Document Type : Research Paper
Authors
1 Dept. of Agronomy and Plant Breeding, Faculty of Agriculture, Islamic Azad University, Tabriz
2 Assistant professor, Ahar Faculty of Agriculture and Natural Resources, University of Tabriz
3 Assistant Professor, Ahar Faculty Agriculture and Natural Resources University of Tabriz
4 East-Azarbaijan Agricultural and Natural Resources Research and Education Center, Tabriz
Abstract
The Lathyrus genus is important due to forage consumption, nitrogen fixation, soil conservation, ornamentation, cultivation as green manure and its medicinal properties. Three species of Lathyrus were selected from northwestern regions of Iran and the properties of chromosomes were studied in L. cicera, L. incurvus and L. pratensis. Of these, karyotypes of L. incurvus and L. pratensis were analyzed for the first time. Five metaphysical plates were assessed in each species. The results showed that all the three species had diploid chromosome number of 2n = 2x = 14. Total lengths of haploid chromosome in L. cicera, L. incurvus and L. pratensis were respectively as 7.60, 6.16 and 6.30 micrometer. The karyotype formula of L. cicera was 5m+2sm while karyotype formula of L. incurvus and L. pratensis was 1m+6sm. All species showed relatively symmetrical karyotype and were included in 2A classification of Stebbins. Analysis of variance showed a significant difference in short arm length and total chromosome length at 1% significance level. Duncan test results showed that L. cicera had the longest total chromosome length at 5% significance level. Cluster analysis classified the species into two clusters; a) L. cicera (an annual species) and b) L. incurvus and L. pratensis (perennial species). The hybrids of these two species can be used in Lathyrus breeding programs.
Keywords
بررسی کروموزومی گونههای جنس خلّر (Lathyrus sp) در شمال غربی ایران
1 ایران، تبریز، دانشگاه تبریز، دانشکده کشاورزی، گروه زراعت و اصلاح نباتات
2 ایران، تبریز، دانشگاه تبریز، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی اهر، گروه جنگلداری و باغبانی
3 ایران، تبریز، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان شرقی
تاریخ دریافت: 13/11/1398 تاریخ پذیرش: 25/01/1399
چکیده
جنس خلّر (Lathyrus) بهسبب مصرف علوفهای، تثبیت نیتروژن هوا، حفاظت از خاک، زینتی بودن، کشت آن بهعنوان کود سبز و خواص دارویی از اهمیت زیادی برخوردار است. سه گونه از جنس خلّر (Lathyrus cicera،L. incurvus و L. pratensis) از مناطق شمال غربی ایران انتخاب شدند و بر اساس صفات کروموزومی مورد مطالعه قرار گرفتند. از بین این گونهها، ویژگیهای کاریوتیپی دو گونه L. incurvus و L. pratensis برای اولینبار مورد بررسی قرار گرفتند. پنج صفحه متافازی برای هر گونه بررسی شد. نتایج این مطالعه نشان داد که هر سه گونه مورد مطالعه دیپلوئید و دارای 2n=2x=14 میباشند. میانگین طول کروموزومیهای گونه L. cicera 60/7 میکرومتر و فرمول کاریوتیپی آن 5m+2sm بود. میانگین طول کروموزومیهای L. incurvus وL. pratensis بهترتیب 16/6 و 30/6 میکرومتر و هر دو دارای فرمول کاریوتیپی مشابه 1m+6sm بودند. از نظر شاخص تقارن استبینز همه کاریوتیپها نسبتا متقارن بودند و در کلاس2A قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس برای صفات طول بازوی کوتاه و طول کروموزوم در سطح یک درصد اختلاف معنیداری را نشان داد. مقایسه میانگین با استفاده از آزمون دانکن در سطح پنج درصد نشان داد که L. cicera دارای بیشترین طول کروموزوم است. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشهای، گونهها را در دو خوشه قرار داد. خوشه اول شامل گونه یکساله L. cicera و خوشه دوم شامل گونههای چندساله L. incurvus و L. pratensis بود. با توجه به تشابه کاریوتیپی این دو گونه، به نظر میرسد تولید دورگه آنها بتواند در برنامههای بهنژادی جنس خلّر مورد استفاده قرار گیرد.
