محمد رضا صفری مطلق؛ بهزاد کاویانی؛ محمدحسین انصاری
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 15 دی 1398
چکیده
قارچهای مایکوریزای آربوسکولار یکی از مهمترین همزیستهای قارچی در گیاهان هستند که تغذیه معدنی و رشد را اصلاح میکنند. این قارچها به عنوان کودهای زیستی، تنظیم کنندههای زیستی و حمایت کنندههای زیستی عمل می-کنند. در این تحقیق به منظور ارزیابی اثر Glomus mosseae و Glomus intraradices بر ریشهدهی و رشد قلمههای زیتون (Olea europaea L.) ارقام کرونایکی ...
بیشتر
قارچهای مایکوریزای آربوسکولار یکی از مهمترین همزیستهای قارچی در گیاهان هستند که تغذیه معدنی و رشد را اصلاح میکنند. این قارچها به عنوان کودهای زیستی، تنظیم کنندههای زیستی و حمایت کنندههای زیستی عمل می-کنند. در این تحقیق به منظور ارزیابی اثر Glomus mosseae و Glomus intraradices بر ریشهدهی و رشد قلمههای زیتون (Olea europaea L.) ارقام کرونایکی (Koroneiki) و زرد (Yellow)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور (ارقام زیتون و گونههای قارچ مایکوریزای آربوسکولار) و سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که در هر دو رقم، تلقیح مایکوریزایی، کلونیزاسیون ریشه و شدت آغشتگی (مقدار نفوذ قارچ مایکوریزا در ریشه) را به وجود میآورد. اثر بر هم کنش رقم و گونههای قارچی بر همه صفات اندازهگیری شده معنیدار بود. رقم G. mosseae نسبت به رقم G. intraradices و نیز نسبت به شاهد از برتری معنیداری در ارتقای همه صفات اندازهگیری شده به جز نسبت وزن خشک اندام هوایی به ریشه برخوردار بود. همچنین غلظت و جذب عناصر فسفر، آهن، پتاسیم و منیزیم در برگها و کل گیاه در تیمارهای مایکوریزایی افزایش یافت. با توجه به نتایج به دست آمده، برای افزایش ریشهزایی و تسریع استقرار قلمه در ارقام زیتون، کاربرد G. mosseae توصیه میشود.
فیزیولوژی
مریم ونایی؛ حسین عباسپور؛ ستار طهماسبی انفرادی؛ محمد ضعیفی زاده؛ سکینه سعیدی سار
دوره 30، شماره 1 ، بهار 1396، ، صفحه 214-220
چکیده
چکیده مختلف الگوی تجمع اسیدهای چرب دانه زیتون و قابلیت اکسایشی روغن موجود در آن طی مراحل نموی تا رسیدگی کامل در دو رقم با مقدار اسید اولئیک بالا و پایین ماری و شنگه در شرایط رشدی ثابت، مورد بررسی قرار گرفت. نمونه گیری ها در چهار مرحله مختلف 90، 120، 150 و 180 روز پس از گلدهی انجام گرفت و پس از استخراج روغن از دانه آنها با استفاده از هکزان نرمال ...
بیشتر
چکیده مختلف الگوی تجمع اسیدهای چرب دانه زیتون و قابلیت اکسایشی روغن موجود در آن طی مراحل نموی تا رسیدگی کامل در دو رقم با مقدار اسید اولئیک بالا و پایین ماری و شنگه در شرایط رشدی ثابت، مورد بررسی قرار گرفت. نمونه گیری ها در چهار مرحله مختلف 90، 120، 150 و 180 روز پس از گلدهی انجام گرفت و پس از استخراج روغن از دانه آنها با استفاده از هکزان نرمال درصد اسیدهای چرب هر نمونه با استفاده از کروماتوگرافی گازی اندازه گیری شد. نتایج حاصل از آنالیز واریانس اسیدچرب های اصلی نشان داد که اثر ژنوتیپ برای مقادیر اسیدهای استئاریک، اولئیک ولینولئیک معنی دار بود و همچنین اثر زمان بر روی تغییرات میزان اسید اولئیک و لینولئیک معنی دار بود. مقایسه دو رقم در 4 مرحله نموی نشان داد که میزان پالمتیک و لینولئیک اسید در رقم شنگه بیشتر از ماری بوده در حالیکه میزان اسید استئاریک و اولئیک در رقم ماری بیشتر از شنگه بود. همچنین بین میزان اسید لینولئیک و قابلیت اکسایشی رابطه مثبت معنی داری وجود داشت. به طور کلی نتایج نشان داد که در همه مراحل نموی، ژنوتیپ نقش اساسی را در میزان اسیدهای چرب دانه دارد، به طوریکه در دانه رقم ماری، میزان اسید اولئیک بالاتر از میزان آن در رقم شنگه می باشد.
زهره امینی؛ نوراله معلمی؛ صفورا سعادتی
دوره 27، شماره 2 ، تابستان 1393، ، صفحه 156-167
چکیده
زیتون (Olea europaea L.) یکی از گونه های متحمل به خشکی می باشد. اما پژوهش ها نشان داده که ارقام مختلف زیتون نیز، تحمل متفاوتی را به کمبود آب نشان می دهند، از اینرو انتخاب رقم مناسب برای کشت در نواحی خشک و نیمه خشک امری ضروری می باشد. نتایج نشان داد که میزان پتانسیل آب گیاه، رطوبت نسبی برگ و پروتئین محلول کل سه رقم با پیشرفت تنش خشکی کاهش می ...
بیشتر
زیتون (Olea europaea L.) یکی از گونه های متحمل به خشکی می باشد. اما پژوهش ها نشان داده که ارقام مختلف زیتون نیز، تحمل متفاوتی را به کمبود آب نشان می دهند، از اینرو انتخاب رقم مناسب برای کشت در نواحی خشک و نیمه خشک امری ضروری می باشد. نتایج نشان داد که میزان پتانسیل آب گیاه، رطوبت نسبی برگ و پروتئین محلول کل سه رقم با پیشرفت تنش خشکی کاهش می یابد. بین سه رقم تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در صورتی که میزان مالون دی آلدهید و پرولین با پیشرفت کمبود آب افزایش نشان داد. میزان افزایش مالون دی آلدهید در رقم دزفولی کمتر بود. فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز نیز در هر سه رقم افزایش نشان داد. افزایش فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در رقم دزفولی بیش از رقم های T2 و کرونیکی بود. اما بین سه رقم از نظر میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز تفاوت معنی داری مشاهده نشد. به نظر می رسد بیشتر بودن فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و در نتیجه کمتر بودن میزان مالون دی آلدهید در رقم دزفولی باعث کاهش اثرات منفی تنش می گردد و در نتیجه این رقم نسبت به دو رقم دیگر تحمل بیشتری به تنش خشکی نشان می دهد.