2024-03-29T13:51:12Z
https://plant.ijbio.ir/?_action=export&rf=summon&issue=125
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
مقایسه تاثیر تنش خشکی و سالیسیلیک اسید بر روی جمعیت های مختلف زعفران مزروعی(.Crocus Sativus L)
فاطمه
اصل زعیم
وحید
نیکنام
حسن
ابراهیم زاده
گل اندام
شریفی
خشکی از جمله مهمترین تنش های محیطی است که با برهم زدن تعادل اسمزی گیاهان، موجب کاهش رشد و عملکرد آنها می شود. سالیسیلیک اسید یک تنظیم کننده رشد داخلی با ماهیت فنولی می باشد که اثر محافظتی را در برابر شرایط تنشی در گیاه القا می کند. در این پژوهش به منظور بررسی بهبود تحمل به خشکی در سه جمعیت از زعفران مزروعی از تیمار سالیسیلیک اسید در دو غلظت 5/0 و1 میلی مولار استفاده شد. مشاهده شد در پاسخ به تنش خشکی وزن تر هر سه جمعیت کاهش یافت و استفاده از سالیسیلیک اسید در شرایط تنش شدید (10% و 20% PEG) وزن تر هر سه جمعیت را افزایش داد. تحت شرایط تنش، محتوای مالون دی آلدهید، آب اکسیژنه و فعالیت آنزیم های پاداکساینده (کاتالاز، پلی فنل اکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز) افزایش یافت و تیمار سالیسیلیک اسید باعث کاهش این پارامترها شد. با توجه به کاهش شاخص های تنش (مالون دی آلدهید و پراکسید هیدروژن) تحت تأثیر سالیسیلیک اسید می توان گفت که استفاده از این ترکیب می تواند در بهبود اثرات مخرب تنش نقش داشته باشد. با توجه به اینکه در بین سه جمعیت مورد مطالعه، جمعیت آریان شهر کمترین آسیب را از نظر کاهش وزن تر متحمل شده و همچنین آنزیم های پاداکساینده در این جمعیت، با یک روند تدریجی و ملایمی افزایش یافته اند، می توان گفت این جمعیت سازوکار موثرتری را در مقابله با تنش، نسبت به دو جمعیت دیگر اتخاذ کرده است. سالیسیلیک اسید در هر سه جمعیت تاثیر مشابهی داشته است
زعفران مزروعی
تنش خشکی
سالیسیلیک اسید
آنزیم های پاداکساینده
مالون دی آلدهید
2018
11
22
483
498
https://plant.ijbio.ir/article_1424_5a6d1649ec35ca8c85fe53a97f5d2eb7.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
عوامل مؤثر در ریزازدیادی بادامکوهی (Amygdalus scoparia Spach.)
سمیه
اعزازی
حسین
میرزایی ندوشن
میترا
امام
سپیده
کلاته جاری
بادام کوهی (Amygdalus scoparia Spach.)، که توزیع گستردهای در مناطق وسیعی از کشور دارد، از ارزشهای زیستمحیطی و دارویی برخوردار است که به دلایل مختلف در معرض فرسایش ژنتیکی قرار گرفته و باید احیا شود. تکثیر رویشی پایههای برتر از این گونه مستلزم بهینهکردن روشهای مختلف از جمله ریزازدیادی است. در این پژوهش اثر ژنوتیپهای مختلف، هورمونپاشی قبل از برداشت نمونه از درخت و محیط کشت بر ویژگیهای مورد نظر در ریزازدیادی، (تعداد جوانه، تعداد شاخساره، طول شاخساره و شادابی نمونهها) مطالعه شدند. بر اساس نتایج حاصل، تاریخ نمونهگیری بعد از هورمونپاشی و ژنوتیپهای مورد استفاده بر همه صفات مطالعهشده اثر معنیداری داشتند. بهترین تاریخ نمونهگیری برای ریزازدیادی این گونه از نظر تعداد جوانههای جانبی تولیدی ده روز بعد از هورمون پاشی بود. ژنوتیپهای سهگانه از نظر تولید تعداد جوانه متفاوت بودند و واکنشهای متفاوتی بهشرایط عمومی ریزازدیادی نشان دادند. از نظر تعداد شاخه تولیدی، برداشتهای ده روز بعد از هورمونپاشی بیشترین تعداد شاخه را تولید کردند. بهطور کلی میتوان گفت که پایههای مختلف بادام واکنشهای متفاوتی به ریزازدیادی نشان دادند و ارائه یک محیط کشت واحدی که برای ژنوتیپهای مختلف آثار یکسانی داشته باشد نیاز به مطالعات گستردهتری دارد. هورمونپاشی قبل از نمونهبرداری بر روی درختان هدف و در تاریخ مناسب به نوعی میتواند این اثر را تعدیل کند. با این حال ژنوتیپ شماره 1 از نظر تعداد جوانه و طول شاخه نتیجه بهتری داشت و محیط کشت DKW هم از برتریهای نسبی برخوردار بود.
