انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
بررسی اثر گونهی بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl.) و زربین (Cupressus sempervirens L. var.horizontahis (Mill.) Gord.) روی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در کهگیلویه و بویر احمد
770
780
FA
فهیمه
اسکندری
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء
samerehskandari.202020@gmail.com
رضا
بصیری
عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان
basiri52@yahoo.com
مصطفی
مرادی
عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء، بهبهان
moradi4@gmail.com
در این تحقیق دو تودهی زربین، بلوط ایرانی و منطقهی شاهد در منطقهی تنگ سولک بهمئی به گونهای انتخاب گردید که از نظر شرایط توپوگرافی تشابه نسبتا زیادی داشته باشند. نمونه خاک از هر دو تودهی مورد بررسی و منطقهی شاهد جمعآوری شد. 10 نمونه در هر توده از عمق صفر تا 20 سانتیمتری خاک در زیر بخش سایهانداز تاج پوشش گونههای درختی مورد نمونهبرداری قرار گرفت. از طریق تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون مقایسات چندگانه دانکن اقدام به مقایسه بین متغیرهای خاکهای دو تودهی مورد بررسی و منطقهی شاهد شد. نتایج نشانگر افزایش معنیداری در وزن مخصوص ظاهری خاک و کاهش معنیداری در میزان ازت، ماده آلی، Ec و شن در توده بلوط ایرانی در مقایسه با توده زربین می باشد. این دو توده در میزان فسفر، پتاسیم، کربنات کلسیم، pH، رس و سیلت عدم تفاوت معنیداری را نشان دادند. در مقایسهی تودهی بلوط ایرانی با منطقهی شاهد افزایش معنیداری در میزان ازت، ماده آلی، فسفر و پتاسیم و کاهش معنیداری در کربنات کلسیم، pH و رس مشاهده شد. در مقایسهی تودهی زربین با منطقهی شاهد افزایش معنیداری را در میزان ازت، ماده آلی، پتاسیم، EC و سیلت نشان دادند و در میزان کربنات کلسیم، pH و شن کاهش معنیداری را نشان دادند. گونههای درختی با لاشهریزی باعث تغییرات در برخی از خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک شدند و در مجموع آثار مثبتی را بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک داشته و از این رو از بین رفتن آنها در نتیجه عوامل مختلف منجر به کاهش خصوصیات کیفی خاک میشود.
ماده آلی,اسیدیته,کربنات کلسیم,بافت خاک
https://plant.ijbio.ir/article_1626.html
https://plant.ijbio.ir/article_1626_7ad4f84f303056d0ac30abf6c5085561.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
تاثیر تغذیه نیتراتی و نیترات آمونیومی بر رشد، متابولیسم سولفور و بیان ژن ناقلین سولفور، آنزیمهای آدنوزین تری فسفات سولفوریلاز و آدنوزین '5-فسفوسولفات ردوکتاز در گیاهچه های کلزا (.L Brassica napus) و بروکلی (L. Brassica oleraceae)
781
796
FA
طاهره السادات
آقاجانزاده
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
t.aghajanzadeh@umz.ac.ir
آناهیتا
حافظ الکتب
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
anahitahafez@yahoo.com
نیتروژن به دو فرم آمونیوم و نیترات جذب گیاه شده و دارای اهمیت بالایی در رشد، متابولیسم و فرایندهای حیاتی گیاهان می باشد. به منظور بررسی ارتباط این دو منبع نیتروژنی با متابولیسم سولفور، گیاهان کلزا (Brassica napus) و بروکلی (Brassica oleracea) در محیط هیدروپونیک تحت تیمار متفاوت نیترات و آمونیوم به مدت 14 روز کشت شدند. نتایج نشان داد وزن تر و خشک اندام هوایی در هر دو گیاهچه و همچنین نسبت وزن اندام هوایی به ریشه در گیاهچه کلزای رشد یافته در محیط حاوی نیترات آمونیوم افزایش معنی داری نسبت به پارامترهای رشد گیاه تحت تیمار نیترات داشت. محتوای سولفور کل در اندام هوایی گیاهچه بروکلی تغذیه شده با نیترات آمونیوم نسبت به نیترات بیشتر شد. درحالیکه میزان سولفات در گیاهچه کلزای تغذیه شده با نیترات آمونیوم نسبت به گیاهچه تغذیه شده با نیترات کاهش معنی داری پیدا کرد که با افزایش بیان ژن ناقل سولفات 4:2 همراه بود. علاوه بر این، بیان ژن آدنوزین '5-فسفو سولفات ردوکتاز و به دنبال آن سنتز تیولها و سیستئین در هر دو گیاهچه تحت تیمار نیترات آمونیوم افزایش معنی داری نسبت به پارامترهای ذکر شده در گیاه رشد یافته با نیترات داشت. بنابراین تغذیه نیتروژنی در نسبت مساوی از نیترات و آمونیوم اهمیت بالایی در رشد و سنتز ترکیبات آلی سولفوردار در هر دو گیاهچه دارد. اگرچه اثر مثبت نیترات آمونیوم بر رشد و متابولیسم سولفور در کلزا با نیازمندی بالاتر به جذب سولفور و سنتز ترکیبات آلی سولفوردار، بیشتر از بروکلی بود.
بیان ژن,کلم,متابولیسم سولفور,نیترات,نیترات آمونیوم
https://plant.ijbio.ir/article_1643.html
https://plant.ijbio.ir/article_1643_2500103ec563ef6fb5a213e4f809b407.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
شکل زیستی و پراکنش جغرافیایی گیاهان منطقه حفاظتشده دینار کوه، استان ایلام
797
808
FA
سمیه
باقری
دانشکده علوم زیستی دانشگاه تربیت مدرس تهران ایران 115-14115
bagherysomayeh872@gmail.com
حسن
زارع مایوان
گروه علوم گیاهی - بخش زیست شناسی - دانشکده علوم پایه - دانشگاه تربیت مدرس
zaremaih@modares.ac.ir
مهدی
حیدری
0000-0001-6395-8871
گروه علوم جنگل، دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام، ایلام، ایران
m_heydari23@yahoo.com
منطقه حفاظتشده دینار کوه در جنوب شهرستان آبدانان استان ایلام واقع است و تاکنون از لحاظ پوشش گیاهی مورد بررسی قرار نگرفته است. تأثیر تغییر اقلیم در منطقه حفاظت شده دینار کوه، در سالهای اخیر و بهویژه در سال 1396با افزایش دما و کاهش بارندگی به شدت محسوس بوده است. ترکیب گونهای پوشش گیاهی منطقه میتواند نقش مهمی در مقدار تأثیرپذیری جامعه گیاهی از نوسانات بارندگی داشته باشد. در این تحقیق، فلور، شکل زیستی و پراکنش جغرافیایی گیاهان این منطقه در ارتفاع 1300 تا 1900 متر بررسی گردید. شکل زیستی گیاهان با استفاده از روش رانکایر مشخص شد. در این مطالعه در مجموع 142 گونه متعلق به 105 جنس و 29 خانواده شناسایی شد. Asteraceae (30 گونه)، Papilionaceae (21 گونه)، Poaceae (14 گونه) و Lamiaceae و Caryophyllaceae ( هرکدام 8 گونه) به ترتیب 12/21، 79/14، 85/9 و 63/5 درصد از فلور این منطقه را تشکیل میدهند. 87 درصد گونهها به ناحیه رویشی ایران-تورانی تعلق دارند. تروفیتها (45 %) و همی کریپتوفیت ها (34 %) رایجترین اشکال زیستی گیاهان این منطقه هستند.
