تأثیر بقایای کرم ابریشم و نیتروکسین بر برخی از خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی بابونه آلمانی (Matricaria chamomilla L.)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه گنبد کاووس

2 استادیار دانشکده علوم کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبدکاووس.

3 گروه تولیدات گیاهی، دانشکده کشاورزی و منایع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، شهر گنبد استان گلستان، ایران

4 گروه تولیدات گیاهی ، دانشکده کشاورزی و منایع طبیعی، دانشگاه گنبدکاووس، گنبدکاووس، استان گلستان، ایران

5 عضو هیات علمی دانشگاه گنبد کاووس

چکیده

به‌منظور بررسی اثرات سطوح مختلف بقایای کرم ابریشم و نیتروکسین بر خصوصیات کیفی و کمی گیاه دارویی بابونه آلمانی (Matricaria chamonail) آزمایشی گلدانی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال‌ زراعی94-1393 در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبد کاووس اجرا گردید. عامل اول تیمار کودی بقایای کرم ابریشم در 6 سطح (صفر، 5/2%، 5%، 5/7%، 10% و 20% بقایای کرم ابریشم) و عامل دوم کود بیولوژیکی نیتروکسین که شامل دو سطح تلقیح (25 میلی‌لیتر در هر کیلو خاک) و عدم تلقیح نیتروکسین بود. بر اساس نتایج، بیش‌ترین تعداد گل در گلدان، وزن گل و زیست توده در تیمار 5/7 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح مشاهده شد. در سطوح پایین‌تر بقایای کرم ابریشم میزان فنل و آنزیم کاتالاز افزایش یافت. در حالی که در سطوح بالای بقایای کرم ابریشم (بالای 10 درصد) درصد اسانس و کامازولن افزایش یافت. در نتیجه می‌توان بیان کرد که کاربرد بقایای کرم ابریشم و نیتروکسین به صورت تلفیقی باعث افزایش عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی بابونه گردید. بنابراین تیمار5/7 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین جهت تولید گل پیشنهاد می‌شود. اما تیمار 20 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین جهت تولید دارویی (اسانس) این گیاه توصیه می‌گردد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

The effect of silkworm residues and nitroxin on Some quantitative and qualitative Characteristics of German chamomile )Matricaria chamomilla)

نویسندگان [English]

  • Kazem Saravani 1
  • a rahemi 2
  • abdollatif gholizadeh 3
  • Ebrahim Gholamalipour Alamdari 4
  • Hossein Sabouri 5

1 MSc Student of Agroecology, Department of plant production, Faculty of Agriculture, Gonbad Kavous University

2 Assistant professor of plant production.Gonbad 265 Kavous University

3 Gonbad Kavous University College of Agriculture Science and Natural Resources Department of Plant Production Gonbad Golestan Iran

4 plant production Department, college of Agriculyure and Natural Resources, Gonbad Kavous University, Golestan province, Iran.

5 Associated Professor, Department of plant production, Faculty of Agriculture, Gonbad Kavous University

چکیده [English]

In order to study the effects of silkworm residues and nitroxin on qualitative and quantitative characteristics of German chamomile )Matricaria chamomilla), a pot experiment was conducted as a factorial experiment in a completely randomized design with four replications in greenhouse of Faculty of Agriculture and Natural Resources of Gonbad Kavous University in growing season: 2013-2014. The first factor included fertilizer of silkworm residues in six levels (0, 2.5%, 5%, 7.5%, 10% and 20%) and nitroxin biofertilizer in two levels (inoculated with nitroxin and non inoculated) as second factor. The results showed that the highest biological yield, numbers of flowers and flowers weights in a pot were obtained in combination of 7.5% silkworm residues with nitroxin. At lower levels of silkworm residues, the amount of phenol and catalase enzymes increased. While high levels of silkworm residues (over 10%) increased the flower essence and chamazulene percent. In clousion, using silkworm residues with nitroxin increased quantitative and qualitative yield in German chamomile. Therefore, it is suggested to use a combination of 7.5% of silkworm residues and nitroxin for flower production. But combination of 20% of silkworm residues and nitroxin is suggested for flower essence.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Biofertilizer
  • Matricaria chamomilla
  • Silkworm residues
  • Nitroxin

تأثیر بقایای بستر کرم ابریشم و نیتروکسین بر برخی از خصوصیات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و اسانس گیاه دارویی بابونه آلمانی (Matricaria chamomilla L.)

کاظم سراوانی، علی راحمی کاریزکی*، عبدالطیف قلی‌زاده، ابراهیم غلامعلی‌پور علمداری و حسین صبوری

 ایران، گنبد کاووس، دانشگاه گنبد کاووس، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، گروه تولیدات گیاهی

تاریخ دریافت: 23/4/97                تاریخ پذیرش:  15/8/97

چکیده

به‌منظور بررسی اثرات سطوح مختلف بقایای بستر کرم ابریشم و نیتروکسین بر خصوصیات کیفی و کمی گیاه دارویی بابونه آلمانی (Matricaria chamonail) آزمایشی گلدانی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال‌ زراعی94-1393 در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبد کاووس اجرا گردید. عامل اول تیمار کودی بقایای کرم ابریشم در 6 سطح (صفر، 5/2%، 5%، 5/7%، 10% و 20% بقایای کرم ابریشم) و عامل دوم کود بیولوژیکی نیتروکسین که شامل دو سطح تلقیح (25 میلی‌لیتر در هر کیلو خاک) و عدم تلقیح نیتروکسین بود. براساس نتایج، بیش‌ترین تعداد گل در گلدان، وزن گل و زیست‌توده در تیمار 5/7 درصد بقایای بستر کرم ابریشم با تلقیح مشاهده شد. در سطوح پایین‌تر بقایای کرم ابریشم میزان فنل و آنزیم کاتالاز افزایش یافت. در حالی که در سطوح بالای بقایای کرم ابریشم (بالای 10 درصد) درصد اسانس و کامازولن افزایش یافت. در نتیجه می‌توان بیان کرد که کاربرد بقایای بستر کرم ابریشم و نیتروکسین به‌صورت تلفیقی باعث افزایش عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی بابونه گردید. بنابراین تیمار5/7 درصد بقایای بستر کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین جهت تولید گل پیشنهاد می‌شود. اما تیمار 20 درصد بقایای بستر کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین جهت تولید دارویی (اسانس) این گیاه توصیه می‌گردد.

واژه‌های کلیدی: کود بیولوژیک، بابونه، بقایای بستر کرم ابریشم، نیتروکسین.

