ابراهیم غلامعلی پور علمداری؛ لیلما سراوانی؛ عباس بیابانی؛ حسین صبوری؛ زینب اورسجی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 04 آبان 1398
چکیده
به منظور بررسی تنوع فنوتیپی اکوتیپهای سوروف، بذر 48 اکوتیپ از سوروف از مناطق مختلف استان-های گلستان، گیلان، مازندران، اصفهان و بوشهر از مزارع برنج جمعآوری شد و در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در گلخانه دانشگاه گنبد کاووس کشت گردید. صفات مورد بررسی شامل وزن کل خوشهها، تعداد خوشه، وزن خوشه اصلی، طول خوشه اصلی، تعداد خوشه ثانویه، ...
بیشتر
به منظور بررسی تنوع فنوتیپی اکوتیپهای سوروف، بذر 48 اکوتیپ از سوروف از مناطق مختلف استان-های گلستان، گیلان، مازندران، اصفهان و بوشهر از مزارع برنج جمعآوری شد و در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در گلخانه دانشگاه گنبد کاووس کشت گردید. صفات مورد بررسی شامل وزن کل خوشهها، تعداد خوشه، وزن خوشه اصلی، طول خوشه اصلی، تعداد خوشه ثانویه، تعداد دانه در خوشه اصلی، وزن کل دانهها، ارتفاع ساقه، تعداد برگ، طول برگ پرچم، عرض برگ پرچم، وزن ساقه و برگ، تعداد پنچه، تاریخ گلدهی و بیوماس بود. با توجه به نتایج جدول تجزیه واریانس تمامی صفات اندازهگیری شده در سطح احتمال یک درصد معنیدار شدند که این موضوع نشان دهنده تنوع بالای اکوتیپهای سوروف میباشد. همچنین برای ارزیابی تنوع ژنتیکی در 48 اکوتیپ سوروف، تنوع آللی مکانهای ژنی اکوتیپهای مختلف سوروف با استفاده از 15 آغازگر رتروترانسپوزون در آزمایشگاه ژنتیک و اصلاح نباتات دانشکدهی کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت. از تعداد 85 آللی که در کل اکوتیپها تکثیر شد، 40 قطعه چند شکل بودند. آللهای چندشکلی شناساییشده توسط هر نشانگر بین 1 تا 5 آلل متغیر بود و بهطور متوسط 66/2 آلل برای هر جایگاه مشاهده شد. محتوای اطلاعات چندشکلی (PIC) بین 424/0 مربوط به نشانگر iPBS39 تا 97/49 مربوط به نشانگر iPBS38 متغیر بود و بهطور متوسط 21/40 بود. نشانگر iPBS38 با دارا بودن مقادیر بالای محتوای اطلاعات چندشکلی و تنوع نی و تعداد آلل مؤثر در این مطالعه بهعنوان بهترین نشانگر جهت بررسی تنوع ژنی در گونه های مختلف سوروف شناسایی شد.
سحر نصیری؛ مهدی یوسفی؛ مریم حائری نسب
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 17 آذر 1398
چکیده
کَهور پاکستانی (Prosopis juliflora)، متعلق به خانواده باقلائیان که در اصل بومی آمریکا است، در دهههای گذشته بمنظور توسعه فضای سبز شهری به ایران وارد شده است. در حال حاضر این درخت به عنوان یک گیاه مهاجم بیگانه سطح وسیعی از رویشگاههای طبیعی استان خوزستان (جنوب غربی ایران) را اشغال کرده است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تنوع ژنتیکی جمعیتهایی از ...