شکل زیستی,دینارکوه,تروفیت,همی کریپتوفیت
https://plant.ijbio.ir/article_1633.html
https://plant.ijbio.ir/article_1633_21abf27b2f0f3221c217a351dce8dbee.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
برهمکنش شوری و جیبرلین بر ریزش برگ، ماده خشک، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و محتوای عناصر در گواوا (Psidium guajava L)
809
826
FA
زهرا
پشنگه
دانشگاه هرمزگان
pashangehz@gmail.com
منصوره
شمیلی
دانشگاه هرمزگان
shamili@ut.ac.ir
فرزین
عبدالهی
دانشگاه هرمزگان
farzinabdollahi@yahoo.com
مصطفی
قاسمی
هیئت علمی بخش زراعی باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان قزوین
mostafaghasemi.1417@gmail.com
میوه گواوا منبع بسیار غنی از ویتامین ث، با امکان دوبار میوه دهی در سال و عملکرد بالا، درآمد قابل توجهی را برای تولیدکنندگان به ارمغان میآورد. اما ازآنجا که عمده مناطق گرمسیر کشور با معضل شوری آبی مواجه هستند، کشت این گیاه در مناطق مذکور میتواند عملکرد و کیفیت محصول را تحت تاثیر قرار دهد. لذا در این تحقیق میزان ریزش برگ، ماده خشک، آنزیمهای آنتیاکسیدان و محتوای عناصر در نهال-های بذری گواوا، تحت تاثیر سطوح مختلف کلریدسدیم (7/1، 3 و 6 دسی زیمنس بر متر) و جیبرلیک-اسید (0، 250 و 500 پیپیام) مورد مطالعه قرار گرفت. بنا به نتایج با افزایش سطوح شوری از 3 تا 6 دسی زیمنس بر متر، بر میزان کلر و نسبت کلسیم به مجموع سدیم و پتاسیم، نسبت سدیم به پتاسیم، نسبت کلسیم به منیزیم و نسبت سدیم به کلسیم در برگ و ریشه افزوده و از تعداد برگ و ماده خشک کاسته شد. همچنین شوری باعث کاهش در میزان فعالیت آنزیمهای پراکسیداز و پلیفنلاکسیداز و افزایش در فعالیت کاتالاز گردید. بیشترین میزان سدیم و کمترین میزان پتاسیم در تیمار شوری 6 دسی زیمنس بر متر مشاهده شد. محلولپاشی شاخساره با جیبرلیکاسید (500 پیپیام ) تحت تنش شوری، با افزایش میزان پتاسیم و نسبت پتاسیم به سدیم، توزیع بهتر کلسیم و کاهش ریزش برگ همراه بود و به عنوان راهکاری موثر در تخفیف خسارت وارده از تنش شوری بر نهال گواوا معرفی میگردد.
آنزیمهای آنتیاکسیدان,پتاسیم,ریزش برگ,سدیم,شوری
https://plant.ijbio.ir/article_1630.html
https://plant.ijbio.ir/article_1630_13b4c50929bc0a68317eadc5b6c18af5.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
بررسی اثر پرایمینگ توأم بذرهای گندم با اسید سالیسیلیک و پراکسید هیدروژن برای القاء تحمل به شوری
827
839
FA
قادر
حبیبی
گروه زیست شناسی، دانشگاه پیام نور، صندوق پستی
3697-19395 تهران، ایران
gader.habibi@gmail.com
عذرا
حسینی نژاد
کارشناسی ارشد، گروه زیست شناسی، دانشگاه پیام نور، 3697-19395 تهران، ایران
azra.hn67@gmail.com
در این پژوهش، اثر پرایمینگ اسید سالیسیلیک، پراکسید هیدروژن و پرایمینگ توأم اسید سالیسیلیک و پراکسید هیدروژن بر بهبود تحمل به شوری دانهرستهای گندم (Triticum aestivum L. cv Mihan) بررسی شد. بذرها به مدت 24 ساعت داخل آب مقطر (شاهد)، غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک (1/0، 5/0 و 1 میلی مولار) و پراکسیدهیدروژن (1، 20 و 200 میلی مولار) خیسانده شدند. پس از گذشت یک هفته، دانهرستها به محیط کشت هیدروپونیک حاوی محلول غذایی هوگلند منتقل شدند. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. شوری 200 میلیمولار وزن خشک اندام هوایی دانهرستهای گندم را 25 درصد کاهش داد. پرایمینگ بذرو با پراکسید هیدروژن 20 میلیمولار باعث کاهش تولید مالون دی آلدئید در شرایط تنش شوری گردید. با کاهش مالون دی آلدئید در دانهرستهای حاصل از پرایمینگ پراکسید هیدروژن، آسیب شوری بر ظرفیت فتوسنتزی و وزن خشک تخفیف یافت. با اینکه تیمار پرایمینگ اسید سالیسیلیک نتوانست باعث تخفیف اثرات تنش شوری بر رشد و فتوسنتز گندم شود، دانهرستهای رشد یافته از پرایمینگ توأم اسید سالیسیلیک و پراکسید هیدروژن مقاومت بیشتری به تنش شوری نشان دادند. این افزایش مقاومت با افزایش 45 درصدی (نسبت به شاهد) مقدار فنل کل و ارتقاء 37 درصدی میزان فعالیت آنزیم کاتالاز همراه بود. در نتیجه شاخص پراکسیداسیون لیپیدها در تیمار توأم اسید سالیسیلیک و پراکسید هیدروژن کاهش معنی دار نشان داد. همچنین پرایمینگ توأم اسید سالیسیلیک و پراکسید هیدروژن باعث تخفیف اثرات تنش شوری بر ظرفیت فتوشیمیایی فتوسیستم II گردید.
