انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
بررسی امکان پالایش خاکهای اراضی اطراف پالایشگاه گازی بید بلند بهبهان به وسیله گیاه داروئی پنیرک
246
259
FA
نظام
آرمند
دانشگاه بهبهان
armandnezam@yahoo.com
مرتضی
توکلی
دانشگاه نربیت مدرس تهران
tavakoli@bkatu.ac.ir
حسین
یوسف نیا
کارشناس ارشد مهندسی منابع طبیعی- آلودگی محیط زیست- دانشگاه صنعتی خاتم الاانبیا بهبهان
hossein_yousofnia@yahoo.com
رحام
آرمند
دانشگاه صنعتی خاتم الانبیائ ص بهبهان
armandraham@yahoo.com
آلودگی ناشی از حضور فلزات سنگین در خاکهای کشاورزی و محصولات آن، یکی از مهمترین مشکلات اکولوژیک در سطح جهان است. پالایشگاه گازی یکی از منابع آلاینده در هر منطقه بشمار میرود، این منابع از طریق هوا، پساب و روش های دیگر میتواند باعث آلودگی بشود. به منظور تعیین میزان فلزات سنگین در خاکهای سطحی و گیاه پنیرک محدوده پالایشگاه بیدبلند و ارزیابی ترازهای آلودگی، 54 نمونه خاک سطحی و 30 نمونه گیاه پنیرک جمعآوری شد و مقدار عناصر سنگین کادمیوم، جیوه، وانادیوم، سرب، کروم و آرسنیک با استفاده از روش جذب اتمی (ICP) آنالیز شد. نتایج حاصله از آنالیز نمونه-های خاک بیشترین مقدار میانگین فلز، برای جیوه و آرسنیک و کمترین آن، برای کادمیوم و وانادیوم ثبت گردید. بیشترین ضریب تغییرات مربوط به سرب میباشد در هر صورت، غلظت فلزات سنگین در نمونههای خاک منطقه از روند زیر تبعیت می-کند: As>Hg>Cr>Pb>V>Cd. مقایسه نتایج با محدوده استاندارد جهانی شیل نشان میدهد که غلظت عناصر در منطقه مورد مطالعه کمتر از حد استاندارد است. همچنین برای نمونههای گیاهی، بیشترین مقدار میانگین فلز برای گیاه پنیرک، برای کادمیوم (ppm 64/2) برای جهت شرق، و کمترین آن، جیوه ( ppm 47/0 ) ، و کروم(ppm 61/0) هر دو برای جهت شمال ثبت گردید. در هر صورت غلظت فلزات سنگین در نمونه های گیاهی منطقه از روند زیر تبعیت میکند: Cd>As>Pb>Hg>va>Cr . همچنین بیشترین ضریب تغلیظ زیستی مربوط به عنصر کادمیوم (09/3-98/3) و کمترین مربوط به کروم (66/0-69/1) بوده است.
عناصر سنگین,تغلیظ زیستی,خاک,پنیرک,پالایشگاه بیدبلند
https://plant.ijbio.ir/article_1350.html
https://plant.ijbio.ir/article_1350_e0529085cfe7aa402cf6870a86ad4482.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
مطالعه سطوح مختلف نیتروژن، فسفر و پتاسیم بر پارامترهای فیزیولوژیکی، مرفولوژیکی و محتوای اسانس در گیاه دارویی مرزه (Satureja hortensis L)
260
279
FA
پویا
آروین
0000-0002-4232-7381
هیئت علمی دانشگاه پیام نور
pooya.arvin@gmail.com
در این مطالعه تأثیرات محلولپاشی کود کامل NPK بر روی برخی پارامترهای فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی و اسانس گیاه دارویی مرزه بهصورت طرح بلوک کاملاً تصادفی با چهار تیمار و در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. تیمارها شامل تیمار شاهد (بدون مصرف کود)، تیمارهای محلولپاشی با کود کامل NPK با نسبتهای 20-20-20، 10-50-10 و 36-12-12 بود. بیشترین تعداد برگ، شاخه جانبی، ارتفاع و وزنتر و خشکریشه و ساقه در تیمار کود با نسبت 36-12-12 بدست آمد. اینگونه به نظر میرسد که نقش پررنگ تر پتاسیم نسبت به فسفر و نیتروژن با ترکیب کودی (36-12-12) توانست باعث افزایش معنیدار در این صفات گردد. بیشترین میزان کلروفیل a با mg g-1 F. W 161/0 و بیشترین مقدار کاروتنوئید با mg g-1 F. W 571/0 در ترکیب تیماری کود کامل 20-20-20 حاصل شد. تیمار شاهد با مقدار mg g-1 F.W 682/37 بیشترین میزان آنتوسیانین را به خود اختصاص داد. کم بودن میزان آنتوسیانین در تیمارهای محلولپاشی با کود کامل نسبت به نمونه عدم کاربرد کود، شاید به خاطر نقش کود در ایجاد شرایط بهینه برای گیاهان باشد. محتوای اسانس کل نیز در تیمارهای مختلف تغییراتی را از خود نشان داد، به این ترتیب که میزان تولید اسانس در گیاهان تحت تیمار کود با نسبت (36-12-12) در مقایسه با نمونه شاهد و سایر گروه های تیماری بیشتر بود. نتایج تجزیه رگرسیون گامبهگام نشان داد که صفات کلروفیل a، تعداد برگ و ارتفاع بیشترین تأثیر را روی وزن خشک ساقه داشتند و توانستند 85% وزن خشک ساقه را توجیه کنند.