بیشتر
کَهور پاکستانی (Prosopis juliflora)، متعلق به خانواده باقلائیان که در اصل بومی آمریکا است، در دهههای گذشته بمنظور توسعه فضای سبز شهری به ایران وارد شده است. در حال حاضر این درخت به عنوان یک گیاه مهاجم بیگانه سطح وسیعی از رویشگاههای طبیعی استان خوزستان (جنوب غربی ایران) را اشغال کرده است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تنوع ژنتیکی جمعیتهایی از این گونه در ایران با استفاده از نشانگر مولکولی Conserved DNA Derived Polymorphism (CDDP) بود. بیست نمونه از چهار جمعیت مجزا با استفاده از 20 آغازگر CDDP مورد بررسی قرار گرفتند و دادههای حاصله با نرم افزارهای NTSYS،Popgene و GenAlex تجزیه و تحلیل شدند. آغازگرها 212 نوار تولید کردند که از آنها 194 نوار (94/91درصد) چندشکل (پلیمورف) بودند. بیشترین میانگین تنوع ژنتیکی 212/0 و کمترین آن 114/0 بود که بترتیب برای جمعیت های خرمشهر و اهواز به دست آمد. در تجزیه خوشهای با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و روش UPGMA نمونهها درسطح تشابه 22درصد در دو گروه مجزا طبقهبندی شدند که نشاندهنده تنوع ژنتیکی آنها است. تجزیه واریانس مولکولی نیز نشان داد که تنوع ژنتیکی درون جمعیتها (51درصد) بیشتر از بین جمعیتها (49درصد) است. این پژوهش توان بالای نشانگر CDDP را برای ارزیابی تنوع ژنتیکی جمعیتهای گونه Prosopis juliflora نشان داد.
ژنتیک
هادی شیرزاد؛ جعفر احمدی؛ محمد جعفرآقایی؛ بهزاد سرخی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 08 تیر 1399
چکیده
تنوع ژنتیکی پایه و اساس برنامههای بهنژادی محسوب شده و اصلاح گیاهان با صفات و خصوصیات مطلوب را ممکن میسازد. جنس آژیلوپس (.Aegilops spp) یکی از خویشاوندان وحشی گندم نان است و پراکنش وسیعی در خاورمیانه و غرب آسیا دارد که ایران بخش وسیعی از این منطقه را در بر میگیرد. در این تحقیق 154 توده بومی گونه آژیلوپس ترنسیالیس (Aegilops triuncialis L.) تهیه شده ...
بیشتر
تنوع ژنتیکی پایه و اساس برنامههای بهنژادی محسوب شده و اصلاح گیاهان با صفات و خصوصیات مطلوب را ممکن میسازد. جنس آژیلوپس (.Aegilops spp) یکی از خویشاوندان وحشی گندم نان است و پراکنش وسیعی در خاورمیانه و غرب آسیا دارد که ایران بخش وسیعی از این منطقه را در بر میگیرد. در این تحقیق 154 توده بومی گونه آژیلوپس ترنسیالیس (Aegilops triuncialis L.) تهیه شده از بانک ژن گیاهی ملی ایران در قالب طرح بلوکی آگمنت با سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. ارزیابی صفات مورفولوژیکی طبق دستورالعمل موسسه بینالمللی ذخایر ژنتیکی انجام شد. بر اساس نتایج، بیشترین تنوع ژنتیکی مربوط به تودههایAe. triuncialis استانهای آذربایجان شرقی و قزوین و کمترین تنوع مربوط به تودههای استانهای کردستان و خراسان شمالی بود. از لحاظ ضریب تنوع صفات کیفی تودههای استانهای آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی و زنجان در اغلب صفات دارای بالاترین شاخص و تودههای استان سمنان در بیشتر صفات فاقد تنوع بودند. تجزیه همبستگی نشان داد که صفات مربوط به سنبله و ساقه دارای بیشترین ضرایب همبستگی با یکدیگر هستند. بر اساس تجزیه خوشهای تودهها با صفات مورفولوژیک، در برخی موارد گروهبندی ایجاد شده با پراکنش جغرافیایی تودهها مطابقت نشان داد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد تنوع ژنتیکی بالایی بین جمعیتهای مختلف این گونه وجود دارد. با توجه به اینکه بهکارگیری خویشاوندان وحشی گندم در برنامههای اصلاحی مستلزم وجود تنوع ژنتیکی میباشد، نتایج این مطالعه بر اهمیت به سزای گونه Ae. triuncialis به عنوان منبعی از ژنهای با ارزش که دارای پتانسیل ژنتیکی بالا جهت اصلاح گندم میباشد تأکید میکند.