بادام کوهی
تکثیر غیر جنسی
تنوع ژنتیکی
ریزازدیادی
تنظیم کننده رشد گیاهی
2018
11
22
499
510
https://plant.ijbio.ir/article_1165_abecad27b80495fcceec37757474a1ff.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
اثر سطوح مختلف تنش خشکی بر شاخصهای فلورسانس کلروفیل دو رقم لوبیا
منصور
افشار محمدیان
مطهره
امیدی پور
فاطمه
جمال امیدی
پارامترهای فلورسانس کلروفیل و محتوای کلروفیل از مهمترین فاکتورها برای تعیین ظرفیت فتوسنتزی در طول زندگی گیاهان میباشد. بدینمنظور، آزمایشی با هدف مقایسه میزان مقاومت به سطوح مختلف تنش خشکی، ارزیابی مهمترین شاخصهای فیزیولوژیکی و ارزیابی کارکرد فتوسیستم II با استفاده از پارامترهای فلورسانس کلروفیل، محتوای کلروفیل (کلروفیل a، b و a+b) و کاروتنوئیدهای دو رقم لوبیا در سه تیمار تنش آبی شامل: 30، 60 و 100 درصد ظرفیت زراعی (FC) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه گیلان انجام شد. مقایسه میانگینها نشان داد که تنش خشکی شدید باعث کاهش معنیداری در میزان محتوای کلروفیل، Fv/Fm، Fv و در مقابل موجب افزایش میزان فلورسانس حداقل و (Y(NPQ شد. بیشترین میزان نسبت Fv/Fm در گیاهان شاهد مشاهده شد، این درحالی است که بیشترین میزان کاهش نسبت Fv/Fm در تنش شدید در مقایسه با شاهد برای رقم 18-G بدست آمد. بهطور کلی اثر متقابل رقم × خشکی برای کلیه صفات بجز Y(II)، PAR و Fv/Fm معنیدار شد. همچنین، بررسی همبستگی پیرسن بین کلروفیل کل و Fv/Fm، همبستگی مثبت و معنیداری (**86/0=R) را در رقم غفار نشان داد، ولی در 18-G معنیدار نبود. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که رقم غفار با ایجاد تغییرات در برخی خصوصیات فیزیولوژیکی با عملکرد بهتری میتواند سطوح نسبتاً بالای تنش خشکی را تحمل کند.
فلورسانس کلروفیل
تنش خشکی
محتوای کلروفیل
لوبیا
2018
11
22
511
525
https://plant.ijbio.ir/article_1440_27ee019a766edbac72bd8ef1501269b1.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
تاثیر تنش آلودگی هوا بر میزان پرولین، هیدارتکربن و رنگیزههای فتوسنتزی درخت افرای زینتی Acer negundo L. (مطالعه موردی: شهرستان ارومیه)
نگار
امیدی
نسرین
سیدی
عباس
بانج شفیعی
ناصر
عباسپور
آلودگی هوا علاوه بر تاثیر بر سلامت ساکنان شهر، بر رشد و کیفیت درختان فضای سبز شهری نیز موثر است. کاشت گونههای گیاهی مقاوم به آلایندههای هوا تاثیر بسزایی در بالا بردن کیفیت هوای شهرها دارد. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر آلودگی هوا بر پارامترهای شیمی گیاهی درختان افرای زینتی(Acer negundo L.) در سطح شهر ارومیه انجام شد. در هر یک از پنج بوستان با درجه آلودگی متفاوت، پنج پایه تقریبا همسال انتخاب شدند و نمونههای برگ از هر پایه در سه تراز ارتفاعی پایینی، میانی و بالایی تاج و از شاخههای بیرونی برداشت شدند و پارامترهای شیمی گیاهی هیدراتهای کربن، پرولین، رنگیزههای اصلی و فرعی مورد اندازهگیری قرار گرفتند و پارامترهای مورفولوژیکی قطر برابر سینه، ارتفاع و قطرتاج درختان، جهت تعیین همبستگی با پارامترهای شیمی گیاهی، ثبت شدند. همچنین ارتباط کلیه پارامترها با غلظت آلایندههای هوا نیز بررسی گردید. نتایج حاکی از آن است که میزان هیدراتهای کربن و پرولین گونهی افرا در مناطق مورد مطالعه اختلاف معنیدار داشته و تحت تاثیر آلودگی هوا افزایش یافته است. در صورتیکه میزان رنگیزهها در مناطق آلوده کمتر از منطقه شاهد بود. عدم وجود همبستگی معنیدار ویژگیهای شیمی گیاهی با پارامترهای کمی و در مقابل همبستگی معنیدار آنها با آلایندهها، نشانگر این است که فقط آلایندهها بر خصوصیات شیمی گیاهی افرای زینتی تاثیر گذاشتند و ابعاد درختان در این رابطه بیتاثیر بود. بر اساس نتایج این تحقیق گونه افرا با افزایش تجمع هیدراتکربن و پرولین در مناطق آلوده، میتواند به عنوان گونهای مقاوم در فضای سبز شهری به کار رود.
آلودگی هوا
پرولین
رنگیزههای فتوسنتزی
هیدراتهای کربن
2018
11
22
526
538
https://plant.ijbio.ir/article_1163_f9f943b65bc80486de28df45970efceb.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
مطالعه برخی مشخصههای جنگلشناسی یک توده بهرهبرداری نشده راش آمیخته در جنگلهای استان گلستان
مجتبی
امیری
اامروزه مطالعه جنگلشناسی تودههای جنگلی دستنخورده اهمیت زیادی پیدا کرده، بطوریکه آگاهی از ویژگیهای ساختاری این تودهها میتواند به عنوان یک معیار و الگو برای تودههای مدیریت شده مورد استفاده قرار گیرد. هدف از تحقیق حاضر بررسی مشخصههای جنگلشناسی یک جنگل توده راش آمیخته در سری یک جنگل شصتکلاته گرگان بود. کلیه اطلاعات درختان با قطر برابرسینه بزرگتر از 5/7 سانتیمتر شامل گونه، ارتفاع کل، ارتفاع تنه، ارتفاع تاج، قطرتاج، درصد دارایی تاج و فاصله بین پایهها اندازهگیری و ثبت شد. نتایج تحقیق نشان داد که راش با 116 پایه، 2/17 مترمربع و 3/263 مترمکعب به ترتیب بیشترین تعداد، رویهزمینی و حجم در هکتار را به خود اختصاص میداد. همچنین بیشترین میانگین قطر، مساحت و میانگین حجم تاج متعلق به راش بود، در حالیکه کمترین مقادیر مشخصههای فوق را سایر گونهها (توسکا، شیردار، ملج و خرمندی) به خود اختصاص میداد. جنگل مورد بررسی دارای سه آشکوب، ساختار ناهمسال منظم و تیپ غالب راش- ممرز بود. توزیع پراکنش ارتفاعی درختان در طبقات قطری نشان داد که منحنی ممرز در ابتدا بالاتر از راش قرار دارد. اما از قطر 35 سانتیمتر به بالا منحنی گونه راش بر ممرز پیشی میگیرد. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که درختان توده از نظر ضریب قدکشیدگی در وضعیت پایدار قرار دارند. در مجموع نتیجهگیری میشود که آگاهی از مشخصههای جنگلشناسی یک توده با توجه به تغییرپذیری این مشخصهها در بعد زمان و مکان میتواند نتیجهگیری مثبتی را برای مدیران و کارشناسان جنگل به ارمغان بیاورد.