* نویسنده مسئول، تلفن: 09155339024، پست الکترونیکی: alirahemi@yahoo.com

مقدمه

 

بابونه بانام علمیMatricaria chamomilla L.  متعلق به خانواده کاسنی و یکی از 9 گیاه دارویی دنیا می­باشد (27) این گیاه علفی، یک‌ساله و مقاوم به سرما می‌باشد (9). یکی از شیوه‌های بیولوژیکی برای افزایش تولید در کشاورزی، استفاده بالقوه از میکروارگانیسم‌های مفید خاکزی است که می‌توانند از طریق روش‌های مختلف باعث افزایش رشد و عملکرد گیاه شوند. ازجمله این موجودات می‌توان به ریزو‌باکتری‌های محرک رشد گیاه (PGPR= Plant Growth Promoning Rhizobacteria) اشاره کرد (4). کود زیستی نیتروکسین (Nitroxin) حاوی مؤثرترین باکتری‌های تثبیت‌کننده ازت از جنس ازتوباکتر و آزسپریلیوم است که از مهم‌ترین باکتری‌های محرک رشد گیاه می‌باشند، که علاوه بر تثبیت زیستی نیتروژن و محلول کردن فسفر خاک، با تولید مقادیر قابل ملاحظه­ا‌ی هورمون‌های محرک رشد به‌ویژه انواع اکسین، جیبرلین و سیتوکینین رشد و نمو گیاهان زراعی را تحت تأثیر قرار می‌دهند (32). در آزمایشی بیان شد که وزن تر و خشک و گل‌آذین گیاه بابونه در استفاده از باقی‌مانده کود آلی (کود گوسفند)، در مقایسه با تیمار شاهد در هر دو فصل به‌طور قابل‌توجهی بالاتر بود (11). محققین نیز گزارش کردند که اضافه کردن ورمی‌کمپوست به خاک باعث شد که وزن ساقه همیشه‌بهار افزایش پیدا کند، بیشتر بودن فراهمی عناصر غذایی از قبیل نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم و همچنین عناصر کم‌مصرف در تیمار‌های حاوی ورمی‌کمپوست سبب بهبود رشد گیاه شده است (12). کاربرد کود زیستی نیتروکسین نقش مفیدی و مؤثری در بهبود ویژگی‌های رشد، عملکرد اندام‌های هوایی و خصوصیات کیفی گیاه دارویی زوفا (Hyssoup oofficinalis L) دارد (21). گزارش شده که استفاده از ورمی کمپوست باعث افزایش ارتفاع ساقه، وزن تر و خشک، تعداد گل  و وزن خشک گل در بانونه شده است (15). در مطالعه‌ای نشان داده است که بیشترین شاخص سطح سبز و شاخص سطح برگ ریحان در تیمار کود بیولوژیکی نیتروکسین به دست آمد و بیش­ترین تعداد گل­آذین در تیمار کود گاوی به دست آمد (1). کود گاوی از طریق افزایش تعداد چتر در بوته و تعداد چترک در چتر موجب بهبود عملکرد دانه و بیولوژیک در زیره سیاه شد (6). محققین دریافتند که عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه در تیمار کود گاوی و بقایای تلفیقی در نخودفرنگی بیشتر از کود اوره بود (5). دلیل تأثیر مثبت ورمی‌کمپوست بر رشد گیاهان را وجود ریز جانداران هوازی مفید مانند ازتوباکترها و همچنین وجود موادی پیت مانند با ظرفیت هوادهی و نگهداری آب بالا و سطوح زیاد جذب عناصر غذایی در این کود می‌باشد (18). تولید کنجد با استفاده از باکتری آزوسپیریلوم به همراه 50 درصد کود شیمیایی نیتروژنه معمول منطقه، باعث افزایش قابل توجهی در عملکرد دانه شد که البته اختلاف معنی‌داری با تیمار نیتروژن کامل منطقه نشان نداده است، همچنین تیمار باکتری ازتوباکتر به همراه 50 درصد نیتروژن معمول منطقه نیز چنین نتیجه­ای را در برداشته است (24).

در آزمایشی در کشور کوبا اثر کودهای زیستی را روی دو گیاه دارویی بابونه (Matricaria recutita L.) و همیشه‌بهار (Calendula officinalis L.) مورد بررسی قرار دادند، که نتایج آنان حکایت از آن داشت که کاربرد این کودها در همیشه‌بهار باعث افزایش عملکرد گل و مقدار ماده مؤثره (کلندونین، ساپونین،کلسترول، استرولواستراسیدلانوریک) شد، در حالی که در بابونه باعث افزایش عملکرد گل شد اما بر عملکرد کامازولن تأثیری نداشت (28). گزارش شده است که حضور کودهای بیولوژیک مقادیر سیتوکینین و کلروفیل را در برگ گیاه افزایش می‌دهد و درنهایت موجب افزایش رشد گیاه می‌شود. کاربرد کود ارگانیک بر بهبود خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک و به­طور مستقیم در حفظ رطوبت، رشد ریشه، حفاظت مواد غذایی، هزینه و غیره مؤثر است (7). بستر کرم ابریشم اثر قابل‌توجهی در تولید سبزیجات دارد و قابل جایگزین با کودهای شیمیایی است (29). در آزمایشی گزارش کردند باقیمانده کود حیوانی و کمپوست گل، روغن و عملکرد کامازولن را در بابونه افزایش داده (16). بنابراین استفاده از کودهای آلی که یک نمونه آن کود بستر کرم ابریشم و ضایعات آن می­باشد، می­تواند به‌عنوان یک منبع مناسب کودهای آلی، جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی و به‌عنوان منبع درآمدی ثانویه بوده و بر عملکرد کمی و کیفی گیاهان مؤثر باشد (7). برآورد شده است که 45 درصد از کل برگ تغذیه به کرم ابریشم در قالب برگ و ساقه استفاده نشده به هدر می­رود. حدود 55 درصد از برگ خورده شده هضم و بقیه به عنوان ضایعات خارج می­کند. شفیره خشک کرم ابریشم شامل حدود 8 درصد نیتروژن دارد. پروتئین خام استخراج شده با هیدروکسید سدیم 5/0 درصد حاوی 22/12 درصد نیتروژن است. ازآنجاکه شفیره شامل مقدار بالایی از نیتروژن و پروتئین بالقوه است امکان آن برای تبدیل زیستی ضایعات شفیره به کمپوست و استفاده به عنوان یک منبع مواد مغذی، وجود دارد (31). لذا هدف از این آزمایش بررسی اثر بقایای بستر کرم ابریشم و نیتروکسین بر برخی از خصوصیات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و اسانس گیاه دارویی بابونه آلمانی (Matricaria chamomilla L.) می‌باشد.