آنتوسیانین,اسانس,تعداد برگ,رنگیزه های فتوسنتزی,کود کامل
https://plant.ijbio.ir/article_1366.html
https://plant.ijbio.ir/article_1366_0098bb0b9403221d05a3b0b62cb25c88.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
تاثیر دگرآسیبی بقایای زراعت گندم و چاودار بر کنترل علفهای هرز و عملکرد ذرت شیرین در فصل بعدی
280
292
FA
مجید
آقا علیخانی
هیئت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس
maghaalikhani@modares.ac.ir
بیتا
عدل وندی
دانشگاه تربیت مدرس
bita20062007@yahoo.com
فائزه
قناتی
null
دانشگاه تربیت مدرس
ghangia@modares.ac.ir
کاربرد علفکشهای شیمیایی برای کنترل علف های هرز در مزارع، نگرانیهایی را در مورد سلامت انسان و محیط زیست برانگیخته است. این در حالی است که تجزیه بقایای برخی از گیاهان در خاک ترکیباتی بر جای میگذارد که ممکن است رویش علف های هرز در زراعت بعدی را محدود و کاربرد علفکش برای کنترل علف های هرز را منتفی سازد. به منظور مدیریت غیرشیمیایی علفهای هرز و بررسی واکنش ذرت شیرین به دفن بقایای گندم و چاودار(مقادیر کم، متوسط و زیاد) آزمایشی به صورت بلوکهای کامل تصادفی اجرا شد. نتایج نشان داد که بقایای گندم نسبت به چاودار در کنترل علفهای هرز و افزایش عملکرد ذرت شیرین برتری دارد، ضمناً تیمار مقدار کم کلش گندم مؤثرتر از مقدار زیاد آن بود. علاوه بر این بیشترین شاخص سطح برگ (33/7) و عملکرد علوفه تر ذرتشیرین (24693 کیلو گرم) در این تیمار به دست آمد. این تیمار با 22% افزایش نسبت به شاهد بیشترین عملکرد دانه( 3/2251 کیلوگرم در هکتار) و تیمار چاودار با کلش کم با 2/6% کاهش کمترین عملکرد دانه ( 8/1653 کیلوگرم در هکتار) را تولید کرد. به این ترتیب می توان اذعان داشت که کشت ذرت شیرین در تناوب با گندم به دلیل فرونشانی علفهای هرز در اثر دگرآسیبی کاه و کلش گندم( در مقدار کم) با علف های هرز کمتری مواجه میشود و افزایش عملکرد ذرت شیرین را به همراه خواهد داشت شد.
تناوب زراعی,مدیرت علفهای هرز,غلات زمستانه,بقایای گیاهی,آللوپاتی
https://plant.ijbio.ir/article_1357.html
https://plant.ijbio.ir/article_1357_04a8cb4638e65eaccda9f19b230b7c3b.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
اثر بوتهمیری بر افزایش رقابت گونههای علفزار پارک ملی گلستان
293
304
FA
خدیجه
بهلکه
دانشگاه تربیت مدرس
khadijeh.bahalkeh@gmail.com
مهدی
عابدی
ایران، نور، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده منابع طبیعی، گروه مرتعداری
abedimail@gmail.com
قاسمعلی
دیانتی تیلکی
دانشگاه تربیت مدرس
dianatig@modares.ac.ir
عاطفه
قربانعلی زاده
دانشگاه تهران
atefeh05@yahoo.com
روابط زیستی تأثیر زیادی بر کارکرد زیستبوم دارد. این مطالعه به دنبال بررسی تغییرات روابط زیستی تحت تأثیر بوتهمیری در جهتهای مختلف است. برای این منظور در دو جهت شمالی و جنوبی 20 بوته اسپرس زنده و مرده و بهصورت جفتی به همان تعداد پلاتی در بیرون بهطور تصادفی انتخاب و گونههای زیراشکوب آنها بررسی شد. برای تعیین اصلیترین عامل تأثیرگذار بر گونهها، از مدل خطی ترکیبی عمومی و مقایسه بین جهتها و سلامت بوته از آزمون تی غیرجفتی استفاده شد. نتایج نشان داد در زیر بوته زنده و مرده، پهنبرگان چندساله بهترتیب (35/6، 8/2 درصد) و بوتهایها (25/3، 60/0 درصد) کاهش معنی-داری داشتند. در دامنه جنوبی بهترتیب در زیر بوته زنده و مرده درصد پوشش مجموع گونهها (55/17، 85/6 درصد)، گندمیان چندساله (70/1، 98/5 درصد)، پهنبرگان چندساله (38/2، 28/5 درصد) و بوتهایها (18/1، 40/3 درصد) در زیر بوته مرده کاهش معنیداری نشان دادند. بر اساس نتایج مدل، در مجموع گونهها، سلامت بوته (0001/0; P<25/21F= ) بیشترین تأثیر را بر روی شاخص روابط زیستی گونهها داشت. در دامنه جنوبی در زیر بوته مرده (58/0- درصد) میزان رقابت بیشتر از زنده (14/0- درصد) میباشد. همچنین در گندمیان چندساله، جهت (0001/0; P<47/551F= ) بیشترین تأثیر را داشت. در هر دو بوته زنده و مرده پوشش در دامنه شمالی بیشتر از جنوبی میباشد. بر پهنبرگان چندساله سلامت بوته (009/0; P<22/7F= ) بیشترین تأثیر را دارد بهطوری که در دامنه شمالی پس از مرگ بوته (36/0- درصد) پوشش گونهها نسبت به قبل (004/0- درصد) کاهش معنیداری داشت. بهطور کلی بوتهمیری باعث افزایش رقابت میشود.
اسپرس,بوته میری,علفزار,رقابت,روابط زیستی
https://plant.ijbio.ir/article_1355.html
https://plant.ijbio.ir/article_1355_0af9675237180a06a210dffefabc2339.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
اثرات همزیستی قارچ میکوریزی آربسکولار بر رشد و فیزیولوژی نهال های گونه بیابانی استبرق (Calotropis procera Ait.) تحت دوره های مختلف آبیاری
305
314
FA
محمد
بهمنی
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، تهران، ایران
m_bahmani@rocketmail.com
ضیاء الدین
باده یان
عضو هیت علمی گروه جنگلداری دانشگاه لرستان
badehian.z@lu.ac.ir
پژوهش حاضر با هدف کارایی استبرق در همزیستی قارچ میکوریز آربسکولار در شرایط تنش خشکی انجامشده است. طرح آزمایشی با دو سطح تلقیح (شاهد و قارچ میکوریزی) و شش سطح تنش خشکی (3، 6، 9، 12، 15 و 18 روز براساس ظرفیت زراعی) بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی شکل گرفت. بالاترین درصد کلنیزاسیون در نهالهای میکوریزی تحت شرایط بدون تنش با میزان 43 درصد دیده شد. هم چنین نرخ فتوسنتز و تعرق در نهالهای تلقیح شده تحت بدون تنش به ترتیب 06/9 و 35/0 نشان داده شد که با افزایش خشکی، روند کاهش پارامترها مشاهده میشود. تفاوت معنیداری در غلظت نیتروژن برگ و ریشه در نهال تلقیح شده و شاهد در تمام سطوح تنش نشان داده شد که این میزان در برگ نهال تلقیح شده بیشتر از ریشه نهال های تلقیح شده بود،. کارایی مصرف آبی در نهال های تلقیح شده قارچ میکوریزی تحت تنش خشکی 6 روزه، به بالاترین اندازه 55/0 رسید. نتایج تحقیق آشکار ساخت که استفاده از مایه تلقیح قارچ میکوریزی تا خشکی 9 روزه به-دلیل نقش آن در افزایش و تسهیل جذب آب و عناصر تغذیهای، افزایش حجم ریشه، ایجاد کلنیزاسیون ریشهای، بهبود متغیرهای فیزیولوژی نهال استبرق مفید بنظر می رسد.
