نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار دانشگاه بوعلی سینا همدان
2 کارشناسی ارشد زیست شناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان
چکیده
طی سالهای 1390 - 1388 برخی از مناطق رودرال و زِگِتال درون شهر همدان و حومه آن (تا شعاع 30 کیلومتری) که شامل تعدادی از مزارع، باغات، فضاهای سبز، زمینهای بایر و نیز حاشیه مسیرهای رفت و آمد (خیابان¬ها و اتوبان¬ها) می¬شوند، در رابطه با حضور و پراکندگی جنس Anchusa مورد مقایسههای فلوریستیکی-اکولوژیکی قرار گرفتند. تاکنون از این جنس دو گونه و یک زیر¬گونه از محدوده¬های تحت مطالعه مشاهده و جمع¬آوری شده¬اند، گونه¬هایAnchusa italica Retz. (به همراه دو واریته، A. italica var. italica و A. italica var. kurdica) و Anchusa strigosa Labill. و زیر¬گونه Anchusa arvensis (L.) Bieb.subsp. orientalis (L.) Nordh. . بیشترین پراکندگی را گونه A. italica، به همراه دو واریته آن در محیط¬هایی با درجه¬های همروبی H3 (β-euhemerob) و H4(α-euhemerob) نشان می¬دهد. زیرگونه A. arvensis subsp. orientalisبیشتر در محیط¬های زراعی، آن هم به میزان نسبتاً پایینی در دو رنگ آبی و سفید، مشاهده شد. گونه A. strigosa با پراکندگی بسیار محدود تنها در یک منطقه، بیرون از شهر، با درجه همروبی H3 (β-euhemerob) مشاهده گردید.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The study of observed species of Anchusa L. genus (Boraginaceae) in ruderal and segetal environments of Hamedan city (west of Iran)
نویسندگان [English]
1 Ph.D of Bu-Ali Sina university of Hamedan
2 Msc of biology of Hamedan Bu-Ali Sina uiversity
چکیده [English]
During 2009-2011 some of the ruderal and segetal areas inside of Hamedan city and its suburb (to 30 km of Hamedan) involving some of the farms, gardens, green spaces, waste lands and also margin of terrafic regions (streets and superhighways) were compared based on ecological-floristical view in relation to presence and dispersal of Anchusa L. genus. Two species and one sub species from this genus already have been observed and collected from studied areas, Anchusa italica Retz. (with two varieties, A. italica var. italica and A. italica var. kurdica) and Anchusa strigosa Labill. species and Anchusa arvensis (L.) Bieb. subsp. orientalis (L.) Nordth.sub species. The most dispersal belongs to A. italica with its two varieties in environments with H3 (β-euhemerob) and H4 (α-euhemerobe) hemeroby degrees. A. arvensis subsp. orientalis was mostly observed in agricultural areas, with relatively a few numbers, in two blue and white colors. A. strigosa species with H3 (β-euhemerob) hemeroby degree, was observed with highly limited dispersal only in one region, outside of the city.
کلیدواژهها [English]
بررسی گونههای مشاهده شده جنس (Boraginaceae) Anchusa L. در محیطهای رودرال و زگتال شهر همدان (غرب ایران)
عباس شاهسواری* و شکوفه معبودی
همدان، دانشگاه بوعلی سینا، دانشکده علوم، گروه زیستشناسی
تاریخ دریافت: 18/5/91 تاریخ پذیرش: 13/10/91
چکیده
طی سالهای 1390- 1388 برخی از مناطق رودرال و زِگِتال درون شهر همدان و حومه آن (تا شعاع 30 کیلومتری) که شامل تعدادی از مزارع، باغها، فضاهای سبز، زمینهای بایر و نیز حاشیه مسیرهای رفت و آمد (خیابانها و بزرگراهها) میشوند، در رابطه با حضور و پراکندگی جنس Anchusa مورد مقایسههای فلوریستیکی- اکولوژیکی قرار گرفتند. تاکنون از این جنس دو گونه و یک زیرگونه از محدودههای مورد مطالعه مشاهده و جمعآوری شده است؛ گونههایAnchusa italica Retz. (به همراه دو واریته A. italica var. italica و A. italica var. kurdica) و Anchusa strigosa Labill. و زیرگونه Anchusa arvensis (L.) Bieb.subsp. orientalis (L.) Nordh.. بیشترین پراکندگی را گونه A. italica، به همراه دو واریته آن در محیطهایی با درجههای همروبی H3 (β-euhemerob) و H4(α-euhemerob) نشان میدهد. زیرگونه A. arvensis subsp. orientalisبیشتر در محیطهای زراعی، آن هم به میزان نسبتاً پایینی در دو رنگ آبی و سفید مشاهده شد. گونه A. strigosa با پراکندگی بسیار محدود تنها در یک منطقه، بیرون از شهر، با درجه همروبی H3 (β-euhemerob) مشاهده گردید.