مواد و روشها

شرایط آزمایش: آزمایش در سال زراعی 1394-1393 در گلخانه روباز تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبد کاووس انجام شد. طول جغرافیایی محل آزمایش 55 درجه و 11 دقیقه شرقی و عرض آن37درجه و 15دقیقه شمالی است. ارتفاع از سطح دریا 46 متر و بر اساس تقسیم‌بندی آب و هوایی کوپن دارای اقلیم مدیترانه‌ای گرم و نیمه‌خشک است. براساس آنالیز فیزیکی و شیمیایی خاک، بافت خاک لوم سیلتی بود (جدول 1). آزمایش به­صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. عامل اول کود زیستی نیتروکسین در دو سطح شامل عدم تلقیح و با تلقیح (25 میلی­لیتر در کیلوگرم خاک) بود و عامل دوم بقایای کرم ابریشم در شش سطح شامل صفر، 5/2، 5، 5/7، 10 و 20 درصد وزنی بود. مجموعاً 48 گلدان با ظرفیت پنج کیلوگرم خاک آماده شد و محلول‌پاشی نیز انجام گرفت که در هر گلدان مقداری بذر کشت گردید. رطوبت گلدان‌ها در حد ظرفیت زراعی نگه داشته شد. پس از استقرار کامل گیاهچه‌ها، بعد از عملیات تنک کردن سه بوته نگه داشته شد و بقیه حذف گردیدند. در اواخر فصل رشد صفاتی نظیر بیوماس گیاه، تعداد شاخه فرعی، ارتفاع اندام هوایی، وزن گل در گلدان، تعداد گل در گلدان، وزن خشک اندام هوایی محاسبه شد.

شمارش تعداد گل: شمارش تعداد گل در گلدان با شمارش تعداد گل در بوته در طول رشد گیاه انجام شد و وزن گل در گلدان با کامل شدن گل در طول دوره رشد گیاه، گل از بوته جدا گردید و با ترازوی با دقت یک صدم گرم توزین شد. برای اندازه‌گیری ارتفاع اندام هوایی بعد از کامل شدن رشد گیاه در آزمایشگاه زراعت با خط‌کش میلی‌متری اندازه‌گیری شد. برای اندازه‌گیری وزن ‌تر و وزن خشک اندام هوایی (ساقه و برگ)، پس از برداشت، گیاه به آزمایشگاه زراعت انتقال داده شد. وزن ‌تر اندام هوایی اندازه‌گیری شد و پس از آن نمونه‌ها در داخل پاکت قرار داده شدند و برای تعیین وزن خشک، نمونه‌ها در دمای 70 درجه سانتی‌گراد به مدت 72 ساعت (رسیدن به وزن ثابت) در داخل آون الکتریکی قرار داده شدند. پس از خشک شدن کامل نمونه‌ها، با دقت یک صدم گرم توزین انجام شد. در اواخر رشد گیاه صفات کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، اسانس، کامازولن، فنل کل و آنزیم کاتالاز اندازه‌گیری شد.

سنجش کلروفیل: برای اندازه‌گیری کلروفیل از روش آرنون (10) استفاده شد. بدین ترتیب که مقدار 1/0 ‌گرم از بافت برگ تازه با 10 میلی‌لیتر استون سرد 80 درصد به‌طور کامل سائیده شود. پس از 10 دقیقه سانتریفیوژ میزان جذب نوری نمونه‌ها در طول‌موج‌های 645 و 663 نانومتر توسط دستگاه اسپکتروفتومتری ثبت شد. میزان کلرفیل a، b و کل بر اساس فرمول‌های زیر محاسبه شدند.

Ca=12.7 (A663)-2.69 (A645) × V/1000W

Cb=22.9 (A645)-2.69 (A663) × V/1000W

CT=20.2 (A645) + 8.02 (A663) × V/1000W

تعیین بازده اسانس و کامازولن: برای تعیین بازده اسانس بابونه، از گل سایه‌خشک شده‌ی گیاه استفاده شد. بدین منظور 50 گرم از گل‌هایی که در سایه‌خشک شده بودند، آسیاب و سپس پودر گردیدند و به همراه 600 میلی‌لیتر آب مقطر به مدت سه ساعت در بالن حجمی 1000 میلی‌لیتری دستگاه کلونجر قرار داده شد. در اثر حرارت، فشار بخارآب افزایش می‌یابد و غده‌های حاوی اسانس شکسته شده و اسانس همراه با بخارآب وارد کندانسور می‌شود. در کندانسور عمل میعان صورت گرفته و قطرات اسانس درون آب به‌صورت دو فاز مشخص به‌طرف لوله مدرج حرکت می‌کند که به دلیل سبک‌تر بودن اسانس نسبت به آب، اسانس روی آب جمع می‌شود و آب اضافی از طریق لوله رابط به بالن باز می‌گردد. به‌وسیله سرنگ اسانس حاصل جمع‌آوری و درون ویال‌های کوچک که از قبل با ترازوی با دقت 0001/0 وزن شده بودند، جمع‌آوری شد. سپس ویال‌ها توسط ترازوی آزمایشگاهی با دقت 0001/0 توزین شدند و وزن اسانس محاسبه گردید (32).

100 ×  = بازده اسانس

برای تعیین میزان کامازولن در اسانس، با استفاده از دی کلرومتان، اسانس حاصل از 50 گرم گل خشک را به بالن ژوژه 10 میلی‌لیتری ریخته و با دی کلرومتان به حجم 10 میلی‌لیتر رسانده و سپس مقداری از آن را داخل کووت شیشه‌ای یک سانتی‌متری ریخته و در طول‌موج 603 نانومتر در دستگاه اسپکتروفتومتری مدلBiochrom libera- S22 اندازه‌گیری شد. ثابت جذب مولار کامازولن برابر با 420 و وزن مولکولی آن برابر با 3/184 در نظر گرفته شد. درصد کامازولن از رابطه زیر محاسبه گردید (32).

C= [(M ×10× E × 184.3) / (420 × 1000)] × 100 

در اینجا C= درصد کامازولن، M= مقدار گل و E = عدد جذبی قرائت شده می‌باشند.

میزان فنل: سنجش میزان فنل کل براساس روش فولین سیوکالتو (22) انجام شد. بدین ترتیب که مقدار 1/0 ‌گرم از نمونه گیاهی با 10 میلی‌لیتر اتانول داغ 80 درصد در هاون چینی ساییده شد و به‌وسیله دستگاه اسپکتروفتومتری در نقطه جذب 650 نانومتر خوانده شد. و میزان فنل‌ کل نمونه برحسب میلی‌گرم بر گرم وزن خشک نمونه محاسبه شد. برای اندازه‌گیری آنزیم کاتالاز از روش بیرز و سیزر (14) استفاده شود. 25/0 گرم (50 گرم) نمونه تازه گیاهی در هاون چینی محتوی 5/1 سی‌سی بافر فسفات برابر با
5/7 pH= به‌طور کامل در ازت مایع ساییده شد. سپس در سانتریفیوژ به‌مدت 25 دقیقه قرار داده شود. بعد با دستگاه اسپکتروفتومتری در طول 240 نانومتر در اثر حذف پراکسید هیدروژن در طی یک دقیقه اندازه‌گیری شد.

