیگر است. با افزایش ارتفاع از سطح دریا و با تغییر در ترکیب گونههای درختی، جوامع گوناگونی در این منطقه مشاهده میشود. مهمترین تیپهای جنگلی منطقه به ترتیب از هم سطح دریا تا ارتفاعات بالا شامل بلوط- شمشاد (Querco-Buxetum)، بلوط- ممرز (Querco-Carpinetum)، انجیلی- ممرز (Parrotio-Carpinetum)، راش (Fagetum hyrcanum) و راش- ممرز (Fageto-Carpinetum)، اوری (Quercus macranthera) و اوری- ممرز (Carpineto-Macranthera) است. غیر از تقسیمبندیهای فوق، تیپهای مختلف دیگری نیز در این جنگلها قابل مشاهده است که میتوان به تیپهای توسکا- لرگ (در مناطق جلگهای و نقاطی با هیدرومورفی بالا)، آزاد- بلوط (در نقاط کمارتفاع و بیشتر در شیبهای جنوبی)، لرگ- شمشاد (در حاشیه رودخانهها و درههای تنگ و تاریک) اشاره کرد (13 و 18).
منطقه مورد مطالعه دارای روستاها و آبادیهای متعددی است و آثار دستاندازی و تصرف عرصه جنگل در مجاورت روستاها و حتی در داخل جنگل دیده میشود. بیشتر این تخریبها در مجاورت روستاهای حاشیه جنگل و ارتفاعات ییلاقی مشاهده گردید که عموماً بصورت تبدیل عرصه جنگل به زمین زراعی و باغ و نیز قطع درختان جوان و شاخهزنی بمنظور تعلیف دام است. دامداران روستاهای منطقه عموماً کوچرو هستند و پائیز و زمستان را در روستاهای پائیندست (قشلاق) و بهار و تابستان را در مراتع و مراتع مشجر بالادست (ییلاق) سپری میکنند. این مسأله همانند دیگر نواحی جنگلی شمال ایران منجر به وارد شدن خسارت به تمام طبقات ارتفاعی پائین بند، میان بند و ارتفاعات شده است.
روش بررسی: برای انجام این تحقیق، پس از شناسایی و تهیه نقشه منطقه مورد مطالعه، اطلاعات لازم با استفاده از فرمهای تهیه شده، جمعآوری شد. نمونهبرداری به روش منظم تصادفی با قطعات نمونه دایرهای با مساحت یک آر انجام و دادههای مربوطه در طبقات ارتفاعی 200 متری در محدوده مورد مطالعه از 500 تا 1700 متری جمعآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مجموعا 203 قطعه نمونه در کل منطقه مورد مطالعه، برداشت شد (شکل 2). بمنظور مطالعه تغییرات مشخصههای مورد بررسی، منطقه مورد مطالعه به 5 طبقه ارتفاعی شامل: 500-700، 700-900، 900-1100، 1100-1300، 1300-1500 و 1500-1700 طبقهبندی شد. برای سهولت کار، میانگین حداقل و حداکثر طبقات ارتفاعی هر طبقه، به عنوان معرف طبقات ارتفاعی آن طبقه، مورد استفاده قرار گرفت. بدین ترتیب پنج طبقه ارتفاعی مورد مطالعه بترتیب شامل 600، 800، 1000، 1200، 1400 و 1600 بود. برای آنالیزاطلاعات از نرمافزار SPSS استفاده شد. برای تحلیل همبستگی بین متغیر مورد مطالعه با عامل ارتفاع از سطح دریا و بررسی رابطه معنیدار بین آنها، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید.
شکل 2- موقعیت مراکز قطعات نمونه در طبقات ارتفاعی
نتایج
طبقهبندی تجدیدحیات موجود بر اساس روش مرسوم سازمان جنگلها و مراتع کشور در آماربرداری از جنگلهای شمال بصورت قطربرابرسینه (cm 5/2-0 ، cm 5/7-5/2 و cm 5/12-5/7) و نیز نهالهای با ارتفاع کمتر از ارتفاع برابر سینه (m 30/1‹ ارتفاع) انجام گرفته است. نتایج مربوط به وضعیت زادآوری گونهها به تفکیک طبقات قطری و کل گونهها برای طبقات مختلف ارتفاعی در قطعات نمونه مورد بررسی در جداول 1 و 2 آورده شده است.
