نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشکده علوم پایه، دانشگاه گیلان
2 هیات علمی - دانشگاه گیلان
چکیده
به منظور بررسی اثر کودهای شیمیایی و آلی بر عملکرد و غلظت عناصر پر مصرف و کم مصرف در برنج رقم هاشمی، آزمایشی در قالب طرح بلوک-های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی موسسه تحقیقات برنج کشور انجام شد. تیمارهای کودی مورد استفاده شامل تیمار کود شیمیایی، کود مرغی و شاهد بود. صفات اندازه گیری شده شامل عملکرد دانه، کاه و کلش، زیست توده، عناصر نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن، مس، روی، راندمان تبدیل و کیفیت دانه بودند. نتایج نشان داد که تیمار کودی بر همه صفات اندازه گیری شده اثر معنی داری داشت. بیشترین عملکرد دانه به میزان 6629 کیلوگرم در هکتار از تیمار کود شیمیایی بدست آمد. بیشترین عملکرد کاه و کلش نیز به میزان 5974 کیلوگرم در هکتار از تیمار کود مرغی بدست آمد. مقدار عملکرد دانه و کاه و کلش بین تیمار کود مرغی و کود شیمیایی اختلاف معنی داری نداشت. بیشترین مقدار نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن و مس در دانه تیمار کود شیمیایی بدست آمد که با تیمار کود مرغی اختلاف معنی داری نداشت و بیشترین میزان روی در دانه تیمار کود مرغی وجود داشت. در مجموع، گرچه کود شیمیایی در اکثر صفات اندازه گیری شده از کود مرغی بالاتر بود، ولی اختلاف معنی داری با کود مرغی نداشت. لذا کود مرغی میتواند به عنوان یک جایگزین بیخطر برای محیط زیست و یا یک مکمل مطمئن برای کود شیمیایی در زراعت برنج باشد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Comparative evaluation of chicken manure and chemical fertilizer on nutrient concentrations and grain quality of rice (Oryza sativa L.)
نویسنده [English]
1 Faculty of sciences, University of Guilan
چکیده [English]
In order to investigate the effect of organic and inorganic fertilizers on yield and concentration of elements in Hashemi cultivar of rice, a randomized complete block design with three replications was conducted in a field experiment in Rice Research Institute of Iran. Fertilizer treatments included chemical fertilizer, poultry manure and control. The measured traits included grain yield, straw and chaff, biomass, nitrogen, phosphorus, potassium, iron, copper, zinc, conversion efficiency and grain quality. The results showed that fertilizer treatment had a significant effect on all measured traits. The highest grain yield (6629 kg ha-1) was obtained from chemical fertilizer. The highest straw yield was 5974 kg ha-1 from poultry manure. However, the grain yield and straw yield was not significantly different between chicken manure and chemical fertilizer treatment. The highest amounts of nitrogen, phosphorus, potassium, iron and copper were obtained in seed using chemical fertilizer, which did not have significant difference with chicken manure. The highest zinc content was found in chicken manure treatment. In general, although the traits mostly in the chemical fertilizer treatment were higher than poultry manure treatment, the differences were not significantly different. Therefore, poultry manure can be used as a safe alternative to the environment or as a safe supplement to chemical fertilizer in rice farming.
کلیدواژهها [English]
ارزیابی مقایسهایی تیمار کود مرغی و شیمیایی بر غلظت عناصر غذایی و کیفیت دانه برنج (Oryza sativa L.)
مصطفی صالحی فر و منصور افشار محمدیان*
ایران، رشت، دانشگاه گیلان، دانشکده علوم، گروه زیست شناسی
تاریخ دریافت: 7/2/97 تاریخ پذیرش: 15/8/97
چکیده
به منظور بررسی اثر کودهای شیمیایی و آلی بر عملکرد و غلظت عناصر پرمصرف و کم مصرف در برنج رقم هاشمی، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی موسسه تحقیقات برنج کشور انجام شد. تیمارهای کودی مورد استفاده شامل تیمار کود شیمیایی، کود مرغی و شاهد بود. کود مرغی در یک مرحله و قبل از کاشت و کودهای شیمیایی در دومرحله (50 درصد قبل از کاشت و 50 درصد یک هفته قبل از پنجه زنی) به زمین اضافه شد. نتایج نشان داد که تیمار کودی بر همه صفات اندازهگیری شده، اثر معنی داری داشت. به طوری که تیمار کودی بر درصد آمیلوز، درجه حرارت ژلاتینه شدن و قوام ژل اثر معنیداری نشان داد. بیشترین درصد آمیلوز از تیمار کود شیمیایی به دست آمد که با تیمار کود مرغی اختلاف معنیداری را نشان داد. همچنین، بیشترین مقدار نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن و مس در دانه تحت تیمار کود شیمیایی بدست آمد که با تیمار کود مرغی اختلاف معنی داری داشت، البته بیشترین میزان روی در دانه تیمار کود مرغی وجود داشت. بعلاوه، بیشترین عملکرد دانه به میزان 6629 کیلوگرم در هکتار در تیمار کود شیمیایی مشاهده شد. اما، بیشترین عملکرد کاه و کلش به میزان 5974 کیلوگرم در هکتار در تیمار کود مرغی بدست آمد. البته اختلاف بین مقدار عملکرد دانه و نیز کاه و کلش بین تیمار کود مرغی و کود شیمیایی معنیدار نبود. در مجموع، گرچه کود شیمیایی در اکثر صفات اندازهگیری شده، بیشتر از کود مرغی بود، ولی غالبا اختلاف معنی داری با کود مرغی نداشت. لذا کود مرغی میتواند به عنوان یک جایگزین بیخطر برای محیط زیست و یا یک مکمل مطمئن برای کود شیمیایی در زراعت برنج باشد.
واژه های کلیدی: آمیلوز، کمیت، کیفیت، عناصر، کود شیمیایی، کودمرغی، عملکرد دانه
* نویسنده مسئول، تلفن: 09112323679 ، پست الکترونیکی: afshar@guilan.ac.ir
مقدمه
برنج یکی از مهمترین غلات در کشورهای درحال توسعه بوده و غذای بیش از 3 میلیارد نفر یا بهعبارت دیگر نصف مردم جهان را تأمین میکند (19). باتوجه به گسترش کشاورزی، کودهای شیمیایی بیشتری به کار گرفته می شود که منجر به تغییر کیفیت خاک و اثرات مخرب زیست محیطی شده است. نیاز به استفاده از فرمهای تجدید پذیر انرژی و کاهش هزینههای کوددهی گیاهان زراعی، استفاده از کودهای آلی از جمله کودهای حیوانی را اجتنابناپذیر کرده است (16). امروزه یکی از روش های مناسب کشاورزی جدید، برای جلوگیری از مصرف بیش از حد کودهای شیمیایی و حل مشکلات ناشی از آلودگی محیط زیست، علاوه بر زمان مناسب مصرف کود، بکارگیری کودهای آلی به صورت تلفیق با کودهای شیمیایی است (3). تحقیقات نیز نشان داده که کودهای آلی یکی از مهمترین کودها در کشاورزی میباشند و منجر به افزایش عملکرد محصولات زراعی میشوند (16).