ژنتیک
محسن فرشادفر؛ هومن شیروانی؛ زهرا بقایی فر
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 07 آبان 1399
چکیده
تنوع ژنتیکی 13 ژنوتیپ مختلف اسپرس زراعی (Onbrychis sativa) با استفاده از خصوصیات سیتوژنتیکی و مورفولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفت. در بررسی سیتوژنتیکی، با توجه به جدول تجزیه واریانس اختلاف معنیداری بین ژنوتیپها بر اساس صفات کاریوتیپی مشاهده گردید. به منظور تعیین میزان تقارن کاریوتیپی ژنوتیپها، آمارههای ضریب تغییرات (CV) و درصد کل فرم ...
بیشتر
تنوع ژنتیکی 13 ژنوتیپ مختلف اسپرس زراعی (Onbrychis sativa) با استفاده از خصوصیات سیتوژنتیکی و مورفولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفت. در بررسی سیتوژنتیکی، با توجه به جدول تجزیه واریانس اختلاف معنیداری بین ژنوتیپها بر اساس صفات کاریوتیپی مشاهده گردید. به منظور تعیین میزان تقارن کاریوتیپی ژنوتیپها، آمارههای ضریب تغییرات (CV) و درصد کل فرم (T.F%) محاسبه شدند. نتایج نشان داد که ژنوتیپ البرز-18 دارای متقارنترین کاریوتیپ و ژنوتیپ بناب-20247 دارای نامتقارنترین کاریوتیپ می باشد. با استفاده از اطلاعات کاریوتیپی تجزیه کلاستر انجام شد که در نتیجه ژنوتیپها در سه گروه قرار گرفتند. در بررسی مزرعهای، صفات مورفولوژیکی مانند ارتفاع، تعداد ساقه اصلی، تعداد ساقه فرعی، وزن تر و خشک، زمان گلدهی اندازهگیری شد. آزمایش بصورت اسپلیت پلات در زمان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه چین و دو تکرار انجام شد. نتایج جدول تجزیه واریانس نشان داد اختلاف معنیداری برای اثرات متقابل چین و ژنوتیپ تنها در صفت تعداد ساقه فرعی وجود دارد. تجزیه کلاستر برای صفات زراعی نشان داد که ژنوتیپها در سه گروه قرار گرفتند. نتایج نشان داد ژنوتیپ بیجار-624 بر اساس صفات مورفولوژیکی خصوصا عملکرد و پارامترهای سیتوژنتیکی با سایر ژنوتیپها بیشترین فاصله ژنتیکی را داشت، که میتوان از این ژنوتیپ در آزمایشات تلاقی پروژههای اصلاحی برای انتقال صفات مؤثر استفاده کرد.
سلولی و مولکولی
کوروش فلکرو؛ شاهین جهانگیرزاده خیاوی؛ مهران غلامی؛ سیاوش پور عزیزیان
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 23 آذر 1399
چکیده
یکی از مهمترین محصولات شمال ایران که امروزه بسیاری از آنها در معرض از بین رفتن قرار دارند چای (Camellia sinensis) میباشد. در این بررسی تعداد 60 اکسشن با استفاده از 24 نشانگر RAPD بررسی شدند. نشانگرهای مورد استفاده 219 نوار تکثیر نمود که 28/81 % آنها چندشکلی نشان دادند. میزان محتوای اطلاعات چند شکلی برای تمام نشانگرها از 29/0 الی 50/0 محاسبه شد. میزان محتوای ...