برای بررسی وجود یا عدم وجود همبستگی میان عامل اکولوژیک ارتفاع از سطح دریا و متغیر مورد مطالعه، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین ارتفاع از سطح دریا و تجدیدحیات گونههای ممرز (049/0 P≤) و راش(038/0 P≤ ) و تجدیدحیات کل گونهها (034/0 P≤ ) در طبقات مختلف ارتفاعی به احتمال 95% ارتباط معنیداری وجود دارد. در حالی که رابطه بین ارتفاع از سطح دریا و تجدیدحیات گونههای توسکا، پلت، خرمندی، نمدار، شیردار، ملج، بلندمازو و اوری در طبقات مختلف ارتفاعی در سطح 05/0 معنیدار نیست (جدول 3).
جدول 1- وضعیت تجدیدحیات گونهها در طبقات ارتفاعی در منطقه مورد مطالعه
نوع گونه |
طبقات قطری )cm( |
تعداد تجدیدحیات در طبقات مختلف ارتفاعی (اصله در هکتار) |
||||||
600 (متر) |
800 (متر) |
1000 (متر) |
1200 (متر) |
1400 (متر) |
(1600 (متر) |
کل طبقات |
||
ممرز |
5/2- 0 |
100 |
179 |
0 |
0 |
0 |
0 |
279 |
5/7- 5/2 |
4 |
29 |
33 |
0 |
0 |
0 |
66 |
|
5/12- 5/7 |
40 |
50 |
33 |
29 |
0 |
0 |
152 |
|
30/1 < ارتفاع |
116 |
0 |
344 |
300 |
0 |
0 |
760 |
|
راش |
5/2- 0 |
68 |
321 |
133 |
0 |
250 |
1417 |
2189 |
5/7- 5/2 |
48 |
107 |
100 |
57 |
250 |
1500 |
2062 |
|
5/12- 5/7 |
24 |
50 |
156 |
157 |
317 |
1234 |
1938 |
|
30/1 < ارتفاع |
40 |
143 |
256 |
300 |
617 |
917 |
2273 |
|
توسکا |
5/2- 0 |
4 |
93 |
44 |
0 |
0 |
0 |
141 |
5/7- 5/2 |
4 |
100 |
0 |
0 |
0 |
0 |
104 |
|
5/12- 5/7 |
4 |
50 |
0 |
0 |
0 |
0 |
54 |
|
30/1 < ارتفاع |
4 |
0 |
89 |
0 |
0 |
0 |
93 |
|
پلت |
5/2- 0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
5/7- 5/2 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
|
5/12- 5/7 |
4 |
0 |
11 |
0 |
0 |
0 |
15 |
|
30/1 < ارتفاع |
0 |
0 |
78 |
0 |
0 |
0 |
78 |
|
خرمندی |
5/2- 0 |
64 |
21 |
0 |
0 |
0 |
0 |
85 |
5/7- 5/2 |
16 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
16 |
|
5/12- 5/7 |
32 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
32 |
|
30/1 < ارتفاع |
92 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
92 |
|
نمدار |
5/2- 0 |
0 |
14 |
0 |
0 |
0 |
0 |
14 |
5/7- 5/2 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
|
5/12- 5/7 |
0 |
0 |
11 |
0 |
0 |
0 |
11 |
|
30/1 < ارتفاع |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
|
شیردار |
5/2- 0 |
80 |
14 |
0 |
0 |
0 |
0 |
94 |
5/7- 5/2 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
|
5/12- 5/7 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
|
30/1 < ارتفاع |
104 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
104 |
|
ملج |
5/2- 0 |
16 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
16 |
5/7- 5/2 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
|
5/12- 5/7 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
|
30/1 < ارتفاع |
4 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
4 |