واژههای کلیدی: تعداد کروموزوم، سیتوژنتیک، کاریوتیپ، کاریوتیپ متقارن، جنس خلّر
* نویسنده مسئول، تلفن: 09147346259 ، پست الکترونیکی: m.sabzinojedeh@gmail.com
مقدمه
جنس خلّر (Lathyrus) از تیره Fabaceae بوده و دارای 160 گونه یکساله و چندساله و حدود 30 زیرگونه است (7 و23). گونههای این جنس در مناطق معتدل نیمکره شمالی پراکنش داشته و تا مناطق گرمسیر آفریقای شرقی و آمریکای جنوبی گسترش یافتهاند. مرکز تنوع اصلی آن مدیترانه شرقی است و دو مرکز کوچکتر نیز در شمال و جنوب آمریکا دارد (7 و 20). بهسبب مصرف علوفهای آن، در گذشته تلاشهای اندکی در جهت اصلاح و توسعه آن بهعنوان محصول غذایی صورت گرفته است (28). برخی از گونههای این جنس جهت تغذیه انسان مورد استفاده قرار میگیرند (17). بهسبب دارا بودن سیستم ریشهای گسترده، گیاهان این گونه جهت حفاظت خاک و کنترل فرسایش نیز کشت میشوند. باکتریهای همزیست با ریشۀ این گیاهان، نیتروژن موجود در هوا را تثبیت میکنند. بعضی از گونههای این جنس به عنوان گیاه زینتی بهکار میروند (12). همچنین از این گیاهان بهعنوان کود سبز جهت غنیسازی خاک استفاده میگردد (9). خلّر با داشتن رشد رویشی سریع، اندامهای آبدار، نسبت کربن به نیتروژن پایین، نیاز آبی کم، داشتن تحمل به سرما و پرشاخ و برگ بودن از امتیازات ویژهای بهعنوان کود سبز برخوردار است (21). بسیاری از گونههای این جنس بهعلت مقاوم بودن به محیطهای کمباران، مزیت خوبی جهت استفاده در تناوب زراعی دارند (14). بهطوریکه تناوب این گیاهان با جو سبب افزایش عملکرد شده و مخصوصاً زیستتوده کل را افزایش میدهند. افزونبرآن، این گیاهان با کاهش بیماریها و تغذیۀ نیتروژنی باعث پایداری سیستم کشاورزی میگردند (6).
مطالعات سیتوژنتیکی اطلاعات وسیعی در مورد ساختار ژنتیکی گیاهان بدست میدهد که بهعنوان اطلاعات بنیادی در روشهای بهنژادی مفید واقع میگردند (27). از کاربردهای مطالعات کروموزومی میتوان به استفاده از این اطلاعات در دورگهگیری، یاختهآرایهشناسی (سیتوتاکسونومی)، تعیین سطح پلوئیدی و مطالعه ناهنجارهای کروموزومی اشاره کرد. در اکثر گونههای جنس خلّر عدد کروموزومی پایه 7=x است (8 و 10 و 26) ولی منابع موجود، غالباً اطلاعات کافی در مورد وضعیت کاریوتیپی گونههای مختلف این جنس را مشخص نمیکنند. از طرفی انجام مطالعات سیتوژنتیک در گیاهان بومی و وحشی اهمیت زیادی دارد (1 و 3 و 4 و 5). بهمنظور شناخت ساختار سیتوژنتیکی گونههای مختلف جنس خلّر بررسیهایی روی سه گونه از این جنس شاملL. cicera, L. incurvus و L. pratensisانجام گردید (شکل 1). از سه گونه مورد مطالعه در این تحقیق، ویژگیهای کاریوتیپی دو گونه incurvus L. و L. pratensis برای اولینبار در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها
در این تحقیق بذر گونههای مـورد مطالعه از مناطق شمال غربی ایران جمعآوری و از لحاظ ویژگیهای کاریوتیپی مورد ارزیابی قرار گرفت (جدول 1).