محققین نشان دادند که کودهای آلی روی جذب عناصر
غذایی، بهبود حاصلخیزی خاک و کاهش اتلاف کود، اثر مثبت و معنیداری دارند (25). اطلاعات در مورد مقایسه نسبی کودهای آلی و غیرآلی در بهبود عملکرد و خصوصیات خاک مزرعه در آزمایش های دراز مدت به ویژه در مناطقی با کشت متراکم برنج و استفاده از شخمهای سنگین محدود است (23). به دلیل معدنیشدن سریعتر کودمرغی نسبت به سایر کودهای آلی، این کود به عنوان منبع با ارزشی برای تغذیه گیاهان می باشد (10). محققین گزارش کردند که استفاده از کود مرغی به جای کود شیمیایی اقتصادی بوده و از آنجاییکه کود مرغی سرشار از نیتروژن، فسفر و مادهآلی میباشد، اثرات مثبتی بر تولید داشته و نیز خواص فیزیکی خاک را بهبود میبخشد (11). همچنین گزارش شده که معدنی شدن مداوم عناصر غذایی در کود مرغی، سبب فراهمی عناصر غذایی برای گیاه در طول دوره رشد می باشد (25). علاوه بر این، پژوهشگران بیان نمودند که افزایش محصول حاصل از مصرف کودهای آلی به دلیل افزایش جذب عناصر ممکن است در اثر پایداری خاکدانهها در ناحیه ریزوسفر و تحریک میکروبهای مفید خاک باشد که میتواند افزایش تولید را سبب شود (25).
نوع منبع و میزان نیتروژن در محلول غذایی یکی از مهمترین عوامل تغذیه ای است که رشد گیاه را از جنبه های مختلف تحت تأثیر قرار می دهد (1). نیتروژن یک عامل کلیدی برای دستیابی به عملکرد مطلوب در غلات است. مصرف کودهای نیتروژنه در چند دهه گذشته به دلیل کارآیی بسیار نیتروژن در افزایش عملکرد، ارزانی نسبی کودهای مزبور و دسترسی بیشتر کشاورزان به آنها افزایش قابل توجهی داشته است. کودهای نیتروژنه عمدتا به دو گروه آلی و شیمیایی تقسیم می شوند. نیترات آمونیم (25 درصد نیتروژن خالص)، اوره (46 درصد نیتروژن خالص) و سولفات آمونیم (21 درصد نیتروژن خالص) از مهمترین انواع کودهای شیمیایی نیتروژنه متداول می باشند. میزان دسترسی به عناصر غذایی مورد نیاز گیاهان تحت تاثیر نوع خاک، شرایط آب و هوایی، گونه و رقم گیاهی میباشد (2). کود مرغی در وحله اول از نظر مقدار نیتروژن مورد توجه می باشد. یک سوم نیتروژن موجود در کود مرغی به صورت آمونیم می باشد. مصرف کود مرغی، غلظت عناصر غذایی پر مصرف غده سیب زمینی را افزایش میدهد (25). نیتروژن موجود در ساقه و برگ ها در زمان رسیدگی به دانه ها انتقال مییابند و در نتیجه میزان نیتروژن در هنگام برداشت در دانه بیشتر از برگ های گیاه برنج می باشد (17). نیاز به مواد مغذی با افزایش عملکرد دانه ارتباط مستقیمی دارد (22). Qiao-gang و همکاران (2013) گزارش کردند که ارتباط مستقیم و خطی مثبت بین تجمع نیتروژن، پتاسیم و فسفر با عملکرد گیاه وجود دارد (17). همچنین آنها نشان دادند که افزایش مقدار نیتروژن میتواند سبب بهبود جذب فسفر و پتاسیم در دانه گیاه برنج شود که به دلیل افزایش قدرت ریشه در جذب عناصر میباشد.
بیشتر غلات با کمبود عناصر ریزمغذی مواجه هستند (11). کاهش غلظت عناصر کم مصرف در غلات منجر به کاهش جذب آن توسط انسان شده و در نتیجه منجر به بروز بیماریهای مختلف و در نتیجه پایینآمدن سطح بهداشت و سلامت جامعه میشود (4). کودهای آلی میتوانند قابلیت جذب عناصر کم مصرف مثل آهن را در خاک افزایش دهند (11). محققین دریافتند که افزایش ماده آلی خاک از طریق اضافه کردن بقایای گیاهی به خاک، منجر به افزایش جذب عناصر آهن روی و مس در دانه برنج میشود (12). برخی از محققین گزارش نمودند که استفاده از کود مرغی به میزان ۲۰ تن در هکتار سبب افزایش مقدار آهن روی و مس به ترتیب به میزان 912/0، 067/6 و 585/1 میلیگرم در کیلوگرم ذرت شد (10).
کاربرد کودهای آلی همراه با کودهای شیمیایی، عملکرد و بهرهوری نیتروژن در برنج را افزایش می دهد، در نتیجه با کاهش مصرف کودهای شیمیایی، خطر آلودگی محیط زیست نیز کاهش می یابد و حاصلخیزی خاک نیز افزایش می یابد (16). Mi و همکاران (2018) دریافتند که بیشترین عملکرد برنج از ترکیب کود شیمیایی به همراه کود دامی و به میزان 8/17 مگاگرم در هکتار میباشد. کیفیت غذایی با پخت دانه برنج و بهبود آن یکی از اهداف بسیار مهم بهنژادی و یکی از عوامل تأثیرگذار در معرفی و پذیرش و گسترش سطح زیر کشت ارقام جدید میباشد (18). مقدار آمیلوز، دمای ژلاتینه شدن و قوام ژل از عوامل تعیین کننده کیفیت پخت هستند که به روش های شیمیایی ارزیابی میشوند که از بین آنها مقدار آمیلوز از اهمیت ویژه ای برخوردار است (18).