مشخصههای جنگلشناسی
ساختار توده
راش
جنگل شصتکلاته
2018
11
22
539
555
https://plant.ijbio.ir/article_1164_42cff63dbc56a9321b6a1a4b0b35839f.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
بررسی اثر ضد باکتریایی عصاره هیدرو الکلی بارهنگ کبیر (Plantago major L.) و ناخنک (Astragalus hamosus) بر تعدادی باکتری گرم منفی و گرم مثبت
رقیه
امینیان
محسن
مردانی
بهنام
داودنیا
بیماریزایی بسیاری از باکتریها در انسان و همچنین بروز مقاومت در برخی از آنها نسبت به مواد ضد باکتریایی، نیاز به یافتن انواع مواد ضد میکروبی را افزایش داده است. اخیراً تلاشهایی جهت جایگزینی داروهای شیمیایی توسط گیاهان دارویی صورت گرفته است، به همین منظور در این آزمایش تأثیر ضد باکتریایی عصاره هیدروالکلی دو گیاه دارویی بارهنگ کبیر و ناخنک بر تعدادی باکتری گرم مثبت و گرم منفی مورد مطالعه قرار گرفت. این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی و با سه عامل اصلی شامل گیاه در دو سطح (بارهنگ کبیر و ناخنک)، باکتری در چهار سطح (شیگلا فلکسنری، آنتروکوکوس فکالیس، استرپتوکوکوس پیوژنز و هموفیلوس آنفلوانزا) و عامل ضد باکتریایی در شش سطح (دو نوع آنتیبیوتیک پنیسیلین و اریترومایسین و غلظتهای 0، 25، 50 و 75 میلیگرم بر میلیلیتر عصاره) انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که نوع گیاه، باکتری و عامل ضد باکتریایی اثر معنیداری را در سطح یک درصد بر قطر هاله بازدارندگی داشتند. نتایج مقایسه میانگینها نشان داد اگرچه قدرت بازدارندگی غلظتهای مختلف عصاره نسبت به دو نوع آنتی بیوتیک پنیسیلین و اریترومایسین کمتر بود اما نسبت به شاهد (آب مقطر) معنی دار بود. در این آزمایش، تاثیر عصاره ناخنک در مقایسه با بارهنگ کبیر کمتر بود، هرچند که افزایش غلظت عصارهها، سبب افزایش میزان قطر بازدارندگی رشد باکتریها بخصوص استرپتوکوکوس پیوژنز و انتروکوکوس فکالیس میگردید. تأثیر عصاره بارهنگ با غلظت 75 میلی گرم در محدودیت رشد باکتریهای انتروکوکوس فکالیس و استرپتوکوکوس پیوژنز به ترتیب برابر اریترومایسین و 76 درصد پنیسیلین بود.
اریترومایسین
بارهنگ کبیر
باکتری
پنیسیلین
ناخنک
2018
11
22
556
567
https://plant.ijbio.ir/article_1185_308616b2ca430e9dc25bda06f7a75b19.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
تأثیر کیتوزان بر ریز ازدیادی، میزان متابولیتهای ثانوی و فعالیت آنتیاکسیدانی گیاه نوروزک در شرایط in vitro
سمیه
جامی
صدیقه
اسمعیل زاده بهابادی
معصومه
مدرس
نوروزک (Salvia leriifolia Benth.) از خانواده نعناعیان (Lamiaceae)، گیاه دارویی در حال انقراض با خواص ضددرد، ضدالتهاب، ضددیابت و آنتیاکسیدان است. استفاده از الیسیتورهای زیستی همچون کیتوزان یکی از روش های مهم در کشت بافت به منظور افزایش تولید متابولیتهای ثانوی میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر غلظتهای مختلف کیتوزان (10، 50 و100 میلی گرم بر لیتر) بر ریزازدیادی و محتوی متابولیتهای ثانوی و فعالیت آنتیاکسیدانی گیاه نوروزک در شرایط in vitro میباشد. بدین منظور، جوانه های انتهایی در دو محیط کشت MS حاوی 5/0 میلیگرم بر لیتر ایندول-۳-بوتیریک اسید (IBA) و 2 میلیگرم بر لیتر بنزیل آمینو پورین (BAP) به همراه غلظت های مختلف کیتوزان کشت شدند. بعد از گذشت 30 روز شاخصهای ریز ازدیادی و بیوشیمیایی بررسی شد. نتایج نشان داد بیشترین میزان طول ساقه، ساقهزایی و تعداد برگ تحت تأثیر غلظت 10 میلی گرم بر لیتر کیتوزان مشاهده شد. بیشترین محتوی فنل و فلاونوئید تام تحت تأثیر غلظت 50 میلی گرم بر لیتر کیتوزان مشاهده شد.بیشترین میزان فعالیت آنتیاکسیدانی تحت تأثیر غلظت 50 میلی گرم بر لیتر کیتوزان مشاهده شد. بیشترین میزان اسیدهای فنولی از جمله گالیک اسید، کافئیک اسید، بنزوئیک اسید و رزمارینیک اسید که در تیمارهای 50 و100 میلی گرم بر لیترکیتوزان مشاهده شد. به طور کلی، با بهینه سازی غلظت کیتوزان، می توان تولید متابولیتهای ثانوی ازجمله اسیدهای فنولی و خواص آنتیاکسیدانی گیاه نوروزک را افزایش داد.