واژههای کلیدی: رودرال، زگتال، همروبی، همدان
* نویسنده مسئول، تلفن: 8271075-0811، پست الکترونیکی: shab_hend@yahoo.com
مقدمه
تیره گاوزبان با گونههای یکساله علفی تا چند ساله درختی و درختچهای، و برگهای متناوب و گاهی نیم متقابل و گلهایی بر روی گلآذینی ساده که بعدها بسیار طویل می شود، از 4 زیرتیره Cordioideae، Ehretioideae، Boraginoideae و Heliotropioideae با 41 جنس و 218 گونه تشکیل شده که دارای پراکندگی وسیعی در بسیاری از بیوتوپهای مختلف درون و برون شهرهای ایران میباشد (3). حضور و تنوع فراوان بسیاری از گونههای این تیره را میتوان در آمریکای مرکزی و جنوب آمریکای شمالی، مناطق معتدله شمالی و نیز در نواحی مدیترانه مشاهده کرد (6 و 7). یکی از جنسهای این تیره که دارای پراکندگی وسیعی در نواحی مدیترانهای، اروپا، غرب آسیا و مناطق حارهای آفریقا میباشد، جنس Anchusa L. است (15). حضور عناصر این جنس بیشتر وابسته به محیطهای پرنور، گرم، خشک و اغلب کم قلیایی، بهویژه در زمینهای نفوذپذیر و شنی است (13). گردهافشانی این گروه از گیاهان یا توسط حشرات صورت میگیرد و یا خود گردهافشان هستند و بذرهای آنها اکثراً توسط مورچهها پراکنده می گردند (12).
گونههای مشاهده شده از جنس Anchusa که شامل عناصر یکساله، دو ساله و چند ساله میباشند، بیشتر در حاشیه مزارع و یا حاشیه راهها، بر روی نخالهها و زبالهها و نیز در زمینهای زراعی رهاشده رشد میکنند. از این جنس و طی مطالعاتی که برای اولین بار در محیطهای رودرال و زگتال درون و حومه شهر همدان صورت گرفتند، تاکنون جمعاً دو گونه، یک زیرگونه و دو واریته جمعآوری و شناسایی گردیدند (.Anchusa italica Retz، به همراه دو واریته
A. italica var. italicaوA. italica var. kurdica، و نیز گونه Anchusa strigosa Labill. و زیرگونهAnchusa arvensis (L.) Bieb. subsp. orientalis (L.) Nordh.). دوره گلدهی آنها بین اواخر بهار تا اواخر تابستان میباشد که مناطق زراعی و زراعی رهاشده را بهعنوان آشیانههای اکولوژیکی انتخاب کرده و ترجیحاً باعث افزایش تنوع گونهای در محیطهای شهری شدهاند.
با ارائه این مقاله سعی شد موقعیت حضور و گسترش گونههای مشاهده شده از جنس Anchusa در بیوتوپهای مختلف درون و برون شهر همدان در حد ممکن نشان داده شود تا از تخریب و انقراض محیطهای زراعی و حتی مناطق زراعی رها شده درون شهر همدان، بهعنوان آشیانههای اکولوژیکی مناسبی برای گونههای این جنس، جلوگیری گردد. مکانهایی که نیاز به مطالعات فلوریستیکی و حراست فراوانی دارند.