با توجه به آلودگی و تخریب محیط زیست حاصل از استفاده مستمر کودهای شیمیایی، هدف از این تحقیق، بررسی مقایسهایی اثرات کود شیمیایی با کودمرغی بود تا در صورت امکان رقابت کود آلی با کودهای شیمیایی در زراعت برنج، کود آلی جایگزین کودهای شیمیایی شده و از تخریب محیط زیست کاسته شود. حتی استفاده از کودهای آلی به صورت مکمل نیز میتواند تا حدود زیادی از میزان این تخریب بکاهد و سبب بهبودی بافت و حاصلخیزی خاک شود.
مواد و روشها
این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی موسسه تحقیقات برنج کشور، رشت در سال زراعی 1396 (اردیبهشت لغایت شهریور) انجام شد. در تاریخ 25 اردیبهشت نشای برنج انجام شد و 25 مرداد، گیاه برنج برداشت شد. وجین علفهای هرز به صورت دستی و در دو مرحله انجام شد. از زمان نشاء کاری تا زمان خوشهدهی، آب در مزرعه به ارتفاع تقریبی 5 سانتیمتر روی خاک وجود داشت. آزمایش شامل سه تیمار کودی (T1=بدون کود، T2=کودمرغی به میزان 50 کیلوگرم در هر کرت و T3= کود شیمیایی به میزان توصیه شده موسسه تحقیقات برنج کشور (بر اساس نتایج آزمایش خاک، کود نیتروژن به مقدار 100 کیلوگرم در هکتار از منبع اوره، 45 کیلوگرم در هکتار P2O5 از منبع سوپرفسفات تریپل و 60 کیلوگرم در هکتار پتاسیم از منبع سولفات پتاسیم کوددهی شد) بود. کرتهای آزمایش هر کدام 3×5 متر بودند. در این آزمایش، رقم هاشمی برنج مورد استفاده قرار گرفت. سه نمونه از خاک مزرعه آزمایشی، قبل از کشت تهیه و به آزمایشگاه خاک موسسه تحقیات برنج کشور ارسال شد که نتایج تجزیه خاک در جدول 1 آمده است. همچنین سه نمونه از کود مرغی پودر شده مورد استفاده در این آزمایش تهیه شد و به آزمایشگاه خاک موسسه تحقیقات برنج ارسال شد که نتایج تجزیه در جدول 2 آمده است.
بذرهای تهیه شده از موسسه تحقیقات برنج کشور، پس از ضدعفونی شدن با هیپوکلریدسدیم 2 درصد، به مدت 72 ساعت در انکوباتور در دمای 30 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 70 درصد جوانهدار شدند. بذور جوانهدار شده به جعبههای نشاء منتقل و20 روز نگهداری شدند. سپس نشاءهای جوان در زمین زراعی با فاصله کشت 25×25 سانتی متر کشت شدند. صفات اندازهگیری شده در این آزمایش شامل: عملکرد دانه، عملکرد کاه و کلش، زیست توده کل و عناصر نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن، روی و مس در دانه و ساقه، درصد برنج سالم و دانه گچی، راندمان تبدیل، درصد آمیلور دانه، قوام ژل و درجه حرارت ژلاتینه شدن بودند.
برای محاسبه عملکرد دانه، 4 مترمربع از وسط هر کرت درو شد و بعد از 5 روز آفتاب خشک کردن، گیاهان حاوی دانه برنج به آزمایشگاه انتقال یافت و عملکرد تیمارهای مختلف و کنترل، با رطوبت 14 درصد (رطوبت توسط دستگاه رطوب سنج غلات مدل GMK-303 اندازه گیری شد) در مقیاس کیلوگرم در هکتار محاسبه شد. مقدار کاه و کلش نیز بعد از خشک شدن در آون (72 ساعت در 70 درجه سلسیوس)، اندازه گیری و با مقیاس کیلوگرم در
هکتار محاسبه شد.
جدول1- تجزیه خاک مزرعه آزمایشی
نمونه خاک Soil sample |
هدایت الکتریکی EC (ds/m) |
اسیدیته pH |
کربن آلی %O.C |
ازت کل Total N % |
فسفر قابل جذب P(ava) ppm |
پتاسیم قابل جذب K(ava) ppm |
شن Sand % |
سیلت Silt % |
رس Clay % |
ظرفیت تبادل کاتیونی CEC (mEq/Kg) |
بافت خاک Soil tissue |
1.93 |
6.94 |
0.93 |
0.17 |
37.1 |
185 |
12 |
48 |
40 |
25.63 |
Sic=sicl |
جدول 2- نتیجه تجزیه کود مرغی مورد استفاده در آزمایش
نمونه کود مرغی Chicken manure sample |
pH |
EC 1:5 (ds/m) |
کربن آلی %O.C |
P2O5 % |
N% |
K2O % |
9.05 |
8.47 |
38 |
4.9 |
2.9 |
1.15 |
غلظت عناصر غذایی نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن، روی و مس با استفاده از روش خشک سوزانی انجام شد. فسفر به صورت رنگ سنجی با استفاده از اسپکتروفتومتر (20)، آهن، مس و روی توسط دستگاه جذب اتمی (20) و پتاسیم به وسیله دستگاه فلیم فتومتر و به روش نشر شعلهایی (25) و نیتروژن موجود نیز از روش تیتراسیون بعد از تقطیر در دستگاه کجلدال (25) اندازه گیری شد. برای محاسبه میزان جذب هر عنصر، مقدار جذب شده در دانه و یا ساقه با توجه به عملکرد دانه یا کاه کلش محاسبه شد.