کیتوزان
ترکیبات فنلی
فعالیت آنتیاکسیدانی
ریز ازدیادی
گیاه نوروزک
2018
11
22
568
578
https://plant.ijbio.ir/article_1445_b13c700306d3989c9502065cefd3947b.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
فلور دیاتومه های رودخانه ماربره، حوضه آبریز دز در لرستان، ایران
سمیه
خیری
مصطفی
توکلی
زهرا
اوراقی اردبیلی
رودخانه ماربره از سرشاخههای رود سزار و دز است که آب آن مورد مصارف آبیاری اراضی روستاهای اطراف شهرستان دورود و ازنا قرار میگیرد. در این مطالعه، فلور دیاتومههای رودخانه ماربره برای اولین بار مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری از سنگ و رسوبات رودخانه به صورت فصلی از تیر 1393 تا خرداد1394 انجام شد. جنسهای Navicula Cymbella, Gomphonema, Nitzschia, وDiatoma در طی دوره نمونه برداری در همه ایستگاهها حضور داشتند. در حالی که حضور تعدادی از جنسها مانند Didymosphenia, Meridion, Stauroneis, Gyrosigma, Cymbopleura و Ulnaria به صورت فصلی بود. در مجموع، تعداد 30 گونه شناسایی شد که همه متعلق به گروه دیاتومههای pennate بودند. مقایسه فلور دیاتومههای رودخانه ماربره با سایر فلوردیاتومه ای منابع آبی ایران نشان داد که تعدادی از گونهها مانند Coconeis placentula, Gomphonema olivaceum, Diatoma moniliformis, Diatoma vulgaris, Ulnaria ulna و Gomphonema parvulum دارای گستره پراکنش وسیعی در ایران هستند در حالی که مطالعات بیشتری لازم است تا الگوی پراکنش سایر گونهها مشخص شود.
"دیاتومه"
"رودخانه ماربره"
"پراکنش"
"آلودگی"
"لرستان"
2018
11
22
579
586
https://plant.ijbio.ir/article_1153_1cbe89126892c9bde814a0a56c824759.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
بررسی تغییرات بیوشیمیایی و فعالیت آنزیمی لاین های حساس و مقاوم آفتابگردان (.Helianthus annuus L) در واکنش به بیماری قارچی اسکلروتینیا
رضا
درویش زاده
نجمه
ارجمند
رقیه
نجف زاده
رضا
حیدری
اسکلروتینیا از بیماری های قارچی مهم آفتابگردان در ایران می باشد که عملکرد این محصول را تحت تأثیر قرار می دهد. در پژوهش حاضر تغییرات بیوشیمیایی و آنزیمی لاین های آفتابگردان (100 و C39) در شرایط کنترل شده طی زمان های مختلف پس از آلودگی با جدایه های قارچ اسکلروتینیا (SSKH41 و SSU107) بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور خصوصیاتی مانند میزان پراکسیداسیون لیپیدها و تجمع مالون دی آلدهید (MDA)، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانتی مانند کاتالاز (CAT)، آسکوربات پراکسیداز (APX) و گایاکول پراکسیداز (GPX) بررسی شد. نتایج نشان داد که بیماری اسکلروتینیا باعث افزایش تغییرات بیوشیمیایی و آنزیمی در گیاهان آلوده به قارچ شد. لاین های حساس و مقاوم نیز پاسخ های متفاوتی در واکنش به این بیماری از خود نشان دادند. طوری که میزان مالون دی آلدهید در لاین های مقاوم کاهش پیدا کرد که کمترین این میزان مربوط به لاین مقاوم C39 در مواجه با جدایه قارچی SSU107 بود. همچنین میزان فعالیت آنزیم های آسکوربات پراکسیداز و گایاکول پراکسیداز به ترتیب در لاین های مقاوم و حساس به دو جدایه قارچی بیشتر بود. طوری که فعالیت آسکوربات پراکسیداز در لاین مقاوم C39 و فعالیت گایاکول پراکسیداز در لاین حساس C100 پس از آلودگی با قارچ SSU107 افزایش یافت.
آفتابگردان
اسکلروتینیا
پراکسیداسیون لیپید
فعالیت آنزیمی
مقاومت
2018
11
22
587
601
https://plant.ijbio.ir/article_1162_4ef91c428bc07d7721464e03e8fa99cf.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
بررسی دو گونه اکالیپتوس (Eucalyptus Microtheca , Eucalyptus camaldulensis) در جذب فلزات سرب و مس از خاک
محمدرضا
دهقان
علیرضا
مشکی
مریم
ملاشاهی
علی
صلاحی
هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان توانایی دو گونه اکالیپتوس(Eucalyptus Microtheca, Eucalyptus camaldulensis) در جذب فلزات سنگین سرب و مس از خاکهای آلوده بود. بهمنظور اجرای آزمایش نهالهای 6 ماهه و یکدست اکالیپتوس تهیه شدند. برای اعمال تیمار فلزات سنگین، سه تیمار مس (غلظتهای 5، 10، 20 میلی مولار) از منبع CuSO4 و سه تیمار سرب (غلظتهای 50، 100 و 200 میلی مولار) از منبع Pb(NO3)2 جهت افزودن به خاک (لومی) گلدانها در نظر گرفته شد. سپس از برگ، ریشه و ساقه هر دو گونه اکالیپتوس در 3 تکرار نمونه برداری شد. عصارهگیری به روش هضم خشک توسط اسید انجام شد. غلظت فلزات سنگین در نمونهها با استفاده از دستگاه ICP-OES اندازهگیری شد. نتایج بین دو گونه نشان داد که این دو گونه به لحاظ جذب عناصر سرب و مس تفاوت معنی داری باهم ندارند. اما با مقایسه غلظتهای مختلف در اندامهای مختلف هر دو گونه مشاهده شد که ریشهها عملکرد بهتری داشته (معنی داری در سطح 05/0 p < ) در این راستا گونه E. camaldulensis نتایج بهتری را ارائه داد. به طوری که ماکزیمم میزان سرب جذب شده در ریشههای گونه E. camaldulensis و E. Microtheca به ترتیب برابر 3/4323 و 3226 میلی گرم بر کیلوگرم بوده و ماکزیمم میزان مس جذب شده به ترتیب برابر 2/1382 و در 846 میلی گرم بر کیلوگرم بود. همچنین تفاوت بین میزان جذب شده این عناصر با میزان آستانه تحمل هر دو گونه معنیدار بوده که نمایانگر توانایی بالای گونه اکالیپتوس در گیاه پالایی و حذف این مواد از خاکها دارد.