A=ε bc

در این معادله A: نقطه جذب، ε: ضریب خاموشی، b: طول سل  (1 cm) ، c:  غلظت   کاتالاز  ،  ε : 4/39  میکرومول

می‌باشد.

تجزیه آماری داده‌های به دست آمده با نرم­افزارهای SAS با نسخه 1/9 و مقایسه میانگین‌ها داده‌ها با آزمون LSD در سطح پنج درصد انجام گردید.

جدول1- برخی مشخصات فیزیکی و شیمیایی خاک مورد استفاده در آزمایش (عمق 0-30) سانتی‌متری

مشخصه

مقدار

هدایت الکتریکی (دسی‌زیمنس بر متر)

19/1

pH

9/7

مواد خنثی شونده (درصد)

8/9

کربن آلی (درصد)

68/0

نیتروژن کل (درصد)

07/0

فسفر قابل‌جذب (قسمت در میلیون)

4/13

پتاسیم قابل‌جذب (قسمت در میلیون)

356

رس (درصد)

15

لای (درصد)

64

ماسه (درصد)

21

نتایج

صفات کمی: اثر بقایای کرم ابریشم بر تمام صفات مورد مطالعه در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار شد. در حالی که اثر نیتروکسین بر تعداد شاخه فرعی، وزن خشک کل و قطر نهنج گل در سطح احتمال یک درصد و بر صفت وزن خشک گل در سطح 5 درصد معنی­دارشد. اثر متقابل بقایای کرم ابریشم و نیتروکسین بر ارتفاع گیاه، تعداد شاخه­های فرعی و قطر نهنج معنی­دار شد در حالی که بر صفات تعداد گل، وزن خشک گل و وزن خشک کل معنی­دار نشد (جدول 2).

نتایج مقایسه میانگین نیز نشان داد که تعداد گل در گلدان در تیمارهای 5/7 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین بیش‌ترین و تیمار شاهد کم‌ترین تعداد را به خود اختصاص داد، همچنین این صفت در شرایط تلقیح نیتروکسین نسبت به عدم تلقیح نیتروکسین افزایش یافت (جدول 3).

 

جدول2- تجزیه واریانس اثر بقایای کرم ابریشم و نیتروکسین بر صفات زراعی مورد مطالعه بابونه

 

میانگین مربعات

منابع تغییر

درجه آزادی

تعداد گل

وزن خشک گل

ارتفاع گیاه

تعداد شاخه فرعی

وزن خشک کل

قطر نهنج گل

بقایا (SR)

5

** 84/4215

** 48/23

** 38/598

** 45/90

** 31/72

** 71/3

نیتروکسین (N)

1

*78/371

ns 91/0

ns 48/4

** 25/132

** 55/16

** 47/90

SR×N

5

ns 10/13

ns 92/0

**54/75

** 78/15

ns 75/2

** 35/1

خطا

24

89/53

69/0

91/17

88/2

41/1

25/0

CV

-

46/10

32/15

59/10

06/19

82/8

37/7

ns، * و ** بترتیب غیر معنی‌دار، معنی‌دار در سطح احتمال پنج درصد و معنی‌دار در سطح احتمال یک درصد

 

همچنین در تیمار 5/7 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین بیش‌ترین وزن گل را داشته که با 10 درصد بقایای کرم ابریشم و 20 درصد بقایای کرم ابریشم اختلاف معنی‌داری ندارد و در یک گروه آماری قرار دارند و بین استفاده از نیتروکسین و عدم استفاده از آن تفاوت معنی­داری نبود (جدول 3). مقایسه میانگین نیز نشان داد که در تیمارهای 5/7 درصد بقایای کرم ابریشم بیش‌ترین زیست توده مشاهده شد که با 10 درصد بقایای کرم ابریشم و 20 درصد بقایای کرم ابریشم اختلاف معنی‌داری نداشت و کم‌ترین زیست‌توده در شرایط عدم بقایا مشاهده شد. این در حالی بود که بیشترین میزان زیست‌توده در شرایط تلقیح نیتروکسین دست آمد (جدول 3).

 

 

جدول 3- مقایسه سطوح مختلف بقای کرم ابریشم و نیتروکسین بر صفات کیفی مورد مطالعه بابونه

تیمار

صفات

تعداد گل در هر گلدان

وزن خشک گل(گرم)

کل زیست توده(گرم)

نیتروکسین

با تلقیح

a 37/73

a 56/6

a 18/14

بدون تلقیح

b 94/66

a 24/6

b 84/12

LSD0.05

 

05/5

67/0

82/0

بقایای کرم ابریشم

بدون بقایای کرم ابریشم

e 45/30

c 51/3

d 37/8

5/2٪ بقایای کرم ابریشم

d 08/45

c 51/4

c 01/10

5٪ بقایای کرم ابریشم

b 55/86

b 49/6

b 19/14

5/7٪ بقایای کرم ابریشم

a 92/96

a85/7

a 57/16

10٪ بقایای کرم ابریشم

b 64/87

a 37/8

a 15/16

20٪ بقایای کرم ابریشم

c 22/74

a 67/7

a 70/15

LSD0.05

-

74/8

17/1

42/1

 

براساس نتایج حاصل از مقایسه میانگین بیش‌ترین ارتفاع بوته در تیمار 5/7 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین ثبت شد، همچنین کمترین ارتفاع بوته در تیمار شاهد با عدم تلقیح نیتروکسین مشاهده شد (جدول 4). همچنین نتایج نشان داد که تعداد ساقه فرعی در تیمار 10درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین بیش‌ترین تعداد بوده که با 5/7 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین اختلاف معنی‌داری ندارد و تیمار 5/2 درصد بقایای کرم ابریشم و عدم تلقیح نیتروکسین کم‌ترین تعداد ساقه فرعی را دارا بود که با تیمار شاهد وعدم تلقیح نیتروکسین اختلاف معنی‌داری ندارد (جدول 4).