بیشتر
یکی از مهمترین محصولات شمال ایران که امروزه بسیاری از آنها در معرض از بین رفتن قرار دارند چای (Camellia sinensis) میباشد. در این بررسی تعداد 60 اکسشن با استفاده از 24 نشانگر RAPD بررسی شدند. نشانگرهای مورد استفاده 219 نوار تکثیر نمود که 28/81 % آنها چندشکلی نشان دادند. میزان محتوای اطلاعات چند شکلی برای تمام نشانگرها از 29/0 الی 50/0 محاسبه شد. میزان محتوای اطلاعات چند شکلی کل نشانگرها نیز 49/0 محاسبه شد که نشان از کارایی بالای نشانگرهای بکار رفته جهت بررسی موجود دارد. ماتریس تشابه تشکیل شده بر اسلاس ضریب جاکارد مابین اکسشنهای مورد مطالعه 43/0-94/0 با میزان متوسط 65/0 بود. بر اساس تجزیه کلاستر نمونهها در تشابه 61/0 به سه گروه تقسیم شدند که گروه دوم خود در تشابه 65/0 به سه زیرگروه تفکیک شد. نکته قابل اهمیت در این تجزیه کلاستر عدم پیروی نمونهها از الگوی جغرافیایی است. در تجزیه بایپلات نیز نتایج مشابهی مشاهد شد. در بررسی میزان تشابه و فاصله ژنتیکی جمعیتهای مورد بررسی مشخص گردید که دامنه تشابه ژنتیکی مابین جمعیتهای چای ایران 919/0-950/0 میباشد که نتیجه این اعداد بیان میدارد تشابه ژنتیکی بالایی مابین جمعیتها وجود دارد. بطور کلی نتایج بدست آمده از این بررسی بیان نمودند که زمانی که نمونهها بصورت مستقیم با یکدیگر مقایسه میگردند تنوع بالایی را نشان میدهند اما زمانی که بصورت جمعیتی آنها را بررسی نماییم، مشخص میگردد که تنوع مابین جمعیتها کم است که دلیل آن به نحوه تکثیر و گرده افشانی آزاد بوتههای چای و تعداد بوتههای اولیه وارد شده باز میگردد.
محسن صالحیان؛ رضا درویش زاده؛ محمود رضازاد
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 06 آذر 1398
چکیده
مطالعه تنوع ژنتیکی با استفاده از نشانگرها برای حفظ مؤثر ژرمپلاسم و درک ساختار ژنتیکی آن ضروری است. تغییرات ژنتیکی در یک گونه سازگاری آن به محیطهای مختلف را تسهیل میکند. در این مطالعه تنوع ژنتیکی 114 ژنوتیپ از 30 تودهی فلفل (Capsicum) با 11 آغازگر ISSR و همچنین 14 صفت مورفولوژیکی بررسی گردید. از 1653 جفت نشانگر ISSR، 04/7 درصد به طور معنیدار (P≤0.01) ...
بیشتر
مطالعه تنوع ژنتیکی با استفاده از نشانگرها برای حفظ مؤثر ژرمپلاسم و درک ساختار ژنتیکی آن ضروری است. تغییرات ژنتیکی در یک گونه سازگاری آن به محیطهای مختلف را تسهیل میکند. در این مطالعه تنوع ژنتیکی 114 ژنوتیپ از 30 تودهی فلفل (Capsicum) با 11 آغازگر ISSR و همچنین 14 صفت مورفولوژیکی بررسی گردید. از 1653 جفت نشانگر ISSR، 04/7 درصد به طور معنیدار (P≤0.01) در عدم تعادل پیوستگی (LD) بودند. در تجریه ساختار جمعیت بر اساس دادههای مولکولی و با استفاده از مدل بیزین، 5 زیرجمعیت (K=5) شناسایی گردید. در تجزیه ارتباط با استفاده از مدل خطی مخلوط و با لحاظ کردن ماتریسهای Qst (ماتریس ساختار جمعیت) و K (ماتریس خویشاوندی افراد)، تعدادی از نشانگرهای تکثیر شده با 8 آغازگر ISSR با 13 صفت مورد بررسی پیوستگی نشان دادند. در بررسی حاضر، نشانگرهای مشترک برای برخی صفات شناسایی گردید که حاصل اثرات پلیوتروپی و یا پیوستگی نواحی ژنومی کنترلکننده صفات است. نشانگرهای تکثیر شده با آغازگر UBC834 بیشترین تعداد پیوستگی را با صفات مورد بررسی نشان دادند. نشانگرهای شناسایی شده در صورت تأیید میتوانند در توسعه ارقام فلفل مفید باشند.