آلودگی خاک
گیاه پالایی
سرب
مس
اکالیپتوس
2018
11
22
602
610
https://plant.ijbio.ir/article_1160_7108be8bb2e6531286a2ad7e2f71ea0c.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
بررسی تأثیر تنش کوتاه مدت کادمیم بر شاخص های رشد و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در ریز جلبک Anabaena sp.
جنت
سرمد
مریم
زمانی
سیده فاطمه
فلاح
ریز جلبک ها یک منبع از پپتیدها با توانایی های ویژه برای اتصال فلزات سنگین هستند. رشد ریز جلبک ها می تواند نشان دهنده آلودگی آب در پاسخ به فلزات سنگین وسموم باشد. تجمع آلاینده های در محیط می تواند مشکلات جدی و تأثیر منفی در پایداری بسیاری از اکوسیستم های آبی داشته باشد و همچنین می تواند عوارض جانبی برای سلامت انسان و محیط زیست داشته باشد. این مطالعه با بررسی اثر تنش کوتاه مدت غلظت های مختلف کادمیم بر برخی خصوصیات رشدی و بیوشیمایی در ریز جلبک Anabaena sp. انجام شده است. پس از اعمال غلظت های مختلف کادمیم (0، 5، 10 و 20 میکرومولار)، ریز جلبک ها به محیط کشت منتقل و در شرایط پایه با دمای °C 1±28، شدت نوری 2500 لوکس، تناوب نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی در شرایط هوادهی به مدت 24 ساعت انتقال داده شدند. نتایج نشان داد با افزایش غلظت کادمیم تا 20 میکرومولار در ریز جلبک Anabaena sp.، محتوای رنگیزه های کلروفیل a، بتا کاروتن، فیکوبیلی پروتئین ها و همچنین پروتئین کل نسبت به کنترل کاهش معنی داری یافت. همچنین محتوای مالون دی آلدهید (MDA) به عنوان محصول تنش اکسیداتیو و فعالیت آنزیم های پر اکسیداز (POD)، آسکوبات پراکسیداز (APX) و سوپر اکسید دیسموتاز (SOD) به طور معنی داری افزایش یافت. با توجه به نتایج حاصل، ریز جلبک Anabaena sp. در تنش کوتاه مدت به غلظت کم فلز سنگین کادمیم مورد استفاده در این پژوهش حساس هستند.
آنزیم های آنتی اکسیدانی
Anabaena sp
پروتئین
رنگیزه های فتوسنتزی
کادمیم
2018
11
22
611
625
https://plant.ijbio.ir/article_1156_c9e482dcee81f05193ec8800d0578b3b.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
تأثیر مدیریت چرا بر پراکنش جغرافیایی دو گونه گراس فصل سرد در مراتع منطقه فریدن
حامد
سنگونی
محمدرضا
وهابی
مصطفی
ترکش اصفهانی
علی
بابایی
چرای دام بر بسیاری از خصوصیات جوامع و گونههای گیاهی تأثیرگذار است. این عامل انسانی، که در کشور ما به دلیل عدم رعایت ظرفیت مرتع شکل مخربی به خود گرفته است میتواند بر حیات افراد یک گونه گیاهی مؤثر باشد و بنابراین نحوه پراکنش آن را تحت تأثیر قرار دهد. در این مطالعه با استفاده از دادههای مکانی حضور گونههای Agropyron trichophorum و Bromus tomentellus، اثر قرق کوتاه مدت مرتع بر پراکنش جغرافیایی این دو گونه مورد بررسی قرار گرفت. برای این کار با استفاده از روش مدلسازی SRE نقشه پراکنش جغرافیایی آنها قبل و بعد از اعمال قرق تهیه شد. نقاط حضور هریک از گونهها، از بین 98قرق مطالعاتی تعیین شد که تعداد نقاط حضور B. tomentellus، قبل و بعد از قرق به ترتیب31و37 نقطه و تعداد نقاط حضورA. trichophorum، قبل و بعد از قرق به ترتیب 16 و 25نقطه بود.از 19متغیر بیوکلیماتیک به عوان متغیرهای محیطی استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که رویشگاه مناسب اقلیمی گونه B. tomentellus در زمان قبل از قرق با مساحت125868 هکتار، بسیار وسیعتر از A. trichophorum با مساحت32515هکتار است. همچنین پس از اعمال مدیریت چرا به صورت قرق و به مدت7سال، مساحت رویشگاه مناسب اقلیمی A. trichophorum به51562.5هکتار(58% افزایش)ومساحت رویشگاه مناسب اقلیمی B. tomentellus به137287.5 هکتار (9% افزایش) رسید. این مطلب گویای آن است که چرای دام تأثیر نسبی بیشتری بر گونه A. trichophorumداشته است و این گونه با حذف چرا توانسته است درصد بیشتری از آشیان اقلیمی خود را که در اثر فشار چرا از دست داده بود، باز پس بگیرد.