 

جدول 4- مقایسه میانگین اثر تیمارهای مختلف کودهای بقایای کرم ابریشم و نیتروکسین بر صفات زراعی بابونه آلمانی

تیمار

صفات

ارتفاع اندام هوایی(سانتی‌متر)

تعداد ساقه فرعی

قطر نهنج گل(میلی­متر)

بدون بقایای کرم ابریشم+ تلقیح نیتروکسین

88/25 fg

66/4 fg

35/4 h

5/2درصد بقایای کرم ابریشم + تلقیح نیتروکسین

16/31 ef

66/4 fg

35/4 h

5درصد بقایای کرم ابریشم + تلقیح نیتروکسین

43/37 de

33/10 cd

06/5 gh

5/7درصد بقایای کرم ابریشم + تلقیح نیتروکسین

26/49 abc

33/15 a

23/5 g

10درصد بقایای کرم ابریشم + تلقیح نیتروکسین

26/49 abc

00/16 a

88/5 fg

20درصد بقایای کرم ابریشم + تلقیح نیتروکسین

96/45 bc

00/14 ab

67/6 ef

بدون بقایای کرم ابریشم + عدم نیتروکسین

95/23 g

66/3 g

24/7 de

5/2درصد بقایای کرم ابریشم + عدم نیتروکسین

78/34 e

00/4 g

17/8 c

5درصد بقایای کرم ابریشم + عدم نیتروکسین

06/46 bc

00/7 fe

70/7 cd

5/7درصد بقایای کرم ابریشم + عدم نیتروکسین

25/45 a

33/7 ef

78/9 a

10درصد بقایای کرم ابریشم + عدم نیتروکسین

90/39 cd

33/8 de

16/9 ab

20درصد بقایای کرم ابریشم + عدم نیتروکسین

57/34e

66/11bc

50/8bc

LSD0.05

90/1

86/2

85/0

 

صفات بیوشیمیایی و کیفی: نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که اثر بقایای کرم ابریشم بر تمام صفات مورد مطالعه در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار شد. در حالی که اثر نیتروکسین تنها بر صفت کاتالاز و کلروفیلa  بترتیب در سطح یک درصد و پنج درصد معنی­دار شد. همچنین اثر متقابل بقایای کرم ابریشم و نیتروکسین به‌جز صفات فنل و کلروفیل بر روی سایر صفات در سطح یک درصد معنی­دار شد (جدول 5).

براساس نتایج مقایسه میانگین‌‌ بیش‌ترین مقدار کلروفیل a در 20 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین و 5 درصد بقایای کرم ابریشم با عدم نیتروکسین و کم­ترین مقدار در 5/7 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین و 10 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین به دست آمد. همچنین بیش‌ترین مقدار کلروفیل b و کل در تیمارهای 5/2 درصد بقایای کرم ابریشم با عدم تلقیح نیتروکسین و 5/2 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین به دست آمد در حالی که کم­ترین مقدار کلروفیل کل در تیمارهای 5/7 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح، 10 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین و 10 درصد بقایای کرم ابریشم با عدم نیتروکسین حاصل شد و کم­ترین مقدار کلروفیل b در20 درصد تیمار بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین مقدار بود ( جدول 6).

بیشترین مقدار فنل کل مربوط به تیمارهای 5/2 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین و 5/2 درصد بقایای کرم ابریشم با عدم نیتروکسین و کمترین مقدار در تیمارهای 20 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین و 20 درصد بقایای کرم ابریشم با عدم نیتروکسین به دست آمد. باتوجه به نتایج حاصل از مقایسه میانگین بیش‌ترین و کم‌ترین مقدار کاتالاز بترتیب در تیمار‌های 5 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین و بدون بقایای کرم ابریشم با عدم نیتروکسین مشاهده شد (جدول6).

باتوجه به نتایج حاصل از مقایسه میانگین، بیش‌ترین میزان اسانس گل را در تیمار 20 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین و کم‌ترین مقدار در تیمار بدون بقایای کرم ابریشم با عدم نیتروکسین به دست آمد (جدول6). نتایج مقایسه میانگین نشان داد که بیش­ترین مقدار کامازولن در تیمار20 درصد بقایای کرم ابریشم با عدم نیتروکسین مشاهده شد و کم­ترین میزان کامازولن در تیمار بدون بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین و 20 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین بدست آمد (جدول 6).

 

 

جدول5- تجزیه واریانس اثر بقایای کرم ابریشم (SR) و نیتروکسین (N) بر صفات کیفی مورد مطالعه بابونه

منابع تغییر

درجه آزادی

 

 

میانگین مربعات

 

 

کلروفیلa

کلروفیل b

کلروفیل کل

فنل

کاتالاز

اسانس

کامازولن

بقایا (SR)

5

**90/0

**47/1

**14/2

**92/1223

**42/49

**03/1

**62/32

نیتروکسین (N)

1

*16/0

ns04/0

ns02/0

ns60/252

**05/192

**00/1

**28/310

SR×N

5

** 38/0

**08/0

ns26/0

*97/71

**50/27

**09/0

**95/41

خطا

24

24/0

030/0

04/0

15/68

00/2

00/0

85/0

CV

-

18/4

58/12

14/4

13/9

54/13

95/4

20/10

ns، * و ** بترتیب غیر معنی‌دار، معنی‌دار در سطح احتمال پنج درصد و معنی‌دار در سطح احتمال یک درصد

 

جدول6- مقایسه میانگین اثر تیمارهای مختلف کودهای بقایای کرم ابریشم و نیتروکسین بر صفات کیفی بابونه آلمانی

 

صفات

صفات

کلروفیلa

کلروفیل b

کلروفیل کل

فنل

کاتالاز

اسانس

کامازولن

میلی‌گرم در گرم وزن تازه

 

میکرو‌مول بر دقیقه در میلی‌گرم پروتئین

درصد

بدون بقایای کرم ابریشم+ تلقیح نیتروکسین

bc 723/3

a 900/1

b 620/5

dc 68/40

c 56/11

hg 383/0

e603/4

5/2درصد بقایای کرم ابریشم+تلقیح نیتروکسین

bc 830/3

a 170/2

a 000/6

b 81/47

c 30/11

e 620/0

d996/6

5درصد بقایای کرم ابریشم+تلقیح نیتروکسین

c 616/3

bc 280/1

de 866/4

bc 79/49

a 48/20

d 843/0

d 180/7

5/7درصد بقایای کرم ابریشم+تلقیح نیتروکسین

d 256/3

dc 180/1

f 446/4

a 75/61

b 40/15

d 800/0

d 843/6

10درصد بقایای کرم ابریشم+تلقیح نیتروکسین

d 140/3

dc 183/1

f 326/4

ef 16/30

dc 35/10

b 443/1

d 260/6

20درصد بقایای کرم ابریشم+تلقیح نیتروکسین

a 420/4

f 596/0

d 020/5

f 27/25

gef 397/7

a 813/1

e 703/4

بدون بقایای کرم ابریشم+عدم نیتروکسین

c 683/3

b 560/1

dc 236/5

de 87/35

g 647/5

h 323/0

d 570/6

5/2درصد بقایای کرم ابریشم+عدم نیتروکسین

b 956/3

a 053/2

a 010/6

bc 13/39

gf 367/6

g 423/0

c 160/9

5درصد بقایای کرم ابریشم+عدم نیتروکسین

a 560/4

de 950/0

bc 506/5

b 09/48

def 463/8

f 493/0

c 56/10

5/7درصد بقایای کرم ابریشم+عدم نیتروکسین

c 603/3

bc 316/1

de 920/4

a 73/60

c 78/11

f 680/0

c 11/10

10درصد بقایای کرم ابریشم+عدم نیتروکسین

d 140/3

dc 186/1

f 330/4

ef 57/30

de 940/8

d 866/0

b 56/15

20درصد بقایای کرم ابریشم+ عدم نیتروکسین

bc 840/3

ef 830/0

ef 616/4

f 71/27

gef 657/7

c 116/1

a 85/19

LSD0.05

263/0

286/0

354/0

289/6

358/2

068/0

553/1

 