|
بلندمازو |
5/2- 0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
5/7- 5/2 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
|
5/12- 5/7 |
0 |
0 |
11 |
0 |
0 |
0 |
11 |
|
30/1 < ارتفاع |
0 |
0 |
67 |
0 |
0 |
0 |
67 |
|
اوری |
5/2- 0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
5/7- 5/2 |
0 |
0 |
0 |
14 |
0 |
0 |
14 |
|
5/12- 5/7 |
0 |
0 |
0 |
14 |
0 |
0 |
14 |
|
30/1 < ارتفاع |
0 |
0 |
0 |
157 |
0 |
0 |
157 |
|
کل گونهها |
5/2- 0 |
332 |
642 |
177 |
0 |
250 |
1417 |
2818 |
5/7- 5/2 |
72 |
236 |
133 |
71 |
250 |
1500 |
2262 |
|
5/12- 5/7 |
104 |
150 |
222 |
200 |
317 |
1284 |
2277 |
|
30/1 < ارتفاع |
360 |
143 |
834 |
757 |
617 |
917 |
3628 |
جدول 2- میانگین تعداد و درصد زادآوری گونهها در هکتار به تفکیک در طبقات مختلف ارتفاعی
نوع گونه |
میانگین تعداد و درصد زادآوری کل گونهها در هکتار در طبقات مختلف ارتفاعی |
||||||
طبقه ارتفاعی 600 متر |
طبقه ارتفاعی 800 متر |
طبقه ارتفاعی 1000 متر |
طبقه ارتفاعی 1200 متر |
طبقه ارتفاعی 1400 متر |
طبقه ارتفاعی 1600 متر |
کل طبقات ارتفاعی ( متر) |
|
ممرز |
(95/29%) 260 |
(03/22%)258 |
(01/30%)410 |
(32%) 329 |
- |
- |
(44/11%) 1257 |
راش |
(74/20%) 180 |
(03/53%)621 |
(22/47%)645 |
(50%) 514 |
(100%)1434 |
(100%) 5118 |
(49/77%)8512 |
توسکا |
(84/1%) 16 |
(75/20%) 243 |
(74/9%)133 |
- |
- |
- |
(57/3%) 392 |
پلت |
(46/0%) 4 |
- |
(51/6%)89 |
- |
- |
- |
(85/0%) 93 |
خرمندی |
(50/23%) 204 |
(79/1%) 21 |
- |
- |
- |
- |
(05/2%) 225 |
شیردار |
(20/21%) 184 |
(20/1%) 14 |
- |
- |
- |
- |
(80/1%) 198 |
ملج |
(31/2%) 20 |
- |
- |
- |
- |
- |
(18/0%) 20 |
نمدار |
- |
(20/1%) 14 |
(81/0%)11 |
- |
- |
- |
(23/0%) 25 |
بلندمازو |
- |
|
(71/5%)78 |
- |
- |
- |
(71/0%) 78 |
اوری |
- |
|
- |
(18%) 185 |
- |
- |
(68/1%) 185 |
کل گونهها |
(100%) 868 |
(100%) 1171 |
(100%) 1366 |
(100%) 1028 |
(100%) 1434 |
(100%) 5118 |
(100%) 10985 |
جدول 3- رابطه بین ارتفاع از سطح دریا و تجدیدحیات گونههای درختی
نوع گونه |
N |
R |
سطح معنیداری |
ممرز |
6 |
812/0 |
049/0* |
راش |
6 |
864/0 |
038/0* |
توسکا |
6 |
497/0- |
316/0 ns |
پلت |
6 |
162/0- |
760/0 ns |
خرمندی |
6 |
706/0- |
117/0 ns |
نمدار |
6 |
434/0- |
390/0 ns |
شیردار |
6 |
693/0- |
127/0 ns |
ملج |
6 |
655/0- |
158/0 ns |
بلندمازو |
6 |
131/0- |
805/0 ns |
اوری |
6 |
131/0- |
805/0 ns |
کل گونهها |
6 |
875/0- |
034/0* |
بحث
نتایج حاصله نشان داد که در منطقه مورد مطالعه، با افزایش ارتفاع از سطح دریا، فراوانی زادآوری گونه ممرز تا ارتفاع 1200 متر و گونه راش تا ارتفاع 1600 متر افزایش مییابد. بیشترین فراوانی زادآوری گونههای خرمندی، شیردار و ملج در ارتفاع 600 متر از سطح دریا، توسکا و نمدار در ارتفاع 800 متر، ممرز، پلت و بلندمازو در ارتفاع 1000 متر و راش و اوری در ارتفاع 1600 متر از سطح دریا مشاهده شده است.