کلنیزاسیون ریشهای,فتوسنتز,نیتروژن,زندهمانی و خشکبوم
https://plant.ijbio.ir/article_1364.html
https://plant.ijbio.ir/article_1364_e2f72aaafbdd48f2681e1124a8e6fc9a.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
اثر سالیسیلیک اسید بر بهبود رشد و تغییر پارامترهای بیوشیمیایی دانهرستهای گندم تحت تنش کادمیوم
315
327
FA
آزیتا
بهنام
گروه زیست شناسی، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی، دامغان، ایران
azita.behnam@yahoo.com
حسین
عباسپور
هیئت علمی گروه زیست شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
abbaspour75@yahoo.com
اکبر
صفی پور افشار
0000-0003-4992-2500
واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی
asafshar@iau-neyshabur.ac.ir
فاطمه
سعیدنعمت پور
استاد/دانشگاه آزاد اسلامی نیشابور
fnematpour@yahoo.com
یکی از راهکارهای مورد استفاده جهت کاهش تاثیرات منفی ناشی از تنشهای مختلف در گیاهان کاربرد تنظیم کنندههای رشد از جمله اسید سالیسیلیک میباشد. این پژوهش به بررسی اثر متقابل سالیسیلیک اسید ( صفر، 5/0 و 1 میلی مولار) و کلرید کادمیوم (صفر، 100، 200 و 300 میکرومولار) بر صفات رشدی، رنگیزههای فتوسنتزی، فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان، محتوای نسبی آب، میزان پرولین و همچنین مقدار قند گلوکز در دانهرست گندم پرداخته است. نتایج نشان داد که تنش کادمیوم باعث کاهش معنیدار 30 تا 50 درصد در صفات رشدی گیاه در مقایسه با گیاهان شاهد گردید. بعلاوه محتوای نسبی آب 7% و میزان کلروفیلهای a و b حدود 2 برابر کاهش معنیدار یافت. تنش کادمیوم باعث افزایش سه برابری در فعالیت آنزیمهای کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز نسبت به شاهد گردید و میزان قند گلوکز با افزایش غلظت کادمیوم به 2 برابر مقدار اولیه رسید. اسپری سالیسیلیک اسید در هر دو غلظت اثرات مثبت قابل ملاحظه ای بر صفات رشدی دانهرستهای تحت تنش داشت و بین 20 تا 60 درصد این پارامترها را افزایش داد. همچنین محتوای نسبی آب این دانهرستها به بیش از 2 برابر رسید. سالیسیلیک اسید بر فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان افزود و میزان کلروفیل و گلوکز را بیش از 40 درصد افزایش داد. نتایج این تحقیق نشان داد که سالیسیلیک اسید در کاهش اثرات منفی تنش کادمیوم از طریق افزایش میزان کلروفیل، بهبود فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان و تغییر مقدار گلوکز درگندم تاثیر دارد.
آنزیمهای آنتی اکسیدان,سالیسیلیک اسید,کادمیوم,گلوکز,گندم (Triticum aestivum L.)
https://plant.ijbio.ir/article_1331.html
https://plant.ijbio.ir/article_1331_a75ca0a4138e970624f2826d4356aaa1.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
ارزیابی صفات رشد سیب زمینی در تلقیح با قارچ میکوریز در شرایط تنش خشکی
328
340
FA
خسرو
پرویزی
0000-0002-6236-9204
استادیار پژوهشی، بخش تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، همدان، ایران
khosroster@gmail.com
عبداله
نوایی
کارشناس ارشد بیوتکنولوژی کشاورزی، واحد کشت بافت، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی
abdnavaei2@gmail.com
این پژوهش به منظور بررسی پاسخهای رشدی گیاهچههای حاصل از ریزغده در سیب زمینی و همچنین عملکرد آنها در تلقیح با قارچ میکوریز و در شرایط تنش خشکی آزمایشی گلخانهای در قالب فاکتوریل با طرح پایه کاملا تصادفی در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی همدان به اجرا درآمد. فاکتورهای مورد بررسی شامل سطوح مختلف تنش آبی (100، 85، 75 و 65 درصد نیاز آبی) و دو سطح مایهزنی با قارچ میکوریز گونه Glomus intraradices و عدم تلقیح با آن بود. صفات مورد اندازهگیری شامل طول و قطر ساقه، تعداد گره و طول میانگره، سطح برگ، وزن تر و خشک اندام هوایی، مقدار کلروفیل برگ و تولید ریز غده در گیاهچه بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثرات اصلی تلقیح با میکوریز و سطوح تنش آبی در کلیه شاخصهای رشد معنی دار شد. اثر متقابل میکوریز و سطوح آبیاری منحصرا در میزان کلروفیل، وزن خشک ریشه و سطح برگ معنیدار شد. مقایسه میانگینها نشان داد که در اغلب شاخصهای رشد و عملکرد تیمار میکوریزی با 85% تأمین آب در ظرفیت مزرعه بالاترین سطح را داشت هرچند با تیمار میکوریزی با 100% آبیاری تفاوتها معنیداری نشد. بیشترین تولید ریزغده با تیمار میکوریزی با 85% آبیاری حاصل شد. در مجموع در تیمارهای میکوریزی با تأمین 75 و 65 درصد نیاز آبی سیب زمینی (با کاهش 25 و 35 درصد از آب مصرفی) در اغلب شاخصهای رشد و همچنین تولید ریزغده، وضعیتی هم سطح و قابل رقابت با عدم کاربرد میکوریز در تیمارهای 100 و 85 درصد سطح آبیاری ایجاد شد.
سیب زمینی,شاخصهای رشد,قارچ میکوریز,تنش آبی
https://plant.ijbio.ir/article_1354.html
https://plant.ijbio.ir/article_1354_ad3e3bb0261dfdd10aaa229ef7933de1.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
بررسی اثر متقابل سدیم نیتروپروساید(SNP) و تنش شوری بر برخی صفات گیاه کلزا (Brassica napus L.)