آشیان اکولوژیک
شرایط اقلیمی
چرای دام
مدلسازی رویشگاه
B. tomentellus
2018
11
22
626
639
https://plant.ijbio.ir/article_1144_366e25e3fa49d388ee7553a88ecda4b3.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
بهینهسازی کشت ریشههای مویین گیاه دارویی همیشه بهار Calendula officinalis به منظور تولید ترکیب دارویی اولئانولیک اسید
زهره
سهرابی نژاد
سیدحسن
مرعشی
نسرین
مشتاقی
گیاه همیشهبهار (Calendula officinalis) گیاهی دارویی با خاصیت ضدمیکروب و ضدالتهاب میباشد. یکی از ترکیبات دارویی مهم یافت شده در این گیاه، اولئانولیک اسید است که دارای اثرات ضدباکتریایی، ضدویروس و ضد تومور میباشد. از میان روشهای مختلف کشت بافت گیاهی، تکنیک کشت ریشههای مویین برای تولید و افزایش متابولیتهای ثانویه دارویی مورد توجه قرار گرفته است. در آزمایش حاضر، ریزنمونههای برگ با پنج سویه اگروباکتریوم رایزوژنز (15834 و MSU و2656 و 1000R و 4A) در دو محیط کشت 1/2MS و 1/2B5 جهت القای ریشه مویین، تلقیح شدند. ریشههای مویین در 4 نوع محیط کشت1/2B5 ، 1/4B5، 1/2MS و1/4MS به دو صورت مایع و جامد و همراه هورمون اکسین IAA با غلظتهای 0، 5/0 و 1 میلیگرم بر لیتر کشت شدند. سپس میزان اولئانولیک اسید در ریشه طبیعی، برگ، گلبرگ و ریشههای مویین تحت تیمار غلظتهای صفر، 100 و 500 میلیمولار محرک متیل جاسمونات، با روش HPLC اندازهگیری گردید. بر اساس نتایج، بیشترین (43/4 درصد) و کمترین (69/13 درصد) میزان تولید ریشههای مویین به ترتیب در سویههای MSU و 2656 حاصل شد. میانگین تولید ریشه مویین در محیط کشت1/2B5 ، 84/35 درصد و در محیط کشت 1/2MS، 67/25 درصد بود. ریشههای مویین در محیط کشتB5 2/1 و در سطح هورمونی یک میلیگرم بر لیتر از IAA بیشترین رشد را داشتند. بیشترین مقدار اولئانولیک اسید را ریشهی طبیعی داشت (16 میکروگرم در یک گرم وزن خشک). متیل جاسمونات در غلظت 500 میلیمولار، مقدار اولئانولیک اسید را در ریشه مویین افزایش داد اما در غلظت 100 میلیمولار، باعث کاهش این ترکیب شد.
همیشه بهار
ریشه مویین
اولئانولیک اسید
اگروباکتریوم
متیل جاسمونات
2018
11
22
640
654
https://plant.ijbio.ir/article_1161_5bd73fd0af11109a4a463a002973b5f0.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
شناسایی ترکیبات موجود در اسانس گیاه یکساله و پنج ساله افسنطین (Artemisia absinthium L.) در مراحل مختلف فنولوِژیکی
منصور
غلامی
سن و میزان توسعه گیاهی و مرحله رشد رویشی و زایشی در زمان برداشت گیاهان دارویی از فاکتورهای مؤثر و مهم در تعیین محتوای متابولیت های ثانویه در گیاهان دارویی می باشد. در پژوهش حاضر تنوع اسانس در بخش های هوایی افسنطین (Artemisia absinthium L.) مطالعه شد. مواد گیاهی در سه مرحله فنولوژیکی گیاه پنج ساله (رویشی، آغاز گلدهی، گلدهی کامل) و مرحله رویشی گیاه یکساله برداشت شد. اسانس گیری توسط دستگاه کلونجر و آنالیز اسانس بوسیله GC و GC/MS انجام شد. در مجموع 40 ترکیب مختلف شناسایی شد. ترکیب اصلی اسانس در همه نمونه ها (z)-B-Ocimene oxide بود. مقدار(z)-B-Ocimene oxide در گیاه یک ساله (%53/76)، در گیاه پنج ساله، مرحله رویشی (%83/47)، در مرحله آغاز گلدهی (%59/66) و در مرحله گلدهی کامل (%93/52) بود. از دیگر ترکیبات غالب گیاه می توان به carvacrol و sabinene اشاره نمود، که بالاترین میزان این دو ترکیب در گیاه پنج ساله مشاهده شد.
نمو
اسانس
(z)-B-Ocimene oxide
GC/MS
2018
11
22
655
662
https://plant.ijbio.ir/article_1295_0d718685bcb7c3e0c1304421b726d075.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
پالایش خاک های آلوده به فلز سنگین سرب بهوسیله گیاهان مرتعی در شرایط گلخانهای
علی
طویلی
اسفندیار
جهانتاب
محمد
جعفری
بابک
متشرع زاده
نصرت اله
ضرغام
پژوهش حاضر با هدف بررسی توانمندی گونههای گیاهی مرتعی Stipagrostis plumosa ، Calotropis procera L. و Medicago sativa تحت تیمارهای کمپوست زباله شهری و بیوچار (هر کدام در سه سطح 0، 1 % و 2 % وزنی) در پالایش خاکهای آلوده به فلز سنگین سرب در شرایط گلخانهای انجام شد. خاک مورد استفاده در تحقیق حاضر، از منطقه آلوده به ترکیبات نفتی پازنان گچساران برداشت شد. طرح بهصورت آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تکرار انجام شد. پس از دوره کشت شش ماهه، اندمهای هوایی و زیرزمینی گیاهان برداشت و برخی از خصوصیات مهم در خاک و عناصر موجود در گیاهان اندازهگیری شد. مقدار کل فلز سنگین سرب با استفاده از دستگاه ICP-OES اندازهگیری شد. شاخصهای فاکتور انتقال، فاکتور پالایش و فاکتور تجمع بیولوژیکی جهت ارزیابی توانمندی گیاهان استفاده شد. نتایج نشان داد که از نظرجذب فلز سرب، گونههای C. procera و St. plumosa میتوانند با مکانسیم گیاهاستخراجی باعث جذب و استخراج سرب در خاکهای آلوده در مناطق نفتی از خاک شود. بیشترین مقدار RF (فاکتور پالایش) برای فلز سرب در گونه C. procera و تیمار بیوچار 1 و 2 درصد بهمیزان 08/0 و کمترین مقدار RF در گونه St. plumosa و تیمار شاهد بهمیزان 02/0 بود. براساس نتایج فوق، گونه Calotropis procera L. پتانسیل مناسبی برای گیاهپالایی خاکهای آلوده در مناطق نفتخیز را دارد.