مواد و روشها
طی جمعآوریهای انجام شده از 385 زیستگاه رویشی، شهر همدان و حومه آن که شامل مناطقی مانند درون کرتهای زمینهای زراعی و یا حاشیه مزارع، باغها، زمینهای بایر، حاشیه خیابانها، پاگرد درختان و غیره میشوند، نمونههایی از جنس Anchusa L. جمعآوری و شناسایی شدند. برای شناسایی از ریدل (1967)، سری کتب فلورا- ایرانیکا، شماره 48 و نیز خاتمساز (1381)، و برای ارزیابی کمی و کیفی میزان تأثیر و دخالتهای انسانی بر زیستگاههای بررسی شده و از شاخصهای همروبی ارائه شده توسط Blume & Sukopp(1976) استفاده گردید (3، 8 و 14). درجات همروبی محیطهای مورد مطالعه بین H3 (β-euhemerob ، محیطهای متأثر از دخالتهای انسانی)، H4(α-euhemerob ، محیطهای بشدت تخریب شده آنتروپوژنی) تا H5 (Polyhemerob، محیطهای رودرال شکاف سنگ فرشها و آسفالتها و غیره) متغیر بود. در نهایت برای هر یک از نمونههای مشاهده شده نقشه پراکندگی تهیه گردید. نمونههای جمعآوری شده در دانشکدۀ علوم دانشگاه بوعلیسینای همدان نگهداری میشوند.
جغرافیای منطقه مورد مطالعه: شهرستان همدان با وسعتی معادل 4084 کیلومتر مربع، و جمعیتی در حدود 637304 نفر، در دامنههای جنوب شرق رشتهکوه الوند (۳۵۸۴ متر ارتفاع) در غرب ایران واقع شده است. شرقیترین نقطه این شهرستان 49 درجه و 27 دقیقه و غربیترین آن 48 درجه و 20 دقیقه از نصفالنهار گرینویچ فاصله دارد و در حد فاصل 34 درجه و 35 دقیقه، تا 35 درجه عرض شمالی واقع شده است. این شهر دارای زمستانهایی طولانی و سرد، با متوسط 20- درجه سانتیگراد، در ماههای دی و بهمن، و تابستانهای نسبتاً ملایمی، با متوسط 38 درجه سانتیگراد، در ماه مرداد میباشد. متوسط بارندگی سالانه آن 316 میلیمتر و رطوبت نسبی آن حدود 52 است (5).
نتایج
بررسیهای انجام شده در مناطق مورد مطالعه نشان می دهند که بیشتر یافتگاههای تاکسونهای مشاهده شده شامل بیوتوپهایی با دخالتها و تخریبهای شدید انسانی میباشند. این امر به دلیل تخریب زمینهای نزدیک به طبیعی درون شهری، برای اهداف ساختمانسازی، جادهسازی، ایجاد مناطق تجاری و غیره میباشد که در نهایت باعث کاهش شدید و قابل توجهی از مناطق سبز و طبیعت شهری شده است، به طوری که محیطهایی با درجات همروبی: آهمروب (محیطهای کاملاً بکر طبیعی)، H1 (اولیگوهمروب، محیطهایی با تخریب ناچیز) و H2 (مزوهمروب، محیطهایی که در آنها حدوداًَ 50% عناصر بومی مشاهده میشوند) به دلیل فعالیتهای آنتروپوژنی، در هیچیک از محدودههای مورد بررسی مشخص نشد. از مجموع 385 زیستگاه بررسی شده، 60% آن متعلق به مکانهایی با تخریب محیطی زیاد (با همروبی H3، شامل زمینهای بایر، خرابههای میان مناطق مسکونی، زمینهای زراعی رها شده و غیره)، 30% آن با دخالتهای انسانی بسیار زیاد (همروبی H4، زمینهای زگتال) و 10% آن با تخریب شدید انسانی (همروبی H5، مانند شکاف آسفالتها و سنگ فرشها) میباشند (نمودارهای 1 و 2).