341
352
FA
ریحانه
رضاپور
دانش آموخته رشته فیزیولوژی گیاهی دانشکده علوم دانشگاه فردوسی مشهد
rhnrezapour@yahoo.com
علی
گنجعلی
عضو هیئت علمی گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه فردوسی مشهد
ganjeali@um.ac.ir
پروانه
ابریشم چی
عضو هیئت علمی گروه زیست شناسی دانشکده علوم پایه دانشگاه فردوسی مشهد
abrisham@um.ac.ir
چکیده<br />مطالعات قبلی نشان داده است که سدیم نیتروپروساید(SNP) در پاسخ گیاه به تنششوری نقش مهمی را ایفا مینماید. لذا به منظور بررسی اثر کاربرد خارجی غلظتهای مختلف سدیم نیتروپروساید(SNP) بر رشد، صفات فیزیولوژیکی و فعالیت آنزیمهای پاد اکسیدان گیاهان کلزای (Brassica napus L.cv.Modena) مواجه با تنششوری، آزمایشی طی سال 1394 انجام شد. گیاهان مورد بررسی در غلظتهای متفاوت شوری شامل صفر، 120 و 240 میلیمولار (Nacl) قرارگرفتند و سپس با سطوح مختلف سدیم نیتروپروساید شامل: ۰، 100 و 200 میکرومولار تیمار شدند، به اینترتیب آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط کنترلشده اجرا شد. نتایج این مطالعه نشان داد که تنششوری باعث کاهش معنیدار وزنتر و خشک گیاهان کلزا و افزایش معنیدار محتوای پرولین، پراکسیدهیدروژن و فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز شد اما بر محتوای رنگیزههای فتوسنتزی و فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز اثر معنیداری نداشت. کاربرد SNP تاثیر معنیداری بر وزنتر، خشک، محتوای کلروفیلb و مقدار تجمع پرولین در سطح شوری 120 میلیمولار داشت و محتوای پراکسیدهیدروژن و فعالیت آنزیمهای پاداکسیدان را درگیاهان تحت تأثیر تنششوری به صورت معنیداری کاهش داد (05/0P≤) که نهایتاً نشاندهنده تاثیر مهمSNP بر افزایش تحمل گیاه کلزا در شرایط تنششوری میباشد.
کلمات کلیدی: تنششوری,سدیم نیتروپروساید,کلروفیل,آنزیمهای پاداکسیدان و کلزا
https://plant.ijbio.ir/article_1351.html
https://plant.ijbio.ir/article_1351_410ae54be17837d4a02fe78fafb2f54c.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
بررسی تاثیر تیمار آماده سازی بذر بر جوانهزنی بذر شیرخشت سکهای Cotoneaster nummularioides Pojark
353
362
FA
علیرضا
زارع
0000-0002-9890-5742
استادیار پژوهش، بخش تحقیقات جنگلها و مراتع، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مشهد، ایران
a.zare@areeo.ac.ir
به منظور احداث مجموعه رویشی آسیای میانه در باغ گیاهشناسی مشهد، برخی گیاهان مانند شیرخشت از طریق بذر تکثیر شدند. میوههای شیرخشت سکهای Cotoneaster nummularioides Pojark از ارتفاعات منطقه کوهستانی کپه داغ در شمال شرقی خراسان رضوی و همجوار با مرز ترکمنستان جمع آوری شد. بر روی بذرها 25 تیمار در سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گردید. تیمارها شامل دو فاکتور بودند که به تنهایی و توام با یکدیگر اعمال شدند، سرما دهی 4 درجه سانتیگراد شامل 5 سطح صفر، 1، 2، 3 و 4 ماه، و خراشدهی شیمیایی در 5 سطح، شامل عدم خراشدهی، اسید کلریدریک، اسید کلریدریک- نیترات پتاسیم، اسید سولفوریک و اسید سولفوریک- نیترات پتاسیم بودند. پس از اتمام زمان اعمال تیمارها، بذرها در شرایط گلخانهای در بستر کوکوپیت – پرلیت کشت شدند. تیمار اسید سولفوریک- نیترات پتاسیم به مدت 4 ماه سرمادهی با 3/18 درصد جوانهزنی بهترین نتیجه را نشان داد که اختلاف معنی داری (001/0p<) با دیگر تیمارها داشت. در تیمارهای شاهد، سرما دهی 1، 2 و 3 ماه بدون خراش دهی و سرمادهی 1 ماه همراه با خراش دهی هیچگونه جوانه زنی مشاهده نشد. از آنجایی که مشکل خواب بذرهای شیرخشت تحت تاثیر توام خراش پوسته و چینه سرمادهی رفع گردید، میتوان نتیجه گرفت که دو عامل فیزیکی و فیزیولوژیکی بر خواب بذر این گونه تاثیرگذار هستند.
شیرخشت,جوانهزنی,چینه سرمایی,خراشدهی شیمیایی
https://plant.ijbio.ir/article_1356.html
https://plant.ijbio.ir/article_1356_b83c9d7b623137852cce5a387fa447e2.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
اثر تنش خشکی روی برخی از خصوصیات فیزیولوژیکی، عملکرد و اجزای آن در چهار رقم کدوی تخمه کاغذی ( Cucurbita pepo L.)
363
378
FA
محمد
زینالی
دانشجو
mzeynali.kh@gmail.com
بهرام
ملکی زنجانی
گروه اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان
bmalkiz@znu.ac.ir
پرویز
مرادی
بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویح کشاورزی، زنجان، ایران
parvizmoradi@gmail.com
فرید
شکاری
گروه اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان
shekari@znu.ac.ir