فیزیولوژی
نسرین مفاخری؛ معصومه پوراسماعیل فوشازده؛ سیروس منصوری فر؛ کمال سادات اسیلان
دوره 33، شماره 1 ، بهار 1399، ، صفحه 1-15
چکیده
خویشاوندان وحشی سازنده خزانه ژنی گیاهان زراعی هستند که در پیشبرد برنامههای اصلاح ارقام گیاهی اهمیت فراوانی دارند. این تحقیق با هدف مقایسه تنوع صفات محتوای آب برگ، درصد اتلاف آب برگ و سطح برگ ویژه، محتوای فلاونوئید، فنل کل و پروتئین بذر فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی سه گونهنخود وحشی یکساله ((Cicer echinospermum, C. reticulatum, C. bijigum)) با گونه زراعی ...
بیشتر
خویشاوندان وحشی سازنده خزانه ژنی گیاهان زراعی هستند که در پیشبرد برنامههای اصلاح ارقام گیاهی اهمیت فراوانی دارند. این تحقیق با هدف مقایسه تنوع صفات محتوای آب برگ، درصد اتلاف آب برگ و سطح برگ ویژه، محتوای فلاونوئید، فنل کل و پروتئین بذر فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی سه گونهنخود وحشی یکساله ((Cicer echinospermum, C. reticulatum, C. bijigum)) با گونه زراعی (C. arietinum) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تیمار و 4 تکرار در گلخانه بخش تحقیقات ژنتیک وذخائر توارثی گیاهی در سال زراعی 94-1393 به اجرا درآمد. آنالیز واریانس صفات نشان داد که بین ژنوتیپ ها اختلاف معنیداری از نظر کلیه صفات مورد بررسی وجود دارد. درصد محتوای آب برگ و اتلاف آب برگ در گونههای C. reticulatum و C. echinospermum اختلاف معنی داری با گونه زراعی نداشت اما درصد محتوای آب برگ در گونه C. bijigum به صورت معنی داری از گونه های دیگر کمتر و اتلاف آب برگ در این گونه از سایر گونه ها بیشتر بود. میانگین میزان پروتئین در گونه زراعی 21 درصد، درگونه C. bijigum 21 درصد، در گونه C. reticulatum 18 درصد و در C. echinospermum 17 درصد بود. کمترین میزان سطح برگ ویژه و بیشترین میزان فنل کل در گونه C. bijigum مشاهده شد. محتوای فنل کل و فلاونوئید در میان ژنوتیپهای مختلف گونه C. reticulatum از تنوع قابل ملاحظه-ای برخوردار بود که می توان از آن برای پیشبرد اهداف اصلاحی مختلف نظیر تهیه غذاهای کاربردی و یا ایجاد واریته های متحمل نسبت به آفات و پاتوژن ها بهره گیری نمود.
سلولی و مولکولی
عبدالمهدی نوریان؛ هومن شیروانی
دوره 32، شماره 4 ، زمستان 1398، ، صفحه 806-814
چکیده
در این تحقیق، تنوع ژنتیکی 18 اکوتیپ پنیرک (Malva neglecta) تهیه شده از بانک ژن سازمان جنگلها و مراتع مورد ارزیابی قرار گرفت. با استفاده از روش CTAB استخراج DNA صورت گرفت و با 15 نشانگر ISSR تنوع ژنتیکی مورد بررسی قرار گرفت. آغازگرهای ISSR در مجموع توانستند 99 باند تولید کنند که از این تعداد، 2 باند یک شکل مشاهده شد. آغازگرهای IS5 و IS6 بهترتیب با 12 و 11 ...