پراکسیداسیون لیپید,ظرفیت فتوشیمیایی فتوسیستم II,پرایمینگ,تنش شوری,گندم
https://plant.ijbio.ir/article_1625.html
https://plant.ijbio.ir/article_1625_ddf66d81613c4ae2b55ea88b6c75d66f.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
بررسی اثر پنکونازول بر پاسخ های فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی گیاه کنجد(.Sesamum indicum L) تحت تاثیر تنش شوری
840
849
FA
حمیده
حیدری
دانش آموخته دانشگاه تهران
hamideh.heydari@ut.ac.ir
وحید
نیکنام
عضو هیات علمی دانشگاه تهران
vniknam@khayam.ut.ac.ir
حسن
ابراهیم زاده معبود
استاد فیزیولوزی گیاهی دانشگاه تهران
ebizadeh@ut.ac.ir
در پژوهش حاضر، اثر پنکونازول بر برخی پاسخهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه کنجد تحت تنش شوری مورد مطالعه قرار گرفت. به این منظور، گیاهچهها به مدت 30 روز در محیط کشت هوگلند رشد کردند و با غلظتهای مختلف نمک NaCl (0، 50، 100، 200 میلیمولار) و پنکونازول ( 15 میلیگرم بر لیتر) به مدت 30 روز تیمار شدند. نتایج نشان داد که شوری باعث کاهش رشد، کاهش محتوی کل پروتئین تحت تیمارهای 50،100 میلیمولار، افزایش محتوای پرولین در غلظت 200 میلیمولار و افزایش فعالیت زیمایههای سوپراکسیددیسموتاز(SOD) و پلی فنول اکسیداز(PPO) تحت تیمارهای 50 و 100 میلیمولار شد. کاربرد پنکونازول باعث افزایش رشد، افزایش فعالیت زیمایههای SOD و PPO درغلظت 200 میلیمولار شوری و افزایش محتوی کل پروتئین درتیمار 100 میلیمولار سدیم کلرید و گیاهان شاهد شد. در مجموع به نظر میرسد که کاربرد پنکونازول باعث سازگاری گیاه کنجد با تنش شوری شود. با توجه به ارزان و قابل دسترس بودن می تواند برای افزایش مقاومت گیاه کنجد به تنش شوری مورد توجه قرار بگیرد.
تنش شوری,کنجد,پنکونازول,مقاومت
https://plant.ijbio.ir/article_1628.html
https://plant.ijbio.ir/article_1628_648324fe52fc878ae7923dd8ee839a76.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
ترکیبات شیمیایی و اثرات زیستی گیاه (کما) Ferula oopoda
850
860
FA
مسعود
حیدری زاده
عضو هیات علمی گروه زیست شناسی-دانشگاه کردستان
m.haidarizadeh@uok.ac.ir
شهناز
زارعی
دانش آموخته کارشناسی ارشد زیست شناسی سلولی، گروه علوم زیستی، دانشگاه کردستان
sh.zareie95@gmail.com
مراحم
آشنگرف
دانشیارگروه علوم زیستی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه کردستان
m.ashengroph@uok.ac.ir
حسین
معروفی
عضو هیات علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی کردستان
maroofi.hosein@gmail.com
امروزه توجه به ترکیبات طبیعی دارای خاصیت آنتیبیوتیکی و دگرآسیبی بیشتر شده است زیرا عموماً اثرات جانبی کمتری دارند. مطالعاتی روی ترکیبات و اثرات زیستی گونه هایی از جنس فرولا صورت گرفته است از گونه فرولا اوپودا در ایران، گزارشی مشاهده نگردید. در این مطالعه ترکیبات شیمیایی برگ Ferula oopoda شناسایی و اندازه گیری شد. اثرات دگرآسیبی این گیاه بر شاخصهای جوانه زنی کل ،سرعت جوانه زنی ، ضریب نسبی جوانه زنی دانه رستهای گندم و چاودار بررسی گردید. ویژگی آنتی اکسیدانی و اثرات ضد میکروبی عصاره برگ و ریشه گونه فرولا اوپودا نیز اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد عصاره آبی برگ فرولا اوپودا جوانه زنی کل، سرعت جوانه زنی، ضریب نسبی جوانه زنی گندم و چاودار را به طور معنی دار کاهش می دهد. مهارکنندگی رادیکالهای آزاد و پتانسیل آنتی اکسیدانی عصاره برگ و ریشه فرولا اوپودا قابل مقایسه با ویتامین C است. درصد قطر نسبی ناحیه مهار رشد باکتری استافیلوکوکوس اورئوس و اشیرشیا کلی در اثر غلظت های مختلف عصاره برگ و ریشه فرولا اوپودا به طور معنی دار تایید کننده اثرات ضد باکتریایی آن است. آنالیز ترکیبات شیمیایی عصاره برگ فرولا اوپودا وجود ترکیبات فراری چون آلفا پینن، بتامیرسین و کاریوفیلین را نشان داد. بسیاری از اثرات بیولوژیک را میتوان به این ترکیبات ارتباط داد. بنابراین گیاه فرولا اوپودا می تواند منبع خوبی برای تهیه مواد انتی بیوتیک و علف کشهای طبیعی باشد. ترکیبات متعدد و متنوع موجود در اندامهای گیاه ظرفیت استفاده از آن برای تهیه داروهای جدید با منشا گیاهی را نشان می دهد.
"دگرآسیبی"," ضد باکتریایی"," آنتی اکسیدانی"," شاخصهای جوانه زنی"
https://plant.ijbio.ir/article_1573.html
https://plant.ijbio.ir/article_1573_176bd27b552cbe6cfde9369fcf28906f.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
بهینه سازی شرایط رشدی برخی از مهمترین ریزجلبک های خالص سازی شده از دریاچه بزنگان و بررسی مقدار کلروفیل و کاروتنوئید آنها
861
877
FA
سارا
خسروی نیا
دانشجوی دکتری گروه بیوتکنولوژی و به نژادی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
abagheri@um.ac.ir
عبدالرضا
باقری
استاد گروه بیوتکنولوژی و به نزادی گیاهی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد
khosravinia.sara@mail.um.ac.ir
سعید
ملکزاده شفارودی
دانشیار گروه بیوتکنولوژی و به‏نژادی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
malekzadeh-s@um.ac.ir
نسرین
مشتاقی
0000-0003-1095-8450
دانشیار گروه بیوتکنولوژی و به‏نژادی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
moshtaghi@um.ac.ir
ریزجلبکها به عنوان یک منبع بالقوه پایدار برای مواد اولیه سوخت، غذا، مواد شیمیایی، تغذیه دام و حتی برای صنعت داروسازی شناخته میشوند. در این مطالعه، اثرات نوع محیط کشت شامل محیطهای F2، Walne، BG11، BBM و TAP در pHهای 6، 5/6، 7، 5/7، 8 و 9 و شدتهای نور در پنج سطح شامل 2000، 2700، 3300، 4500 و 7800 لوکس بر روی رشد ریزجلبکهای خالصسازی شده از دریاچه بزنگان مطالعه شد. رشد ریزجلبکها با تعیین وزن خشک و نرخ رشد ویژه آنها تعیین شد. همچنین مقدار کلروفیل و کاروتنوئید با کمک روشهای بیوشیمیایی استاندارد در شرایط بهینه رشدی تعیین گردید. نتایج نشان داد که در ریزجلبکهای Nodularia sp.، Tetraselmis sp.، Chlamydomonas sp. و Chlorella sp. بیشترین رشد به ترتیب در محیط کشتهای والن (83/0 گرم در لیتر)،F2 (76/1 گرم در لیتر)،TAP (28/1 گرم در لیتر) وBG11 (72/1 گرم در لیتر) مشاهده شد. همچنین بهترین pH و شدت نور برای رشد ریزجلبکها به ترتیب برابر با 5/7 و 4500 لوکس بود. بیشترین مقدار کلروفیل و کاروتنوئید به ترتیب در ریزجلبک Chlorella sp. (92/21 میکروگرم در میلیلیتر) و Tetraselmis sp. (78/6 میکروگرم در میلیلیتر) بدست آمد.