 

بحث و نتیجه‌گیری

نتایج مطالعات انجام‌شده درباره تأثیر کودهای زیستی بر جنبه‌های مختلف رشد و عملکرد گیاهان زراعی (به‌ویژه گیاهان دارویی، ادویه‌ای و معطر) اغلب حاکی از پاسخ خوب و مناسب این گیاهان به کاربرد این کودها به‌صورت منفرد یا ترکیب آنها دارد. هرچند درباره پاسخ گیاه بابونه به این قبیل کودها مطالعات اندکی انجام شده، با وجود این در سایر گیاهان مطالعه شده تأثیرات معنی‌داری در جذب و انتقال عناصر غذایی از خاک و درون ساختار گیاه و در نتیجه افزایش در رشد و نمو و عملکرد اندام‌های دارویی و متابولیت‌های ثانویه نسبت به شاهد (بدون مصرف کودهای زیستی) مشاهده شده است. نتایج حاضر نشان می­دهد که تلفیق کاربرد بقایای کرم ابریشم و نیتروکسین عملکرد رویشی گیاه دارویی بابونه را بهبود می­بخشد. نتایج نشان می­دهد که استفاده بیشتر از تلفیق کودها سبب افزایش رشد می­گردد، بنابراین مصرف کود بقایای کرم ابریشم و کود زیستی نیتروکسین به دلیل وجود نیتروژن بر فعل‌وانفعالات بیوشیمیایی گیاه مؤثر بوده و از طریق افزایش تعداد برگ، تعداد گل و وزن خشک اندام­های هوایی تأثیر آن بدیهی باشد. نتایج نشان می­دهد استفاده بیشتر از بقای کرم ابریشم همراه با نیتروکسین (بیش از 5/7 درصد وزنی) اثرات مثبتی بر تعداد و وزن گل و وزن خشک کل بابونه ندارد. این نتایج با نتایج سایر محققین همخوانی داشت (1، 11و 19) اما جعفرزاده و همکاران نشان دادند کاربرد نیتروکسین بر عملکرد گل مؤثر بود و بیشترین عملکرد با مصرف نیتروکسین به‌صورت بذر مال حاصل شد همچنین مقدار عصاره گل با کود نیتروکسینه به بیشترین مقدار رسید. (2). همچنین کاربرد تلفیقی این کودها می­تواند عناصر غذایی مورد نیاز گیاه را افزایش دهد، بلکه با بهبود شرایط فیزیکی و فرایندهای حیاتی خاک و ایجاد بستر مناسب برای رشد ریشه، موجبات افزایش رشد اندام هوایی و تولید ماده خشک و درنهایت بهبود عملکرد را فراهم می­آورد و از طریق تحریک فعالیت ریز جاندارهای مفید خاک و عرضه مداوم و پایدار عناصر معدنی به گیاه، موجب افزایش اجزاء عملکرد و عملکرد بیولوژیک بابونه می­گردد.

همچنین اثر متقابل بقایای کرم ابریشم و کود نیتروکسین نشان می­دهد که با افزایش استفاده از بقایای کرم ابریشم و نیتروکسین ارتفاع و تعداد شاخه­های فرعی و قطر نهنج افزایش می­یابد. به نظر می­رسد که وجود ریز جانداران ناشی از کاربرد کود نیتروکسین در محیط ریشه میزان فراهمی نیتروژن برای گیاه بابونه را افزایش داده و از این طریق تأثیر مثبتی بر رشد گیاه داشته است. هنگامی‌که نیتروژن کافی در اختیار گیاه قرار گیرد، نیاز به عناصر غذایی اصلی دیگر (مانند فسفر و پتاسیم) افزایش می‌یابد. این عنصر به رشد سریع گیاه (افزایش ارتفاع و تعداد شاخه فرعی)، افزایش اندازه برگ و قطر نهنج گل کمک می­نماید. بنابراین استفاده از این کودها تمامی مشخصه­های مؤثر بر عملکرد و عملکرد بیولوژیک را تحت تأثیر قرار می­دهد. در طی مطالعه‌ای بر روی استفاده از ورمی‌کمپوست و کودهای زیستی بر روی گیاه ریحان مشاهده شد که بیشترین ارتفاع گیاه و ساقه فرعی در گیاه، در تیمار ورمی‌کمپوست با تلقیح نیتروکسین به دست آمدند. مصرف این کود سبب کاهش مصرف کودهای شیمیایی نیتروژن شد که حرکتی در راستای کشاورزی پایدار و کاهش آلودگی محیط‌زیست می­باشد (30). همچنین نتایج تحقیق حسین زاده و همکاران نشان داد مصرف عصاره آبی ورمی کمپوست به دلیل افزایش جمعیت میکروبی مفید و همچنین دارا بودن هورمون­ها و تنظیم کننده­های رشد گیاهی، باعث بهبود جوانه‌زنی بذور نخود گردید (3).

نتایج حاصل از مقایسه میانگین نشان می­دهد که استفاده از بقایای کرم ابریشم سبب افزایش کلروفیل a شده است؛ دلیل این امر را تغذیه مناسب با این کودها و کاهش گونه­های فعال اکسیژن در گیاه ذکر کرد. بقایای کودهای جانوری حاوی عناصر ریزمغذی است که موجب افزایش معنی­دار مواد آلی خاک گردیده و قابلیت جذب روی، مس، آهن، فسفر، پتاسیم و نیتروژن خاک را افزایش می­دهد افزایش جذب عناصر غذایی خاک و جذب مواد توسط گیاه و رشد ناشی از آن موجب افزایش میزان کلروفیل می­شود (25). گزارش شده است که حضور کودهای بیولوژیک مقادیر سیتوکینین و کلروفیل را در برگ گیاه افزایش می‌دهد و درنهایت موجب افزایش رشد گیاه می‌شود (8).