به منظور بررسی روند تاثیر تنش خشکی بر روی برخی ویژگیهای زراعی، فیزیولوژیکی، عملکرد و اجزای آن در چند رقم از گیاه داروئی کدو تخمه کاغذی، مطالعهای در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک کاملا تصادفی در سه تکرار در مزرعه مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی ومنابع طبیعی زنجان در سال 1394 انجام پذیرفت. در این طرح پنج سطح از تنش خشکی (S1 یا شاهد، S2 یا آبیاری در وضعیت 75% ظرفیت زراعی مزرعه، S3 یا آبیاری در وضعیت 50% ظرفیت زراعی مزرعه، S4 یا آبیاری در وضعیت 25% وضعیت ظرفیت زراعی مزرعه و S5 یا دیم) به همراه چهار رقم مورد کاشت در چند نقطه از ایران ( V1 یا رقم کشت شده در منطقه خوی، V2 یا رقم کشت شده در منطقه اصفهان ، V3 یا رقم کشت شده در منطقه زنجان و V4 یا رقم Styriaca ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر تنش خشکی بر روی همه صفات مورد مطالعه اثرات منفی داشته و باعث کاهش آنها گردید. با این حال، بالاترین میزان عملکرد میوه و دانه مربوط به رقم Styriaca در حالت شاهد به ترتیب به میزان 15430 و 825 کیلوگرم در هکتار و پایینترین آن مربوط به رقم منطقه اصفهان در حالت دیم به ترتیب با عملکرد 2758 و 608 کیلوگرم در هکتار گزارش شد. در حضور تنشهای ملایم خشکی، رقم اصفهان دارای بالاترین میزان فتوسنتز، شدت تعرق، هدایت روزنه ای و محتوای نسبی آب بوده و به نظر می رسد رقم کاندید خوبی برای مناطق با تنش ملایم باشد
تنش خشکی,کدوی تخمه کاغذی,خصوصیات فیزیولوژیکی
https://plant.ijbio.ir/article_1363.html
https://plant.ijbio.ir/article_1363_47aab76f9d0c57e6b3baab660d7303e3.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
ریزازدیادی گیاه نرگس (Narcissus tazetta L) تحت تیمارهای هورمونی متفاوت و انتقال به خاک گیاهچه ها
379
389
FA
سیده حمیرا
سلیمانی
هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی
moho_plant@yahoo.com
فرانسواز
برنارد
هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
f_bernard@sbu.ac.ir
سمیه
فاضلی نژاد
دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی
somayyeh_bid@yahoo.com
گیاه نرگس Narcissus tazetta L. از خانواده لیلیاسه، گیاهی است که علیرغم تقاضای زیاد در بازار، تکثیر رویشی بسیار کندی دارد. به منظور تکثیر سریع، در این مطالعه ریزازدیادی گیاه نرگس از طریق کشت بافت تحت تاثیر هورمون های متفاوت و انتقال به خاک گیاهچهها بررسی گردید. ریزازدیادی این گیاه در سه مرحله القا اندامهای هوایی، تکثیر آنها و تولید پیاز و ریشه از قطعات جداکشت صورت گرفت. نتایج نشان داد بهترین محیط برای القا اندامهای هوایی محیطMS تغییریافته دارای 4 میلیگرم بر لیتر BAP و 12/0 میلیگرم بر لیتر NAA است و درصورت انتقال اندامهای هوایی القا شده به محیط MS دارای 2 میلیگرم بر لیتر BAP و 12/0 میلیگرم بر لیتر NAA بیشترین تکثیر حاصل شد. با انتقال این اندامها به محیط کشت MS دارای 9% ساکارز و 1/0 میلیگرم بر لیتر NAA حداکثر تعداد پیازها به دست آمد که پس از گذشت 4 ماه قطر آنها به mm 20-12 رسید. ریشههای تولید شده در قاعده پیازها، در این محیط نسبت به محیط دیگر (محیط فاقد هورمون)، کوتاه و ضخیمتر بودند. گیاهان پیازدار حاصل با سالیسیلیکاسید تیمار و به خاک منتقل شدند و در خاک تحت تاثیر قارچکش کاربندازیم قرار گرفتند. کاربندازیم موجب افزایش درصد زندهمانی گیاهان (100%) شد ولی سالیسیلیکاسید تاثیری بر روی موفقیت انتقال به خاک نداشت. تعداد بالای پیازهای به دست آمده و درصد بالای بقای گیاهان باززایی شده در خاک نشان میدهد ریزازدیادی یک روش مناسب جایگزین برای کشت سنتی است.
''گیاه نرگس'',"ریزازدیادی","تولید پیاز","هورمون ها","انتقال به خاک"
https://plant.ijbio.ir/article_1353.html
https://plant.ijbio.ir/article_1353_c8e8be81925ec7d1e6c31faa4d57059c.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
تأثیر نانوذرات اکسید روی و دی اکسید سریم بر میزان انباشت عناصر روی و سریم، برخی پارامترهای رشد و بیوشیمیایی در گیاه لوبیا (Phaseolus vulgaris)
390
405
FA
هاجر
صالحی
0000-0001-8578-9423
دانش آموخته دکتری دانشگاه بوعلی سینا همدان
hajarsalehi@ymail.com
عبدالکریم
چهرگانی راد
0000-0002-8977-9676
استاد دانشگاه بوعلی سینا، دانشکده علوم، گروه زیست شناسی
chehregani@basu.ac.ir
احمد
مجد
استاد دانشگاه خوارزمی، دانشکده علوم، گروه علوم زیستی
majd_ahmad2005@yahoo.com
منصور
غلامی
استاد علوم باغبانی، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، ایران
mgholami@basu.ac.ir
آلودگی خاکها با نانوذرات اکسید فلزی توسط فعالیتهای مختلف بشر یک مسئله مهم محیط زیست در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات نانوذرات اکسید روی و دی اکسید سریم (در چهار غلظت 250، 500، 1000 و 2000 میلیگرم بر لیتر) بر برخی پارامترهای رشد و بیوشیمایی گیاه لوبیا در شرایط گلخانهای و در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. نتایج نشان داد که نانوذرات اکسید روی تقریباً در همه غلظتها ارتفاع بخش هوایی را افزایش دادند، در حالی که نانوذرات دی اکسید سریم در بالاترین غلظت باعث کاهش ارتفاع بخش هوایی گیاه شدند. هر دو نانوذره باعث کاهش محتوای کلروفیل کل و آنتوسیانین در مقایسه با گروه شاهد شدند. تفاوت معنیداری در مقدار پروتئین کل در تیمارهای نانوذرات دی اکسید سریم و نانوذرات اکسید روی در مقایسه با کنترل مشاهده نشد. با این وجود، به نظر میرسد که یک نوار پروتئینی با وزن مولکولی 28 کیلودالتون در غلظت 500 میلیگرم بر لیتر نانوذرات اکسید روی در مقایسه با کنترل پدید آمده است. فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان کاتالاز و پراکسیداز در تیمارهای نانوذرات دی اکسید سریم بیشتر از فعالیت آنها در تیمارهای اکسید روی بود. به طور کلی، نتایج نشان داد که پاسخهای گیاه به نانوذرات دی اکسید سریم با توجه به غلظت، دامنه تغییرات بیشتری دارد.