گیاهپالایی
سرب
Calotropis procera L
Stipagrostis plumosa
Medicago sativa
2018
11
22
663
675
https://plant.ijbio.ir/article_1167_9d31372211b0528ea5ad517411e81fe5.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
بررسی اثر همیاری باکتری آزوسپیریلوم برازیلنس (Azospirillum brasilense Sp7 and Sp245) بر شاخصهای رشد و برخی شاخصهای بیوشیمیایی دانه رستهای گندم (Triticum aestivum) در شرایط شوری
حمیدرضا
قاسمی
اکبر
مستاجران
تنش شوری یک عامل محدودکنندهی رشدِ گیاهان بهویژه گندم به شمار میرود. همزیستی گیاهان با میکروگانیسمهای خاک از راههای بهبود اثرات زیانبار تنش شوری است. هدف این آزمایش تعیین غلظت و سویهی مناسب باکتری آزوسپیریلوم برازیلنس با چهار رقم گندم نان (سرداری، چمران، شعله و روشن) است. آزمایشی به صورت طرح فاکتوریل بر پایه کاملا تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی گیاهی دانشگاه اصفهان انجام شد تا اثر دو سطح تنش شوری (0 و 200 میلیمولار کلرید سدیم) و پنج غلظت (0، 105، 106، 107 و cfu/ml 108) از دو سویه باکتری آزوسپیریلوم برازیلنس Sp7 و Sp245 بر شاخصهای رشد و بیوشیمیایی ارقام مختلف گندم بررسی شود. نتایج نشان داد که وزن خشک، مقدار پتاسیم و همچنین مقدار کلروفیلa و b در اثر تنش شوری کاهش یافت اما نسبت سدیم به پتاسیم، فعالیت آنزیمهای کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، فنیلآلانین و تیروزین آمونیالیاز به طور معنیداری در بیشتر موارد افزایش یافت. هر دو سویه باکتری اثرات مثبت همیاری را در بیشتر موارد در غلظتهای 106 تا cfu/ml 107 نشان دادند. در شرایط شور، اثرات مثبت سویهی Sp245 عمدتا در شاخصهای رشد ریشه مشاهده شد درحالیکه بیشترین اثرات همیاری ناشی از سویه Sp7 در بخش هوایی گیاهان گندم دیده شد. همچنین رابطه همیاری بین سویه Sp7 و هر دو رقم سرداری و چمران به طور موثرتری نسبت به سویه Sp245 آثار زیانآور تنش شوری را تعدیل کرد.
فنیلآلانین آمونیالیاز
تیروزین آمونیالیاز
کاتالاز
وزن خشک
نسبت سدیم به پتاسیم
2018
11
22
676
693
https://plant.ijbio.ir/article_1158_aabf924479c09f77a8dc562cb22bef4c.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
مطالعه تغییرات خواص آنتی اکسیدانی و حذف رادیکال های آزاد در دو رقم انگور فخری و شاهانی (Vitis vinifera L.) تحت تیمار اسید سالیسیلیک
فاطمه
نظری
معصومه
ملکی
موسی
رسولی
انگور (Vitis Vinifera L.) دارای انواع ترکیبات آنتی اکسیدان بسیار مفید برای انسان می باشد. از طرفی اسید سالیسیلیک نیز به عنوان یک شبه هورمون در برخی گیاهان، افزایش دهنده ترکیبات آنتی اکسیدان معرفی گردیده است. در تحقیق حاضر از دو رقم انگور شاهانی و فخری در دو مرحله رشدی غورگی و رسیدگی استفاده شد و از سه غلظت )صفر (شاهد)، 1/0 و 1 میلی مولار) اسید سالیسیلیک به صورت اسپری روی برگ ها و میوه استفاده گردید. بافتهای مورد مطالعه برگ، گوشت، دانه و پوست میوه بودند. همچنین درصد فعالیت آنتی اکسیدانی با کمک سیستم بتا کاروتن-اسید لینولئیک، میزان رسوراترول و فنل کل اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که تغییرات محتوای فنل کل تحت تیمار اسید سالیسیلیک بسته به اندام و رقم بسیار متغییر می باشد و از روند خاصی تبعیت نمی کرد. تیمار اسید سالیسیلیک در بیشتر بافتها در مرحله غورگی در غلظت 1 میلی مولار و در مرحله رسیدگی غلظت 1/0 میلی مولار اثر افزایشی بیشتری روی درصد فعالیت آنتی اکسیدانی داشت. تغییرات مقدار رسوراترول نیز نشان داد که رقم شاهانی نسبت به رقم فخری دارای رسوراترول بالاتری می باشد و اثر افزایش غلظت 1/0 میلی مولار بر میزان رسوراترول برگ ها و پوست میوه بیشتر است. به طور کلی نتایج نشان دهنده افزایش خواص آنتی اکسیدانی پوست، گوشت و دانه ارقام انگور مورد بررسی، تحت تیمار اسید سالیسیلیک بود.
انگور
بتاکاروتن-اسید لینولئیک
رسوراترول
آنتی اکسیدان
2018
11
22
694
708
https://plant.ijbio.ir/article_1154_5f6ca880aa48178e3a441b17255420c7.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
کاربرد شاخص های عددی ریرفکشن و جک نایف در ارزیابی غنای گونهای جنگل های بلوط
گلاره
ولدی
جواد
اسحاقی راد
محمد رضا
زرگران
به منظور بررسی کاربرد روشهای عددی ریرفکشن و جکنایف درارزیابی غنای گونهای جنگلهای بلوط بانه استان کردستان، سه منطقه کمتردستخورده، تخریب متوسط و تخریب شدید انتخاب شدند. 3 قطعه جنگلی با شرایط فیزیوگرافی مشابه از هر منطقه انتخاب و در هر قطعه، 3 پلات 400 مترمربعی (برروی ترانسکت و در فاصله 100 متری) جهت برداشت اطلاعات فلورستیک پیاده شدند. در هر قطعه نمونه نوع و فراوانی گونههای علفی در 5 میکروپلات به ابعاد 5/1×5/1 متر مورد بررسی قرار گرفت. از روشهای ریرفکشن و جکنایف در کنار شاخصهای تعداد گونه؛ مارگالف و منهنیک استفاده شده و با آزمون توکی مورد مقایسه قرار گرفت. مقادیر میانگین شاخص مارگالف برای جنگل کمتر دستخورده، جنگل با تخریب متوسط و جنگل با تخریب شدید به ترتیب 254/6، 803/4، و 759/2 برآوردشد و میانگین شاخص منهینیک به ترتیب 628/1، 263/1 و794/0 بدست آمد و میانگین شاخص تعداد گونه به ترتیب 56/41، 11/32، 33/18 محاسبه شد. همچنین تفاوت معنیدار شاخصهای فوق در بین سه تیمار مشاهده شد. همچنین مقدار غنای گونهای برآوردشده به روش ریرفکشن برای جنگل کمتر دست-خورده، جنگل با تخریب متوسط و جنگل با تخریب شدید به ترتیب 56/40، 99/30، و 96/17 بود و مقدار غنای گونهای به روش جکنایف برای تیمارها با استفاده از 9 پلات به ترتیب 149، 7/143، و 11/98 برآورد شد. بهطورکلی با توجه به متفاوت بودن حجم نمونهها روشهای ریرفکشن و جکنایف میتواند برآورد دقیقتری از غنای گونهای ارائه دهد.