شکل 1 - گلهای سه گونه از جنس خلّر
جدول1 - مشخصات گونههای خلّر مورد مطالعه
گونه |
محل جمعآوریشده |
فرم رویشی |
ارتفاع محل (متر) |
Lathyrus cicera |
مرند، روستای پیام، میشوداغی |
یکساله |
1600 |
L. incurvus |
میانه، بخش مرکزی |
چندساله |
1750 |
L. pratensis |
خداآفرین، عباسآباد |
چندساله |
1850 |
برای مطالعه کروموزومی، از یاختههای مریستمی در حال تقسیم میتوزی نوک ریشههای کمتر از یک سانتیمتر استفاده شد. بذور جهت ریشهدار شدن در پتریدیش روی کاغذ صافی مرطوبشده قرار داده شدند. در این تحقیق از پیشتیمار آلفابرمونفتالین به منظور مختل کردن فعالیت رشتههای دوک، صاف و شفاف نمودن سیتوپلاسم، پخش نمودن و وضوح ساختمان کروموزومیهای منقبض شده، جداسازی تیغه میانی یاختهها و برطرفسازی ذرات نامطلوب و ناخواسته از سطح بافتها جهت نفوذ و جذب سریعتر مواد تثبیتکننده استفاده شد (15). ریشهها در محلول تثبیتکننده لویتسکی (Lewitsky) بهمدت 24 ساعت در یخچال نگهداری شدند. سپس ریشهها بهمدت 24ـ16 ساعت در دمای 34ـ30 درجه سلسیوس در رنگ هماتوکسیلین قرار داده شدند. برای از بین بردن ضمائم دیواره یاختهای از آنزیم سیتاز استفاده شد. نوک ریشه از آنزیم سیتاز خارج و در روی لام، عمل لهکردن (squashing) نمونهها در داخل یک قطره اسیداستیک 45% انجام گردید. درنهایت، نمونههای آمادهشده با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. صفحههای متافازی با استفاده از نرمافزار Adobe premiere ثبت شدند. اندازهگیری طول بازوهای کروموزومها در برنامه Micro measure انجام شد. ابعاد کروموزومها از جمله طول بازوی بزرگ، طول بازوی کوچک، طول کل کروموزوم، نسبت بازوها (بازوی بلند به بازوی کوتاه) و شاخص سانترومری (CI) با نسبت طول بازویکوتاه به مجموع طول بازوها اندازهگیری شدند. سپس ایدیوگرام همه گونهها رسم شد. بهمنظور تشخیص تفاوت بین گونهها از لحاظ صفات موردمطالعه از تجزیه واریانس و مقایسه میانگین به روش دانکن استفاده شد. ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﻘﺎرن ﻛﺎرﻳﻮﺗﻴﭙﻲ از ﺷـﺎﺧﺺﻫـﺎی زﻳـﺮ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه است:
طول نسبی کوتاهترین کروموزوم (S%) با رابطه 100× (طول کل کروموزومها/ طول کوتاهترین کروموزوم) محاسبه شد. شاخص عدمتقارن درون کروموزومی (A1) با رابطه ( ) که مقدار آن بین 0 تا 1 است. در این رابطه n تعداد جفت کروموزومهای همولوگ، Si طول متوسط بازوهایکوچک و Li طول متوسط بازوهای بزرگ است. شاخص عدمتقارن بین کروموزومی با رابطه ( Sd/ x̄ =A2) محاسبه شد که Sd انحراف استاندارد طول کروموزومها برای هر گونه و x̄ میانگین طول کروموزومها است (24). شکل کلی کاریوتیپ (TF%) که با رابطه 100× (مجموع طول کل کروموزومها / مجموع طول بازوهایکوتاه) محاسبه شد. دامنه طول نسبی کروموزوم (DRL) که بیانگر اختلاف حداقل و حداکثر طول نسبی کروموزومها در یک کاریوتیپ است. دستهبندی کروموزومهای هر کاریوتیپ براساس روش لوان (22) انجام شد. همچنین مقایسه تقارن کاریوتیپ به روش جدول دوطرفه استبینز (SC) صورت گرفت (29). میزان کروماتین نسبی (value of relative chromatin (VRC)) از تقسیم مجموع طول کل کروموزومها بر تعداد کروموزومها بدست آمد. درنهایت تجزیۀ خوشهای بر اساس صفات کروموزومی به روش Ward انجام شد. برای انجام آنالیزهای آماری و رسم نمودارها از نرمافزارهای Excel وSAS نسخه 1/9 استفاده شد.
نتایج
شمارش کروموزومی و تعیین کاریوتیپ: نتایج بررسی میکروسکوپی نشان داد عدد کروموزومی کلیه یاختههای مورد بررسی از هر گونه این جنس 7 و همگی دیپلوئید بودند (شکل 2 و 3).