برای سنجش آمیلوز از روش جولیانو (1985) با استفاده از روش کالرومتریک در طول موج 622 نانومتر توسط دستگاه اسپکتروفتومتر (مدل CECIL3000) با تشکیل کمپلکس ید- نشاسته انجام شد. از هر رقم شش دانه کامل و بدون شکستگی انتخاب و در دو تکرار در ظرفهایی قرار داده شدند. دو رقم شاهد با نمره ژلاتینی مشخص (سپیدرود با درجه حرارتی ژلاتینی شدن هفت و خزر با درجه حرارتی ژلاتینی شدن 5/4) در هر آزمون در نظر گرفته شد. 12 میلیلیتر پتاس 7/1 درصد به هرکدام از نمونهها اضافه و سپس داخل آون با دمای 32 درجه سانتیگراد به مدت 23 ساعت قرار داده شدند. محدوده نمره دهی برای نمونهها از 1 تا 7 بود. در هنگـام ارایه گـزارش اعداد 1-3 نشان دهنده درجه حرارت ژلاتینی بـالا، اعداد 4-5 متوسط و اعداد 6-7 پایین معرفی شدند. برای تعیین درجه حرارت ژلاتینی شدن از روش لیتل و همکاران (13) به روش هیدروکسید پتاسیم و برای تعیین قوام ژل از روش کاگامپانگ (3) استفاده شد. در این روش نخست تمام نمونهها تحت شرایط یکسان در اتاقی به مدت دو روز نگهداری شدند تا رطوبت نمونههای مورد آزمون متعادل شد. حمام آب جوش را روشن کرده تا کامل به جوش آید. 122 میلیگرم از آرد مربوط به نمونههای استاندارد و نمونههای مورد آزمایش با رطوبت 12 درصد، داخل لولههای آزمایش 13×122 میلیمتری وزن شدند. نمونههایی با قوام ژل نرم، متوسط و سخت به عنوان شاهد یا استاندارد در کنار نمونههای مورد آزمایش مورد ارزیابی قرار گرفتند. استانداردهای مورد استفاده شامل علی کاظمی با قوام ژل نرم، خزر با قوام ژل متوسط و سپیدرود با قوام ژل سخت بودند. بـا استفاده از دیسپنسر یک میلیلیتری، 222 میکرولیتر از برموتیمول 225/2 در اتانول 95 درصد را به هر یک از لولههای آزمایش اضافه کرده و با ورتکس به خوبی هم زده شد. با استفاده از دیسپنسر پنج میلیلیتری دو میلیلیتر پتاس 2 درصد نرمال به لولههای آزمایش حاوی نمونه اضافه کرده و با ورتکس به خوبی هم زده شد. نمونهها را در یک ظرف استیل ویژه لولههای آزمایش گذاشته و در حمام آب جوش که به شدت میجوشید به مدت هشت دقیقه قرار داده شد. پس از برداشتن از حمام آب جوش، نمونهها به مدت پنج دقیقه در دمای اتاق خنک شدند. لولههای آزمایش به مدت 15 دقیقه در حمام آب یخ قرار داده شدند. سپس بـه طور افقی روی جعبهای حـاوی کاغذ میلیمتری، میزان حرکت ژل پس از یک ساعت ثبت شد.
برای اندازهگیری خصوصیات تبدیل، از محصول هر کرت به مقدار 150 گرم نمونه شلتوک انتخاب و در آون در دمای 45 درجه سانتیگراد به مدت 72 ساعت خشک شدند تا رطوبت آنها به حدود 9 درصد برسد،.سپس توسط دستگاه پوست کن غلطک لاستیکی (Satake-Japan)، شلتوک ها پوست کنی شده و برنج قهوه ای با استفاده از دستگاه سفیدکن مالشی (Belador - USA) سفید شد. با استفاده از الک تریول طولی (Satake-Japan)، برنج سالم (دانهای که سه چهارم از طول آن حفظ شده باشد) از برنج خرد جدا شده و توزین شدند. سپس درصد برنج سالم، درصد برنج خرد و راندمان تبدیل از نسبت میزان برنج سفید به کل شلتوک اولیه برای تیمارهای مختلف به طور جداگانه، محاسبه شدند.
تجزیه داده ها با نرم افزار SAS ویرایش 9 انجام شد. مقایسه میانگین ها به روش اختلاف معنی دار حقیقی (HSD) انجام شد.
نتایج
عملکرد دانه، کاه و کلش و زیست توده: با توجه به جدول 3، نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تیمار کودی بر هر سه صفت اندازهگیری شده اثر معنیداری داشت. بیشترین مقدار عملکرد دانه از تیمار کود شیمیایی و به میزان ۶۶۲۹ کیلوگرم در هکتار مشاهده شد که با تیمار کود مرغی به میزان ۵۴۷۹ کیلوگرم در هکتار اختلاف معنیداری نداشت. کمترین مقدار عملکرد دانه نیز به میزان ۲۵۷۰ کیلوگرم در هکتار از تیمار شاهد به دست آمد (جدول ۴).
جدول 3- میانگین مربعات صفات اندازه گیری شده تحت تیمار کود مرغی و شیمیایی
S.O.V |
df |
Grain yield |
Straw |
Fe in grain |
Fe in straw |
Fe uptake in Grain |
Fe uptake in straw |
Total Fe uptake |
Zn in grain |
Zn in straw |
Zn uptake in grain |
Zn uptake in straw |
Total Zn uptake |
بلوکBlock |
2 |
208402 |
571344 |
30.3* |
7.02 |
0.0006 |
0.005 |
0.0084 |
11.61 |
3.34 |
0.001 |
0.0003 |
0.001 |
تیمارTraetment |
2 |
13125486** |
12703386** |
66.8** |
158.11** |
0.14** |
0.097** |
0.454** |
103.21** |
165.81** |
0.049** |
0.018** |
0.082** |
خطاError |
4 |
493767 |
681229 |
3.03 |
11.58 |
0.004 |
0.006 |
0.01 |
2.13 |
8.4 |
0.00088 |
0.001 |
0.0013 |
CV% |
- |
14.3 |
17.26 |
1.84 |
4.5 |
13.61 |
21.03 |
11.99 |
4.33 |
11.62 |
17.17 |
24.46 |
11.94 |
* و **: به ترتیب معنیدار در سطوح احتمال پنج و یک درصد
جدول 3- ادامه
S.O.V |
df |
Biomass |
P in grain |
P in straw |
P uptake in Grain |
P uptake in straw |
Total P uptake |
K in grain |
K in straw |
K uptake in grain |
K uptake in straw |