نانوذرات اکسید فلزی,رنگیزه فتوسنتزی,پروتئین,فعالیت آنزیمی,گیاه لوبیا
https://plant.ijbio.ir/article_1385.html
https://plant.ijbio.ir/article_1385_ec723a63d0ed46c0e9d8bee4d9ef995a.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
تأثیر گردشگری طبیعت بر ویژگیهای ساختار و تنوعزیستی جنگل ارسباران
406
416
FA
رؤیا
عابدی
استادیار گروه جنگلداری، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی اهر، دانشگاه تبریز، اهر، ایران
royaabedi@tabrizu.ac.ir
تنوع زیستی بهعنوان یکی از پر اهمیتترین معیارهای مدیریت گردشگری پایدار شناخته شده است و بازدید از مناطق جنگلی یکی از مهمترین فعالیتها در بخش گردشگری طبیعت محسوب میشود. بنابراین توجه به این دو موضوع در کنار یکدیگر، کمک قابل توجهی به جنبههای مدیریت جنگل خواهد کرد. مطالعه حاضر به منظور درک بهتری از اثرات گردشگری در مناطق جنگلی ارسباران بر ساختار و تنوع زیستی این اکوسیستم صورت گرفت. نمونهبرداری با استفاده از تعداد 60 قطعه نمونه دایرهای (1000 مترمربع) و به روش تصادفی-سیستماتیک در دو منطقه تفرجی (30 قطعه نمونه) و بدون تفرج (30 قطعه نمونه) انجام شد و ویژگیهای ساختار جنگل (تراکم، سطح مقطع و تاج پوشش درختان)، شاخصهای تنوع زیستی (شانون-وینر، سیمپسون، غنا و یکنواختی) و شاخص ارزش اهمیت گونه محاسبه شدند. نتایج نشان داد که دو منطقه مورد مطالعه از نظر شاخصهای تنوع شانون-وینر، سیمپسون و غنای گونهای دارای اختلاف معنادار (01/0p ≤) هستند درحالیکه از نظر یکنواختی و ویژگیهای ساختاری تفاوت معناداری بین دو منطقه مشاهده نشد. شاخص ارزش اهمیت گونه کرب (Acer campestre L.) در هر دو منطقه تفرجی و غیر تفرجی و بعد از آن گونه ممرز (Carpinus betulus L.) در منطقه بدون تفرج دارای بیشترین مقدار بود. براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر، گردشگری طبیعت در منطقه جنگلی مورد مطالعه بر ساختار اشکوب درختی اثرات کاهنده معناداری نداشت ولی بر شاخصهای تنوع زیستی در این اشکوب اثرات معناداری را نشان داد. این موضوع تأکیدی بر حساس بودن تنوع زیستی در اکوسیستمهای جنگلی است.
تنوع زیستی,ساختار جنگل,جنگل ارسباران,گردشگری طبیعت
https://plant.ijbio.ir/article_1381.html
https://plant.ijbio.ir/article_1381_cf5ec36091c35f5e8353295f949e2f5f.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
اثر تنظیم کنندههای رشد گیاهی (اسید جیبرلیک و بنزیل آدنین) بر رفع خفتگی بذر و شاخصهای ریخت شناسی، فیزیولوژیکی و بیو شیمیایی دانهالهای پسته رقم ’بادامی ریز زرند‘
417
426
FA
احمدرضا
عباسی فر
عضو هیات علمی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه اراک
abbasifar1965@yahoo.com
بابک
ولی زاده کاجی
عضو هیئت علمی گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه اراک
valizadehkaji@yahoo.com
حسین
باقری
کارشناس گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اراک
moghavem2001@gmail.com
بذور پسته بهدلیل وجود خفتگی، دارای جوانهزنی نامنظم و با درصد پایین بوده که رشد بعدی دانهال را با مشکل مواجه می-سازد. هدف این آزمایش بررسی اثر غلظتهای مختلف تنظیم کنندههای رشد گیاهی (اسید جیبرلیک و بنزیل آدنین) بر رفع خفتگی و جوانه زنی بذور پسته رقم بادامی ریز زرند بود. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تیمار و 30 تکرار، و در شرایط گلخانه انجام شد. نتایج نشان داد که اثر غلظتهای مختلف تنظیم کنندههای رشد بر همه شاخصهای بررسی شده در سطح احتمال یک درصد دارای اختلاف معنیدار است. بهطوریکه تیمار تلفیقی ppm 100 جیبرلیک و ppm 100 بنزیل آدنین منجر به بیشترین درصد جوانه زنی (100 درصد)، سرعت جوانهزنی (76/0 بذر جوانه زده در روز)، طول شاخساره (33/33 سانتیمتر)، طول ریشه (76 سانتیمتر)، حجم ریشه (83/7 سانتیمتر مکعب)، وزن تر شاخساره (31 گرم)، وزن تر ریشه (16/15 گرم)، وزن خشک شاخساره (52/11 گرم) و وزن خشک ریشه (83/3 گرم) شد. با این وجود، بالاترین میزان کلروفیل a (43/14 میلیگرم بر گرم وزن تر)، کلروفیل b (63/8 میلیگرم بر گرم وزن تر) و کلروفیل کل (06/23 میلیگرم بر گرم وزن تر) مربوط به تیمار صفر پیپیام اسید جیبرلیک و 100 پیپیام بنزیل آدنین بود.
اسید جیبرلیک,بنزیل آدنین,تکثیر,جوانه زنی
https://plant.ijbio.ir/article_1470.html
https://plant.ijbio.ir/article_1470_135e6efacbfa9ed91f84da1b115bccf1.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
ریزازدیادی شمشاد خزری (Buxus hyrcana Pojark.)، یک گونه زینتی در حال انقراض
427
442
FA
بهزاد
کاویانی
0000-0002-3583-561X
عضو هییت علمی-دانشگاه آزاد اسلامی
b.kaviani@yahoo.com
ناصر
نگهدار
دانشجو، دانشگاه آزاد اسلامی
n.negahdar@yahoo.com
شمشاد خزری یا شمشاد جنگلی (Buxus hyrcana Pojark.) یک گونهی زینتی درختی و درختچهای است که در صنایع مختلف کاربرد دارد. رشد و نمو شمشاد خزری بسیار کند است، ریشهزایی سختی دارد و خطر انقراض، این گیاه را تهدید میکند. بنابراین، هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثر غلظتهای مختلف BAP و IBA (صفر، 5/0، 1، 5/1 و 2 میلیگرم در لیتر، از هر دو) روی ریزازدیادی در شرایط درونشیشهای شمشاد خزری بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین تعداد شاخساره (200/6 در گیاهچه)، در ریزنمونههای سرشاخهی تیمارشده با 1 میلیگرم در لیتر BAP همراه با 5/0 میلیگرم در لیتر IBA بهدست آمد. ریزنمونههای سرشاخه در محیطهای کشت حاوی 1 میلیگرم در لیتر BAP بیشترین تعداد گره (100/4 در گیاهچه) و همراه با 5/1 میلیگرم در لیترIBA ، بیشترین تعداد برگ (با میانگین 566/6 عدد در گیاهچه) را تولید کردند. همچنین بیشترین تعداد ریشه (466/6 در گیاهچه)، در ریزنمونههای تیمارشده با 1 میلیگرم در لیتر BAP همراه با 5/1 میلیگرم در لیتر IBA اندازهگیری شد. گیاهچهها جهت سازگاری به گلدانهای حاوی پیت و پرلیت به نسبت 1 به 1 منتقل شدند. گلدانها در یک گلخانه با دمای 26-24 درجهی سانتیگراد و رطوبت نسبی 70 درصد با آبیاری دورهای نگهداری شدند. حدود 90 درصد از گیاهچهها سالم ماندند. این گیاهچههای سازگارشده، از نظر ریخت-شناسی شبیه پایههای مادری بودند.