دریاچه بزنگان,ریزجلبک,بهینه سازی رشد,کلروفیل,کاروتنوئید
https://plant.ijbio.ir/article_1634.html
https://plant.ijbio.ir/article_1634_d92c3560fa230f185246f9e725d1b392.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
مروری بر کاربردهای سنتی گیاهان دارویی تیره شببو در ایران
878
890
FA
محمد مهدی
دهشیری
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بروجرد
dehshiri2005@yahoo.com
در دهههای اخیر، استفاده از طب گیاهی به عنوان یک روش کارآمد و استراتژیک، در دستور کار اکثر کشورهای دنیا از جمله ایران قرار گرفته است. در پزشکی سنتی ایران، شیوههای بسیار گوناگونی در استفاده از گیاهان برای درمان بیماریها مشاهده میشود که با توجه به وسعت جغرافیایی و گوناگونی پوشش گیاهی کشور ما، این همسویی دارای توجیه کاملاً منطقی است. هدف از این مطالعه، مروری به بررسی تحقیقات انجام شده در ایران در مورد گیاهان دارویی تیره شببو است. اطلاعات مربوط به این تحقیق حاصل جستوجو در کتب و مقالات منتشر شده در دهه اخیر میباشد. 44 گونه گیاهی شناسایی شده به 19 جنس تعلق دارد. جنسهای Alyssum با 8 گونه، Brassica با 5 گونه و Sisymbrium با 4 گونه بیشترین تعداد گونه را دارا میباشند. تروفیتها با 32 گونه (72/72 درصد) مهمترین شکل زیستی هستند. بیشترین پراکنش جغرافیایی با 25 درصد به ناحیه ایرانی-تورانی تعلق دارد. دو گونههای انحصاری Alyssum bracteatum و A. persicum در وضعیت کم خطر قرار دارند. گونههای Descurainia sophia، Lepidium draba وCapsella bursa-pastoris به ﺗﺮﺗﻴﺐ دارای بیشترین ﻣﺼﺮف دارویی در ایران ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ. دانه بیشترین قسمت مورد استفاده گیاهان این تیره بوده و بیشترین موارد مصرف سنتی آنها عبارتند از: مدر و ضد اسکوربوت (هر کدام 13 گونه)، اشتهاآور (8 گونه)، ضد یبوست، ملین، کرمکش، خلطآور، ضد روماتیسم، دافع سنگ کلیه و مقوی بدن (هر کدام 7 گونه). در مجموع، نتایج نشان دارد که کاربرد محلی عمده این گیاهان در زمینه درمان ناراحتیهای گوارشی و تنفسی است.
گیاهان دارویی,تیره شببو,اتنوبوتانی,ایران
https://plant.ijbio.ir/article_1627.html
https://plant.ijbio.ir/article_1627_7eee2bf2d0a504d74144e1a698bdf08a.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
بررسی پراکنش گونههای گیاهی استان سمنان (مطالعه موردی: هرباریوم دانشگاه دامغان)
891
913
FA
عارفه
ذاکری
دانشکده زیست شناسی و پژوهشکده علوم زیستی، دانشگاه دامغان، دامغان
arefezakeri62@gmail.com
رضا
نادری
دانشکده زیست شناسی و پژوهشکده علوم زیستی، دانشگاه دامغان، دامغان
rezanaderia@gmail.com
وحید
پوزش
دانشکده زیست شناسی و پژوهشکده علوم زیستی، دانشگاه دامغان، دامغان
poozesh@du.ac.ir
مطالعه پوشش گیاهی مناطق مختلف ایران مقدمهای برای بسیاری از طرحهای پژوهشی و اجرایی محسوب میشود. هرباریوم ها گنجینههای دائمی نمونههای گیاهی یک منطقه و بهترین منبع اطلاعاتی در مورد رستنیهای آن منطقه را دارا میباشند. در تحقیق حاضر نمونه های استان سمنان در هرباریوم دانشگاه دامغان مطالعه شدند. بر اساس نتایج حاصل از شناسایی نمونههای هرباریومی درمجموع 3۱۱ گونه گیاهی متعلق به 237 جنس و 68 تیره شناسایی شد. تیره گندم (Poaceae) با 23 جنس و 32 گونه، تیره کاسنی (Asteraceae) با 23 جنس و 30 گونه و تیره نعناع (Lamiaceae) با 16 جنس و 24 گونه تیرههای بزرگ موجود در هرباریوم هستند. همچنین جنسهای جاروعلفی (Bromus) با 6 گونه، شور (Salsola)، سنبلهای (Stachys) و آلو (Prunus) با 5 گونه و سلمک (Chenopodium) با 4 گونه بیشترین غنای گونهای را دارا میباشند. در این مطالعه 122 گونه دارویی و 8 گونه مقاوم به شوری معرفی شدند و 25 گونه در فهرست گونه های در معرض خطر اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت قرار گرفتند.
گیاهان دارویی,نمونه های هرباریومی,مطالعه فلوریستیک,پوشش گیاهی
https://plant.ijbio.ir/article_1567.html
https://plant.ijbio.ir/article_1567_cd1266c19664ef93c64fc394918e4b64.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
مروری بر تاکسونومی جنس Dactylis L. در ایران
914
922
FA
الهام
رضایی
فارغ التحصیل
elhamrezaei406@yahoo.com
حجت اله
سعیدی
استاد
ho.saeidi@sci.ui.ac.ir
محمدرضا
رحیمی نژاد
استاد دانشگاه اصفهان
mrr@sci.ui.ac.ir
این مطالعه به بررسی تاکسونومی جنسDactylis در ایران می پردازد. این جنس چندساله، باد گرده افشان، برون زادگیر و متعلق به قبیله poeae ، زیرخانواده pooidea و خانواده poaceae است تا به امروز مطالعات دقیقی در ایران در مورد Dactylis صورت نگرفته است. بنابراین مطالعه و ارزیابی وضعیت مورفولوژیک، زیستگاهی، کاریوتیپی و تنوع ژنتیکی این جنس مهم است. در مجموع تعداد 58 جمعیت با استفاده از 62 صفت کیفی و کمّی تجزیه و تحلیل شد. این جنس در ایران از تنوع ریخت شناسی بالایی برخوردار است. به منظور تعیین روابط درون گونهای، از تحلیل خوشهای با استفاده از ضریب Simple matching بهره گرفته شد. نتایج حاصل از تحلیل خوشهای، حاکی از وجود تنوع در بین جمعیتهای این جنس است, تغییرپذیری ریخت شناسی وسیع در این گونه ناشی از دورگگیریهای فراوان بین زیرگونهها و وقوع برون زاد گیری و جریان ژنی بین جمعیتها، سازگاریهای زیست محیطی و تاثیر عوامل محیطی باشد .<br />به طور کلی براساس مشاهدات حاصل از بررسیهای صفات ریختشناسی و بررسی سیتولوژی جنس Dactylis با یک گونهD. glomerata و دو زیرگونه D.glomerata subsp glomerata. و D.glomerata subsp.hispanica. واجد سطح تتراپلویید و عدد کروموزومی 2n=4x=28در ایران حضور دارد.