Total K uptake |
بلوکBlock |
2 |
798108 |
0.0028 |
0.0003 |
15.6 |
2.34 |
9.55 |
0.0037 |
0.021 |
2.95 |
615.7 |
3.1 |
تیمارTreatment |
2 |
50639108** |
0.0048** |
0.009* |
349.6** |
54.04** |
945.13** |
0.0089** |
0.61* |
591.007** |
10187* |
624.8** |
خطاError |
4 |
1046863 |
0.00007 |
0.00057 |
10.59 |
2.02 |
9.17 |
0.00056 |
0.096 |
15.10 |
1025 |
14.76 |
CV% |
- |
10.57 |
1.96 |
22.30 |
14.47 |
24.16 |
10.98 |
4.2 |
14.6 |
13.67 |
29.88 |
12.58 |
جدول 3. ادامه
S.O.V |
df |
N in grain |
N in straw |
N uptake in Grain |
N uptake in straw |
Total N uptake |
Cu in grain |
Cu in straw |
Cu uptake in grain |
Cu uptake in straw |
Total Cu uptake |
بلوک Block |
2 |
0.0074 |
0.0019 |
101.12 |
6.52 |
107.26 |
2.19** |
0.014 |
0.00037 |
0.000006 |
0.000012 |
تیمار Treatment |
2 |
0.111** |
0.032* |
4070** |
542** |
7439** |
2.92** |
0.681* |
0.0043** |
0.0001** |
0.00091** |
خطا Error |
4 |
0.0026 |
0.0023 |
81.43 |
9.91 |
96 |
0.095 |
0.051 |
0.000012 |
0.000003 |
0.000015 |
CV% |
- |
3.69 |
10.09 |
12.81 |
13 |
10.36 |
7.7 |
11.17 |
16.66 |
17.05 |
12.72 |
عناصر پر مصرف (نیتروژن، فسفر و پتاسیم) دانه و ساقه: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تیمار کودی بر عناصر پر مصرف دانه اثر معنی داری داشت (جدول ۳). بیشترین مقدار نیتروژن دانه از تیمار کود شیمیایی به میزان 53/1 درصد به دست آمد که اختلاف معنی داری با تیمار کود مرغی به میزان 46/1 درصد نداشت (جدول 4). همچنین تیمار کودی بر عناصر پر مصرف دانه اثر معنی داری نداشت (جدول 3). بیشترین میزان نیتروژن ساقه از تیمار کود شیمیایی و کود مرغی به میزان مساوی 54/0 درصد به دست آمد و کمترین مقدار نیز به میزان 34/0 درصد در تیمار شاهد دیده شد (جدول 4). با این حال، نتایج نشان داد که گرچه میزان جذب نیتروژن در دانه در بین تیمارها اختلاف معنیداری داشتند، ولی احتمالا به دلیل عدم انتقال مجدد مناسب، اختلاف معنی داری در مقدار این عناصر در ساقه وجود نداشت. به عبارت دیگر کود مرغی مقدار نیتروژن کمتری را در اختیار گیاه در بازه زمانی رشدی قرار داد، لذا مقدار انتقال آنها به دانه در تیمار کود مرغی کمتر بود.
جذب کل عناصر پرمصرف در دانه و ساقه: با توجه به جدول 3، نتایج نشان داد که تیمار کودی بر جذب کل عناصر پرمصرف در دانه و ساقه اثر معنی داری داشت. نتایج مقایسه میانگین ها نیز نشان داد که بیشترین مقدار جذب کل نیتروژن، فسفر و پتاسیم به میزان 2/133، 84/38 و 14/43 کیلوگرم در هکتار که از تیمار کود شیمیایی به دست آمد. مقدار نیتروژن و فسفر جذب شده در تیمار کود شیمیایی با مقدار جذب این دو عنصر در تیمار کود مرغی اختلاف معنی داری نداشت، ولی مقدار پتاسیم به دست آمده از تیمار کود مرغی به میزان 67/33 کیلوگرم در هکتار با تیمار کود شیمیایی اختلاف معنی داری نشان داد (جدول ۴).
عناصر کم مصرف (آهن، مس و روی) دانه: نتایج تجزیه واریانس بر اساس جدول 3 نشان داد که تیمار کودی اثر معنیداری بر عناصر کم مصرف دانه داشت. نتایج مقایسه میانگینها نشان داد که بیشترین مقدار آهن دانه از تیمار کود شیمیایی به میزان 26/98 میلیگرم در کیلوگرم به دست آمد که با تیمار کود مرغی به میزان 3/96 میلی گرم بر کیلوگرم اختلاف معنیداری نداشت (جدول ۴).
عناصر کم مصرف (آهن، مس و روی) کاه و کلش: نتایج مطالعه حاضر با توجه به جدول 3 و 4 نشان داد که تیمار کودی بر غلظت عناصر کم مصرف در کاه و کلش اثر معنیداری داشت (جدول ۳). کود مرغی سبب انباشت بیشترین مقدار آهن در کاه و کلش به میزان 53/82 میلی گرم بر کیلوگرم شد که البته با تیمار کود شیمیایی اختلاف معنیداری نداشت (جدول ۴).
جذب کل عناصر کم مصرف در دانه و کاه و کلش: نتایج مطالعه حاضر با توجه به جدول 3 و 4 نشان داد که تیمار کودی بر میزان جذب کل عناصر کم مصرف اثر معنیداری داشت (جدول 3). بیشترین میزان جذب عناصر آهن، مس و روی در ساقه و دانه از تیمار کود شیمیایی به ترتیب به میزان10/1،043/0 و 4/0 کیلوگرم در هکتار بود که با تیمار کودمرغی اختلاف معنیداری نداشت (جدول ۴).
راندمان تبدیل: نتایج پژوهش حاضر با توجه به جدول 5 و 6 نشان داد که تیمار کودی بر درصد برنج سالم در صد دانه گچی و راندمان تبدیل، اثر معنیداری داشت (جدول ۵). بیشترین درصد برنج سالم به میزان 79/53 درصد از تیمار کود شیمیایی به دست آمد که با تیمار کود مرغی به میزان 63/50 درصد اختلاف معنی داری نداشت (جدول ۶).
کیفیت پخت: نتایج حاصل از کیفیت پخت بر اساس جدول 5 نشان داد که تیمار کودی بر درصد آمیلوز، درجه حرارت ژلاتینه شدن و قوام ژل اثر معنیداری داشت (جدول ۵). بیشترین درصد آمیلوز از تیمار کود شیمیایی به میزان27/22 درصد به دست آمد که با تیمار کود مرغی به میزان51/21 درصد اختلاف معنیداری داشت.