در بین گونههای مورد بررسی در منطقه مورد مطالعه، بیشترین فراوانی زادآوری در ارتفاع 600 متر متعلق به گونه ممرز و در ارتفاع 800 الی 1600 متر متعلق به گونه راش است. در طبقه ارتفاعی 600 متر، ممرز با 116 اصله در هکتار و در طبقات ارتفاعی 800 تا 1600 متر، گونه راش به ترتیب با 621، 644، 514، 1434 و 5118 اصله در هکتار، بیشترین سهم را در تجدیدحیات دارند. در ارتفاعات 1400 و 1600 متر، کل زادآوری مشاهده شده متعلق به گونه راش بود. در ارتفاع 1200 متر نیز 50% کل زادآوری متعلق به گونه راش و 32% متعلق به گونه ممرز و 18% زادآوری متعلق به گونه اوری بود. در طبقات ارتفاعی600 الی 1000 متر، به ترتیب بیش از 20%، 53% و 47% زادآوری متعلق به گونه راش بود. در طبقات ارتفاعی 1400 و 1600 متر از سطح دریا، زادآوری گونه ممرز و در طبقات ارتفاعی 1200-1600 متر، زادآوری گونه توسکا و پلت مشاهده نشد. زادآوری گونههای خرمندی و شیردار در طبقات ارتفاعی 600-800 متر و زادآوری گونه نمدار در طبقات ارتفاعی 800-1000 متر مشاهده نشد. زادآوری گونه ملج فقط در ارتفاع 600 متر و زادآوری گونه بلندمازو فقط در ارتفاع 1000 متر و زادآوری گونه اوری نیز فقط در ارتفاع 1200 متر مشاهده شد.
طبقه ارتفاعی 1600 متر با بیش از 5000 اصله و طبقه ارتفاعی 600 متر با 868 اصله نهال در هکتار بترتیب بیشترین و کمترین تجدیدحیات را در بین طبقات ارتفاعی دارا هستند. بطورکلی با افزایش ارتفاع از سطح دریا، میانگین تعداد در هکتار زادآوری کل گونهها، افزایش مییابد. نتایج نشان داد که همبستگی معنیداری بین تعداد در هکتار زادآوری گونههای ممرز و راش و میانگین زادآوری کل گونهها با ارتفاع از سطح دریا وجود دارد. برخی مطالعات نشان دادهاند که عوامل محیطی بالاخص ارتفاع از سطح دریا، نقش مهمی در استقرار زادآوری دارند (4، 9، 10 و 21). وجود درصد بالای زادآوری گونه راش در طبقات ارتفاعی بالا، در مجموع بیانگر وجود شرایط رویشگاهی مناسب استقرار این گونه است. مروی مهاجر نشان داد که حدود ارتفاعی مناسب برای استقرار گونه راش، 900 تا 1500 متر از سطح دریا است (20). در بررسی دیگری، مناسبترین ارتفاع برای استقرار راش 1000 تا 1200 متر از سطح دریا بدست آمده است (8) و ارتفاع از سطح دریا به عنوان یکی از عوامل محدود کننده در استقرار گونههای درختی و زادآوری است (23 و 24).
با توجه به کاهش چشمگیر زادآوری گونههای همراه راش در طبقات ارتفاعی بالا، مشخص میشود که به دلیل تراکم بالای راش از نظر تعداد و تغییرات تدریجی بوجود آمده در وضعیت خاک و هوموس جنگل، توالی تدریجی تودههای ناخالص راش به راشستان خالص اتفاق افتاده و با توجه به این تغییرات، بقای توده های جنگلی در راشستانهای خالص چندان به درازا نخواهد کشید. چون یکی از عوامل پایداری راشستانها، وجود گونههای همراه به ویژه ممرز برای سرعت بخشیدن به تجزیه لاشبرگ وایجاد پناه مناسب برای استقرار تجدیدحیات راش است. در غیر این صورت در آینده نه چندان دور شاهد اضمحلال توده های راش به دلیل تراکم لاشبرگ تجزیه نشده راش، افزایش اسیدیته خاک در اثر ورود ترکیبات فنلی برگ راش به خاک و نیز کاهش تاج پوشش و پناه کافی برای ایجاد محیط مناسب برای استقرار زادآوری در برخی لکهها خواهیم بود (15 و 22).