اکسین,سیتوکینین,ریزنمونه,گیاهان زینتی,کشت درونشیشهای
https://plant.ijbio.ir/article_1352.html
https://plant.ijbio.ir/article_1352_81174cd7b97a936eb056113380ccf259.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
بررسی بافت شناختی و سیتوشیمیایی مراحل مختلف رویانزایی گیاه قیچ
443
454
FA
الهام
محجل کاظمی
دانشگاه تبریز
e.mohajelkazemi@tabrizu.ac.ir
مینا
کاظمیان روحی
0000-0002-1527-7681
دانشگاه تبریز
mina.kazemian69@gmail.com
فاطمه
مجیدزاده
گروه زیست شناسی گیاهی دانشکده علوم طبیعی دانشگاه تبریز، ایران.
mohammadkarimnezhad@gmail.com
محبوبه
علی اصغر پور
گروه زیست شناسی گیاهی دانشکده علوم طبیعی دانشگاه تبریز، ایران
mahbubehaliasghar@tabrizu.ac.ir
شکلگیری دانه یکی از مراحل مهم تولید مثل در گیاهان دانهدار به شمار میرود. در این پژوهش بررسی تکوین تخمک، اندوسپرم و رویان زایی گیاه قیچ با استفاده از تکنیکهای میکروسکوپی مدنظر قرار گرفته است. نمونهها از مراحل مختلف نموی جمعآوری و تثبیت گردیدند، نمونههای تثبیتشده با روش-های رنگآمیزی مختلف هیستولوژیکی و سیتوشیمیایی مطالعه شدند. مشاهدات اولیه نشان داد که تخمک از نوع واژگون و دو پوستهای است. پوشش خارجی تخمک در طی تکوین، به تزئینات پوسته دانه تبدیل میگردد؛ بنابراین دانه از نوع تستایی است. در دانه قیچ آندوسپرم ابتدا از نوع هستهای میباشد؛ این امر ارتباط رویان با بافت اندوسپرم را سهولت میبخشد. با ادامه نمو دانه روند سلولی شدن آندوسپرم دیده میشود. آندوسپرم سلولی شده در این گیاه به-تدریج به سمت فضاهای مرکزی کیسه جنینی توسعه پیدا میکند و کل فضای کیسه جنینی را اشغال مینماید. درواقع دانه از نوع اندوسپرم دار بوده و بافت اندوسپرم تا مرحله رویان بالغ باقی مانده و تحلیل نمیرود. همچنین مراحل رویان کروی، قلبی، اژدری و رویان بالغ به همراه بخشهای مریستم انتهای ریشه، هیپوکوتیل، مریستم انتهای ساقه و لپهها مشخص مشاهده شد. نتایج سیتوشیمیایی نشان داد که با رشد بیشتر دانه، تشکیل دانههای انبوه نشاسته و به دنبال آن ضخیمشدگی دیوارهها اتفاق میافتد که موجب کاهش شدید حفرههای سلولی و نیز سخت شدن این بافت میگردد. از طرفی مشخص شد که فراوانی مواد ذخیرهای لیپیدی در بافت اندوسپرم نسبت به مواد پروتئینی بیشتر است. بر خلاف اندوسپرم، در بافت رویان بالغ مواد کربوهیدراتی با رنگ آمیزی PAS تشخیص داده نشد.
اندوسپرم هسته ای,دو پوسته ای,رویان,روشهای بافت شناسی
https://plant.ijbio.ir/article_1476.html
https://plant.ijbio.ir/article_1476_5c68c9f2e95ab66c2be6516b3e8faf1a.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
ارزیابی خصوصیات جوانهزنی، مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی کنجد(sesamum indicum L.) تحت تاثیر تیمارهای مختلف امواج فراصوت
455
473
FA
حمید
مقبلی
0000-0003-2767-5115
دانشگاه صنعتی شاهرود
h.moqbeli@yahoo.com
احمد
غلامی
دانشیار دانشگاه صنعتی شاهرود
ahgholami@yahoo.com
محمدرضا
عامریان
دانشیار دانشگاه صنعتی شاهرود
amerianuk@yahoo.com
حمید
عباس دخت
دانشیار دانشگاه صنعتی شاهرود
habbasdokht@yahoo.com
به منظور بررسی اثر شدت (20- 30 و 40 کیلو هرتز ) و مدت زمان استفاده از امواج فراصوت (2- 4- 6 و 8 دقیقه ) بر خصوصیات جوانهزنی، فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی کنجد، دو آزمایش جداگانه به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی در آزمایشگاه و گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود انجام شد. در آزمایش اول، درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، میانگین زمان لازم برای جوانهزنی، متوسط جوانهزنی روزانه، ضریب یکنواختی جوانهزنی، درصد جوانههای غیرطبیعی، بنیه گیاهچه، طول ریشهچه و ساقهچه و برخی شاخصهای فیزیولوژیکی از جمله میزان فعالیت آنزیمهای کاتالاز و سوپراکسیددیسموتاز اندازهگیری شد. در آزمایش دوم درصد و سرعت سبز شدن و شاخصهای مورفولوژیکی شامل ارتفاع بوته، تعداد و سطح برگ، طول ریشه و ساقه، نسبت طول ریشه به ساقه و بیوماس کل اندازهگیری شد. فاکتور مدت زمان استفاده از امواج فراصوت به طور معنیداری تمام صفات مورد مطالعه در هر دو آزمایش را تحت تاثیر قرار داد به گونه ای که بیشترین و کمترین میانگین بدست آمده به ترتیب مربوط به سطح 8 و 2 دقیقه کاربرد امواج فراصوت بود. عامل شدت امواج مورد استفاده نیز بر اکثر صفات مورد بررسی معنیدار بود و بیشترین و کمترین میانگین صفات به ترتیب در شدت 40 و 20 کیلو هرتز بدست آمد. اثر متقابل شدت و مدت زمان کاربرد امواج فراصوت نیز در اغلب صفات معنیدار گردید. بر طبق نتایج بدست آمده میتوان چنین نتیجهگیری کرد که کاربرد امواج فراصوت توانست تا حدود زیادی خصوصیات جوانهزنی، مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی را در گیاه کنجد بهبود بخشد.