جدول 5- میانگین مربعات صفات کمی و کیفی دانه تحت تیمار کودی
S.O.V |
df |
درصد آمیلوز Amylose (%) |
درجه حرارت ژلاتینه شدن Gelatinization temperature |
قوام ژل Gel consistency |
راندمان تبدیل Milling recovery |
درصد برنج سالم Head rice (%) |
درصد دانه گچی Chalky rice (%) |
بلوکBlock |
2 |
0.081 |
0.087 |
3.4 |
0.37 |
3.01 |
1.7 |
تیمار Treatment |
2 |
1.27** |
0.35** |
17.02** |
2.50** |
70.58** |
19.1** |
خطاError |
4 |
0.012 |
0.013 |
0.27 |
0.037 |
0.135 |
0.4 |
CV% |
- |
0.52 |
2.9 |
1.51 |
0.27 |
0.74 |
37.5 |
* و **: به ترتیب معنیدار در سطوح احتمال پنج و یک درصد
جدول 6- مقایسه میانگین صفات کیفی و راندمان تبدیل اندازهگیری شده
تیمار |
درصد آمیلوز Amylose (%) |
درجه حرارت ژلاتینه شدن Gelatinization temperature |
قوام ژل Gel consistency (mm) |
راندمان تبدیل Milling recovery (%) |
درصد برنج سالم Head rice (%) |
درصد دانه گچی Chalky rice (%) |
شاهد |
20.98 c |
4.3 a |
32.6 b |
68.9 c |
44.27 c |
4.6a |
کود مرغی |
21.51b |
3.61b |
35.3b |
69.9 b |
50.63 b |
0.6 b |
کود شیمیایی |
22.27 a |
3.64b |
36.8 a |
70.82 a |
53.79 a |
0 b |
در هر ستون میانگین هایی که دارای حروف مشترک هستند، بر اساس آزمون LSD تفاوت معنیداری ندارند
بحث
در این مطالعه استفاده از کود های شیمیایی به دلیل در اختیار قرار دادن سریعتر عناصر مورد نیاز گیاه سبب افزایش محصول شد. گرچه این افزایش محصول نسبت به تیمار کود آلی مرغی معنی دار نبود. محققین دیگری نیز نشان دادند که فراهمی کودهای نیتروژن، فسفر و پتاسیم در خاک میتواند مقدار عملکرد برنج را به طور معنیداری افزایش دهند (21). کود مرغی به دلیل فراهم نمودن عناصر غذایی مورد نیاز گیاه و همچنین افزایش دوام برگ (داده ها نشان داده نشده اند)، توانست عملکرد نزدیک به تیمار کود شیمیایی ایجاد کند. با توجه به جدول 4، بیشترین مقدار کاه و کلش از تیمار کود مرغی به میزان 5974 کیلوگرم در هکتار به دست آمد که با تیمار کود شیمیایی به میزان ۵۹۶۲ کیلوگرم در هکتار اختلاف معنیداری نداشت. در گیاه برنج، استفاده از کود آلی به صورت لجن فاضلاب به میزان ۴۰ گرم بر کیلوگرم توانست بیشترین وزن خوشه اندام هوایی را به میزان 89/19 گرم در بوته ایجاد کند که اختلاف معنیداری با کود شیمیایی داشت (1). در این مطالعه احتمالاً به دلیل فراهمی تدریجی نیتروژن توسط کود مرغی، گیاه فرصت بیشتری برای افزایش عملکرد کاه و کلش داشت، البته استفاده از کود مرغی به دلیل افزایش سطح برگ و دوام بیشتر برگ، سبب دیررسترشدن گیاه شده و لذا عملکرد کاه و کلش افزایش یافت.
بیشترین میزان زیست توده تولیدی نیز به میزان 12591کیلوگرم در هکتار از تیمار کود شیمیایی به دست آمد که اختلاف معنی داری با تیمار کود مرغی به میزان 11453 کیلوگرم در هکتار نشان نداد (جدول 4). Verma و همکاران (2013) گزارش کردند که فراهم بودن کود نیتروژن از طریق کود آلی به همراه ۳۰ درصد کود شیمیایی، موجب افزایش مقدار نیتروژن در دانه گندم میشود (24). کود شیمیایی به دلیل فراهمی راحتتر عناصر غذایی توانست بیشترین مقدار زیست توده را در بین سایر تیمارهای کودی ایجاد کند که افزایش مقدار نیتروژن در دسترس گیاه، سبب افزایش زیست توده تولیدی میشود (11).
همانطور که در جدول 4 نشان داده شده است، بیشترین میزان فسفر دانه به مقدار47/0 درصد از کاربرد کود شیمیایی به دست آمد، البته با کود مرغی به میزان 46/0 درصد اختلاف معنی داری مشاهده نشد. در برخی از مطالعات نشان داده شد که کاربرد کود نیتروژن و فسفر به میزان ۲۵ درصد بالاتر از مقدار توصیه کودی، سبب افزایش جذب فسفر در دانه گندم میشود (2). البته افزایش استفاده از کود نیتروژن از ۱۵۰ به ۳۶۰ کیلوگرم در هکتار نیز باعث افزایش میزان فسفر در دانه گندم میشود (11). در مطالعه حاضر، بیشترین میزان پتاسیم دانه به مقدار 61/0 درصد از تیمار کود شیمیایی به دست آمد که با میزان 58/0 درصد کود مرغی اختلاف معنیداری نداشت (جدول ۴). افزایش جذب پتاسیم رابطه مستقیمی با افزایش رشد سبزینه گیاه دارد که خود وابسته به جذب نیتروژن در گیاه میباشد (11). نیرومند و همکاران (1396) نیز دریافتند که عنصر پتاسیم با تاثیر بر فعالیت آنزیم ها، حفظ فشار تورژسانس سلول، افزایش فتوسنتز، کمک در حمل و نقل قندها، افزایش جذب نیتروژن و در نتیجه افزایش سنتز پروتئین ها می تواند سبب بهبود شاخص های رشدی گیاه برنج شود (4).
استفاده از بقایای گیاهی، سبب افزایش میزان نیتروژن خاک میشود که میتواند بیانگر رابطه مثبت بین جذب پتاسیم با دیگر عناصر ازجمله نیتروژن باشد (5). در مطالعه حاضر مشاهده شد که بیشترین مقدار جذب نیتروژن، فسفر و پتاسیم نیز در دانه گیاه برنج از تیمار کود شیمیایی به ترتیب به میزان 48/101، 48/31 و 58/40 کیلوگرم در هکتار است. مقدار جذب نیتروژن و پتاسیم با مقدار جذب این دو عنصر در تیمار کود مرغی اختلاف معنی داری نشان داد، هرچند که غلظت این عناصر در تیمار کود شیمیایی و کود مرغی اختلاف معنی داری با هم نداشتند، ولی به دلیل تفاوت عملکرد دانه، این اختلاف در میزان جذب خود را نشان داد (جدول ۴).