نمودار 1- درصد تعداد قطعات نمونه بررسی شده (n = 385)بر اساس شاخص همروبی در درجات H3 (β-euhemerob)، H4 (α-euhemerob)و H5 (Polyhemerob)در بیوتوپهای مورد مطالعه درون و برون شهر همدان
گونه Anchusa italica Retz. که بنام A. azurea Mill. نیز معرفی میشود (12 و 13) بهعنوان یک عنصر دو ساله تا پایای مناطق رودرال (11) در محیطهای بشدت آنتروپوژنی، مثل: میان شکاف سنگفرشها و خرابههای میان مناطق مسکونی (شکل 1) و یا زمینهای رها شدۀ زراعی و یا محدودههای کشاورزی مشاهده میشود (شکل 2). این گونه در 73 قطعه از 385 قطعه نمونه انتخاب شده، در سه درجه همروبی (H3, 4, 5) مشاهده گردید.
حضور این گونه علاوه بر محیطهای درون شهری، از برخی بیوتوپهای حومه شهر نیز گزارش گردید، اما تماماً فقط در محیطهایی که حضور و دخالتهای انسانی در آنها دیده میشود، گزارش شد (شکل 3).
شکل 1 - گونه Anchusa italica Retz.
حضور این گونه در تعدادی از بیوتوپهای مورد مطالعه درون و حومه شهر همدان معرف تطابق خوب آن با بسیاری از اکوسیستمهای درون شهری است. این عکس معرف گونه فوق در یک محیط سنگفرشی و سیمانکاری شده، واقع در ضلع شمالی دانشگاه بوعلی سینای همدان میباشد (شاهسواری، تیرماه 1389).
شکل 2- حاشیه مزارع کشاورزی و محیطهای زراعی
شکل 2- حاشیه مزارع کشاورزی و محیطهای زراعی رها شده نیز بهعنوان یکی از مهمترین و شاید تنها آشیانه اکولوژیکی برای گونه A. italica Retz. و واریتههای آن معرفی میشوند. حفظ هر یک از این بیوتوپها به معنای حفظ گونه و تنوع گونهای در محیطهای شهری و محیطهای زراعی واقع در آنهاست (معبودی، تیرماه 1390).
شکل3- پراکندگی گونه Anchusa italica Retz.، به همراه واریتههایitalica و kurdicaدر بیوتوپهای مطالعه شده شهر همدان و حومه آن
گونه Anchusa strigosa Labill. در هیچ یک از مناطق مورد بررسی درون شهری مشاهده نگردید. پراکندگی احتمالی آن، بهعنوان یک عنصر شهرگریز (Urbanophob)، تنها محدود به مناطق برون شهری میگردد. بررسیهای انجام شده نیز معرف حضور بسیار پایین این گونه در محیطهای برون شهری میباشد. از مجموع 385 قطعه نمونه بررسی شده، تنها در 1 قطعه نمونه حضور این گونه مشخص گردید (در 25 کیلومتری جاده همدان- ملایر). همچنین مطالعات انجام شده نشان دادند که زیستگاههای این گونه اکثراً مناطقی با میزان تخریب کمتر و درجه همروبی H3میباشد (محیطهایی مانند زمینهای بایر و زراعی رهاشده)، (نمودار 2).
زیرگونه Anchusa arvensis subsp. orientalis، با درجات همروبی بین H3تا H5، کلاً در حاشیه کرتهای محیطهای زراعی درون و برون شهری و نیز برخی از فضاهای سبز مشاهده گردید و خارج از این مناطق تاکنون مشاهده نشده، اما میزان حضور آن در مقایسه با گونه italica بمراتب کمتر است (شکل های 4 و 5).