ایران,تاکسونومی,سیتوتاکسونومی,داکتیلیس
https://plant.ijbio.ir/article_1574.html
https://plant.ijbio.ir/article_1574_f3a2471b931f54da4c11bce86757a5ba.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
بررسی مطلوبیت زیستگاهی سرخس آبی (Azolla filiculoides, Lam.) در برخی از اکوسیستم های آبی استان گیلان و مازندران با استفاده از مدل خطی تعمیم یافته
923
937
FA
رحمت
زرکامی
0000-0001-7731-0742
دانشگاه گیلان، دانشکده منابع طبیعی صومعه سرا ، گروه محیط زیست، ایران
rzarkami2002@yahoo.co.uk
مرتضی
سحرخیز
دانشگاه گیلان، دانشکده منابع طبیعی صومعه سرا ، گروه محیط زیست
mortezaasaharkhiz.shoka@gmail.com
سرخس آبی آزولا (Azolla filiculoides, Lam.) یکی ازخطرناک ترین گونههای گیاهی مهاجم در مناطق معتدله و گرمسیری جهان می باشد. برای بررسی مطلوبیت زیستگاهی آزولا، 4 ایستگاه مختلف در استانهای گیلان و مازندران انتخاب گردید. 15 متغیر فیزیکی - شیمیایی و ساختاری در هر ایستگاه هم زمان با داده های زیستی (بر اساس 24 نمونه حضور و 24 نمونه عدم حضور آزولا) به صورت ماهانه در طول یک سال (1397-1396) نمونه برداری گردید. نتایج آزمون من- ویتنی نشان داد که به غیر از درجه حرارت آب و هوا، آمونیوم و کدورت (0.01 > p برای همه متغیر ها)، در بقیه متغیر ها اختلاف معنی داری بین حضور و عدم حضور گیاه آزولا با سایر متغیرها مشاهده شده است )برای همه متغیر ها p < 0.01). نتایج آزمون تحلیل مولفه اصلی نشان داد که عمق آب، فسفات و هدایت الکتریکی به ترتیب تاثیر گذارترین متغیر ها در مولفه های اول تا سوم بوده به طوری که بیشترین تاثیر را در ارتباط با مطلوبیت زیستگاهی آزولا در اکوسیستم ها داشتند. نتایج مدل خطی تعمیم یافته نشان داد که اختلاف معنی داری بین حضور و عدم حضور ازولا در ایستگاه ها با تمام متغیرهای مورد استفاده در آنالیز مولفه اصلی وجود داشته است (p < 0.01).
آزولا,مطلوبیت زیستگاهی,حضور و عدم حضور,آنالیز مولفه اصلی,مدل خطی تعمیم یافته
https://plant.ijbio.ir/article_1560.html
https://plant.ijbio.ir/article_1560_ae9a31e4f613391ceef3f0a5d35b2ecc.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
تنوع فنوتیپی و ژنوتیپی جمعیتهای ایرانی قارچ عامل خشکیدگی شمشاد خزری (Buxus hyrcana Pojark)
938
952
FA
سیده معصومه
زمانی
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور/استادیار
zamani832003@yahoo.com
شیده
موجرلو
گروه گیاه پزشکی و باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران
shideh.mojerlou@shahroodut.ac.ir
شمشاد خزری از معدود درختان پهنبرگ همیشهسبز جنگلهای شمال البرز است که متاسفانه در فهرست گونههای در معرض خطر قرار دارد. همچنین، اخیرا اغلب رویشگاههای شمشاد در شمال کشور به بیماری بلایت و خشکیدگی ناشی از قارچ Cylindrocladium buxicola مبتلا شدهاند که خطر جدی برای بقا و تولید درختان شمشاد است. شناسایی ویژگیهای جمعیتهای این قارچ میتواند در گزینش استراتژیهای مدیریت آن ارزشمند باشد. در این تحقیق با هدف افزایش اطلاعات درخصوص جمعیتهای ایرانی قارچ عامل بیماری، خصوصیات فنوتیپیِ جدایههای C. buxicola بدست آمده طی نمونه برداری تصادفی از رویشگاههای شمشاد شمال کشور، ارزیابی و تنوع ژنتیکی این جدایهها براساس نشانگر ژنومی rep، بررسی شد. با ارزیابی ویژگیهای مورفولوژیکی (شامل شکل و میزان رشد پرگنه، اندازه و شکل کنیدیوم، طول پایه، شکل و اندازه وزیکول انتهایی) در 52 جدایه بدست آمده، تطابق ریختشناسی تمام جدایهها با گونه توصیف شده Calonecteria pseudonaviculata تایید گردید. بررسی شدت بیماریزایی 21 جدایه منتخب قارچی نشان داد این جدایهها در گروههای بیماریزایی متفاوتی قرار دارند. آنالیز الگوهای باندی آغازگرهای ژنومی rep، نشان داد 21 جدایههای منتخب بیش از 95 درصد تشابه ژنتیکی داشته و در این سطح از تشابه به چهار گروه تقسیم شدند. جدایههای گروههای مختلف ژنتیکی در هر سه استان وجود داشتند. تمام جدایههای مورد مطالعه با قبول میزان تغییرات طبیعی درونگونهای، متعلق به گونه اصلی C. pseudonaviculta بوده و خصوصیات اصلی و پایدار مورفو-فیزیولوژیک این گونه را داشتند. نظر به نرخ پایین تنوع میان جدایهها، بنظر میرسد در کنترل این بیماری، استفاده از ارقام مقاوم مهمترین راهکار است.