نکته قابل توجه در خصوص میزان زادآوری گونههای درختی، وجود روستاها در حاشیه جنگل و نیز وجود دام و دامدار کوچرو است و علیرغم این که بخش وسیعی از منطقه مورد مطالعه در محدوده سریهای دو و سه حفاظتی آستاراچای قرار دارند، ولی در همین سریهای حفاظتی، چند روستا با دامهای ثابت وجود دارند که همین دامها باضافه دامهای روستاهای پاییندست در فصول گرم سال توسط اهالی به ارتفاعات ییلاقی انتقال یافته و در مراتع و نیز مراتع مشجر نگهداری میشوند. در طول سال نیز دامها بدون هیچگونه محدودیتی در جنگلهای اطراف روستاها و آبادیها رها و چرانیده میشوند. با این اوصاف، بجز مناطق دوردست نسبت به روستاها و نقاط صعبالعبور، عملاً مناطقی که از نظر زادآوری و استقرار آن دارای وضعیت طبیعی و دست نخورده باشند، باقی نمیماند. در پیمایش صحرایی نیز حداکثر سعی بر این بوده است که این مناطق نسبتاً بکر شناسایی و آمار جمعآوری شده از آنها در آنالیزها وارد گردد.
در این بررسی، بیشترین فراوانی تجدیدحیات گونه ممرز در ارتفاع 1000 متر از سطح دریا بدست آمد. در ارتفاع 600 متر نیز بیشترین فراوانی تجدیدحیات در مقایسه با سایر گونهها، متعلق به گونه ممرز بوده است. در ارتفاع 1200 متر، 32% زادآوری متعلق به گونه ممرز بود. هرچند در مجموع، بیشترین زادآوری (بیش از 77%) در طبقات ارتفاعی مورد بررسی (600-1600 متر از سطح دریا)، متعلق به گونه راش بوده است، با این وجود به نظر میرسد که در کل طبقات ارتفاعی جنگلهای شمال کشور، بیشترین زادآوری متعلق به گونه ممرز باشد، زیرا ممرز از نظر تعداد و حجم، نخستین گونه جنگلهای شمال کشور است (11) و در تمام طبقات ارتفاعی مورد مطالعه و ارتفاعات پایین تر از منطقه مورد بررسی و سایر جهات از جمله جهت جنوبی نیز میتواند مستقر شود. درصورتی که راش بجز در موارد نادر، فقط در طبقات ارتفاعی مورد بررسی حضور دارد. از طرفی علت عدم حضور تجدیدحیات گونه ممرز در برخی طبقات ارتفاعی مورد مطالعه، نیاز به بررسی دارد. بنظر میرسد که اجرای سیاست صرفاً حفاظتی در تودههای طبیعی، چندان به نفع طبیعت نبوده و ساختار طبیعی و حرکت تدریجی اکوسیستمهای جنگلی به سوی کلیماکس، به خطر افتادن حیات برخی از گونهها و نهایتاً تیپهای جنگلی را در پی داشته است و میبایست هرچه سریعتر با دخالت و اجرای به موقع شیوههای جنگلشناسی مناسب، این گونهها و تودههای جنگلی را از خطر رهانید.
نتیجه این مطالعه نشان داد که تعداد در هکتار تجدیدحیات کل گونههای درختی با افزایش ارتفاع از سطح دریا افزایش مییابد. نتایج همچنین نشان داد که همبستگی معنیداری بین تعداد در هکتار زادآوری گونههای ممرز و راش و میانگین زادآوری کل گونهها با ارتفاع از سطح دریا وجود دارد. بیشترین فراوانی تجدیدحیات در طبقه قطری با ارتفاع کمتر از 30/1 متر و کمترین تعداد تجدیدحیات در طبقه قطری 5/2 – 5/7 سانتیمتر مشاهده شد. در بین گونههای مورد بررسی، در ارتفاع 600 متر از سطح دریا، بیشترین فراوانی تجدیدحیات در طبقه قطری 0- 5/2 سانتیمتر مربوط به ممرز و در طبقه قطری با ارتفاع کمتر از 30/1 متر، متعلق به شیردار بود. در ارتفاع 1000 متر از سطح دریا، بیشترین فراوانی تجدیدحیات در طبقه با ارتفاع کمتر از 30/1 متر، متعلق به ممرز بود. در سایر موارد، گونه راش بیشترین فراوانی تجدیدحیات را داشت. بدین ترتیب بیش از 75 درصد تجدیدحیات متعلق به گونه راش و بیش از 10 درصد زادآوری مربوط به گونه ممرز بوده و در مجموع، گونههای راش، ممرز و توسکا بیش از 90 درصد ترکیب زادآوری منطقه مورد مطالعه را به خود اختصاص داده اند.