آنزیم,امواج فراصوت,پرایمینگ,جوانهزنی,کنجد
https://plant.ijbio.ir/article_1361.html
https://plant.ijbio.ir/article_1361_658ecb53d776db67e15f5ea4cbc7b134.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
تغییرات اسانس سرشاخه های آویشن کوهی (Thymus kotschyanus Boiss. & Hohen.) در مراحل مختلف رشد
474
486
FA
فاطمه
نژادحبیب وش
دانشگاه ارومیه
f.nejadhabibvash@urmia.ac.ir
مژده
دانشگر
مرکز آموزش عالی شهید باکری میاندوآب- دانشگاه ارومیه
ndanesgar@gmail.com
آویشن کوهی (Thymus kotschyanus Boiss. & Hohen.) یکی از گیاهان دارویی بومی ایران است که در مناطق وسیعی از مازندران، گیلان، آذربایجان، کردستان و تهران می روید. در این پژوهش، تغییرات کمّی و کیفی اسانس سرشاخه گیاه آویشن کوهی در مراحل مختلف رشد شامل مراحل رویشی، ابتدای گل دهی و گل دهی کامل بررسی شد. سرشاخه خشک شده در سایه با روش تقطیر با آب با استفاده از دستگاه کلونجر اسانس گیری شد. اسانس های حاصل به وسیله دستگاه های GC و GC/MS تجزیه و تحلیل شد. بیشترین مقدار اسانس در سر شاخه در مرحله گل دهی (5/3 درصد) مشاهده شد. در اسانس سرشاخه ها در مراحل رویشی، ابتدای گل دهی و گل دهی کامل، به ترتیب، 21، 25 و 19 ترکیب، شناسایی شد. ترکیبات عمده در اسانس سرشاخه ها در مراحل مختلف، مشترک و شامل کارواکرول، سابینن هیدرات، 1-8 سینئول، پارا- سایمن و بورنئول بودند. نتایج نشان داد که اسانس سرشاخه های kotschyanus Thymusسرشار از منوترپن ها بود (19 ترکیب) و 48/95، 26/95 و 69/90 از کل ترکیبات شناسایی شده به ترتیب، در مراحل رویشی، ابتدای گل دهی و گل دهی کامل را تشکیل می دادند.
کارواکرول,تیمول,خانواده نعناعیان
https://plant.ijbio.ir/article_1362.html
https://plant.ijbio.ir/article_1362_bbf665d88d363d456b6d7a63507200bf.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
گونههای همروکر محیطهای آنتروپوژن (با مثالی از شهر همدان)
487
496
FA
حمید
نطری
زیست شناسی
h.n.sepand@gmail.com
عباس
شاهسواری
دانشیار دانشگاه بوعلی سینا همدان
shah_hend@yahoo.de
ندا
قربانی
دانشگاه بوعلی سینا
ghorbani-1985@yahoo.com
نتایج حاصل از بررسیهای فلوریستیکی و اکولوژیکی 48 گونه از تیرههایی چون خشخاش (Papaveraceae)، شاهتره (Fumariaceae)، سیبزمینی (Solanaceae)، تاجخروس (Amaranthaceae)، پیاز (Alliaceae)، گاوزبان (Boraginaceae)، شمعدانی (Geraniaceae) و پنیرک (Malvaceae) در محدوده درون شهر همدان که طی چند سال گذشته صورت گرفتند، نشان میدهند که بسیاری از گونههای مشاهده شده این تیرهها تنها شامل عناصر همروکر رودرال و زگتالی میباشند که عموماً شاخص طبیعت و اکوسیستم درون شهری هستند و حضور اکثر آنها خارج از محدودۀ شهری یا کلاً مشاهده نمیشوند و یا تنها در برخی از مناطق و در حد بسیار ناچیزی رویش نشان میدهند. بنابراین، اکثر گونههای گیاهی مشاهده شدۀ خودرویی که از مناطقی چون حاشیه خیابانها، پاگرد درختان، باغها، مزارع، زمینهای زراعی رهاشده، مخروبهها، پارکها و دیگر بیوتوپهای موجود درون شهری جمعآوری شدند، شامل عناصر غیربومی (همروکر) خودرویی میگردند که تا میزان قابل توجهی فقط در طبیعت شهری رویش دارند. در این صورت، شناخت طبیعت شهری، به همراه گونههای بیولوژیکی آن و شهر نیز به عنوان یک اکوسیستم منحصر به فرد و ناپایدار، امروزه از اهمیت و جایگاه پژوهشی و زیستمحیطی بسیار ارزشمندی برخوردار گردیده که دیگر نمیتوان شناخت و محافظت بیوتوپهای آن را بدون اهمیت دانست و تنها به تحقیقات زیست محیطی برون شهری اکتفا نمود.
رودرال,زگتال,اکوسیستم شهری,طبیعت شهری,همروکر
https://plant.ijbio.ir/article_1360.html
https://plant.ijbio.ir/article_1360_0ddd1f3afec0e38232432521529ce829.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای گیاهی (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2592
2383-2606
32
2
2019
06
22
اثر محلولپاشی برگی کلرید کلسیم و نانوکلات کلسیم بر ویژگیهای رویشی، زایشی و عمر پس از برداشت گل مریم (Polianthes tuberosa L.)
497
510
FA
فرزاد
نظری
دانشگاه کردستان
f.nazari@uok.ac.ir
در این پژوهش اثر تغذیه کلسیم با دو منبع کلرید کلسیم و نانوکلات کلسیم بر ویژگیهای رویشی، زایشی و عمر پس از برداشت گل مریم بررسی شد. آزمایش به صورت طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار انجام شد که در آن تیمارها شامل کلرید کلسیم با دو غلظت 5/1 و 3 درصد و نانوکلات کلسیم 2 و 4 میلیلیتر در لیتر همراه با شاهد (آب مقطر) بودند. با کشت سوخها و رسیدن بوتهها به 10 تا 12 برگی، محلولپاشی هر دو منبع کلسیم شروع و با فاصله هر 4 روز یکبار تا 5 مرتبه تکرار شد. نتایج نشان داد که هر دو منبع کلسیم اثرهای مثبتی بر برخی ویژگیهای ذکر شده در گل مریم دارند و اثر نانوکلات کلسیم در مقایسه با کلرید کلسیم در بیشتر صفات بهتر بود. بیشترین وزن تر و خشک و سطح برگها، وزن تر و خشک سوخکها (پیازچهها) و ریشه و نیز تعداد برگ، طول، قطر، تعداد گلچه و عمر پس از برداشت ساقه گل با محلولپاشی نانوکلات کلسیم 4 میلیلیتر در لیتر بهدست آمد. وزن تر و خشک سوخ مادری بهطور معنیداری تحت تاثیر تغذیه هر دو نوع منبع کلسیم قرار نگرفت و نیز بیشترین تعداد سوخک در تیمار شاهد (بدون محلولپاشی کلسیم) مشاهده شد.
تغذیه,عمر پس از برداشت,کلسیم,گل مریم,گیاهان سوخوار
https://plant.ijbio.ir/article_1439.html
https://plant.ijbio.ir/article_1439_df88d17fe9b3aa73b7b6e8e4106e387c.pdf