بیماری زایی,ریخت شناسی,ژنتیک جمعیت و Cylindrocladium buxicola
https://plant.ijbio.ir/article_1566.html
https://plant.ijbio.ir/article_1566_2cab10a6f4077521f6ce7f750f04a286.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
مهار آلفاگلوکوزیداز توسط عصاره هگزانی اندامهای هوایی گیاهان خاکشیر (Descurainia sophia L.schuar) و شاهتره (Fumaria vaillantii Loisel)
953
969
FA
مرتضی
صادقی
گروه علوم زیستی دانشکده علوم، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.
ms.biochemistry2015@gmail.com
محمد علی
زارعی
0000-0001-8207-1344
دانشگاه کردستان، دانشکده علوم، گروه عتوم زیستی
mazarei@uok.ac.ir
مقدمه: بیماری دیابت تأثیر عمدهای بر سلامت انسانها دارد. یکی از راههای مفید برای جلوگیری از افزایش قند خون، کاهش جذب رودهای گلوکز از طریق مهار آنزیمهای هیدرولیز کنندهی کربوهیدراتها مانند آلفاگلوکوزیداز است.<br />هدف: یافتن مهار کننده قوی با منشاء گیاهی برای آنزیم آلفاگلوکوزیداز. <br />روش بررسی: عصاره هگزانی اندامهای هوایی (گل، برگ، ساقه) در دو گیاه خاکشیر و شاهتره در هفت غلظت مختلف، از نظر فعالیت مهاری آنها بر آنزیم آلفاگلوکوزیداز مورد بررسی قرار گرفتند. فعالیت آنزیم به روش میکروپلیت اسپکتروفتومتری در طول موج ۴۰۵ نانومتر بررسی شد. همچنین ترکیبات موجود در عصاره هگزانی گل خاکشیر و برگ شاهتره که بیشترین اثر مهاری را روی آنزیم آلفاگلوکوزیداز داشتند، توسط دستگاه GC/MS شناسایی شدند. <br />نتایج: از میان اندامهای هوایی دو گیاه، عصاره هگزانی در غلظت ۲۰۰ میلیگرم بر میلیلیتر برای اندام گل خاکشیر و 300 میلیگرم بر میلیلیتر برای اندام برگ شاهتره، فعالیت مهارکنندگی قابل توجهی بر آنزیم آلفاگلوکوزیداز نشان دادند. میزان IC50 این عصارهها به ترتیب برابر ۸۸/۰ و ۰۴/۱ میلیگرم بر میلیلیتر بود. الگوی مهار برای عصاره گل خاکشیر مهار مختلط (رقابتی- غیررقابتی) و برای عصاره برگ گیاه شاهتره از نوع مهار نارقابتی بود. آنالیز GC/MS نشان داد که این عصارهها حاوی ترکیبات فنیلپروپانوئید و فنل هستند که میتوانند مسئول بخشی از اثر مهاری آنها بر روی فعالیت آلفاگلوکوزیداز باشد.<br />نتیجهگیری: عصاره هگزانی این دو اندام، دارای ظرفیت مهارکنندگی موثری هستند و جداسازی عوامل این ظرفیت، با هدف دسترسی به مهارکنندههای دارای کاربرد دارویی، میتواند موضوع مناسبی برای پزوهش های آینده باشد.
آلفاگلوکوزیداز,خاکشیر,شاهتره,عصاره هگزانی,مهار آنزیمی
https://plant.ijbio.ir/article_1750.html
https://plant.ijbio.ir/article_1750_999fa6426799c9e410bef14801697f7c.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
اثرات تعدیلی اسید هیومیک روی جوانهزنی و رشد رویشی گیاه کلزا تحت تنش شوری
970
981
FA
علی اصغر
علیلو
گروه تولید و ژنتیگ گیاهی،دانشکده کشاورزی،دانشگاه مراغه، مراغه
aliloo@maragheh.ac.ir
زهرا
شیری آذر
گروه تولید و ژنتیگ گیاهی،دانشکده کشاورزی،دانشگاه مراغه، مراغه
zshiriazar@yahoo.com
شهریار
دشتی
گروه تولید و ژنتیگ گیاهی،دانشکده کشاورزی،دانشگاه مراغه، مراغه
dashti_sh@yahoo.com
صالح
شهابی وند
0000-0001-7281-1898
گروه زیست شناسی-دانشکده علوم پایه-دانشگاه مراغه
shahabi70@yahoo.com
علیرضا
پورمحمد
0000-0002-8152-2956
مراغه، دانشگاه مراغه، دانشکده کشاورزی، گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی
pourmohammad@ymail.com
شوری تنش غیر زیستی موثر بر تولید گیاهان است که با کاربرد مناسب مواد آلی میتوان از تبعات آن کاست. به همین منظور در این آزمایش، اثر تعدیلی تیمار اسید هیومیک (شاهد، 500 و 1000 میلی گرم در لیتر) بر تنش شوری (شاهد، 4، 8 و 12 دسیزیمنس) روی صفات جوانهزنی بذر و برخی از خصوصیات فیزیولوژیکی گیاه کلزا در دو مرحله جوانهزنی و رشد رویشی بررسی شد. با توجه به نتایج، اثر بازدارندگی تنش شوری روی صفات جوانهزنی معنیدار بود. همچنین تیمار شوری، محتوی کلروفیل برگ و پایداری غشا آن را به شدت کاهش داد. تیمار اسید هیومیک باعث افزایش نسبی محتوی کلروفیل a، کلروفیل کل و کارتنوئید برگ گیاه در غلظت 1000 میلیگرم در لیتر شد. معنیدار شدن اثر متقابل تیمار شوری و اسید هیومیک روی صفات پایداری غشا، درصد جوانه زنی، سرعت جوانهزنی و طول ریشهچه، حاکی از تعدیل تنش شوری توسط تیمار اسید هیومیک در این صفات بود، بطوریکه تیمار 1000 میلی گرم بر لیتر اسید هیومیک توانست در سطح 4 دسی زیمنس تنش شوری، درصد جوانهزنی را بهبود دهد. همچنین این تیمار سرعت جوانه زنی را در سطح 8 دسی زیمنس بر متر افزایش داد. اثرات تعدیلی تیمار اسید هیومیک بر پایداری غشاء در سطوح 8 و 12 دسی زیمنس نیز قابلتوجه بود. به این ترتیب، پیشنهاد میگردد جهت تعدیل سطوح متوسط شوری، اسید هیومیک بصورت تیمار بذری بکار رود.