در مطالعه حاضر، بیشترین مقدار فسفر ساقه از تیمار کود مرغی به میزان 15/0 درصد به دست آمد که با تیمار کود شیمیایی به میزان 12/0 درصد اختلاف معنیداری مشاهد نشد.کمترین مقدار نیز به میزان046/0 درصد از شاهد به دست آمد (جدول 4). Khamadi و همکاران (2014) مقدار نیتروژن در دانه و ساقه گندم را به ترتیب 9/12 و 17/3 گرم بر کیلوگرم گزارش نمودند و بیان داشتند که فراهمی نیتروژن در خاک میتواند منبع خوبی برای افزایش آن در دانه و ساقه باشد (11). همچنین افزایش ماده آلی در خاک، منجر به افزایش جذب فسفر در شاخساره میشود (11). با توجه به جدول 4، بیشترین مقدار پتاسیم در ساقه از تیمار کود شیمیایی به میزان 56/2 درصد به دست آمد که اختلاف معنی داری با تیمار کود مرغی به میزان 08/2 نشان نداد. کود مرغی به سبب افزایش مقدار ماده آلی خاک نیز میتواند مقدار فسفر بیشتری را جذب ساقه کند. در مطالعه حاضر، نتایج تجزیه کود مرغی در این آزمایش نیز نشان داد که مقدار پتاسیم اضافه شده به خاک قابل جذب کم بوده و به همین دلیل مقدار پتاسیم جذب شده از کود شیمیایی بیشتر بود (11).
در این مطالعه، بیشترین میزان جذب نیتروژن به میزان 22/32 کیلوگرم بر هکتار از تیمار کود مرغی به دست آمد، در حالی که بیشترین میزان جذب فسفر و پتاسیم به ترتیب 48/31 و 8/154کیلوگرم بر هکتار در تیمار کود شیمیایی مشاهده شد (جدول 4). با این حال، گرچه بیشترین مقدار جذب نیتروژن در ساقه از تیمار کود مرغی به دست آمد، ولی اختلاف معنی داری با تیمار کود شیمیایی نداشت. البته عناصر پر مصرف جذب شده در ساقه بین تیمارهای کود شیمیایی و مرغی اختلاف معنی داری با هم نداشتند. مطالعات نشان میدهد که فراهم بودن عناصر غذایی توسط کود شیمیایی میتواند منجر به افزایش جذب عناصر پرمصرف توسط گیاه گندم شود (11). همان طور که تجزیه کود مرغی نیز نشان داد، مقدار عناصر پر مصرف در این کود کمتر بوده و لذا قابلیت دسترسی گیاه به عناصر پرمصرف را کمتر میکند، هرچند که اختلاف معنی داری با تیمار کود شیمیایی نداشتند. نتایج دادههای ما با مطالعه Khamadi و همکاران (2014) مطابقت دارد (11). افزایش میزان نیتروژن میتواند جذب عناصر کم مصرف را افزایش دهد (11). همچنین افزایش مواد آلی در خاک میتواند جذب عناصر کم مصرف را افزایش دهد (24). در بررسی سطوح مختلف کود نیتروژن مشخص شد که افزایش میزان کود نیتروژن می تواند سبب افزایش جذب آهن در دانه ذرت شود (14). لذا کودهای شیمیایی و آلی به ترتیب به دلیل فراهمی نیتروژن بیشتر و مواد آلی بیشتر در خاک توانستند جذب آهن را در دانه گیاه برنج افزایش دهند(3).
در مطالعه حاضر، بیشترین مقدار مس در دانه برنج به میزان 66/4 میلیگرم بر کیلوگرم از تیمار کود شیمیایی به دست آمد که با تیمار کود مرغی 46/4 میلیگرم بر کیلوگرم اختلاف معنیداری نشان نداد (جدول ۴). به دلیل افزایش مقدار ماده آلی خاک و نیز اسیدی شدن آن، میزان جذب عناصر کم مصرف از جمله مس افزایش یافت (14). افزایش فراهمی نیتروژن و پتاسیم در خاک، سبب افزایش جذب آهن و مس و منگنز در دانه گندم نیز میشود (14). همچنین در گیاه برنج نیز مشخص شد که کاربرد مواد آلی و بقایای گیاهی در افزایش جذب در گیاه، انتقال و افزایش غلظت آن در بذر دخیل است (5). علاوه بر این، افزایش ماده آلی خاک سبب کاهش اسیدیته خاک شده و در نتیجه افزایش حلالیت کانی ها و کاهش جذب سطحی را به دنبال دارد که میتواند میزان مس قابل دسترس گیاه را افزایش دهد (11).
در این مطالعه، با توجه به جدول 4، بیشترین مقدار روی در دانه برنج به میزان 7/37 میلی گرم بر کیلوگرم از تیمار کود مرغی به دست آمد که با تیمار کود شیمیایی به میزان 43/36 میلیگرم بر کیلوگرم اختلاف معنیداری نداشت. کمترین مقدار روی در دانه برنج متعلق به تیمار شاهد به میزان 6/26 میلی گرم بر کیلوگرم بود. یافته های محققین دیگر نشان داده که افزایش مقدار نیتروژن میتواند منجر به افزایش غلظت روی در دانه گندم شود. نیتروژن از طریق تشکیل کمپلکس روی-پروتئین و همچنین اسیدی شدن محیط ریشه میتواند بر جذب روی در اطراف ریشه و افزایش قابلیت استفاده روی اثر معنی داری بگذارند (14). مطالعه Erenoglu و همکاران (2011) نشان داد که اسیدهای آلی از تجزیه مواد آلی در خاک نقش کمپلکس کردن روی و جذب آن توسط گیاه و انتقال بیشتر آن از ریشه به ساقه و تجمع در دانه را دارند (6). همچنین در این تحقیق مشاهده شد که بیشترین میزان جذب آهن، مس و روی دانه به ترتیب به میزان 65/0، 031/0 و 242/0 کیلوگرم بر هکتار بود که از تیمار کود شیمیایی بدست آمد، گرچهاین نتایج با تیمار کود مرغی اختلاف معنیداری نداشت (جدول 4). مهمترین عامل افزایش جذب عناصر کم مصرف از خاک و انتقال آن به گیاه، خصوصیات ماده آلی، اسیدیته خاک، بافت خاک و شرایط آب و هوایی میباشد (14). در این آزمایش نیز کاربرد کود مرغی توانست شرایط جذب عناصر کم مصرف را با بهبود ماده آلی خاک، اسیدیته خاک و بافت خاک فراهم کند. کود مرغی به دلیل افزایش ماده آلی خاک و کاهش میزان pH، سبب افزایش جذب آهن توسط ریشهها شد که با نتایج برخی محققین دیگر مطابقت