شکل 2- کروموزومهای متافازی گونههای جنس خلّر
شکل 3 - کاریوتیپ گونههای جنس خلّر
ترسیم ایدیوگرام: پس از اندازهگیری آمارههای کروموزومی، با استفاده از میانگین طول بازویبلند و کوتاه در هر گونه، ایدیوگرام کروموزومی مربوط به هر گونه رسم شد (شکل 4).
شکل4 - ایدیوگرام گونههای جنس خلّر
ﺗﺠﺰﻳﻪ وارﻳﺎﻧﺲ و مقایسه ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﺻﻔﺎت ﻛﺎرﻳﻮﺗﻴﭗ: ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﺎﺻﻞ از ﺗﺠﺰﻳﻪ وارﻳﺎﻧﺲ دادهﻫﺎی ﻛﺎرﻳﻮﺗﻴﭙﻲ گونهﻫﺎی ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﻳﻦ گونهﻫﺎ از ﻧﻈﺮ ﺻﻔﺎت طول بازویکوتاه و طول کروموزوم در سطح یک درصد تفاوت معنیدار داﺷﺘﻨﺪ. اﻣﺎ از ﻧﻈﺮ طول بازویبلند، نسبت طول بازوها و شاخص سانترومری ﺗﻔﺎوت معنیدار ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻧﺸﺪ (ﺟﺪول 2).
ﺟﺪول 2 - ﺗﺠﺰﻳﻪ وارﻳﺎﻧﺲ ﺻﻔﺎت ﻣﻮرﻓﻮﻟﻮژی کروموزومها در گونههای ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ
منابع تغییر |
L |
S |
L/S |
L + S |
CI |
بینگونهها |
ns 8217/0 |
** 796/0 |
ns 104/0 |
**141/3 |
ns 36 /0 |
اشتباه آزمایشی |
0258/0 |
0675/0 |
0369/0 |
5104/0 |
0008/0 |
ضریب تغییرات |
94/3 |
26/11 |
38/10 |
67/10 |
35/8 |
جدول 3- مقایسه ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ گونههای مورد مطالعه از نظر صفات کروموزومی
گونه |
میانگین طول کروموزومها (میکرومتر) |
میانگین طول بازوی بلند (میکرومتر) |
میانگین طول بازوی کوتاه (میکرومتر) |
نسبت طول بازوها |
شاخص سانترومری |
L. cicera |
a 60/7 |
a65/4 |
a79/2 |
a72/1 |
a37/0 |
L .incurvus |
b16/6 |
b85/3 |
b99/1 |
a86/1 |
a34/0 |
L. pratensis |
b30/6 |
ab74/3 |
b13/2 |
a96/1 |
a34/0 |
ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﺗﻘﺎرن ﻛﺎرﻳﻮﺗﻴﭗ در ﻫﺮ گونه: ﺷﺎﺧصﻫﺎی ﺗﻘـﺎرن ﻛـﺎرﻳﻮﺗﻴﭙﻲ ﺷـﺎﻣﻞ ﻃـﻮل ﻧﺴﺒﻲ ﻛﻮﺗﺎﻫﺘﺮﻳﻦ کروموزوم (S%)، داﻣﻨـﻪ ﻃـﻮل ﻧﺴـﺒﻲ کروموزوم (DRL)، شاخصهای A1 و A2، درﺻـﺪ ﺷـﻜﻞ ﻛﻠﻲ (TF%)، ﻓﺮﻣﻮل ﻛـﺎرﻳﻮﺗﻴﭙﻲ ﻟـﻮان و ﻛـﻼس ﺗﻘـﺎرن اﺳﺘﺒﻴﻨﺰ در ﻫﺮ گونه محاسبه ﺷﺪ (ﺟـﺪول 4). ﻓﺮﻣـﻮل ﻛـﺎرﻳﻮﺗﻴﭙﻲ ﺑـﺮ اﺳﺎس روش ﻟﻮان در گونه L. cicera بهصورت sm2+m5 و در گونههای L .incurvus و L. pratensis به فرم sm6+m1 ﺑﺪﺳﺖ آﻣﺪ. کروموزومها از ﻧـﻮع ﻣﺘﺎﺳـانتریک و سابمتاسانتریک ﺑﻮده و ﻫﻤﮕﻲ در ﻳﻚ ﺳـﻄﺢ از ﺗﻘـﺎرن ﻛـﺎرﻳﻮﺗﻴﭙﻲ (2A) ﻗـﺮار داﺷﺘﻨﺪ. دستهﺑﻨﺪی ﺑـﺮ اﺳـﺎس روش اﺳـﺘﺒﻴﻨﺰ ﻧﻴــﺰ ﻧﺸــﺎن داد که همه گونهها دارای ﻛـﻼس ﺗﻘﺎرن ﻛﺎرﻳﻮﺗﻴپی 2A بودند (جدول 4).