برخلاف کلروفیل a، بیشترین میزان کلروفیل b تحت شرایط استفاده کمتر از کودهای آلی به دست آمد. معمولاً در شرایط تنش و کمبود تغذیه­ای گیاه میزان کلروفیل b افزایش می‌یابد. کمبود کلروفیل در برگ­هایی که در شرایط کمبود آب و مواد غذایی رشد می‌کنند؛ مشخص گردیده است، کاهش میزان کلروفیل را می‌توان به پراکسیداسیون غشاء کلروپلاست‌ها نسبت داد. همچنین در سطوح پایین‌تر بقایای کرم ابریشم میزان فنل و آنزیم کاتالاز افزایش یافت. از آنجایی که فنل و کاتالاز بترتیب از نوع آنتی‌اکسیدان‌های آنزیمی و غیرآنزیمی هستند که با جمع‌آوری و احیای گونه‌های فعال اکسیژن از اکسیداسیون مولکول‌های زیستی حیاتی سلول پیش‌گیری کرده و مانع بروز تنش اکسیداتیو یا تخفیف اثرات آن در سلول‌های گیاه می‌شوند (13). لذا در سطوح بالاتر بقایای کرم ابریشم (بیش از 10 درصد) احتمالاً تأمین مناسب عناصر غذایی مورد نیاز گیاه به‌واسطه استفاده از کودهای آلی توانسته اثر تنش بر گیاه را کاهش داده و گیاه را در شرایط مناسب‌تری قرار دهد و در نتیجه گیاه مقدار کاتالاز و فنل کمتری تولید نموده است. کاربرد کود زیستی سبب کاهش فعالیت آنزیم کاتالاز نسبت به شرایط تنش می‌شود (20). در آزمایشی تأثیر تلقیح باکتریایی روی چند شاخص بیوشیمیایی گیاه آفتابگردان بررسی شد؛ نتایج نشان داد که فعالیت آنزیم کاتالاز قبل و بعد از گلدهی در فرایند فتوسنتز و تولید انرژی و درنهایت، بهبود رشد آفتابگردان در تیمار کود زیستی نسبت به کنترل افزایش داشته است (23).

به‌طور کلی نتایج نشان داد که استفاده از بقایای کرم ابریشم باعث افزایش درصد اسانس و کامازولن در بابونه شد. کمیت و کیفیت اسانس بابونه مانند سایر گیاهان دارویی به‌طور ژنتیکی کنترل می‌شود ولی عوامل اقلیمی و عکس‌العمل متقابل بین گیاه و شرایط محیطی نیز براین صفت مؤثر است (16). در آزمایشی روی گیاه دارویی بابونه آلمانی نتایج بدست آمده نشان داد که بیشترین عملکرد گل‌تر، خشک، اسانس و کامازولن در تیمارهای نیتروکسین و باکتری حل‌کننده­ فسفات مشاهده شد (17). همچنین محققین با بررسی تأثیر کودها‌ی بیولوژیک نیتراژین، نیتروکسین، کود بیولوژیک حل ‌کننده فسفات و ورمی‌کمپوست و تیمارهای ترکیبی از این کودهای بیولوژیک دریافتند که کاربرد این کودها بر عملکرد بیولوژیک، درصد و عملکرد اسانس مرزه تأثیر معنی‌داری داشت و تیمار ترکیبی نیتراژین، نیتروکسین بیش‌ترین عملکرد بیولوژیک و درصد اسانس را به خود اختصاص دادند. بنابراین، چنین به نظر می‌رسد که کاربرد کودهای بیولوژیک و آلی می‌تواند در بهبود خصوصیات کمی و کیفی مرزه مؤثر باشند (26).

نتیجه‌گیری

براساس نتایج به‌دست آمده در این آزمایش می‌توان بیان کرد که کاربرد بقایای کرم ابریشم و نیتروکسین به‌صورت تلفیقی باعث افزایش عملکرد زیستی گیاه دارویی بابونه گردید. بنابراین استفاده از کودهای زیستی می­تواند ضمن اینکه به‌مرور عناصر را در اختیار گیاه می­گذارند، سبب بهبود شرایط خاک و گیاه شده و آسیبی به محیط‌زیست نمی­رسانند. اگر هدف تولید زینتی و باغی این گیاه باشد تیمار 5/7 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین پیشنهاد می‌شود. اما اگر هدف تولید دارویی این گیاه باشد مخصوصاً اسانس گل که پارامتر مهمی در گیاه همیشه‌بهار می‌باشد، توصیه می‌گردد که از تیمار 20 درصد بقایای کرم ابریشم با تلقیح نیتروکسین استفاده گردد. همچنین نتایج این پژوهش مشخص کرد که بقایای کرم ابریشم و نیتروکیسن با دارا بودن عناصر معدنی و میکروارگانیسم‌های مفید برای رشد و افزایش عملکرد گیاهان دارویی مفید می‌باشد.

1- تهامی، س. م. ک.، رضوانی مقدم، پ. و جهان، م. 1393. ارزیابی تأثیر کودهای آلی و شیمیایی بر صفات مورفولوژیکی، عملکرد و اجزای عملکرد بذر گیاه دارویی ریحان
(Ocimum bacilicum L.). نشریه پژوهش‌های زراعی ایران، جلد 12 شماره 4، صفحات 543-553.
2- جعفرزاده، ل.، امیدی، ح.، و بستانی، ع.، 1393. بررسی تنش خشکی و کود زیستی نیتروژنه بر برخی ویژگی­های بیوشیمیایی گیاه دارویی همیشه‌بهار (Calendula officinalis L.)، مجله زیست‌شناسی ایران، 27 (2)، صفحات 180-193.
3- حسین­زاده، س. ر.، امیری، ح.، و اسماعیلی، ا.، 1395. تأثیر عصار ورمی کمپوست بر برخی خصوصیات جوانه­زنی نخود (Cicer arietinum L) تحت تنش خشکی، مجله زیست‌شناسی ایران، 29 (3)، صفحات 506-521.
4- خسروی، ه.، 1392. کاربرد کودهای زیستی حاوی ریز‌ جانداران آزاد ‌زی تثبیت‌کننده نیتروژن در کشاورزی، نشریه مدیریت اراضی، 2(2)، صفحات 161-150.
5- فلاح، س.، قاسمی سیانی، ن.، و صالحی، ع.، 1395. پاسخ رشد و عملکرد نخودفرنگی به اثر بقایای کود آلی و اوره در کشت قبلی، نشریه تولید و فرآوری محصولات زراعی و باغی، سال ششم، شماره 20، صفحات 55-68.
6- نوری حسینی، س. م.، خراسانی، ر.، آستارایی، ع.، رضوانی مقدم، پ.، و ذبیحی، ح. ر.، 1396. تأثیر منابع کودی مختلف و اسید هیومیک بر خصوصیات مورفولوژیک، عملکرد و میزان آنتی­اکسیدان دانه زیره سیاه، نشریه پژوهش­های کاربردی زراعی، دوره 29، شماره 4، صفحات 87-104.
 