شوری,هیومیک,کلروفیل,جوانهزنی
https://plant.ijbio.ir/article_1653.html
https://plant.ijbio.ir/article_1653_84701a6eaad551f6844ffe1f02b5d9a2.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
بررسی پاسخ مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ریحان رقم ’کشکنی لولو‘ به تنش شوری و کاربرد پلیمرهای سوپرجاذب
982
996
FA
سارا
فرسرایی
گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
farsaraei2013@gmail.com
محمد
مقدم
دانشگاه فردوسی مشهد
moghaddam75@yahoo.com
به منظور بررسی پاسخ بیوشیمیایی ریحان رقم کشکنی لولو به تنش شوری و کاربرد پلیمرهای سوپرجاذب آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل 4 سطح شوری آب آبیاری (صفر، 40، 80 و 120میلیمولار کلریدسدیم) و 4 سطح پلیمرسوپرجاذب (عدم کاربرد، آکوازورب، تراکوتم، استاکوزورب) بود. نتایج نشان داد که بیشترین میزان بیوماس تر و خشک در هر دو چین برداشت در تیمار بدون شوری و کاربرد تراکوتم مشاهده شد. در چین اول برداشت در شوری 120 میلیمولار محتوای نسبی آب برگ، کلروفیلa، کلروفیلb، کارتنوئید و کلروفیل کل به ترتیب با کاربرد تراکوتم 97/12، 48/29، 20/25، 24/17 و33/13 درصد نسبت به شاهد افزایش یافت و در همین غلظت شوری با کاربرد استاکوزورب فعالیت آنتیاکسیدانتی 45/18 درصد، با کاربرد تراکوتم فنل کل 31/26 درصد و با کاربرد آکوازورب پرولین 50 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت و در چین دوم برداشت در شوری 80 میلیمولار نشان داد که کلروفیل a، کلروفیل b، کارتنوئید و کلروفیل کل با کاربرد تراکوتم و محتوای نسبی آّب برگ با کاربرد آکوازورب به ترتیب 58/22، 78/34، 24، 66/26 و 06/22 درصد نسبت به شاهد افزایش و فعالیت آنتیاکسیدانتی، فنل کل و پرولین با کاربرد تراکوتم، کربوهیدرات محلول با کاربرد استاکوزورب و نشت الکترولیت با کاربرد آکوازورب به ترتیب 93/19، 81/7، 13/39، 77/44 و02/26 درصد نسبت به شاهد کاهش نشان دادند. نتایج این تحقیق نشان داد در شرایط تنش شوری کاربرد سوپرجاذبها به خصوص تراکوتم توانست صفات مورد مطالعه در این تحقیق را بهبود بخشند.
ریحان,رنگیزههای فتوسنتزی,فعالیت آنتیاکسیدانتی,کلرید سدیم
https://plant.ijbio.ir/article_1649.html
https://plant.ijbio.ir/article_1649_0c721ff0b523d0d80fd95945e287e0ee.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
گونههای جدیدی از قارچهای سینماتادار برای بیوتای قارچی ایران
997
1013
FA
یوبرت
قوستا
عضو هیات علمی گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه
y.ghoosta@urmia.ac.ir
رازمیگ
عزیزی
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ارومیه-ایران
razmik.azizi@gmail.com
علیرضا
پورصفر
آزمایشگاه مرکزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران
a.rezapoursafar@gmail.com
قارچها بهعنوان تجزیهکنندگان اصلی اجزاء پیچیدهی بقایای گیاهی و حیوانی، در بازچرخهی مواد غذایی در تمام زیستبومها نقش اساسی دارند. آنها همچنین بهدلیل ایجاد بیماریهای خسارتزا در گیاهان و حیوانات، تشکیل ارتباطات همزیستی با طیف وسیعی از موجودات، استفادهی گسترده در صنایع غذایی، دارویی و زیستفنآوری و نیز تهیهی سوختهای زیستی و زیستپالایی نواحی آلوده دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. استفاده از تواناییهای قارچها برای بهبود زندگی انسانها نیازمند جداسازی و شناسایی درست گونههای قارچی است. در این مطالعه، تنوع گونهای قارچها از بسترههای متنوع شامل غدههای پوسیدهی سیبزمینی، شاخههای خشکیدهی درختان سیب، بقایای برگهای درختان چنار، زبانگنجشک و سیب و نیز بقایای ساقههای نی که از مناطق مختلفی در شهرستان ارومیه جمعآوری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 25 جدایه از قارچهای تولید کنندهی اندام باردهی غیرجنسی از نوع سینماتا جداسازی و خالصسازی شدند. مطالعات شناسایی این جدایهها بر مبنای ویژگیهای ریختشناختی اندامهای باردهی غیرجنسی و نیز توالیهای بدستآمده از نواحی ژنومی ITS-rDNA و β-tubulin برای جدایههای جنس Cephalotrichum و ITS-rDNA و rpb2 برای جدایههای جنس Volutella انجام گرفت. سه گونه شامل Volutella citrinella (Cooke & Massee) Seifert، Cephalotrichum asperulum (J.E. Wright & S. Marchand) Sandoval-Denis, Guarro & Gené و Cephalotrichum nanum (Ehrenb.) S. Hughes شناسایی شدند. جدایههای گونه Volutella citrinella از غدههای سیبزمینی دارای نشانههای پوسیدگی و جدایههای گونههای جنس Cephalotrichum از شاخههای خشکیده و یا بقایای گیاهان مورد مطالعه جداسازی شدند. بر اساس اطلاعات نگارندگان، مشخص شد که این سه گونه برای بیوتای قارچی ایران جدید بوده و توصیف کامل آنها ارائه میشود
تاکسونومی,ریختشناسی,تجزیه و تحلیل تبارشناختی,سینماتا,قارچ
https://plant.ijbio.ir/article_1654.html
https://plant.ijbio.ir/article_1654_28863efd268b0fbe464a0b2bc0000efc.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
بررسی پراکنش و تراکم گیاهان آبزی غالب در بخش غربی تالاب انزلی
1014
1024
FA
علیرضا
میرزاجانی
عضو هیات علمی سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، پژوهشکده آبزی پروری آبهای داخلی، بندر انزلی
armirzajani@gmail.com
جواد
دقیق روحی
عضو هیات علمی سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، پژوهشکده آبزی پروری آبهای داخلی، بندر انزلی
javad_daghigh@yahoo.com
رضا
محمدی دوست
کارشناس پژوهشکده آبزی پروری آبهای داخلی، بندر انزلی
ar_mirzajani@yahoo.com
گیاهان آبزی در محیطهایی که مواد مغذی افزایش یافتهاند به شدت رشد کرده و در بسیاری موارد به صورت معضل خود نمایی میکنند. تالاب انزلی تحت تأثیر رشد سریع گیاهان آبزی قرار گرفته است. در این مطالعه شناسایی و تعیین زیتوده گیاهان آبزی غالب در بخش غربی تالاب انزلی انجام گرفت. نتایج نشان دادکه از چهار گونه گیاه غوطهور شناسایی شده Ceratophyllum demersum و Myriophyllum spicatum در اکثر مناطق از پراکنش و تراکم بالایی برخوردار بودند. میانگین زیتوده در تابستان در حد 5/536 ± 8/743 و در زمستان در حد 311 ± 292 گرم در متر مربع وزن خشک بوده که تفاوت آنها در ابتدای بخش غربی بسیار بیشتر از منتهی الیه آن بود. در تابستان Azolla filiculoides از تراکم بالایی در مناطق حاشیهای تالاب برخوردار بود ولی در زمستان در هیچیک از مناطق مورد بررسی رویت نشد. دو گونه Nelumbo nucifera و Hydrocotyle vulgaris از گیاهان برگ شناور غالب بهویژه در نواحی حاشیهای بوده که در مناطق پراکنش، زیتودهای معادل 4/70 ± 6/240 و /142 ± 8/338 گرم در متر مربع وزن خشک داشتند. مقدار شاخص ماکروفیتی تالاب (WMI) در تمام بخشهای تالاب در حد 1 بود. سالانه با مرگ گیاهان مقدار بالایی از مواد آلی وارد اکوسیستم تالاب انزلی میگردد که یوتروفتر شدن بیشتر تالاب را در پی خواهد داشت. لزوم برداشت گیاهان آبزی برای حفظ و احیاء ارزشهای اکولوژیک و اقتصادی تالاب انزلی بیش از پیش احساس میگردد.