جدول 4 - ﻣﺸﺨﺼﺎت ﺗﻘﺎرن ﻛﺎرﻳﻮﺗﺎﻳﭙﻲ در گونههای مورد مطالعه
گونه |
طول نسبی کوتاهترین کروموزوم(S%) |
فرمول کاریوتیپی (لوان) |
دستهبندی تقارن کاریوتیپی(SC) |
(A1) |
(A2) |
(%TF) |
DRL |
VRC |
L. cicera |
05/10 |
sm2+m5 |
A2 |
39/0 |
17/0 |
72/36 |
59/7 |
60/7 |
L .incurvus |
36/11 |
sm6+m1 |
A2 |
44/0 |
23/0 |
88/33 |
77/9 |
17/6 |
L. pratensis |
0/10 |
sm6+m1 |
A2 |
47/0 |
19/0 |
91/33 |
98/7 |
31/6 |
تجزیه خوشهای گونههای مورد مطالعه: نتایج تجزیه خوشهای که با استفاده از صفات کروموزومی مورد مطالعه به روش Wards انجام شد، نشان داد گونههای مورد مطالعه در دو خوشه مجزا گروهبندی شدند (شکل 5). گونه یکساله L. cicera در یک گروه و دو گونه L. incurvus و L. pratensis که چندساله هستند، در گروه دیگر قرار گرفتند.
شکل 5 - دندروگرام حاصل از تجزیه خوشهای بر پایه ویژگیهای کاریوتیپی در گونههای مورد مطالعه
بحث و نتیجه گیری
همه گونههای مورد مطالعه در این تحقیق دیپلوئید بودند و فرمول ژنومی آنها 14=x2=n2 میباشد. در تحقیقی که بروی کاریوتایپ 16 گونه از جنس خلّر در ترکیه نیز انجام شد، فرمول ژنومی همه گونهها 2n=2x=14 بود به استثنایL. palustris که دارای 2n=2x=42 بود (16). ماهوارهای به طول 08/1 میکرومتر در بازویبلند کروموزوم شماره یک گونه L. cicera وجود داشت (شکل 4). این گونه دارای پنج کروموزوم متاسنتریک (m) و دو کروموزوم سابمتاسنتریک (sm) بود. ماهوارهای به طول 71/1 میکرومتر در بازویبلند کروموزوم شماره یک گونه L. incurvus مشاهده گردید. در کروموزومهای گونه L. pratensis ماهوارهای مشاهده نگردید. مطالعه سیتوژنتیک گیاهان بهمنظور تعیین سهم هریک از صفات کاریوتیپی در ایجاد تنوع گونههای مختلف گیاهان انجام میگیرد. تجزیه واریانس براساس چهار ویژگی طول بازویبلند (L)، طول بازویکوتاه (S)، نسبت بازوها (L/S) و طول کروموزوم (L+S) نشان داد در بین گونههای جنس خلّر در شمال غربی ایران، در طول بازویکوتاه (S) و طول کروموزوم (L+S) اختلاف معنیداری در سطح یک درصد وجود دارد که دلالت بر تنوع ژنتیکی کافی بهمنظور گزینش برای صفات موردنظر میباشد.
مقایسه میانگین با آزمون دانکن در سطح احتمال پنج درصد برای چهار صفت طول بازویبلند (L)، طول بازویکوتاه (S)، نسبت بازوها (L/S) و طول کروموزوم (L+S) انجام گردید که از بین این صفات، دو صفت L و L/S غیرمعنیدار شدند. در هر دو صفت S و L+S، گونه L. cicera بیشترین مقدار و گونه L. incurvus کمترین مقدار را دارا میباشد. بنابراین در گزینش براساس دو صفت بازویکوتاه (L) و طول کروموزوم (L+S)، گونه L.cicera الویت خواهد داشت.