بلوط
تخریب
غنای گونهای
مارگالف
منهینیک
2018
11
22
709
720
https://plant.ijbio.ir/article_1155_77b5b997d0421c204df82bb060ec98b4.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
بررسی فلور منطقه فاریاب شهرستان کهنوج استان کرمان
سید محمد علی
وکیلی شهربابکی
چکیده در این مطالعه فلور گیاهی منطقه فاریاب واقع در 76کیلومتری شهرستان کهنوج در جنوب استان کرمان بر رسی شد.. منطقه مورد مطالعه یک منطقه کوهستانی با وسعت حدود 16000هکتار،شامل پستی و بلندی های متعدد ار جمله تپه های کو تاه و دشت های کو چک است.میزان متوسط بارندگی سالیانه.180.میلی متر و ارتفاع منطقه.بین حد اقل636متر.وحد اکثر1196متر از سطح دریا(متوسط916.متر) است.در مجموع186گو نه گیاهی متعلق به135جنس و43تیره شناسایی شد. این گیا هان شامل40تیره دو لپه ای و3تیره تک لپه ای هستند. تیره.Asteraceae با دارا بودن 25جنس و 31.گونه و نیز جنسAssteragalus از تیره Papilionaceaeبا دارا بودن 6گونه به ترتیب بزرگترین تیره وجنس منطقه را تشکیل می دهند. جنس Tamarixو جنس Convolvolus و Nepeta هر یک با5 گونه و جنس های Echinops, Eragrostis و Salviaهریک با 3گونه از بزرگترین جنس های ناحیه مورد مطالعه محسوب می شوند.بر رسی شکل زیستی گیاهان نشان داد که در حدود.24/32%گونه ها،تروفیت64/30 %همی کریپتو فیت 84/16 %کامفیت 22/12 %گونه ها فا نرو فیت06/ 8%ژئو فیت هستند. غلبه شکل های زیستی تروفیت وهمی کریپتو فیت (مجموعا.88/62%)نشانگر فلور خاص مناطق کو هستانی مرکزی ایران است. از نظر توزیع جغرافیایی 4/41%گیاهان به ناحیه ایرانی-تورانی62/15% صحرا-سندی،و4/34 % ایرانی –تورانی وصحراسندی وبقیه : 58/ 8%به سایر نواحی تعلق دارد. همچنین تعداد18گونه بوم زاد ایران و 9گونه نادر در این منطقه شناسایی شدند.
اشکال زیستی فاریاب
فلور
کرمان
2018
11
22
721
735
https://plant.ijbio.ir/article_1169_3673fc70a7c1ae4fc7540be7099adaa5.pdf
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
Plant Res
2383-2592
2383-2592
1397
31
3
معرفی فلور، شکل زیستی، پراکنش جغرافیایی و شناسایی وضعیت حفاظتی گیاهان (مطالعه موردی: مراتع ییلاقی چهارباغ استان گلستان)
رضا
یاری
غلامعلی
حشمتی
حامد
رفیعی
بهطورکلی 184 گونه گیاهی در منطقه شناسایی که به 37 تیره و 106 جنس گیاهی تعلق دارند. بزرگترین تیرههای گیاهی منطقه از لحاظ تعداد گونه عبارتنداز: Poaceae با 33 گونه گیاهی (93/17 درصد)، Asteraceae با 31 گونه گیاهی (84/16 درصد)، Lamiaceae با 22 گونه گیاهی (95/11 درصد) و تیره Fabaceae با 19 گونه گیاهی (32/10 درصد). همچنین نتایج نشان داد از نظر شکلزیستی، همیکریپتوفیتها با 82 گونه (5/ 44 درصد) مهمترین شکلزیستی منطقه و پس از آن تروفیتها با 48 گونه (27 درصد)، کامفیتها با 28 گونه (15 درصد)، کریپتوفیتها 9 گونه ( 5 درصد)، ژئوفیتها با 9 گونه (5 درصد) و فانروفیتها با 7 گونه (4 درصد) بیشترین تعداد گونهها را به خود اختصاص دادهاند. بررسی طیف جغرافیایی گیاهی گونههای منطقه نشاندهنده غلبه گونههای انحصاری ناحیه رویشی ایران-تورانی است (6/57 درصد). وضعیت حفاظتی گونههای گیاهی منطقه نشان داد که هیچ یک از آنها در گروه گیاهان در معرض انقراض نیستند. 1 گونه (Ziziphora chinopoides lam.) در گروه گیاهان آسیبپذیر (6/0 درصد) و 14 گونه (7/7 درصد) در گروه گیاهان با تهدید کمتر (نسبتاً آسیبپذیر) و 5 گونه (8/2 درصد) در گروه گیاهانی قرار دارند که اطلاعات کافی از شرایط آنها در دسترس نیست. همچنین بررسیها نشان میدهد بیشتر گونههای موجود در منطقه را گونههای دائمی تشکیل میدهند که نشاندهنده سازگاری گونههای چندساله به شرایط آب و هوایی و ادافیکی منطقه می باشد.
ایران-تورانی
کوروتیپ
همیکریپتوفیت
وضعیت حفاظتی
2018
11
22
736
750
https://plant.ijbio.ir/article_1168_89d2f4d58c5127d66c68dc80273cd437.pdf