بیشتر
در این تحقیق، تنوع ژنتیکی 18 اکوتیپ پنیرک (Malva neglecta) تهیه شده از بانک ژن سازمان جنگلها و مراتع مورد ارزیابی قرار گرفت. با استفاده از روش CTAB استخراج DNA صورت گرفت و با 15 نشانگر ISSR تنوع ژنتیکی مورد بررسی قرار گرفت. آغازگرهای ISSR در مجموع توانستند 99 باند تولید کنند که از این تعداد، 2 باند یک شکل مشاهده شد. آغازگرهای IS5 و IS6 بهترتیب با 12 و 11 باند بیشترین تعداد و آغازگرهای UBC807 و UBC867با 4 باند کمترین تعداد باند را نشان دادند. شاخص-های محتوای اطلاعات چند شکلی (PIC)، شاخص نشانگری (MI)، نسبت چندگانه موثر (EMR) و شاخص قدرت تفکیک (RP) برای کلیه نشانگرها محاسبه گردید که با توجه به شاخصهای محاسبه شده آغازگرهای IS5 و IS6 به عنوان بهترین آغازگرها جهت بررسی تنوع ژنتیکی پنیرک معرفی گردید. میزان شباهت ژنتیکی مشاهده شده براساس اطلاعات این نشانگرها برابر 69/0 بود. بیشترین تشابه را اکوتیپ 4G با اکوتیپ 9G با ضریب 84/0 داشتند. کمترین تشابه مربوط به اکوتیپ 1G با اکوتیپهای 9G، اکوتیپ 15G با 6G و 8G با ضرایب تشابه 57/0 بود. نتایج حاصل از گروهبندی تجزیه خوشهای به روش UPGMA بر اساس ضریب تشابه جاکارد اکوتیپها را در 3 گروه قرار داد که بر اساس تجزیه به مختصات اصلی (PCo) و تجزیه واریانس مولکولی (AMOVA) گروههای حاصل از تجزیه کلاستر تایید گردید بر طبق این گروهبندی واریانس بین گروهها در سطح 5% معنیدار بود، اما براساس واریانس برآورد شده سهم واریانس بین گروهها تنها 29 درصد از تنوع کل بود.
بیوتکنولوژی
سمیه اعزازی؛ حسین میرزایی ندوشن؛ میترا امام؛ سپیده کلاته جاری
دوره 31، شماره 3 ، پاییز 1397، ، صفحه 499-510
چکیده
بادام کوهی (Amygdalus scoparia Spach.)، که توزیع گستردهای در مناطق وسیعی از کشور دارد، از ارزشهای زیستمحیطی و دارویی برخوردار است که به دلایل مختلف در معرض فرسایش ژنتیکی قرار گرفته و باید احیا شود. تکثیر رویشی پایههای برتر از این گونه مستلزم بهینهکردن روشهای مختلف از جمله ریزازدیادی است. در این پژوهش اثر ژنوتیپهای مختلف، هورمونپاشی ...
بیشتر
بادام کوهی (Amygdalus scoparia Spach.)، که توزیع گستردهای در مناطق وسیعی از کشور دارد، از ارزشهای زیستمحیطی و دارویی برخوردار است که به دلایل مختلف در معرض فرسایش ژنتیکی قرار گرفته و باید احیا شود. تکثیر رویشی پایههای برتر از این گونه مستلزم بهینهکردن روشهای مختلف از جمله ریزازدیادی است. در این پژوهش اثر ژنوتیپهای مختلف، هورمونپاشی قبل از برداشت نمونه از درخت و محیط کشت بر ویژگیهای مورد نظر در ریزازدیادی، (تعداد جوانه، تعداد شاخساره، طول شاخساره و شادابی نمونهها) مطالعه شدند. بر اساس نتایج حاصل، تاریخ نمونهگیری بعد از هورمونپاشی و ژنوتیپهای مورد استفاده بر همه صفات مطالعهشده اثر معنیداری داشتند. بهترین تاریخ نمونهگیری برای ریزازدیادی این گونه از نظر تعداد جوانههای جانبی تولیدی ده روز بعد از هورمون پاشی بود. ژنوتیپهای سهگانه از نظر تولید تعداد جوانه متفاوت بودند و واکنشهای متفاوتی بهشرایط عمومی ریزازدیادی نشان دادند. از نظر تعداد شاخه تولیدی، برداشتهای ده روز بعد از هورمونپاشی بیشترین تعداد شاخه را تولید کردند. بهطور کلی میتوان گفت که پایههای مختلف بادام واکنشهای متفاوتی به ریزازدیادی نشان دادند و ارائه یک محیط کشت واحدی که برای ژنوتیپهای مختلف آثار یکسانی داشته باشد نیاز به مطالعات گستردهتری دارد. هورمونپاشی قبل از نمونهبرداری بر روی درختان هدف و در تاریخ مناسب به نوعی میتواند این اثر را تعدیل کند. با این حال ژنوتیپ شماره 1 از نظر تعداد جوانه و طول شاخه نتیجه بهتری داشت و محیط کشت DKW هم از برتریهای نسبی برخوردار بود.