تالاب انزلی,گیاهان غوطه ور,گیاهان شناور,زی توده
https://plant.ijbio.ir/article_1564.html
https://plant.ijbio.ir/article_1564_ddadc4750cd6606bfa005489ffa1121a.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
تأثیر ارتفاع از سطح دریا بر تنوع و اهمیت نسبی (SIV) گونههای علفی در جنگلهای کبیرکوه، استان ایلام
1025
1036
FA
هنگامه
میرهاشمی
دانش آموخته کارشناسی ارشد، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان
hengameh.mir71@gmail.com
حسن
پوربابائی
عضو هیئت علمی، دانشگاه گیلان, دانشکده منابع طبیعی، گروه جنگلداری
hpourbabaei@gmail.com
آرش
مزبانی
کارشناس اداره منابع طبیعی، استان ایلام،
arashmezbani@yahoo.com
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر ارتفاع از سطح دریا بر تنوع و اهمیت نسبی (SIV) گونههای علفی در جنگلهای کبیرکوه استان ایلام انجام گرفت. برای این منظور، منطقهای به مساحت 300 هکتار از این جنگلها انتخاب شد. منطقه مورد مطالعه به سه طبقه ارتفاعی (1000-700، 1300-1000 و 1600-1300 متر از سطح دریا) تقسیم شد، سپس تعداد 63 قطعه نمونه به روش تصادفی- سیستماتیک در منطقه برداشت شد. به منظور ثبت پوشش علفی، سطح پلاتها به روش حداقل مساحت تعیین گردید، سپس گونههای علفی و درصد پوشش آنها براساس معیار وان درمال ثبت شدند. برای محاسبه تنوع گونهای از شاخص تنوع شانون– وینر و شاخص یکنواختی اسمیت– ویلسون و برای محاسبه غنای گونهای از شاخص غنای گونهای (R=S) استفاده شد. تعیین همبستگی بین شاخص-های تنوع زیستی و عامل ارتفاع از سطح دریا با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون صورت گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که عامل ارتفاع از سطح دریا تأثیر معنی داری بر تنوع و غنای گونههای علفی دارد و بین این شاخصها با ارتفاع از سطح دریا همبستگی منفی وجود دارد. بیشترین مقدار شاخصهای تنوع و غنای گونهای در طبقه ارتفاعی میانی به دست آمد. نتایج همچنین نشان داد که ارتفاع از سطح دریا تأثیر معنی داری بر یکنواختی گونههای علفی ندارد. همچنین شکل منحنی اهمیت نسبی گونهها در هر سه طبقه ارتفاعی به صورت نرمال لگاریتمی حاصل شد.
ارتفاع از سطح دریا,اهمیت نسبی (SIV),تنوع گونههای علفی,کبیرکوه
https://plant.ijbio.ir/article_1570.html
https://plant.ijbio.ir/article_1570_67f88bc4c8ee98e29b6f85c129e683f0.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
33
4
2020
12
21
مطالعه فیتوشیمیایی و گرده شناسی تعدادی از گونههای جنس Mentha L. در شمال ایران
1037
1059
FA
یاسمن
یحیی آبادی
دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم گیاهی، گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه مازندران
yasaman.yahyaabadi@gmail.com
آرمان
محمودی اطاقوری
دانشیار گرایش بیوسیستماتیک گیاهی، گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه مازندران
botany1347@gmail.com
احسان
نظیفی
0000-0001-5068-0356
استادیار گرایش فیزیولوژی گیاهی، گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه مازندران
nazifiehsan@yahoo.com
جنس نعنا (Mentha L.) از مهمترین و پرمصرفترین گیاهان خانواده Lamiaceae در صنایع غذایی و دارویی میباشد. طبقهبندی تاکسونومیکی این جنس به دلیل تنوع زیاد در خصوصیات ریخت شناسی و هیبریداسیون مکرر، پیچیده میباشد. مطالعات فیتوشیمیایی و گرده شناسی به همراه ویژگیهای ریخت شناسی میتواند کمک شایانی به سیستماتیک گیاهی و طبقهبندی آنها کند. در این پژوهش، متابولیتهای گیاهی جمعیتهای گونههای M. aquatica، M. pulegium و M. longifolia در استانهای گیلان، مازندران و گلستان، با روشهای کروماتوگرافی گازی-طیف سنجی جرمی و اسپکتروفوتومتری، و ریخت شناسی دانه گرده آنها با میکروسکوپ الکترونی نگاره بررسی شد. نتایج نشان داد که در گونه M. aquatica، بتا-کاریوفیلن و ژرماکرن-دی، در گونه M. pulegium، پولگون و منتون، در گونه M. longifolia، دی-کارون و پیپریتنون اکساید، عمدهترین ترکیبات شیمیایی موجود در اسانس بودند. همچنین، میزان فنل، فلاونوئید، فلاونول، ساپونین، کاروتنوئید کل و میزان کلروفیل a و b دارای تفاوت معنی داری در بین گونهها بوده و گونه M. aquatica بیشترین میزان از این متابولیتهای ثانویه را نشان داد. دانههای گرده در جمعیتهای مختلف این گونهها بهصورت منفرد، اغلب کروی کشیده، 6 شیاری، با تزئینات سطح اگزین شبکهای بودند. طول قطبی (P)، عرض استوایی (E)، نسبت P به E، عرض شیار و فاصله دو شیار دانههای گرده در این گونهها تفاوت معنیداری داشته و گونههای M. aquatica و M. pulegium به ترتیب بیشترین و کمترین مقادیر را نشان دادند. نتایج اشاره دارد به اینکه متابولیتهای ثانویه و ریخت شناسی دانه گرده میتواند در شناسایی و تاکسونومی این گونهها موثر بوده و به ردهبندی آنها کمک نماید.
گرده شناسی,تاکسونومی,فیتوشیمی,Mentha
https://plant.ijbio.ir/article_1572.html
https://plant.ijbio.ir/article_1572_5aaf20f7a8e6cad7c73292ea70fce96e.pdf