از لحاظ کلاس تقارن استبینز سه گونه مورد بررسی تفاوتی نشان ندادند و همه در کلاس A2 قرار گرفتند. از منظر شاخص A1 که نشاندهنده عدمتقارن درونکروموزومی است، بیشترین مقدار (47/0=A1 ) در L. pratensis و کمترین مقدار (39/0=A1) در L. cicera مشاهده شد. بنابراین کاریوتیپ L. cicera متقارنتر از دو گونه L. incurvus و L. pratensis است. فرمول کاریوتیپی نیز این موضوع را تأیید کرده است. گونه L. cicera با فرمول کاریوتیپی sm2+m5 دارای پنج جفت کروموزوم متاسنتریک و دو جفت کروموزوم سابمتاسنتریک است درحالیکه گونههای L. incurvus و L. pratensis با فرمول کاریوتیپی sm6+m1 هر کدام دارای یک جفت کروموزوم متاسنتریک و شش جفت کروموزوم سابمتاسنتریک هستند. وجود کروموزومهای سابمتاسنتریک دلیل بر عدمتقارن کاریوتیپ و حرکت گونه به سوی تکامل بیشتر است.
با توجه به این که هرچه میزان شکل کلی کاریوتیپ (TF%) به عنوان شاخص عدمتقارن درون کروموزومی به عدد 50 نزدیکتر باشد نشانگر تقارن بیشتر کاریوتیپ است، بنابراین گونه L. cicera با مقدار 72/36 متقارنتر از دو گونه دیگر میباشد. از لحاظ شاخصهای A2 و DRL که هر دو دلالت بر اختلاف بین کروموزومی گونهها دارند، L. cicera متقارنتر از سایر گونهها است. هرچه اختلاف دامنه طول نسبی کروموزومها (DRL) بیشتر باشد کاریوتیپ از تقارن کمتری برخوردار است. در گونههای مورد بررسی بین روند تغییرات دو شاخص فوق رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد. از منظر میزان کروماتین نسبی، L. cicera بیشترین VRC را داراست که نشاندهنده تکامل کمتر و تقارن بیشتر (11و19و25) گونه بوده و با نتایج سایر شاخصهای ارزیابی تقارن کاریوتایپ مطابقت دارد. گونههای مختلف جنس Vicia که با جنس خلّر در تیره Fabaceae قرار دارند، نیز از نظر طول کروموزوم و شاخصهای تقارن کاریوتایپ با هم متفاوت بوده بهطوریکه V. articulate متقارنترین و V. villosa نامتقارنترین کاریوتایپ را داشت (23).
دندروگرام حاصل از تجزیه خوشهای نشان داد که گونه یکساله L. cicera در یک گروه و دو گونه L. incurvus و L. pratensis که چندساله هستند، در گروه دیگر قرار گرفتند. گونههایی که از لحاظ پارامترهای کاریوتایپی و خواص کروموزومی به هم شبیه هستند، در دندروگرام حاصل از تجزیه خوشهای در یک گروه واقع میشوند و در بحث روابط بینگونهای قرابت بیشتری دارند و در صورت وجود صفات مطلوب در این گونهها امکان تلاقی بینگونهای برای جمعآوری ژنهای مطلوب در یک گیاه وجود خواهد داشت (2 و 30). همگروهشدن دو گونه L. incurvus و L. pratensis این نکته را میرساند که جهت تولید دورگههای بینگونهای در طرحهای بهنژادی، احتمال ناسازگاری کروموزومی این دو گونه کمتر خواهد بود. قرابت نزدیک L. cicera با L. sativus براساس مطالعات ریختشناختی (18) و نشانگری (12) و امکان تولید دورگههای بینگونهای L. cicera × L. sativus (30) و نیز ارتباط نزدیک L. cicera با L. gorgoni (13) در تحقیقات قبلی گزارش شده است. طبق بررسیهای انجام شده توسط محققین این پژوهش، در مورد امکان تولید دورگههای بینگونهای L. pratensis و L. incurvus گزارشی مشاهده نشده است. بنابراین به نظر میرسد مطالعه حاضر بتواند سرآغازی برای تولید موفق دورگه یادشده برای استفاده در برنامههای بهنژادی جنس خلّر باشد.