دارد (11). کود شیمیایی نیز از طریق افزایش نیتروژن، سبب افزایش جذب کاتیونها و از جمله افزایش جذب آهن در گیاه شد که با نتایج Manasek و همکاران (2014) مطابقت دارد (14). در پژوهش حاضر، بیشترین مقدار مس در کاه و کلش از تیمار کود مرغی به میزان 43/2 میلی گرم در کیلوگرم به دست آمد که با تیمار کود شیمیایی اختلاف معنیداری نداشت (جدول ۴). افزایش ماده آلی خاک سبب افزایش میزان جذب مس و انتقال آن به شاخساره میشود (12). همچنین با توجه به جدول 4، بیشترین میزان روی در کاه و کلش به میزان 46/31 میلیگرم در کیلوگرم از تیمار کود مرغی به دست آمد که با تیمار کود شیمیایی 76/26 میلیگرم در کیلوگرم اختلاف معنیداری نداشت. در نتیجه، افزایش ماده آلی خاک از طریق کاربرد کود مرغی، سبب بهبود شرایط جذب عناصر کم مصرف در خاک شد که با نتایج مطالعه Erenoglu و همکاران (2011) مطابقت دارد (6). در این مطالعه، بیشترین میزان جذب آهن، مس و روی در ساقه به ترتیب به میزان493/0، 0145/0 و 187/0 کیلوگرم در هکتار از تیمار کود مرغی به دست آمد که با تیمار کود شیمیایی اختلاف معنی داری نداشت (جدول ۴). افزایش ماده آلی خاک می تواند سبب افزایش جذب عناصر کم مصرف شده که با نتایج مطالعه Verma و همکاران (2013) مطابقت دارد (24). بعلاوه، افزایش کود نیتروژن از صفر به۶۰ کیلوگرم در هکتار، باعث افزایش عناصر کم مصرف در قسمت های رویشی و دانه برنج میشود (24). هرچند کود مرغی سبب بهبود شرایط جذب میشود، ولی مقدار نیتروژن در خاک گیاه نیز نقش تعیین کنندهای در جذب عناصر کم مصرف ایفا میکند. بر اساس گزارش برخی محققین، گرچه استفاده از کود آلی بقایای گیاهی منجر به افزایش جذب عناصر کم مصرف میشود، ولی افزایش کود نیتروژن سبب افزایش بیشتر میزان جذب آهن، مس، روی و منگنز در گیاه گندم شد (11) که با نتایج این آزمایش مطابقت دارد.
همانطور که در تجزیه دانهها در جدول 6 مشاهده شد، کود شیمیایی توانست میزان نیتروژن بیشتری را در دانه ذخیره کند که منجر به استحکام دانه شده و میزان شکست دانه در فرآیند تبدیل را کاهش داد. بیشترین درصد دانه گچی نیز از تیمار شاهد و به میزان6/4 درصد بدست آمد. Fei و همکاران (2009) گزارش کردند که افزایش میزان نیتروژن بر روی افزایش درصد دانه های سالم در برنج تا 7/55 درصد نیز تأثیر داشت (9). در دیگر مطالعات نشان داده شد که فراهمی نیتروژن برای گیاه، سبب کاهش درصد دانه گچی در برنج می شود (9) که با نتایج پژوهش حاضر مطابقت دارد.
با توجه به جدول 6، بیشترین درصد راندمان تبدیل نیز به میزان ۷۰ درصد از تیمار کود شیمیایی به دست آمد که با تیمار کود مرغی، اختلاف معنی داری داشت. برخی از محققین بیشترین راندمان تبدیل را از کاربرد بیشترین سطح کودی به میزان ۳۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار به میزان ۶۸ درصد گزارش کردند (8). راندمان تبدیل بالاتر، نشان دهنده کیفیت بهتر دانه میباشد. در این آزمایش مشخص شد که بیشترین راندمان تبدیل به تیمار کود شیمیایی تعلق داشت که توانست بیشترین مقدار نیتروژن قابل جذب را برای گیاه فراهم نماید. بعلاوه، استفاده از کود شیمیایی به دلیل افزایش نیتروژن قابل دسترس، سبب افزایش مقدار آمیلوز دانه برنج می شود که با نتایج مطالعه حاضر مطابقت دارد (7-15).
در مطالعه حاضر، بیشترین درجه حرارت ژلاتینه شدن به میزان 3/4 از تیمار شاهد به دست آمد و کمترین مقدار دمای ژلاتینه شدن نیز به میزان 61/3 در تیمار کود مرغی بود که با تیمار کود شیمیایی به میزان 64/3 اختلاف معنی داری نداشت (جدول 6). در نتیجه، افزایش نیتروژن قابل دسترس برنج منجر به کاهش دمای ژلاتینه میشود و سبب افزایش کیفیت پخت میشود (7). همچنین در مطالعه حاضر، بیشترین قوام ژل نیز از تیمار کود شیمیایی به میزان 8/36 میلیمتر به دست آمد که با تیمار کود مرغی اختلاف معنیداری نداشت (جدول 6). مطالعات نشان داده که افزایش کود نیتروژن به میزان ۹۰ کیلوگرم در هکتار، سبب افزایش قوام ژل میشود و کیفیت پخت برنج را افزایش می دهد (7). از آنجایی که اختلاف معنیداری در جذب نیتروژن در بین تیمارهای کود شیمیایی و مرغی مشاهده نشد (جدول ۴ )، لذا اختلاف معنی داری بین تیمار کود شیمیایی و مرغی از نظر قوام ژل نیز وجود نداشت.
نتیجه گیری کلی
به طور کل نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از کود مرغی سبب بهبود غلظت عناصر کم مصرف و پرمصرف در دانه و ساقه برنج شد. نتایج نشان دادند که اگرچه کاربرد کود شیمیایی سبب بهبود شرایط رشد گیاه شده و در نتیجه سبب بهبود تجمع عناصر پرمصرف و کم مصرف در دانه و ساقه شد، ولی اختلاف معنی داری با تیمار کود مرغی نداشت. همچنین بررسی کیفیت دانه نیز نشان داد که کود مرغی سبب بهبود کیفیت دانه شده و از این لحاظ اختلاف معنی داری با کود شیمیایی نداشت، لذا کود مرغی میتواند جایگزینی مناسب و یا مکمل مناسبی برای کودهای شیمیایی باشد تا از این طریق بتوان از عوارض مخرب زیست محیطی ناشی از مصرف روز افزون کودهای شیمیایی در دراز مدت و خروج ارز برای واردات کودهای شیمیایی و مواد اولیه آنها ممانعت نمود.