نمودار 2- چگونگی حضور و پراکندگی گونههای Anchusa italica Retz.، Anchusa strigosa Labill. و زیرگونه Anchusa arvensis (L.) Bib. subsp. orientalis (L.) Nordh. بر اساس شاخصهای همروبی در محیطهای مورد مطالعه درون و برون شهر همدان
شکل 4- پراکندگی زیرگونه Anchusa arvensis (L.) Bieb. subsp. orientalis (L.) Nordh. در بیوتوپهای مورد مطالعه شهر همدان
شکل 5- زیرگونه Anchusa arvensis subsp. orientalis: حضور این زیرگونه در بسیاری از مزارع بررسی شده در محدوده درون شهر همدان معرف تطابق آن با محیطهای زگتال میباشد. بنابراین، حفظ تنوع گونهای در محیطهای کشاورزی میتواند برای بقای این تاکسون در مزارع درون و برون شهری بسیار مؤثر باشد (شاهسواری، خردادماه 1389).
شکل 5. زیرگونه Anchusa arvensis subsp. orientalis: حضور این زیرگونه در بسیاری از مزارع بررسی شده در محدوده درون شهر همدان معرف تطابق آن با محیطهای زگتال میباشد. بنابراین، حفظ تنوع گونهای در محیطهای کشاورزی میتواند برای بقای این تاکسون در مزارع درون و برون شهری بسیار مؤثر باشد. شاهسواری (خرداد 1389).
بحث
بررسیهای انجام شده، طی سالهای 1388 تا 1390، در رابطه با چگونگی حضور و پراکندگی سه گونه مشاهده شده از جنس Anchusa، در بیوتوپهای مختلف شهر همدان، نشان دادند که ادامه بقای این عناصر (A. italica, A. arvensis, A. strigosa) بیش از همه وابسته به محیطهای زراعی و یا زراعی رهاشده درون و برون شهری میباشد. به طوری که عناصر این جنس خارج از چنین محدودههایی یا اصولاً مشاهده نمیشوند و یا حضور آنها بیشتر محدود به مناطقی میگردد که دخالتهای آنتروپوژنی در آنها بسیار محسوس است. در مورد تاریخچه Anchusa در ایران نیز اطلاعات موثقی در دست نیست، تا بتوان به گذشته و موقعیت طبیعی و یا همروکری بودن گونههای این جنس پی برد. با مراجعه به کتبی مانند فلور مشرق زمین(Boissier, 1879) ، قانون در طب بوعلی سینا (شرفکندی، 1368)، تحفه حکیم مؤمن (حسینی طبیب، 1338)، گیاهان دارویی علی زرگری (1361) و غیره، مطلب قابل توجهی در خصوص شناخت دقیق این جنس نیر بهدست نیامد. یافتگاههایی که توسط ریدل (1967) در فلورا- ایرانیکا به آنها اشاره شده نیز معرف نوع بیوتوپهایی که گونههای ذکر شده در آنها رشد میکنند، نمیباشد. در این صورت، نمیتوان جایگاه دقیق و اکولوژیکی گونههای این جنس را، بهعنوان یک عنصر بومی و یا هِمِروکر (آرکئوفیت و یا نئوفیت) در بیوتوپهای طبیعی و یا آنتروپوژنی به درستی مشخص نمود. بنابراین پیشنهاد میگردد تا کسب اطلاعات جامعتر، به طور موقت، از واژه "کهن/ جدید (آرکئوفیت/ نئوفیت)" برای گونههای این جنس در محیطهای زگتال و رودرال شهر همدان استفاده گردد.