پروین صالحی شانجانی؛ علی اشرف جعفری؛ محسن کلاگری؛ مهدیه محمد اسماعیلی
دوره 27، شماره 2 ، تابستان 1393، ، صفحه 243-255
چکیده
علفگندمیبیابانی (Agropyron desertorum) یکی از گرامینههای مهم مرتعی چندساله برای ایجاد چراگاه و تولید علوفه خشک است. در این تحقیق الگوی پروتئینی 180 ژنوتیپ از 18 جمعیت علفگندمیبیابانی برای تعیین تنوع ژنتیکی موجود مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس الگو SDS-PAGE، تعداد 46 در 3 منطقه اصلی و قسمتهای بینمنطقهای مشاهده گردید. اگرچه بسیاری از باندها ...
بیشتر
علفگندمیبیابانی (Agropyron desertorum) یکی از گرامینههای مهم مرتعی چندساله برای ایجاد چراگاه و تولید علوفه خشک است. در این تحقیق الگوی پروتئینی 180 ژنوتیپ از 18 جمعیت علفگندمیبیابانی برای تعیین تنوع ژنتیکی موجود مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس الگو SDS-PAGE، تعداد 46 در 3 منطقه اصلی و قسمتهای بینمنطقهای مشاهده گردید. اگرچه بسیاری از باندها در بسیاری از جمعیتها وجود داشتند ولی میزان تراکم پروتئین برخی باندها در برخی جمعیتها کاملاً متفاوت بود. بطوریکه در 18 جمعیت علفگندمیبیابانی پنج الگوی پروتئینی کاملاً متفاوت شناسایی شد. تفاوت این الگوها بسیار دور از انتظار و بیش از تفاوت الگو پروتئینی بین جمعیتهای یک گونه بوده و ساختار جغرافیایی خاصی نیز نداشتند. از آنجاییکه بصورت استاندارد مطالعه الگو پروتئینی صرف نظر از میزان رنگ باندها بر اساس حضور و عدم حضور باندها انجام میشود، بنابراین آنالیزهای این مقاله نیز از این استاندارد تبعیت نمود. بر اساس حضور و عدم حضور باندها جمعیتهای همدان و اردبیل، و همدان و بوئین زهرا، که بیشترین فاصله ژنتیکی را درمیان 18 چمعیت مورد مطالعه داشتند برای ایجاد دورگی که از پتانسیل تنوع ژنتیکی بالایی برخوردار باشد برای دورگگیری معرفی شدند. درحالیکه بر اساس الگو پروتئینی حاصل از میزان رنگ باندها، تلاقی دوبدو بین جمعیتهای پنج فرم مشاهده شده برای دورگگیری معرفی شدند. این نتایج نشان میدهند که در برنامههای اصلاحی علفگندمیبیابانی میبایست تنوع ژنتیکی ارقام علفگندمیبیابانی بوسیله استفاده از والدین مختلف افزایش یابد. افزایش اساس ژنتیکی برای اصلاح علفگندمیبیابانی میتواند بوسیله کاربرد سیستماتیکی ژرمپلاسم که الگو پروتئینی متفاوتی داشته و ویژگی¬های کمی بهتری دارند حاصل شود.