7- Ahmadian, A., Ghanbari, A., Siahsar, B., Haydari, M., Ramroodi, M. A., and Mousavinik, S. M., 2011. Study of Chamomile’s yield and its components under drought stress and organic and inorganic fertilizers using and their residue. Journal of Microbiology and Antimicrobials, 3(2), PP: 23-28.
8- Allen, M. F., Moore, T. S., and Cheristenses, M., 1980. Phytohormone, changes in Bouteloua gracilis infected by vesicular-arbuscular mycorrhizae. I. Cytokine increase in the host plant. Canadian Journal of Botany, 58, PP: 371-374.
9- Applequist, W. L., 2002. A reassessment of the nomenclature of Matricaria L. and Tripleurospermum Sch. Bip. (Asteraceae). Taxon, 51(4), PP: 757-761.
10- Arnon, D. I., 1949. Copper enzymes in isolated chloroplast, Polyphenoloxide in Beta vulgaris. Plant Physiol, 24, PP: 1-15.
11- Azza, M., Sahar, A. M., Zaghloul, M., and Yassen, A. A., 2010. Studies on the Effect of Selenium and Organic residues on Chamomile (Matricaria chamomilla L.) Plants. New York Science Journal, 3 (11), PP: 158- 164.
12- Bachman, C. R., and Metzger, J. D., 2008. Growth of bedding plants in commercial potting substrate amended with vermicompost. Bioresour technology, 99, PP: 3155-3161.
13- Barandeh, F., and Kavousi, H. R., 2016. Effect of Cadmium on changes of some enzymatic and none enzymatic antioxidant defense systems in lentil seedlings (Lens culinaris Medik.), Iranian Journal of Pulses Research, 7 (2), PP: 125-137.
14- Beers, R., and Sizer, I., 1952. A spectrophotometric method for measuring the breakdown of hydrogen peroxide by catalase. Journal of Biological Chemistry, 195, PP: 133 – 140.
15- Dastgheibifard, N., Sharafzadeh, S., and Bazrafshan, F., 2014. Influence of cow manure vermicompost on growth characteristics of GERMAN chomomile. Cibtech journal of Zoology, 3(1), PP: 58-61.
16- Ebadi, M., Azizi, M., Omidbaigi, R., and Hassanzadeh Khayyat, M., 2010. Effect of sowing date and harvest frequency on flower yield, essential oil percent and composition of chamomile (Matricaria recutita L.) CV., Presov. Iranian Journal of Medicinal and Aromatic Plants, 26 (2), PP: 213-226.
17- Fallahi, J., Koocheki, A. and Rezvani Moghaddam, P., 2009. Effects of biofertilizers on quantitative and qualitative yield of chamomile (Matricaria chamomilla) as a medicinal plant. Iranian Journal of Field Crops Research, 7 (1): 127-135.
18- Jashankar, S. and Wahab, K., 2004. Effect of integrated nutrient management on the growth, yield components and yield of Sesame. Department of Agronomy, Annamalai University, Annamalainagar, 602-608.
19- Khalid, K.h.A., Yassen, A. A. and Zaghloul, S., 2006. Effect of soil solarization and cattle manure on the growth, essential oil and chemical composition of Calendulao fficinalis L plants. Journal of Applicatin Science Reseach, 2(3): 142-152.
20- Kohler, J., Antonio Hernandes, J., Caravaca, F. and Roldan, A., 2009. Induction of antioxidant enzymes is involved in the greater effectiveness of a PGPR versus AM fungi with respect to increasing the tolerance of lettuce to severe salt stress. Enviromental and Experimental Botany, 65(3-2): 245-252.
21- Koocheki, A., Tabrizi, L. and Ghorbani R., 2008. Effect of biofertilizers on agronomic and quality criteria of Hyssop (Hyssopus officinalis L.). Iranian Journal Field Crops Research, 6(1): 127-37.
22- Malick, C. P. and Singh, M.B., 1980. In plant Enzymology and Histo Enzymologhy, Kalyani Publishers, New Delhi, 286p.
23- Marius, S., Octavita, A., Eugen, U., and Vlad, A. 2005. Study of a microbial inoculation on several biochemical indices in sunflower )Helianthus anuus L.(, Analele tiinifice ale Universitii Alexandru Ioan Cuza Genetici Biologie Molecular, TOM V., 234, PP: 215-273.
24- Paul, K., and Savithri, E., 2003. Effect of biofertilizers vs perfected chemical fertilization for sesame grown summer rice fallow. Journal of Tropical Agriculture, 41, PP: 47-49.
25- Rezaei nejhad, Y., and Afiauni, M., 2000. The effects of organic fertilizers on some chemical soil characteristics and elemental absorption and yield of maize crop. Agricultural and Natural Science journal, 4(4), PP: 19-29. (In Persian).
26- Rezvani Moghaddam, P., Aminghafori, A., Bakhshaie, S., and Jafari, L., 2016. The effect of organic and biofertilizers on some quantitative characteristics and essential oil content of summer savory (Satureja hortensis L.). Journal of Agroecology, 5 (2), PP: 105-112.
27- Salamon, I., 1992. Chamomile production in Czecho- Slovakia. Focus on Herb, 10, PP: 1-8.
28- Sanches Govin, E., Rodrigues Gonzales, H., Carballo Guerra, C., and Milanés Figueredo, M., 2005. Influence of organic manures and biofertilizers in the quality of Calendula officinalis L. and Matricaria recutita L. medicinal species. Revista Cubana de Plantas Medicinales, 10(1), PP: 1-4.
29- Sangeetha, R., ruchamyMahalingam, C. A., and Priyadharshini, P., 2012. Effect of Silkworm Litter – Pupal Waste (SLPW) Compost on Mulberry Leaf Yield, EJBS 5 (1), PP: 1-5.
30- Shokrani, F., Pirzad, A., Zardoshti, M. R., and Darvishzadeh, R., 2012. Effect of irrigation disruption and biological nitrogen on growth and flower yield in Calendula officinalis L. African Journal of Biotechnology, 11(21), PP: 4795-802.
31- Yassen, A. A., and Khalid, Kh, A., 2009. Influence of organic fertilizers on the yield, essential oil and mineral content of onion. International Agrophysics, 23, PP: 183-188.
32- Zahir, Z. A., Arshad, M., and Frankenberger, W. F., 2003. Plant growth promoting rhizobacteria applications and perspectives in agriculture. Advances in Agronomy, 81, PP: 97-168.
33- Zeinali, H., Moslehi Yazddeli, A., Safaei, L., Jaberalansar, Z., Akhondi, A., and Skandari, Z., 2014. Effects of different N.P.K fertilizer levels on quantitative and qualitative traits of (Matricaria chamomilla L.), Iranian Journal of Medicinal and Aromatic Plants, 30 (4), PP: 511-518.
دوره 33، شماره 3
مهر 1399
صفحه 650-661
  • تاریخ دریافت: 23 تیر 1397
  • تاریخ بازنگری: 21 شهریور 1397
  • تاریخ پذیرش: 15 آبان 1397