گونه A. italica که بیشتر در حاشیه کرتهای زمینهای زراعی و نیز زراعی رها شده مشاهده میگردد، خود را به خوبی با چنین مناطقی تطابق داده (نقشه پراکندگی شماره 3) و در بسیاری از محیطهای زراعی درون و برون شهر همدان یافت میشود. هر نوع دگرگونی و تخریب در این مناطق، به معنای حذف زیستگاهها، تحلیل و در نهایت انقراض این گونه در بیوتوپهای شهری میباشد. همین حالت شامل زیرگونه A. arvensis subsp. orientalis نیز میگردد که تاکنون بیشتر در حاشیه کرتهای زمینهای زراعی و زراعی رها شده در حومه شهر همدان مشاهده شده است. همان گونه که نقشه پراکندگی شماره 4 نیز نشان میدهد، حضور این تاکسون بیشتر به محدوده حاشیه شهر کشیده شده و در هیچ یک از محدودههای مرکزی، و یا در پارکها و حاشیه آنها مشاهده نگردید. از مکانهایی که حضور این گونه در آنها تا حدودی قابل ذکر است، میتوان به مزارع واقع در جنوب شهر همدان و در یک منطقه زراعی نیمه رها شده در ضلع غربی محوطه درون دانشگاه بوعلی سینای همدان اشاره کرد. در این صورت، این تاکسون، با گلهای آبی مایل به قرمز و یا کاملاَ سفید، بهعنوان یک گونه نسبتاً شهرگریز (urbanophob) و تا حدودی نادر معرفی میگردد که در صورت عدم توجه به بیوتوپهای آن، و حذف زمینهای زراعی درون شهری، بدون تردید در آیندهای نزدیک با کاهش و یا انقراض نهایی آن مواجه خواهیم شد. گونه مشاهده شده و بسیار نادر Anchusa strigosa نیز تنها در یک منطقه، خارج محدوده شهر همدان و در محیطی کاملاً آنتروپوژن جمعآوری گردید که شامل زمینهای زراعی رها شده و بشدت تخریب شده میگردد. از آنجایی که حضور گونههای جنس Anchusa، در محیطهای مورد مطالعه درون و حومه شهر همدان، بیشتر شامل مناطق رودرال میگردند و عموماً محیطهای زراعی و تخریب شده و نیز حاشیه برخی از رودخانهها آشیانه اکولوژیکی آنها بهشمار میآیند، حفظ چنین مناطقی میتواند مانع از کاهش و در نهایت انقراض احتمالی گونههای این جنس در محیطهای شهری شود.
شناخت و حفظ بیوتوپهای شهری امروزه به همان اندازه مهم گردیده که محیطهای برون شهری دارای ارزش تحقیقاتی میباشند. همانگونه که William Shaw (2005) از دانشگاه آریزونا نیز میگوید: دیگر زمان آن فرارسیده که پژوهشهای منابع طبیعی از درون بوتهزارها و مراتع، به محیطهای زیست شهری انتقال داده شود. ایجاد یک شهر اکولوژیکی (Ecocity)، یعنی یک شهر سالم و بدون آلودگیهای شدید زیست محیطی (Downton, 2006) و نیز حفظ زمینهای زراعی، بهعنوان یکی از مهمترین آشیانههای اکولوژیکی محیطهای درون شهری، میتوانند کمکهای ارزندهای به حفظ و بقای بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری در یک شهر کنند. شهرها بدون مناطق زراعی ارزش واقعی خود را به تدریج از دست میدهند. همان گونه که Downton (2006) نیز به این مطلب اشاره میکند، یک شهر نمیتواند بدون زمینهای کشاورزی به حیات سالم خود ادامه دهد و مناطق کشاورزی نیز بدون شهرها دیگر مفهومی ندارند. گونههای جنس Anchusa نیز همانند دیگر گونههای مناطق رودرال شهری، از اهمیت زیست محیطی فراوانی برخوردار میباشند، زیرا اگر این جنس از نظر زینتی و یا دامی فاقد ارزش اقتصادی چندانی باشد، اما دارای ارزش حفاظتی فراوانی در اکوسیستمهای شهری میباشد. حفظ بیوتوپهای شهری برای گونههای این جنس، بهعنوان آشیانههای اکولوژیکی، معرف بخشی از حفاظت تنوع گونهای در محیطهای شهری بهشمار میآید. در غیر این صورت، واژههایی مانند تنوع زیستی و یا تنوع گونهای و موارد دیگری مانند حفظ بانک گونه و یا بانک ژن در محیطهای درون و برون شهری، ارزش و مفهوم علمی و حقیقی خود را از دست خواهند داد.